در این یادداشت آمده است: ما را سر مخالفت با فضای مجازی و استفاده از عرصه وسیع آن نیست! که آن واجد بلند قامتی از وسعت آگاهی بخشی است؛ اگر به اندازه و در موضوعاتی برای نجات و دانایی بشر بهکار گرفته شود.
وقتی 'ساموئل مورس' مخترع 'تلگراف' هفت سال به پژوهش در تکمیل این وسیله ارتباطی پرداخت. سال 1832 میلادی بود، آنگاه که موفق شد این دستگاه را به کار اندازد دوردستها نیز به حصار دانش او در آمد.
پیامها از مرکز فرستنده با ضرباتی که به الفبای الکتریکی کُدگذاری شدهای تبدیل میشد، شور شعف را در رخساره ارسال کننده پیام ظاهر میکرد!
بیش از 185 سال از ورود تلگراف به زندگی بشر میگذرد. راهی که مسیر زندگی انسانها را متحول کرد. صنعت گوشیهای همراه به مرحله آخرین تکنولوژی روز مجهز شدند. نشانههای انتقال پیام و تصویر را نیز تغییر و بر سرعت آن افزود.
اما یک اتفاق دیگر را با خود همراه کرد. در کشور ما که مطالعه کم و پائین، بیماری مسری به شمار میرفت، به روند آن اضافه کرد.
برای آزمایش این نظریه میتوان به میزان درصد مطالعه کشورهای اروپایی، آمریکایی و شرق آسیا با توجه به میزان انتشار کتاب و شمارگان آن توجه کرد.
آیا آنها به اندازه ما از برنامههای کاربردی تلگرام، وایبر، واتسآپ و... استفاده میکنند و یکسره پژوهش، تحقیق مراجعه به کتابخانه را به کناری وا نهاده و گوشی همراه، هستیشان را تشکیل میدهد؟
این وسیله دانایی را تزریق میکند یا اطلاعاتی سطحی و گذرا؟ غیر از کانالهای خبری موثق، چند کانال قابل اعتنا و خردپذیر را میتوانید در فضای تلگرام نام ببرید که شما را از خواندن چند صفحه کتاب منصرف کند؟
چند محقق و نویسنده را میشناسم که هنوز با همان گوشیهای قدیمی که فقط قابلیت ارسال پیام دارند، کار میکنند و به هنگام مطالعه و تحقیق، همان گوشی نیز خاموش است. اگر غیر از این باشد چند اثر تحقیقی دانشگاهی، چند کتاب قابل اعتنا در حوزه دانش از آنها زیر چاپ نمیرود.
بگذریم که آنها هم معتقدند همین کتابها هم خوانده نمیشود! اما آنها کار خود میکنند و به زحمت و وقتکشی تلگرامی دل نمیبندند.
در نظر بیاوریم محمدعلی فروغی که به چند کار سیاسی و پارلمانی مشغول بود از نوشتن دست نمیکشید! بنیان دانش هر کشوری به کار، پژوهش و دانایی قابل انتشار، وابسته است.
حالا چه عصاره تنبلی خوردهایم که برای »شدن« تلاش نمیکنیم و گویی هیچ ناقوسی هم ما را بهخود نمیآورد!
وقتی اعلام شد کتاب 'هری پاتر' با 460 میلیون نسخه فروش در جهان روبرو شده است، به شکست رخداده در عرصه انتشار نگریستم، که برخی کتابها شمارگانشان از 500 نسخه تجاوز نمیکند، آن هم اگر کسی بخواند! ما به کجا میرویم!
قرار است تکنولوژی که هم اکنون دیگر کشورها را به اوج رسانده با استفاده نادرست، ما را به قعر ببرد؟
مجلات و روزنامههای برگشتی در کشور، نشانه بدی را انتقال میدهد.
گروههای بسیاری از همین لشگر مهاجر به تلگرام در آنجا نیز، روزنامه و مجله نمیخوانند!
3209/8066 دریافت کننده: عباداله آذرگون** انتشاردهنده: علی مولوی
وقتی 'ساموئل مورس' مخترع 'تلگراف' هفت سال به پژوهش در تکمیل این وسیله ارتباطی پرداخت. سال 1832 میلادی بود، آنگاه که موفق شد این دستگاه را به کار اندازد دوردستها نیز به حصار دانش او در آمد.
پیامها از مرکز فرستنده با ضرباتی که به الفبای الکتریکی کُدگذاری شدهای تبدیل میشد، شور شعف را در رخساره ارسال کننده پیام ظاهر میکرد!
بیش از 185 سال از ورود تلگراف به زندگی بشر میگذرد. راهی که مسیر زندگی انسانها را متحول کرد. صنعت گوشیهای همراه به مرحله آخرین تکنولوژی روز مجهز شدند. نشانههای انتقال پیام و تصویر را نیز تغییر و بر سرعت آن افزود.
اما یک اتفاق دیگر را با خود همراه کرد. در کشور ما که مطالعه کم و پائین، بیماری مسری به شمار میرفت، به روند آن اضافه کرد.
برای آزمایش این نظریه میتوان به میزان درصد مطالعه کشورهای اروپایی، آمریکایی و شرق آسیا با توجه به میزان انتشار کتاب و شمارگان آن توجه کرد.
آیا آنها به اندازه ما از برنامههای کاربردی تلگرام، وایبر، واتسآپ و... استفاده میکنند و یکسره پژوهش، تحقیق مراجعه به کتابخانه را به کناری وا نهاده و گوشی همراه، هستیشان را تشکیل میدهد؟
این وسیله دانایی را تزریق میکند یا اطلاعاتی سطحی و گذرا؟ غیر از کانالهای خبری موثق، چند کانال قابل اعتنا و خردپذیر را میتوانید در فضای تلگرام نام ببرید که شما را از خواندن چند صفحه کتاب منصرف کند؟
چند محقق و نویسنده را میشناسم که هنوز با همان گوشیهای قدیمی که فقط قابلیت ارسال پیام دارند، کار میکنند و به هنگام مطالعه و تحقیق، همان گوشی نیز خاموش است. اگر غیر از این باشد چند اثر تحقیقی دانشگاهی، چند کتاب قابل اعتنا در حوزه دانش از آنها زیر چاپ نمیرود.
بگذریم که آنها هم معتقدند همین کتابها هم خوانده نمیشود! اما آنها کار خود میکنند و به زحمت و وقتکشی تلگرامی دل نمیبندند.
در نظر بیاوریم محمدعلی فروغی که به چند کار سیاسی و پارلمانی مشغول بود از نوشتن دست نمیکشید! بنیان دانش هر کشوری به کار، پژوهش و دانایی قابل انتشار، وابسته است.
حالا چه عصاره تنبلی خوردهایم که برای »شدن« تلاش نمیکنیم و گویی هیچ ناقوسی هم ما را بهخود نمیآورد!
وقتی اعلام شد کتاب 'هری پاتر' با 460 میلیون نسخه فروش در جهان روبرو شده است، به شکست رخداده در عرصه انتشار نگریستم، که برخی کتابها شمارگانشان از 500 نسخه تجاوز نمیکند، آن هم اگر کسی بخواند! ما به کجا میرویم!
قرار است تکنولوژی که هم اکنون دیگر کشورها را به اوج رسانده با استفاده نادرست، ما را به قعر ببرد؟
مجلات و روزنامههای برگشتی در کشور، نشانه بدی را انتقال میدهد.
گروههای بسیاری از همین لشگر مهاجر به تلگرام در آنجا نیز، روزنامه و مجله نمیخوانند!
3209/8066 دریافت کننده: عباداله آذرگون** انتشاردهنده: علی مولوی
کپی شد