پارسی را دیرینه ترین هم پیمانش تهدید می کند؛ حوزه ادبیات، فرهنگ و هنر. این زبان در گذر تاریخ، از راه ادبیات به ما رسید.
شاهنامه، مثنوی، پنج گنج نظامی و ده ها اثر دیگر، چنان در میان مردم ایران جای خود را باز کردند که هرچند دانشمندانی چون پورسینا و ملاصدرا آثارشان را به عربی می نوشتند، از راه آثار ادبی، پارسی زنده ماند و به دست نسل ما رسید. در نسل ما اما به نظر می رسد که چندان این زبان پاس داشته نمی شود؛ نه مردم به اندازه کافی آن را می شناسند و برای پاکیزگی و پویایی اش می کوشند نه دانشمندان به آن وقعی می گذارند.
هنرمندان هم آن قدر واژگان «باکلاس» همچون «پاپ آرت، ریویو، پرفورمنس آرت» و واژگانی از این دست میانشان باب شده که «باکلاس» به نظر رسیدن برایشان بسیار مهمتر از نگهداری زبان نیاکانشان جلوه می کند.
این زبان امروز اما تهدید چشمگیر دیگری هم دارد؛ داستان نویسان و مترجمانی که در گذشته هم پیمان این زبان به شمار می رفتند امروز تبدیل به دشمنان آن شده اند؛ گاهی از سر ناآگاهی، واژگان نادرست به زبان می آورند و در زمانی دیگر دستور زبان بیگانه را.
سلاحی برای نگهداشت فرهنگ ایرانی
امروز روز قلم است؛ روزی برای پیوند ایران باستان و ایران اسلامی. می گویند این روز در دوره باستان ،زمان بزرگداشت نویسندگان بوده است برای همین دولت در سال 81 روز 14 تیر را برای نامگذاری به نام «قلم» برگزید. این روز البته با دوران پربار اسلامی در حوزه قلم و اندیشه هم پیوند
می خورد؛ آنجا که خداوند در قرآن «به قلم و آنچه می نویسد» سوگند می خورد. قلم، انصافا همواره سلاح ایرانیان برای نگهداری فرهنگ و زبانشان بوده است.
از زمانی که سامانیان و ترکان غزنوی هر کاری برای پاسداشت و گسترش این زبان کردند و سپس فردوسی بزرگ با شاهنامه سترگش «عجم را به پارسی زنده کرد».
پس از آنان، سعدی در هنگامه حمله مغول پارسی را نگهداری کرد و گسترش داد؛ سعدی خود در گلستان روایت می کند که مردم شعرهایش را دست به دست می گرداندند و می خواندند. نقال هایی که در کوی و برزن پهلوانی های شاهنامه را روایت می کردند، عارفانی که شعر شاعرانی چون حافظ و مولانا را می خواندند، ادیبانی که با خاقانی خو گرفته و عاشقانی که پنج گنج نظامی را می خواندند، همه بدون اینکه بدانند زبانی را به نسل کنونی رساندند که آن را از پربارترین زبان های ادبی تاریخ می خوانند.
این زبان اما، امروز در خطر است. اتفاقا خطر را برخی از همانانی پدید آورده اند که نویسنده اند و اهل «قلم».
این رنج به ویژه در آثاری که به پارسی برگردانده می شود می توان دید. حجم این دستور زبان بیگانه در پارسی هم به قدری زیاد است که به وفور به گفت و گوی روزمره مردم راه پیدا کرده است؛ از ضربالمثلهایی که بدون معنی درست آنها وارد پارسی شده تا کاربرد واژگان و عبارتهایی چون «توسط -از سوی»، «دوش گرفتن»، «حساب کردن روی کسی» و «اساتید»، «میادین»، «گاها» و... .
دکتر اسدا... جعفری، عضو هیات علمی بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور به گزارشگر «خبرجنوب» می گوید که این وضع نتیجه ناآشنایی مترجمان با زبان پارسی است: «وقتی واژه ای در برگردان نادرست ترجمه شود، این یک آسیب آشکار است ولی زمانی که ساختار ترجمه شده متناسب با روح زبان نباشد خطر بیشتری ممکن است پدید بیاید.
به اینکه کار گرته برداری می گویند و این بدان معناست که ساختار یک جمله بدون رعایت ساختمان فارسی به زبان ما وارد شود».
دکتر جعفری برای بیان بهتر این منظور برخی عبارت ها را نمونه می آورد؛ برای نمونه به کار بردن عبارت «توسط» یا «از سوی» که گرته برداری از «by» در زبان انگلیسی
است. او در این باره می گوید: «این بدان خاطر است که در انگلیسی بر خلاف فارسی نمی توانند مفعول را در آغاز جمله بیاورند و ناچار می شوند ساختار مجهول به کار ببرند». نمونه دیگر، «نقطه نظر» که برای عبارت «point of view» به کار می رود ولی برابر درست پارسی آن واژه «دیدگاه» است.
نمونه هایی این چنین بسیار است؛ مانند عبارت «دوش گرفتن» که برگردان واژه به واژه «take a shower» است یا حساب کردن روی کسی که برگردانی است از «count some body on».
البته تنها موضوع زبان انگلیسی نیست؛ در بسیاری از مواقع عبارت های پارسی به اشتباه با دستور زبان بیگانه و به ویژه عربی به کار
می رود؛ واژگانی چون «میادین»، «اساتید» و «گاها» در جمع مکسر عربی.
دانشمندانی که به پارسی آسیب می زنند
ترجمه به شکل دیگری هم زبان پارسی را تهدید می کند. آن هم ترجمه آثار علمی از زبانهای دیگر است؛ چه در حوزه علوم پزشکی، یا روان شناسی و جامعه شناسی و... . به ویژه در مواردی که واژگان پارسی برابر با واژه های بیگانه وجود دارد. دکتر منیژه عبدالهی، استاد ادبیات دانشگاه علوم پزشکی شیراز بر این باور است که داستان نویسان و شاعران به پویایی و خلاقیت در زبان پارسی کمک می کنند ولی آسیب دیگری از اهالی فن و دانش متوجه فارسی می شود. او به گزارشگر «خبرجنوب» می گوید: «به نظر من، آنان که نگران زبان پارسی هستند، حق دارند. اکنون با انبوه آثار در دانش های مختلف از روان شناسی، پزشکی و فیزیک گرفته تا جامعه شناسی روبرو هستیم با این همه، زبانی که آنان به کار می برند، زبانی متین و شایسته نبوده و به عبارتی زبان فارسی در این آثار مغلوب است و این متن ها با معیارهای زبان فارسی فاصله بسیار زیادی دارد.
این در حالی است که برای این واژگان برابرنهاده های خوبی در فارسی داریم و اگر نگوییم نویسندگان -اگر بتوان آنان را نویسنده نامید- از سر بی سوادی این واژگان را وارد فارسی می کنند، دست کم میدانیم که این کار از سر سهلانگاری است».
این طور که دکتر عبدالهی می گوید، عمده این ترجمه ها ناقص و صرفا برداشتی از آثار خارجی است.
اما زبان چه گونه از این ترجمه ها آسیب میبیند و چه می شود که این ترجمه های نادرست به گفتار روزمره مردم عادی راه پیدا
می کند؟ استاد ادبیات دانشگاه علوم پزشکی شیراز می گوید: «این کتاب ها به عنوان منبع درسی معرفی می شود و مخاطبان آن جوانان دانشجو هستند و این وضع به زبان آسیب می رساند. برای همین ناشران و ناظران فرهنگی باید به این وضع توجه کنند».
دکتر عبدالهی در عین حال، به ادیبان گذشته اشاره می کند که نثر آنان چگونه به پاسداشت پارسی کمک کرده است. نامدارانی چون ابوالفضل بیهقی تاریخ نگار و دیگر نویسندگان گذشته که آثارشان همچنان ماندگار مانده است.
گناه فرهنگستان ادب
بخشی از گناه شاید به گردن فرهنگستان ادب باشد. در مواردی که فرهنگستان به محض ورود یک فناوری یا واژه تازه برای آن واژه گزینی کرده آن واژه در میان مردم جای خود را باز کرده است. برای نمونه واژگانی چون «رسانه»، «یارانه» و... . در گذشته هم فرهنگستان ادب در واژه گزینی بسیار موفق بوده و واژه هایی چون شهرستان را به خوبی جایگزین «ولسوالی»، استان را جایگزین «ولایت»، استاندار و فرماندار را جایگزین «والی»، شهرداری را جایگزین «بلدیه» و... کرده است.
با این حال فرهنگستان ادب در سال های اخیر یا واژه ایجاد نکرده، یا خیلی دیر واژه ای را جایگزین واژه ای دیگر کرده یا اینکه واژه هایی را ساخته که اسباب تمسخر شده است. برای نمونه سال ها به درازا کشید که به جای ایمیل واژه «رایانامه» جایگزین شود. این است که دکتر سید مهدی خیراندیش، عضو هیات علمی بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور به گزارشگر «خبرجنوب» می گوید: «اگر گویشور واژهای را به کار نبرد، آن واژه جا نمیافتد. فرهنگستان ادب زمانی می تواند موفق شود که از همه کارشناسان در همه حوزهها کمک بگیرد و باید از نظر فرهنگی بستر سازی صورت بگیرد و واژه در خلاء نماند».
به نظر می رسد فرهنگستان ادب برای برخی واژه ها هم دچار سردرگمی است؛ برای نمونه به جای هلی کوپتر 3 برابر نهاده «بالگرد»، «ملخگرد» و «چرخبال» را قرار داده است.
با این همه، دکتر خیراندیش بر این باور است که زبان به عنوان یک عنصر زنده در جامعه در حال پویایی و تکاپو است و همراه با تحولات اجتماعی، اقتصادی، تاریخی، فرهنگی و سیاسی دچار تغییرات می شود ولی همچنان یک مشکل وجود دارد. این استاد ادبیات دانشگاه پیام نور توضیح می دهد: «هنگامی که یک واژه وارد زبان می شود باید بتواند با همه ضوابط نگارشی و ساختار زبانی ما همراه باشد ولی آنچه اکنون شاهد آن هستیم این است که کسانی در آثارشان واژگان را به کار می برند که با آشکار و نهان ساختار زبانی آشنا نیستند و این موضوع زبان را آسیب پذیر کرده است».
پارسی در اوج پختگی است
بسیاری از نوقلمان و تازه زبان آموزان این چنین تصور می کنند که زبان پارسی، زبانی است محدود و در مقایسه با زبان هایی چون فرانسه و انگلیسی ناتوان.
اگرچه پارسی محدودیتهایی دارد و باید آنها را شناخت و از میان برد ولی به نظر پروفسور جلال الدین کزازی، شاهنامه پژوه و استاد دانشگاه علامه طباطبایی، زبان پارسی در اوج پختگی خود است؛ این بخشی از سخنان او در یک گفت و گو با گزارشگر «خبرجنوب»است: «این که ما سخن فردوسی و دیگر بزرگان ادب پارسی را امروز کمابیش بی رنج و یا بااندکی تلاش در می بابیم برترین نشانه پویایی زبان پارسی است؛ این زبان، زبانی است بسیار پیشرفته، پویا. بسیاری از روندها و هنجارهای زبانی در این زبان آن چنان پویایی داشتهاند که به فرجام پویه خویش رسیده اند.
به سخنی دیگر از آن بیش، نمی توانسته اند پویید و دیگرگون شد. از همین روست که دگرگونی ها در زبان پارسی ساختاری و بنیادین نبوده است».
اکنون که برخی نویسندگان شیفته و دلباخته زبان های دیگر هستند و بی پروا واژگان و ساختار زبان های بیگانه دیگر را در پارسی به کار میبرند این پرسش پدید می آید که اگر پارسی از میان برود، بدون این زبان، ایران چه شکلی خواهد بود و اصلا آیا وجود
خواهد داشت؟

 

48

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
  • کدخبر: 693054
  • منبع: khabaronline.ir
  • نسخه چاپی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.