مهناز خطیبی صداپیشه کارکتر شالی در مجموعه عروسکی پیکولو است که علاوه بر صداپیشگی از همان ابتدا در اتاق فکر این مجموعه و در پروسه نوشتن فیلمنامهها و شکلگیری شخصیتها نیز حضور داشته است. خطیبی معتقد است که چون این مجموعه با تکیه بر نظرات تخصصی روانشناسان کودک و با وسواس بسیار ساخته شده و عصاره ایدههای جذاب در ساخت آن به کار گرفته شده است بنابراین کودکان ایرانی به خوبی با این مجموعه موزیکال خوش آب و رنگ ارتباط برقرار میکنند و کاراکترهای آن قابلیت ماندگار شدن در خاطره کودکان ایرانی را دارا هستند.
به بهانه پخش مجموعه عروسکی پیکولو از فیلیمو با مهناز خطیبی صداپیشه شالی گفتوگو کردهایم که میخوانید:
چطور شد که شما به عنوان صداپیشه شالی انتخاب شدید؟
پروسه شکلگیری پیکولو کمی پیچیده است. من در اتاق فکر این مجموعه حضور داشتم و شخصیتها همه در این اتاق فکر خلق شد. در انتهای کار برای همه کاراکترها تست صدا گرفته شد و برای کاراکتر شالی صدای من انتخاب شد.
پروسه نوشتن فیلمنامه چقدر طول کشید؟
پروسه رسیدن به متنهای اصلی خیلی طولانی بود. نویسندههای بسیاری به ما ملحق شدند و متنهای زیادی نوشته شد که در ساخت فضای کار تاثیرگذار بودند اما تقریبا هیچ کدام استفاده نشدند و در نهایت آقای علی احمدی خودش کار نوشتن متنها را برعهده گرفت.
پس به نظر میرسد به طور کلی در بخش فیلمنامهنویسی آثار کودک و مجموعههای عروسکی هم ضعف فیلمنامه داریم.
بله همین طور است. من فکر میکنم در بخش فیلمنامهنویسی باید این پروسه طی میشد و متون بسیاری نوشته میشد تا به طرح و متن نهایی میرسیدیم و شکل و شمایل کلی پیکولو خلق میشد تا به جایی برسد که بشود آن را ساخت.
در این اتاق فکر چقدر به نظرات روانشناسان کودک توجه شد؟
پروسه نوشتن فیلمنامهها و زمان بیش از 2 سالی که برای آن صرف شد تا به مرحله ساخت برسد، بسیار مهم و ضروری بود. در این پروژه سعی شد که در اتاق فکر از روانشناسان کودک و کسانی که تجربه داستاننویسی برای کودک داشتند، کمک گرفته شود. در طول این مدت با همفکری و بحث و بررسی، همه مسائل مربوط به کودکان در این اتاق فکر مطرح و سعی میشد تا همه نواقص و ضعفهای احتمالی کار برطرف شود.
برای صداپیشگی این کاراکتر چطور با این عروسک ارتباط برقرار کردید؟
من از ابتدا در اتاق فکر در جریان خلق این کاراکتر حضور داشتم و ارتباط گرفتن با آن چندان کار سختی نبود. وقتی هم که صداپیشگی شالی به من پیشنهاد شد چون میدانستم چطور کاراکتری است و علایقش چیست با آن راحت بودم.
پیش از این صدای شالی را برای کاراکترهای دیگری هم استفاده کرده بودید یا این صدا ویژه شالی است؟
خیر جای دیگری از این صدا استفاده نکردم. وقتی صدای شالی را تست کردیم اعضای اتاق فکر و از جمله آقای بحرانی که همه از بزرگترین هنرمندان حوزه عروسکی ایران هستند، حضور داشتند و در نهایت تصمیم گرفته شد که من صداپیشه شالی باشم.
با عروسکگردان چه تعاملی داشتید و آیا نیاز به تمرین و کار ویژهای هم بود؟
قبل از ضبط و فیلمبرداری حدود یکی دو ماه و شاید هم بیشتر همه اعضای گروه تمرین داشتیم تا کاراکترها شکل بگیرند و به اصطلاح ریزهکاریهایشان دربیاید. کار با هانی حسینی عروسکگردان شالی که رفیق خوشذوق و حرفهای من است، بسیار لذت بخش و جذاب بود.
حضور عروسکگردان و صداپیشه به صورت همزمان در هنگام فیلمبرداری اتفاق بهتری را شکل میدهد یا تفاوتی نمیکند که صدا ضبط شده باشد یا زنده؟
حضور ما همزمان با ضبط بود و به نظر من برای این مجموعه، حضور همزمان صداپیشه و عروسکگردان در زمان فیلمبرداری درستتر بود. من تجربه کار عروسکگردانی هم دارم و سلیقه شخصی من هم همین طور است که هیچوقت با صدای ضبط شده صداپیشه راحت نبودم و نیستم. در ضبط همزمان، اگر قبل از فیلمبرداری تمرین خوب و کافی صورت بگیرد و عروسک، صداپیشه و عروسکگردان با هم سینک شده باشند قطعا بهتر خواهد بود چون در ارتباط زنده اتفاقاتی در لحظه شکل میگیرد که اگر صدا قبلا ضبط شده باشد این ویژگی از بین میرود. درست مثل تئاتراست و ضبط هم زمان این آثار را زندهتر میکند. یعنی با اینکه همه چیز در فیلمنامه هست و طبق آن پیش میرود اما قرار گرفتن در صحنه میتواند چیزهای جدیدی را در لحظه خلق کند.
با توجه به این که بچههای امروز به آثار بسیار جذابی دسترسی دارند که ساخته کمپانیهای بزرگ در حوزه کودک و نوجوان است فکر میکنید این مجموعه و کارکترهای آن قابلیت جذب کودکان ایرانی را دارد؟
در پیکولو به کیفیت کار بسیار توجه شده است از رنگ و طراحی دکور گرفته تا طراحی کاراکترها و داستان، تلاش شده است تا به آثار مطرح دنیا نزدیک باشد. نکته بعدی وجود عناصری از فرهنگ خودمان است. اگر چه پیکولو یک سرزمین بیمکان است اما سازندگان آن هنرمندان مطرح ایرانی هستند و این مجموعه را با بهرهگیری از ویژگیهای عاطفی و زیستی خودشان و برای مخاطب خاص خودشان خلق کردند. بنابراین فکر میکنم که پیکولو برای کودکان سرزمین ما آشنا و ملموس به نظر میرسد و این نکته میتواند تفاوت آن با سایر آثار خارجی باشد.
کارگردان چقدر از نظرات شما در جهت پیشبرد قصه استفاده میکرد؟
آقای احمدی به عنوان نویسنده و کارگردان این مجموعه با ذهنی باز و روشن، از نظرات ما در اتاق فکر استقبال میکرد و همراه گروه بود. وقتی که نوشتن متنها را شروع کرد، در اتاق فکر برای ما میخواند و ما روی آن نظر میدادیم. ایشان همه نظرها را میشنید و در نهایت اگر چیزی لازم بود به متن اضافه و یا از آن کم میکرد. این همدلی تا انتهای پروژه وجود داشت و بسیار لذتبخش بود.
فکر میکنید اگر پیکولو از تلویزیون که رسانه فراگیرتری است پخش میشد تعداد مخاطبان بیشتری را جذب میکرد؟
نه. قابل مقایسه نیست. تلویزیون مثل قبل دیگر مخاطب خودش را ندارد و فکر میکنم کم کم دیگر خبری از تلویزیون در خانهها نباشد. همه با گوشی و تلفنهای همراهشان سعی میکنند هر چیزی را در فضاهای مجازی دنبال کنند. برای همین این روزها برای دیده شدن هر اثری نیاز به اطلاعرسانی و تبلیغات درست و حسابی است. مجموعه پیکولو هم با توجه به این که چهرههای شناخته شدهای در خلق آن حضور داشتند، قطعا اگر خوب معرفی بشود، مخاطبان بسیاری را علاقهمند به دیدن این مجموعه خواهد کرد.
تاکنون چه بازخوردهایی را دریافت کردهاید؟
در میان دوستان و اطرافیان همه ابتدا از پخش این مجموعه در سکوت خبری گلایه داشتند ولی کسانی که پیکولو را دیده بودند از بزرگ و کوچک آن را دوست داشتند. بعضیها هم متعجب بودند که بچههایشان دوست دارند روزی چندبار هر قسمت را ببینند. چون پیکولو یک اثر موزیکال است من مطمئن هستم که بچهها با آن خیلی خوب ارتباط میگیرند.
نقطه قوت این مجموعه به نظرتان کدام قسمت است؟
در ساخت این اثر وسواس بسیاری به خرج داده شد و اگر چه پروسه تولید آن بسیار زمانبر بود اما ارزش آن را داشت که یک اثر خوب ساخته بشود. در طول این دو سال همه آن چیزهایی که به نظر میرسید ارزش کمتری دارد، کنار گذاشته شد و عصاره ایدههای خوب و جذاب در ساخت پیکولو استفاده شد و این اتفاق بسیار خوب و جذابی است. از دید مخاطب این اثر هم میتوانم بگویم که پیکولو یک اثر موزیکال، خوش آب و رنگ و جذاب است.