نیمه شب یکی از ماه های سال 83 به مأموران یکی از کلانتری های کازرون خبر رسید که جوانی در یک درگیری مسلحانه شبانه بر اثر شلیک گلوله زخمی و به بیمارستان منتقل شده است.
با گزارش ماجرا به قاضی ، بازپرس جنایی دستور تحقیقات در این زمینه را صادر کرد. بررسی ها نشان میداد که جوانی با شلیک گلوله به کما رفته است. با توجه به حساسیت موضوع تحقیقات در این رابطه آغاز شد تا اینکه ماموران توانستند به سرنخ هایی دست یابند و ردپای یک جوان را که از دوستان این جوان بود در این شلیک مرگبار به دست آورند. در نهایت به دستور بازپرس این جوان دستگیر شد اما در تحقیقات مدعی شد که وی سهوا شلیک کرده است. در حالی که تحقیقات در این خصوص ادامه داشت مصدوم همچنان در کما بود و سال ها سپری می شد. تا اینکه سال 94 پسر جوان پس از گذشت 11 سال زندگی نباتی درگذشت و مسیر تحقیقات وارد مرحله تازه ای شد.
در این مدت اتفاقات زیادی افتاد به گونه ای که برادر متهم به شلیک مرگبار کسی نبود به جز قاتل سریالی کنارتخته. با مرگ جوان مجروح، ماموران متهم را برای بازجویی به اداره آگاهی منتقل کردند. وی مدعی شد که سهوا شلیک کرده و به دلیل تاریکی شب متوجه نشده است. در حالی متهم این ادعا را داشت که برادر وی(قاتل سریالی کنارتخته) قبل از اعدام بر علیه برادرش شهادت داده بود و مدعی شده بود که به پسر جوان شلیک کرده است.
با توجه به سرنخ هایی که وجود داشت از متهم بار دیگر تحقیق شد.
آنطور که مشخص بود، این دو از مدت ها قبل با هم دوست بودند اما بر سر مسائلی با هم اختلاف داشتند که باعث کینهورزی بین آنها شده بود. درگیری آنها ادامه داشت تا جایی که شب قبل از حادثه، متهم با اسلحه وی را زخمی کرده بود.
تحقیقات نشان میداد که این دو نفر شب حادثه با هم قرار دعوا گذاشته بودند اما پیش از آن قاتل که اسلحه در اختیار داشته به خانه مقتول رفته و با شلیک گلوله او را زخمی و فرار کرده است.
بررسیها از این حکایت داشت که متهم اصلی این پرونده برادر قاتل سریالی کنارتخته و از اراذل و اوباش است.
اگرچه متهم سعی کرده بود ردی از خود به جا نگذارد اما با انجام اقدامات پلیسی همه سرنخ ها بر علیه این جوان وجود داشت از این رو پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد.
برادر قاتل سریالی کنارتخته در حالی در جلسه دادگاه حاضر شد که اولیای دم خواستار قصاص وی شدند.
وی در جریان دادگاه گفت: من و قربانی از سالها قبل با هم دوست بودیم. شب حادثه باهم بودیم و برای قدم زدن به خیابان آمدیم. من اسلحه داشتم و در تاریکی شب گلوله ای شلیک شد که به دوستم اصابت کرد. متهم در تمامی مراحل تحقیقات همین ادعا را مطرح کرد. در نهایت ختم جلسه رسیدگی اعلام و وی به اتهام قتل عمد به قصاص نفس محکوم شد.
46