در این مطلب آمده است: مهران مدیری در حالی درآمد برگزاری کنسرت اخیر خود را به کودکان یک خیریه اختصاص داد که مدعی شد به دلیل کمبود شیر خشک، به این کودکان آبقند داده شده است. همزمان با این اظهارات مدیرکل دفتر امور کودکان و نوجوانان بهزیستی با رد کمبود شیر خشک در مراکز نگهداری کودکان، از مهران مدیری خواست که خیریه و مرکز مورداشاره را به بهزیستی معرفی کند.
محمد نفریه با استقبال از فعالیت سلبریتیها در حوزه خیریه و جلب مشارکتهای مردمی، تصریح کرد: سازمان بهزیستی از مشارکت و همراهی بالای مردم در تحقق اهداف خود برخوردار است و این مشارکت گسترده هیچگاه باعث نشده است تا با چنین مشکلاتی روبهرو شود.
مدیرکل دفتر امور کودکان و نوجوانان بهزیستی، از مهران مدیری خواست که خیریه مورداشاره را معرفی کند و درعینحال از تمامی سلبریتیها خواست که قبل از مطرح شدن چنین موضوعاتی، صحت چنین مسائلی از مسئولین سازمان بهزیستی پرسیده شود.
** تحلیل خبر
پدیده «سلبریتیمحوری» که در سالهای اخیر محصول مشترک رسانه ملی و شماری از رسانههای مطرح کشور و خارج از کشور بوده، آنچنان ضابطهشکن و تشویشزا شده و در ردیف معضلات فرهنگی و اجتماعی قرارگرفته که اگر برای رفع و دفع آن چارهاندیشی سریع و صریحی نشود تا چند سال آینده باید آن را در جدول مربوط به آسیبهای جامعهبرانداز مشاهده کرد.
ورود هنرپیشه، خواننده، مجری و... به مباحث سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ادبی، زیستمحیطی و... بدون داشتن تخصص لازم و اطلاعات کافی بهصورت بیپروا و با ترمزبریدگی خطرناک، افکار عمومی را به سمتوسوی ناکجاآباد میبرد و موجب میشود تا جامعه در تشخیص درست از نادرست دچار گمراهی، تشویش، ناامیدی و... شود.
پر کردن وقت یک برنامه تلویزیونی و یا صفحاتی از رسانههای نوشتاری، با هر قیمت و هزینهای صرفاً برای جذب مخاطب ولاغیر! پیامدهای خوفناکی را داشته و دارد که تقاص آن سرانجام بر گردن ملت خواهد افتاد.
همانگونه که در زلزله کرمانشاه حسابهای شخصی شماری از این سلبریتیها پر شد و عاقبت هم معلوم نشد که مبالغ هنگفت چه سرنوشتی را یافت، اظهارات شماری از اینان در رسانهها نیز مشخص نبوده و نیست که چه سرمنشأیی را داشته و دارد و چه اهداف پشت پردهای را دنبال میکنند؟
سوءاستفاده از تریبونهایی که متعلق به عموم جامعه است و از بودجه همگانی راهاندازی شده، برای ایجاد خوشایند و بهاصطلاح محبوبیت شخصی در دلهایی که از بد زمانه رنجور و آزرده شده و در انتظار خنکای حرکتهای اجتماعی نشسته است، نهتنها هیچ دستکمی از دزدی و رانتخواری ندارد؛ بلکه بهمراتب بیشتر از غارت بیتالمال جامعه را دچار خسارت میکند.
توهمزدگی و خودشیفتگی برخی از این سلبریتیها تا بهجایی رسیده که برخی از آنان در بیانات خود رعایت حرمت اقشار ارزشمند جامعه را نیز نمیکنند و دیدیم که در یک برنامه بهاصطلاح طنز تلویزیونی چگونه به معلمان گرانسنگ توهین شد و آقای مجری با نقل خاطرات خود، تمسخر، آزاررسانی و بیاحترامی به معلم را ازجمله افتخارات و زرنگیهای! دوران نوجوانی و جوانی برشمرد.
و کلام آخر اینکه:
ادامه این روند، پدیدههای شومی مانند «آقازادگی» را در پی خواهد داشت که برای زدودن زنگارهای سیاه آن، هزینههای سرسامآوری به جامعه تحمیل خواهد شد.
9910/ 2027
محمد نفریه با استقبال از فعالیت سلبریتیها در حوزه خیریه و جلب مشارکتهای مردمی، تصریح کرد: سازمان بهزیستی از مشارکت و همراهی بالای مردم در تحقق اهداف خود برخوردار است و این مشارکت گسترده هیچگاه باعث نشده است تا با چنین مشکلاتی روبهرو شود.
مدیرکل دفتر امور کودکان و نوجوانان بهزیستی، از مهران مدیری خواست که خیریه مورداشاره را معرفی کند و درعینحال از تمامی سلبریتیها خواست که قبل از مطرح شدن چنین موضوعاتی، صحت چنین مسائلی از مسئولین سازمان بهزیستی پرسیده شود.
** تحلیل خبر
پدیده «سلبریتیمحوری» که در سالهای اخیر محصول مشترک رسانه ملی و شماری از رسانههای مطرح کشور و خارج از کشور بوده، آنچنان ضابطهشکن و تشویشزا شده و در ردیف معضلات فرهنگی و اجتماعی قرارگرفته که اگر برای رفع و دفع آن چارهاندیشی سریع و صریحی نشود تا چند سال آینده باید آن را در جدول مربوط به آسیبهای جامعهبرانداز مشاهده کرد.
ورود هنرپیشه، خواننده، مجری و... به مباحث سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ادبی، زیستمحیطی و... بدون داشتن تخصص لازم و اطلاعات کافی بهصورت بیپروا و با ترمزبریدگی خطرناک، افکار عمومی را به سمتوسوی ناکجاآباد میبرد و موجب میشود تا جامعه در تشخیص درست از نادرست دچار گمراهی، تشویش، ناامیدی و... شود.
پر کردن وقت یک برنامه تلویزیونی و یا صفحاتی از رسانههای نوشتاری، با هر قیمت و هزینهای صرفاً برای جذب مخاطب ولاغیر! پیامدهای خوفناکی را داشته و دارد که تقاص آن سرانجام بر گردن ملت خواهد افتاد.
همانگونه که در زلزله کرمانشاه حسابهای شخصی شماری از این سلبریتیها پر شد و عاقبت هم معلوم نشد که مبالغ هنگفت چه سرنوشتی را یافت، اظهارات شماری از اینان در رسانهها نیز مشخص نبوده و نیست که چه سرمنشأیی را داشته و دارد و چه اهداف پشت پردهای را دنبال میکنند؟
سوءاستفاده از تریبونهایی که متعلق به عموم جامعه است و از بودجه همگانی راهاندازی شده، برای ایجاد خوشایند و بهاصطلاح محبوبیت شخصی در دلهایی که از بد زمانه رنجور و آزرده شده و در انتظار خنکای حرکتهای اجتماعی نشسته است، نهتنها هیچ دستکمی از دزدی و رانتخواری ندارد؛ بلکه بهمراتب بیشتر از غارت بیتالمال جامعه را دچار خسارت میکند.
توهمزدگی و خودشیفتگی برخی از این سلبریتیها تا بهجایی رسیده که برخی از آنان در بیانات خود رعایت حرمت اقشار ارزشمند جامعه را نیز نمیکنند و دیدیم که در یک برنامه بهاصطلاح طنز تلویزیونی چگونه به معلمان گرانسنگ توهین شد و آقای مجری با نقل خاطرات خود، تمسخر، آزاررسانی و بیاحترامی به معلم را ازجمله افتخارات و زرنگیهای! دوران نوجوانی و جوانی برشمرد.
و کلام آخر اینکه:
ادامه این روند، پدیدههای شومی مانند «آقازادگی» را در پی خواهد داشت که برای زدودن زنگارهای سیاه آن، هزینههای سرسامآوری به جامعه تحمیل خواهد شد.
9910/ 2027
کپی شد