نام خشونت که به میان میآید اغلب به دنبال تاثیر فیزیکی آن میگردیم، چشم کبود، دست و پای شکسته، سر باندپیچی شده؛ اما امروز وقتی از خشونت حرف میزنیم اثر روانی خشونت هم مورد توجه است به ویژه اینکه علیه زنان یا کودکان اتفاق افتاده شده باشد که از گروههای در معرض آسیب هستند.
منع خشونت علیه زنان، رفتاری است که توسط جوامع مختلف پیگیری میشود اما اینکه این اقدامات به ویژه در کشور ما تا چه اندازه تاثیرگذار است نمیتوان به آمار دقیقی دست یافت و امروز چهارشنبه در نشست تخصصی منع خشونت علیه زنان در ساری، جمعی از مسوولان ، متخصصان حوزه جامعهشناسی و روانشناسی به بیان دیدگاههای مختلف در مورد این موضوع پرداختند.
تغییر ابزار بدون تغییر افکار
یک جامعهشناس در این نشست با اشاره به اینکه در کشور ما مدرنیزاسیون که تغییر ابزار است اتفاق افتاده امامدرنیته که تغییر افکار است رخ نداده است، گفت: حضور زنان در جامعه اضافه شده اما باورها نسبت به زن تغییر نکرده است.
محمد اسماعیل ریاحی گفت: نگاه به سلامت و بیماری امروز در ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی مورد توجه است و نگاه صرف فیزیکی که در گذشته وجود داشت در کشورهای پیشرفته از بین رفته است.
وی بابیان اینکه بخشی از خشونت علیه زنان به باورهای نادرست از دین برمیگردد که این نگاه باید اصلاح شود به لزوم مفهومشناسی از خشونت پرداخت و تصریح کرد: در این زمینه گاهی تفاوت و تناقض در دیدگاهها داریم، به عنوان نمونه در موضوع جنسی، مرد، زن را مطیع خود میداند که اگر زن تمکین نکند مرد میتواند با موضوع عدم تمکین، از زن شکایت کند در حالی که در جوامع توسعهیافته چنین نگاهی وجود ندارد.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه باید به میزان شیوع خشونت هم پرداخت، گفت: بسیاری از خشونتها مانند کوه یخ است که فقط نوک آن دیده میشود و بسیاری از این خشونتها پنهان است، در فرهنگ سنتی، آبروی افراد بسیار مهم است و به این دلیل، عنوان نمیکنند که مورد خشونت قرار گرفته اند.
ریاحی افزود: زمینههای شکلگیری و بروز خشونت علیه زنان باید ریشهیابی شود، خانه همزمان که محل امن برای افراد است میتواند محلی ناامن باشد، بسیاری از قتل زنان در خانهها اتفاق میافتد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در خانه بحث چهار دیواری و خلوت هم مطرح میشود که نظارتهای اجتماعی به حداقل میرسد، اکنون خانوادهها به خانواده هستهای تبدیل شدند، زن و شوهری که فرزند ندارند و یا افراد تک والد هستند.
ریاحی ادامه داد: به بهانههای اجتماعی و فرهنگی به افرادی اجازه خشونت دادیم مانند اینکه اگر پدری، فرزند خود را به قتل برساند جرم کمتری نسبت به کسی دارد که در خیابان این قتل را انجام داده است، انگار که مرد، مالک فرزند خود است.
وی با بیان اینکه اعتیاد به عنوان عامل فردی، جدای از مسائل خانوادگی و اجتماعی نیست، گفت: عوامل اجتماعی سطح کلان در این زمینه مهم است، نابرابریهای جنسیتی باعث شده فردی که بتواند اعمال قدرت کند، مرتکب خشونت نسبت به جنس مخالف میشود.
وی تصریح کرد: آمار حوادث، خشونت و طلاق باید بیان شود و نباید برای این آمار، سرپوش بگذاریم.
این استاد دانشگاه درباره پیامدهای خشونت علیه زنان گفت: دود خشونت به چشم همسران زنان هم خواهد رفت، طبق مطالعات، خشونتهای روانی، عاطفی و کلامی هم علیه مردان اتفاق خواهد افتاد.
وی خاطرنشان کرد: اگر قرار است بسته پیشنهادی خوب برای پیشگیری و مداخلات داشته باشیم باید علت را جویا شویم، توصیف پدیده، مفهومشناسی، علت و شیوع، زمینه تبیین پدیده است که میتواند به پیشگیری و کنترل منجر شود نه اینکه سیاستگذاران از سمت دیگر شروع کرده و بدون تبیین پدیده، به سراغ کنترل بروند چرا که نتیجهبخش نخواهد بود.
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران گفت: در پیشگیری از خشونت باید استراتژی داشته باشیم و بدون این راهبرد به نتیجه نمیرسیم ، در کشورهای توسعه یافته بسیاری از مداخلات اجتماعی توسط سمنها انجام میشود، اقدامی که در کشور ما مغفول مانده است.
طرفین خشونت نیاز به کمک دارند
یک روانشناس در این نشست گفت: محدود کردن و کنترل کردن همسر، غفلتها و نادیده گرفتنها از خشونتهای روانی است که بانوان را بسیار مورد آزار قرار داده است.
راحله گلستانی با اشاره به ۲ طرف حادثه یعنی قربانی و عامل خشونت، افزود: هر ۲ طرف نیازمند دریافت کمک هستند و باید ببینیم چه چیزی باعث سکوت قربانی و تکرار رفتار عامل خشونت است.
این روانشناس ادامه داد: در بررسی داستان زندگی این افراد، به مسائلی در کودکی آنها میرسیم، خشونت در رفتار کسانی که تنوعطلبی بالا دارند بسیار دیده میشود.
وی تصریح کرد: باورهای کودک به واسطه فرزندپروری شکل میگیرد که این رفتار به باورهایی در این فرد تبدیل میشود که در تمام مراحل زندگیاش تاثیرگذار است، سناریویی که در کودکی برایش نوشته شده و بر اساس این سناریو، افراد را وارد زندگیاش میکند، ترس از دست دادن دارد و در مقابل خشونت، سکوت میکند.
گلستانی خاطرنشان کرد: افرادی خود را محق میدانند و تصور میکنند همه اشخاص باید به آنها خدمت کنند و در غیر این صورت، خشونت انجام میدهند.
زن، جامعه، حاکمیت سه ضلع مثلث
معاون مدیرکل اجتماعی استانداری مازندران هم در این نشست با اشاره به اینکه زن، جامعه و حاکمیت سه ضلع مسائل مرتبط به زنان را در جوامع تشکیل میدهند. گفت: زنان طبقات متوسط به بالا دغدغه های مدنی دارند و کرامت زنان و حقوق زن را پیگیری میکنند.
اخوان تصریح کرد: نقش زنان در تغییرات اجتماعی، افزایش یافته است، اما مشکلی که زنان هنوز با آن مواجه هستند و نمیتوانند به حقوق خود دست یابند مساله کالایی شدن جنس زن است، جسم زن همواره ابزار تفکر سیاسیون بوده است.
این مسوول با اشاره به نگاه کالایی به زن، اظهار کرد: در جایی که زن نتواند از ابزار قانونی به حقوق خود دست یابد و دست به استفاده از ابزار کالایی خود بزند ما را به بیراهههایی میکشاند که کار را سخت میکند.
اعتیاد، در صدر عوامل خشونت
معاون اجتماعی مدیرکل بهزیستی مازندران در این نشست مهمترین علت خشونت را اعتیاد اعلام و گفت: ۳۳درصد از کل خشونت نسبت به زنان به علت اعتیاد است، تندخویی، دخالت اطرافیان و بهانهجویی، دیگر عواملی است که موجب همسرآزاری می شود.
وحید حسین زاده با بیان اینکه در هشت ماهه امسال ۵۷۰ تماس درباره همسرآزاری در مازندران داشتیم، گفت: ۶درصد این رقم معادل ۳۳ مورد شوهرآزاری بود.
این مسوول با اشاره به اینکه آزار جسمی با ۴۸ درصد، بیشترین نوع همسرآزاری را به خود اختصاص داده است، تصریح کرد: غفلت با ۳۰ درصد، آزار روانی با ۱۹ درصد و آزار جنسی با یک درصد در ردیفهای بعدی قرار دارند.
وی با بیان اینکه گروه سنی ۳۰ تا ۳۴ سال بیشترین گروه سنی آسیب دیده خشونت هستند، ادامه داد: افراد آسیب دیده ۱۴۸ نفر دارای مدرک دیپلم، ۸۹ نفر کاردانی، ۱۰۶ نفر کارشناسی و ۱۲ نفر دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و بالاتر هستند.
معاون اجتماعی مدیرکل بهزیستی مازندران گفت: در جایگاهی که قرار داریم باید بحران اجتماعی را مدیریت کنیم ، به دنبال چرایی این آسیبها باشیم و با بررسی این آسیبها باید به دنبال آیندهپژوهی باشیم و سلامت اجتماعی زمانی رخ میدهد که همه دستگاهها دغدغه داشته باشند.
این مسوول، خشم را از هیجانهایی دانست که در زندگی وجود دارد و موجب کجرفتاری میشود، تصریح کرد: طبق آمار دادگستری ۲۵ هزار پرونده قضایی در استان وجود دارد که درحدود ۷۰ درصد خشونت عامل است.
حسینزاده با اشاره به اینکه بسیاری از خشونتها، خانوادگی است که در بسیاری موارد مطلع نیستیم، ادامه داد: طبق آماری که متعلق به سال ۸۰ است حدود ۷۰ درصد زنان یک بار خشونت را تجربه کردهاند و امروز شاید این رقم افزایش یافته باشد.
وی خاطرنشان کرد: مسائل خانواده زمانی هویدا میشود که به وضعیت مزمن رسیده است.
معاون بهزیستی مازندران افزود: بر اساس نیازهایی که داشتیم در ۲ سال گذشته خانه سلامت، خانه امن، خانه بازپروری روزانه و شبانه و مرکز بازپروری و کودکان خیابانی را راهاندازی کردیم.
زنان تحت خشونت جامعه هدف خانه امن بهزیستی
مدیر مرکز خانه امن بهزیستی مازندران نیز در این نشست اظهار کرد: خانه امن بهزیستی از مرداد ۹۷ در ساری شروع به کار کرد و جامعه هدف ما زنان تحت خشونت خانگی بود.
بهاره رییسیان با اشاره به ارائه خدمات مددکاری و روانشناسی به زنان آسیبدیده در این مرکز، گفت: تاکنون ۶۰ زن به ما ارجاع داده شدند که ۴۸ درصد خشونت جسمی، ۶۳ درصد خشونت عاطفی، ۶۷ درصد خشونت کلامی و ۲۵ درصد تحت خشونت اقتصادی قرار داشتند.
وی تصریح کرد: البته خشونتها همپوشی دارند و کسانی که خشونت جسمی را تجربه میکنند خشونت عاطفی و کلامی هم دیدهاند.
رییسیان با اشاره به اینکه ۲۰ درصد از مراجعان از روستاییان بودند، ادامه داد: اگرچه در روستاها خشونت بیشتر است اما خشونت روانی و کلامی را رویه زناشویی میدانند و در مقابل آن سکوت میکنند ضمن آن که در روستاها همچنان مردسالاری حاکم است و خشونت علیه زنان، کمتر گزارش میشود.
وی نوع و سن ازدواج را از عوامل خشونت عنوان کرد و افزود: بیشترین فراوانی مراجعان ما بعد از ساری، مربوط به قائمشهر و سوادکوه بود که از این افراد، ۴۰ درصد کمسواد، ۱۰ درصد تحصیلات دانشگاهی و مابقی دیپلم بودند.
رییسیان ادامه داد: گزارش خشونت علیه زنان از شهرهای ساری، قائمشهر و سوادکوه به این معنا نیست که در دیگر شهرها، خشونت اتفاق نمیافتد اما چون در مازندران تنها یک مرکز امن داریم برای همین گزارش در این مناطق بیشتر است.
مدیر مرکز امن بهزیستی مازندران یادآور شد: ۲۰ درصد از مددجویان ما از مشکلات روانی رنج میبرند که در راستای خشونت خانگی به وجود آمده است.
وی با بیان اینکه ۲۸ درصد از مراجعان ما روابط فرازناشویی تجربه کردند که به دلیل کمبودهای عاطفی بود، گفت: خشونتهایی که بعد از افشای این وضعیت به وجود میآید بسیار خطرناکتر است.