به مناسبت چهلمین سالروز شهادت سومین شهید محراب آیت الله صدوقی، جماران پوستر زیر را تقدیم مخاطبان گرامی می کند. طرح: محمود عارفی قوچانی
پایگاه خبری جماران، ای پروانه ی عاشق! در فراقت، گل امیدمان سوخته و قامت مان خمیده گشته است. در سوگ تو، لاله ها می گریند، بلبلان سرود جدایی می خوانند و من با دستی لرزان و چشمی گریان، بهار غم ناکی را بر صفحه ی تاریخ ایران زمین، ترسیم می کنم.
آن روز که تو رفتی، شمع اتاق دختران یتیم، آرام آرام می گریست و بوم سیاه شب، بر بلندای بام ها می چرخید. دیگر گل ها آرام نداشتند، لاله ها سینه چاک می کردند، رودها خروشان بودند و اشک ها از دیدگان جاری می شدند.
تو را ای شهاب آسمان ها! ای گوهر یگانه! ای عالم پاک طینت و سبزاندیش! دیگر کجا می توان دید؟
اینک ای شهید محراب! چگونه برای تو سرود سوگ بخوانیم؟ و چگونه در سوگ تو بسراییم، ای آیت صداقت و اخلاص!
ای صدوقی! ای روح بزرگ! ای عالم و عابد دل سوخته ی شب های راز و نیاز! ای شیخ الشهدا! سینه ی تو، به حق، سنگ صبوری بود که بی پروا همه ی دردهامان را با آن زمزمه می کردیم و صلابت تو همواره تسلاّی مان می داد.
حالیا که رفته ای، ای مطلع بلند تغزل! ای ترانه ی تجلّی! ای صیام استقامت! ای صلات صداقت! ای باران برکت! ای فخر حوزه و روحانیت! ای یاور امام وامت!
به یاد تو، پرندگان خاطرات روشن مان را به فضای معنویت پرواز می دهیم، تا نام و یاد تو را در کوهپایه های انسانی حک کنند و بیرق فرازمند اندیشه ات را در همه جای تاریخ برفرازند.
ای گل! نام و یاد تو همواره در ذهن ماست. آن روز که جانت در قنوت عشق آرام گرفت، در میخانه ی مصیبت، ساغر حیرت می زدیم و در مصلای معنویت، دست های درماندگی بر سر می کوفتیم. دریا شدیم و بر تو نماز عشق خواندیم و شهادت دادیم که چهارمین شهید محرابی.
آن روز، اشک ها، سرود نگاه تو را می خواند و دست های جنون چه سنگین و پرطنین، بر سرهای شوریده کوبیده می شد.
اینک بر تو و بر همه ی شهدای محراب، سلامی بی کرانه نثار باد.