معابر خاکی نابسامان، آلونکهای کنارِ هم، فقدان فضاهای عمومی، کیفیت نازل محیطی در کنار جوانان بیکار و بچههایی که در کوچه موج میزنند اولین مناظری است که بهچشم میخورند.
در همین متن، با سازمان مردم نهادی روبرو شدم که زنان محله را دور هم گرد آورده بود تا با مهارتآموزی آنان اقدام به تغییر در زندگیشان کنند. در ادامه به مدرسهای رفتم که توسط سمن دیگری برپا شده بود با هدف آموزش دخترانی که از تحصیل بازمانده بودند و سن آنان تا 14 سال و تعداد زیادی از آنان حتی فاقد شناسنامه بودند. آنان دختران را در تابستان آموزش میداند تا شاید یکسال جلو بیفتند. خانهی سلامتی هم بر پا شده بود. شهرداری نیز دست بکار شده بود و بعضی معابر را گشوده و در حال آسفالت آنها بود.
واقعیت آن است که 35% جمعیت شهری ایران در حاشیه شهرها یا بافتهای میانی فرسودهشده زندگی میکنند. با خود فکر میکردم که دنیای مدرن با شهرهای ما چه کرد؟ یک ماه دیگر 111امین سالگرد صدور فرمان مشروطیت و آشنایی رسمی ما ایرانیان با راه و رسم زندگی مدرن است. از آن زمان تا کنون، هزاران میلیارد تومان در جهت عمران و نوسازی زندگی شهری ایران هزینه شدهاست. ولی، کیفیت زندگی شهری در ایران، وضعیت چندان قابل قبولی را نشان نمیدهد.
شهر به مفهوم سازمان اجتماعی، مظهر خرد، تمدن و سبک زندگی ایرانی و هویت مکانی در میان ما ایرانیان موقعیت خود را از دست داده است. آقای دکتر امینیفر نماینده محترم مردم ایرانشهر در مجلس در جلسه ستاد بازآفرینی شهری استان میگفت: هر چند اقدامات صورت گرفته در برابر مشکلات این بافتها بسیار ناچیز است، لیکن حس خوبی دارم.
شاید این حس خوب ناشی از آن باشد که این بار شهر در کلیت خودش هدف قرار گرفته است و تمام مسئولان استان و شهر، مردم و سمنها به صورت یک پارچه تمام آنچه دارند را به مشارکت گذاشتهاند تا شهر را بازآفرینی کنند و نه آنکه صرفا چند پروژه را اجرا کنند.
من امید را در چشم دخترانی که در مدارس این شهر سوخته در تابستان درس میخواندند و در میان خانمهایی که موفق شده بودند محصولی را تولید کنند تا زندگی خود را دوباره بسازند، دیدم.
...........................................................................................
* یادداشت تلگرامی وزیر راه وشهرسازی
در همین متن، با سازمان مردم نهادی روبرو شدم که زنان محله را دور هم گرد آورده بود تا با مهارتآموزی آنان اقدام به تغییر در زندگیشان کنند. در ادامه به مدرسهای رفتم که توسط سمن دیگری برپا شده بود با هدف آموزش دخترانی که از تحصیل بازمانده بودند و سن آنان تا 14 سال و تعداد زیادی از آنان حتی فاقد شناسنامه بودند. آنان دختران را در تابستان آموزش میداند تا شاید یکسال جلو بیفتند. خانهی سلامتی هم بر پا شده بود. شهرداری نیز دست بکار شده بود و بعضی معابر را گشوده و در حال آسفالت آنها بود.
واقعیت آن است که 35% جمعیت شهری ایران در حاشیه شهرها یا بافتهای میانی فرسودهشده زندگی میکنند. با خود فکر میکردم که دنیای مدرن با شهرهای ما چه کرد؟ یک ماه دیگر 111امین سالگرد صدور فرمان مشروطیت و آشنایی رسمی ما ایرانیان با راه و رسم زندگی مدرن است. از آن زمان تا کنون، هزاران میلیارد تومان در جهت عمران و نوسازی زندگی شهری ایران هزینه شدهاست. ولی، کیفیت زندگی شهری در ایران، وضعیت چندان قابل قبولی را نشان نمیدهد.
شهر به مفهوم سازمان اجتماعی، مظهر خرد، تمدن و سبک زندگی ایرانی و هویت مکانی در میان ما ایرانیان موقعیت خود را از دست داده است. آقای دکتر امینیفر نماینده محترم مردم ایرانشهر در مجلس در جلسه ستاد بازآفرینی شهری استان میگفت: هر چند اقدامات صورت گرفته در برابر مشکلات این بافتها بسیار ناچیز است، لیکن حس خوبی دارم.
شاید این حس خوب ناشی از آن باشد که این بار شهر در کلیت خودش هدف قرار گرفته است و تمام مسئولان استان و شهر، مردم و سمنها به صورت یک پارچه تمام آنچه دارند را به مشارکت گذاشتهاند تا شهر را بازآفرینی کنند و نه آنکه صرفا چند پروژه را اجرا کنند.
من امید را در چشم دخترانی که در مدارس این شهر سوخته در تابستان درس میخواندند و در میان خانمهایی که موفق شده بودند محصولی را تولید کنند تا زندگی خود را دوباره بسازند، دیدم.
...........................................................................................
* یادداشت تلگرامی وزیر راه وشهرسازی
کپی شد