ما به تمامی رشته های علمی نیاز داریم و همه رشته های علمی، اگر به استقلال سیاسی و خودکفایی به مفهوم اقتصاد مقاومتی آن می اندیشیم، برای ما ضروری اند. شرف و کرامت افراد چه دانشجویان و چه طلاب در رشته علمی و در لباس شان نیست، فقط در تقوی است.
وحدت حوزه و دانشگاه یعنی پذیرش مرزناپذیری علم؛ تمام طلاب علوم دینی امروز باید خود را به دستاوردهای جدید علم و فناوری مجهز کنند تا بتوانند وظیفه خود را به کامل ترین وجه و در سریع ترین شکل به انجام برسانند، و نیز دانشجویان ما بدانند که بدون شناخت معنویات بعید است از پس کار متعهدانه ای برآیند که برای کشور و مردم ما مفید واقع شود.
ما به تمامی رشته های علمی نیاز داریم و همه رشته های علمی، اگر به استقلال سیاسی و خودکفایی به مفهوم اقتصاد مقاومتی آن می اندیشیم، برای ما ضروری اند. شرف و کرامت افراد چه دانشجویان و چه طلاب در رشته علمی و در لباس شان نیست، فقط در تقوی است.
امروزه از حوزه و دانشگاهِ ما باید امثال شیخ بهائی وارد جامعه شوند که هم فقیه است و هم به مکانیک و انرژی و سیالات به مفهوم جدید آن مسلط است. چهارصد سال است ما از پرورش چنان علمایی محروم مانده ایم و فقط می بالیم به تولید و صدور مدارک علمی کارشناسی و ارشد و دکتری! ما به جای آن که نقاط قوت حوزه و دانشگاه را ترکیب کنیم متأسفانه در بیشتر موارد نقاط ضعف آن ها را درهم آمیختیم. بسیاری از طلاب ما به زبان دانشگاهیان و مردم در شهرهای بزرگ آشنایی کافی ندارند لذا در انتقال پیام خود موفقیت لازم را کسب نمی کنند و اغلب دانشجویان ما امور ارزشی را به حاشیه رانده اند و از تعهد بیگانه اند و اهتمام شان صرفا مصروف کسب مدرک می شود و سپس درآمد بدون مراقبت لازم نسبت به راه و اسبابی که برای دستیابی بدان اتخاذ می کنند.
امروز با جایگاهی سیاسی که در دنیا و در مقابله با استکبار داریم، بیش از پیش نیازمند اتحاد رویه و تعهد مشترک در حوزه و دانشگاهیم. با چنان اتحادی پیشرفت علمی واقعی و متعهدانه ما تضمین می شود حتی اگر تعداد مقالات ISI ایران رشد نکند. از امثال شهید مطهری و بهشتی و مفتح و چمران و آوینی. باید الگو بگیریم.