سید کاظم موسوی بجنوردی رئیس مرکز دائرةالمعارف برزگ اسلامی، به مناسبت بزرگداشت حجت الاسلام و المسلمین سید محمود دعایی نوشت: ایشان شاهد و ناظر مستقیم و آگاه و امین پنجاه سال از حوادث خرد و کلان کشور ما بوده و خود در بسیاری از آن حوادث نقش فعال داشته است و خاطرات او می‌تواند گوشه‌های سرنوشت سازی از تاریخ معاصر ایران را روشن کند.
پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، متن یادداشت رئیس مرکز دائرةالمعارف برزگ اسلامی بدین شرح است:

مملکت خراب و رعیت پریشان و گدا،دست تعدی حُکام و مأمورین به مال و عرض و جان رعیت دراز،ظلم حکام و مأمورین اندازه ندارد؛ هر قدر میلشان اقتضاء کند می‌برند. قوۀ غضب و شهوتشان به هر چه میل کند،از زدن و کشتن و ناقص کردن اطاعت می‌کنند. این عمارت‌ها و مبل‌ها و وجوهات و املاک در اندک زمان از کجا حاصل شده؟ تمام مال رعیت بیچاره است... در اندک زمان صاحب مکنت و ثروت شده‌اند... هزارها رعیت ایران از ظلم حکام و مأمورین به ممالک خارجه هجرت کرده،به حمّالی و فعلگی گذران می‌کنند و در ذلت و خواری می‌میرند... حالت حالیۀ این مملکت اگر اصلاح نشود،عن قریب این مملکت جزء ممالک خارجه خواهد شد. البته اعلیحضرت راضی نمی‌شوند در تاریخ نوشته شود در عهد همایونی ایران بر باد رفت،اسلام ضعیف شد و مسلمین ذلیل شدند... تمام این مفاسد را مجلس عدالت یعنی انجمنی مرکب از تمام اصناف مردم که در آن انجمن به داد عامه برسند و شاه و گدا در آن مساوی باشند،رفع خواهد کرد...

این بخشی از نامه‌ای است که مجاهد بزرگ جنبش مشروطیت ایران،مرحوم آیة الله سید محمد طباطبائی ـ رضوان الله علیه ـ با شجاعت و دلیری تمام برای مظفرالدین شاه قاجار نوشت. نگرانی برای مردم،ایران و ایرانی،از هر جهت در آن موج می‌زند. فقط گله و شکایت از وضع موجود کشور نیست،بلکه نگارندۀ نامه هماهنگ با دیگر اقشار جامعه،راه حل مشکلات را هم به دست داده است: «مجلسی که در آن شاه و گدا مساوی باشند». کمتر متنی سیاسی از آن دورۀ حساس در تاریخ ایران هست که تا این اندازه مطالبات بحق ملت به این خوبی در آن گنجانده شده باشد.

سرنوشت کشور ما،دست کم از دویست و پنجاه سال پیش بدین سو،با فعالیت‌های طبقه‌ای از روحانیت گره خورده است؛ روحانیت پیشرو که برخاسته از مردم بوده‌اند و با مردم مانده‌اند و خود را شریک غم‌های ملت می‌دانسته‌اند و در صف مطالبات بحق و قانونی با بقیۀ مردم ایستاده‌اند. می‌توان فهرستی بلندبالا از این طبقۀ جلیله از روحانیت به دست داد،که در آن نام‌هایی چون آخوند خراسانی و میرزای نائینی و سید محمد طباطبائی و سید عبدالله بهبهانی و سید حسن مدرس می‌درخشند و همگی در مبارزه با استبداد و خودکامگی و استقرار مردم سالاری کارنامۀ درخشانی بجای گذاشته‌اند. مردان بزرگی که با وجود مراتب بالای علمی و فقاهتی،به عنوان وظیفۀ شرعی پای در راه دشوار و پرسنگلاخ سیاست نهادند و در برابر مشکلات گاه تا پای جان ایستادند تا مردم به حقوق حقۀ خود برسند. اگر لازم می‌دیدند از نوشتن رساله‌ها و نامه‌ها و کتاب‌ها در این راه دریغ نداشتند،یا خود گام در این راه می‌نهادند. بالجمله،مردم ایران در راه کسب آزادی و استقلال،همواره طبقه‌ای از روحانیت را در صفوف اول دیده‌اند. دوست ارجمند بزرگوار و روحانی عالیقدر،جناب حجة الاسلام و المسلمین آقای سید محمود دعائی از تبار همان طبقه است و از آنگاه که پای در راه فعالیت‌های سیاسی نهاد،تا امروز در کنار ملت ایستاده است. او نمونه‌ای عالی از طهارت نفس و علوّ همت و زهد و تقواست و در تمام مراحل فعالیت‌های سیاسی،پیش و پس از انقلاب و در همۀ مراحل استقرار جمهوری اسلامی ایران،حرکت خود را با مردم و خواسته‌های درست و بحق ایشان هماهنگ کرده است. از همه مهم تر اینکه در کشاکش این دوران پرحادثه،پا از جادۀ انسانیت و اخلاق بیرون ننهاد و تقرب خاص به رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی را هیچگاه وسیلۀ جمع مال و قدرت نکرد و در همه احوال تعالیم اجداد بزرگوار خود را در رعایت جانب اخلاق و تقوا سرلوحۀ کار قرار داد.

خوشبختانه روح و روان سرتاسر اخلاق و تقوا و اعتدال در این سید بزرگوار در سازمان تحت نظر و مدیریت او نیز جریان یافت و بدین گونه روزنامۀ اطلاعات نمونه‌ای از روزنامه نگاری است که در آن جایی برای دروغ پراکنی و هرزه درایی و قلم به مزدی و «افشاگری» و از این قبیل بی حرمتی‌ها و بی رسمی‌ها برای خوشامد جناح‌ها و دسته جات زودگذر سیاسی نیست و اگر این روحانی بزرگوار فقط همین امتیاز را در کارنامه داشت،در خور همه گونه تجلیل بود،زیرا در کشور ما نگاه داشتن «مطبوعۀ سیاسی» بر خطی مستقیم در زمانی کمابیش طولانی،بسیار دشوار و بلکه در حد محال است. سید محمود دعائی شاهد و ناظر مستقیم و آگاه و امین پنجاه سال از حوادث خرد و کلان کشور ما بوده و خود در بسیاری از آن حوادث نقش فعال داشته است و خاطرات او می‌تواند گوشه‌های سرنوشت سازی از تاریخ معاصر ایران را روشن کند.

سخن در فضائل این سید جلیل مجالی وسیع تر می‌طلبد. اکنون به او سلام و درودهای پی در پی می‌فرستم و امیدوارم به فضل خداوند متعال،وجود عزیزش سال‌های مدید برای خدمت به مردم میهن عزیز برقرار و در نهایت سلامت و عزت باشد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.