من نمیخواهم برای جوانان و نوجوانان امروز وطنم چنین خاطراتی رقم بخورد و در کنار حاج قاسم های مدافع وطن، از ظریف و روحانی هم که با برجام مانع از تکرار چنین وقایعی شدند سپاسگزارم.
من تعداد زیادی از بهترین دوستانم که همبازی و همکلاسی و هم محلی بودیم (مثل سید حمید شانه ساز) را در جنگ از دست دادم.
من در حال دوچرخه سواری با یکی از بهترین دوستانم (پاسدار شهید مهدی چهاردوری که بعدها در جنگ شهید شد) شاهد اولین بمباران تهران بودم.
من هنوز صدای انفجار موشک های صدام در تهران را می شنوم.
من هنوز همرزمان مجروحم را که با وضع وخیم و درد و خونریزی و تشنگی و گرسنگی در کف اتوبوس بی صندلی شرکت واحد خوابیده اند و در گرمای طاقت فرسا از این شهر جنگ زده به آن شهر دنبال یک بیمارستان می گردیم را جلوی چشمانم می بینم.
من هنوز رفقای هم دسته ایم را که در لابلای صخره های حاج عمران در اثر اصابت توپ فرانسوی قطعه قطعه می شدند را فراموش نکرده ام.
من هنوز فرمانده دسته خوش تیپ و مو بورم را که تنها فرزند خانواده اش بود و از فرصت سفر زیارتی پدر و مادرش به مشهد الرضا استفاده کرده و خودش رو به عملیات رسانده بود و ترکش خمپاره حنجره اش را درید می بینم.
من هنوز دائی محسنم را که الگوی ایمان و دیانت و ایثار بود و بدون سهمیه، دانشجوی رشته حقوق دانشگاه تهران بود و در خیبر جاماند را فراموش نکرده ام.
من هر روز که از خواب بر می خیزم با اولین نگاه، جنگ را می بینم چون یک چشمم را در شلمچه جاگذاشتم و چشم دیگرم رو به پیری گذاشته.
هر روز با چند قدم و چند پله، یاد ارتفاعات و شنزارهای جبهه های غرب و جنوب میافتم چرا که ترکش های پایم به بازی در می آیند و درد شیرینی به جانم میریزند.
من نمیخواهم برای جوانان و نوجوانان امروز وطنم چنین خاطراتی رقم بخورد و در کنار حاج قاسم های مدافع وطن، از ظریف و روحانی هم که با برجام مانع از تکرار چنین وقایعی شدند سپاسگزارم و به پاس قدردانی و به خاطر آرامش مردم وطنم، علیرغم همه کم و کاستی ها و نقدهایی که دارم در انتخابات_دوازدهمین_دوره_ریاست_جمهوری به دست و بازوی مدافعین حرم بوسه میزنم و اگر خاتمی و یا سید_حسن نیایند به روحانی رای خواهم داد.
* رزمنده و جانباز دوران دفاع مقدس
