آخر شب شده و خیابان ها خلوت هستند و صدای خش خش جاروی بلندش بر آسفالت خشک و خشن طنین انداز شده، می گوید حدود ۴۳ سال دارد و متاهل است اما خدا به آنها فرزند نداده و همچنان با همسرش در یک خانه اجاره ای زندگی می کند.

دیپلم دارد و به خاطر مشکلات مالی دانشجوی انصرافی دانشگاه شده است، دوست ندارد نامش را بگوید اما کارش را مسوولانه انجام می دهد و معتقد است اندک درآمدی که دارد باید حلال باشد.

می پرسم چرا سپیدی؟ در حالیکه دستمال های سفید چرک گرفته را داخل پلاستیک جداگانه ای می اندازد می گوید شب ها که جارو می کشم و خیابان ها را تمیزمی کنم احساس می کنم چهره شهر از زشتی و پلیدی پاک شده و صبح فردا روح و روان آدم ها سپید خواهد بود.

می گویم این کیسه پلاستیکی جداگانه به همراه جاروی دسته بلند اذیتت نمی کند؟ جواب می دهد سلامت شهروندان ضامن سلامت خود و خانواده ام است ما همه زنجیره ایم که به هم وصل هستیم بنابراین این روزها که کرونا همه جا سر می زند دستکش، دستمال کاغذی و ماسک های رها شده بر روی زمین را جداگانه جمع می کنم تا مبادا زباله گردهایی که در سطل های آشغال سرک می کشند با تماس به این ویروس آلوده شوند.

می گوید این روزها و شب ها سعی می کند کارش را بسیار بهتر از قبل انجام دهد و نگذارد زباله و یا دستکش و دستمالی روی زمین بماند، البته ۲۰ روزی می شود که در خانه ها را هم نزده است چراکه اهالی محله هایی که آنجا کار می کند او را تاحدوی می شناسند و ماهیانه اش را می دهند امادر این شرایط به خاطر کرونا قید عیدانه را زده ، دیگر درب خانه ها را نمی زند تا علاوه بر رویارویی چهره به چهره پولی هم رد و بدل نشود.

سهم خودش در بحران کرونا را جداسازی دستکش، دستمال و ماسک های رها شده می داند و می گوید: هر شب این پسماندها را جداگانه جمع کرده و در یک کیسه نایلونی قرار و به ماشین های جمع آوری زباله تحویل می دهد، هرچند کم اما امیدوار است بتواند تنها یک زباله گرد را از خطر کرونا نجات دهد.

کیسه نایلونی تقریبا از دستکش و دستمال پر شده و به انتهای خیابان می رسیم، همانطور که زباله های روی آسفالت را جارو می کشد از نگرانی های همسرش می گوید که می ترسد به خاطر این پسماندها کرونا بگیرد، خودش هم برای همکارانش نگران است اما چاره ای ندارند روسفیدی شهر در شب های کرونایی برایش مهم است و باید علاوه بر رفتگری، پسماندهای رها شده شهروندانی را جداکند که انگار فقط جان آنها ارزش دارد و نارنجی پوشان این روزهای سخت آنتی کرونا دارند.

همانطور که کیسه را گره می زند و محلول الکل ضدعفونی را از جیبش بیرون می آورد با او خداحافظی می کنم در حالیکه به سهم او در نجات دادن جان زباله گردها از ویروس کرونا می اندیشم و صحبت کارشناسان را که تاکید می کنند دستکش، ماسک و دستمال کاغذی را باید در سطح و یا پلاستیک دربسته بگذارند تا به عنوان پسماندهای پزشکی دفن شوند را در ذهنم مرور می کنم.

تا ۲۷ اسفند ابتلای ۳۲۴ شهروند لرستانی به کرونا و مرگ ۲۷ نفر آنها تایید شده است.

الهام بابایی

خبرنگار مرکز لرستان

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.