پایگاه خبری جماران: امروز در حالیکه همگان با یک چشم به تودیع و معارفه روسای قوه قضاییه می نگریستند و می خواندند که آیت الله آملی که همه به او شکایت می بردند، از رییس جمهور سابق به جانب خدا شکایت برده است، و با چشم دیگر ، سفر روحانی به عراق را زیر نظر داشتند، به ناگاه خبرهایی نه چندان دلنشین از مجلس شورای اسلامی شنیدند.
حقیقت آن است که برای من اتفاقات امروز مجلس اگرچه تلخ است ولی غیر منتظره نیست.
داستان از این قرار است که گروهی از نمایندگان مجلس به دیدن سید محمد خاتمی می روند و بعد یکی از نمایندگان جناح مقابل ایشان را مورد هجمه قرار می دهد و بعد یکی از نمایندگان تهران که از لیست امید است، از عملکرد خود و خاتمی دفاع می کند و بعد مخالفین خاتمی به تریبون حمله می کنند و بعد نایب رییس مجلس عملکرد دیدار کنندگان را صحیح می خواند و همهمه و حرف و حدیث البته باز ادامه دارد.
اینکه نماینده منتسب به جبهه پایداری از خاتمی دل خوشی نداشته باشد، البته قابل فهم است، اما سؤال اینجاست که چرا فراکسیون اکثریت مجلس که ١٣٠ رأی دارد و از دو فراکسیون دیگر دست بالاتری دارد، این مقدار ضعیف شده که کوچکترین رفتارش را برنمی تابند؟ مگر همه نمی دانند که این نمایندگان با «تکرار» همین خاتمی به مجلس راه یافته اند؟ مگر می شود گروهی که اصل رأی خود را از کسب وام گرفته اند، به دیدار او نروند؟
پس سؤال این است که چرا اعضای فراکسیون امید کار را به جایی رسانده اند که امروز باید نسبت به بدیهی ترین حق خود پاسخگو باشند؟ آیا اگر از روز اول همواره بر ارتباط خود با رهبر اصلاحات پای می فشردند و نام فراکسیون خود را از نام او اتخاذ می کردند، امروز لازم بود این مقدار ضعیف از حق خود دفاع کنند؟
واقعیت آن است که آقای وکیلی باید روزی که با تلویزیون مصاحبه می کرد و سخنان خاص خود را می گفت، می فهمید که این عقب نشینی ها به همین سرانجام می رسد. وقتی عضو این فراکسیون در هفته قبل مصاحبه می کند و رفتن پیش خاتمی را مخالف نظر نظام بر می شمارد و مدعی می شود که دیدار با خاتمی ، وقت تلف کردن است، و از فراکسیون اخراج نمی شود، باید اعضای این فراکسیون متوجه می شدند که اوضاع چنین خواهد شد. وقتی نایب رییس اول مجلس از دیدار با رهبر معنوی اصلاح طلبان سرباز می زند، معلوم است که جناح مقابل جرأت مضاعف می یابد.
دقت کنید که آنچه از عقب نشینی های آقایان گفتم فقط مربوط به همین هفته جاری است ، وای به وقتی که سخنان و عمل ایشان را در دو سال قبل مرور کنید.
بگذارید مقداری فراتر برویم و همین نکته را در مورد دولتیان هم بر زبان بیاوریم. وقتی دولت هیچ گامی درباره حل مشکل اصلی اصلاح طلبان بر نمی دارد، طبیعی است که مخالفان خود را جری می کند.
دقت کنید من هرگز به حق یا باطل بودن نظرات این گروه سیاسی نظر ندارم، بلکه صرفا اشاره می کنم که سیاست میدانی است که قواعد خود را دارد. خاله بازی نیست که برخی به آن روی آورده اند و هم می خواهند بر سر سفره این طرف بنشبنند و هم دست در طعام آن طرف داشته باشند.
آخرین سخن هم آنکه بخشی از این رفتار ضعیف اصلاح طلبان مجلس، معلول بی توجهی حضرت آقای خاتمی است. جناب ایشان روزی که از مردم برای این نمایندگان رأی گرفت باید از پتانسیل خود بهره می برد و از همان روز اول آنها را به صورت منسجم و به طور مرتب هماهنگ می کرد. مردم در مجلس و شوراها به لیست خاتمی رأی دادند و اوست که باید مسیر حرکت منتخبین را تعیین می کرد.