به گزارش گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا، همزمان با عملیات موشکی سپاه پاسداران برای ضربه زدن به سازمان لجستیک و مقر نیروهای داعش در «دیرالزور» سوریه، اخباری از انهدام گروهک تروریستی «انصار الفرقان» در استان سیستان و بلوچستان انتشار یافت.
در این ارتباط، رسانه ها شنبه 29 خردادماه اخبار، جزییات و تصاویری از سرکرده و اعضای معدوم انصار الفرقان منتشر ساختند. انهدام این گروه تروریستی پس گرفتاری در کمین نیروهای سپاه پاسداران و شروع درگیری ها در اواخر هفته گذشته صورت گرفت.
انصار الفرقان شاخه گروه تروریستی «جبهه النصره» یکی از بزرگترین تشکل های تروریستی منطقه بود که در کنار گروهک هایی چون «جیش العدل» در سال های گذشته برای ایجاد ناامنی در سیستان و بلوچستان تلاش هایی گسترده داشته است.
این تلاش ها پس از دستگیری و اعدام «عبدالمالک ریگی» سرکرده گروهک تروریستی «جندالله» در خردادماه 1389 وسعت یافت تا به زعم تروریست ها و حامیان آنان نمود پابرجایی چالش های امنیتی جمهوری اسلامی ایران از جانب مرزهای شرقی باشد. نقطه آغاز فعالیت های جیش العدل سال 91 بود و پس از یک سال این فعالیت ها اوج گرفت.
شهادت 14 مرزبان ایرانی در آبان ماه 92 و اسارت پنج مرزبان دیگر در بهمن ماه همان سال نقطه عطف شرارت جیش العدل بود. این گروه در فروردین ماه 94 و نیز ششم اردیبهشت امسال به ترتیب هشت و ده مرزبان را به شهادت رساند. آخرین عملیات تروریستی جیش العدل در مرزهای میرجاوه رخ داد و عملیات انهدام انصار الفرقان نیز در محدوده «قصرقند» نزدیک به چابهار به وقوع پیوست.
رخدادهای اخیر نشان می دهد که این استان پهناور جنوب شرقی کشور با تهدیدهای بسیار و پردامنه ای از سوی گروه های مختلف تروریستی روبرو است؛ استانی که سال ها عنوان «انبار غله» ایران را یدک کشیده و ثروتمند و حاصلخیز بوده است.
واقعیت های کنونی سیستان و بلوچستان گویای لزوم توجهی ویژه و چندبُعدی به اوضاع این استان است تا در وهله نخست امنیتی پایدار را در آن به وجود آورد و همچنین مانع از ورود تهدیدات تروریستی به قلمرو جمهوری اسلامی شود. در این زمینه چند نکته لازم به یادآوری است؛
1- جنس تهدیدات تروریستی که از مرزهای شرقی در استانی چون سیستان و بلوچستان رسوخ می یابد به رغم شباهت با سایر تهدیدات پیرامونی، دارای ویژگی هایی بومی است و از این رو راهکارهایی خاص نواحی شرقی را می طلبد. از این رو بوم شناسی تهدیدات شرقی و مطالعه جامع و واقعگرایانه شرایط استان های شرقی به ویژه سیستان و بلوچستان اولین گام برای مقابله با آسیب های امنیتی است.
2- سیستان و بلوچستان از لحاظ جغرافیایی دارای نوعی گسست با نواحی مرکزی است. حتی بین استان های مجاور نیز به دلیل وضعیت کویری نواحی جنوب شرقی رفت و آمد چندانی با کانون های جمعیتی سیستان صورت نمی گیرد و همین وضعیت باعث شده بخش مهمی از آمد وشدهای استانی به سمت بیرون مرزها انجام شود. این رفت وآمدها خود زاینده بخشی از چالش های امنیتی و آسان کننده عبور و مرور قاچاقچیان مواد مخدر، افراد تحت تعقیب و نیز تروریست ها است. سیستان و بلوچستان از نگاه بسیاری خطه ای گرمازده، خشک، فقر، ناامن و گذرگاه اعتیاد و مواد مخدر به شمار می آید و همین نگاه گسست جغرافیایی یادشده را با گسستی ذهنی پیوند می زند.
3- برخی کشورهای منطقه به ویژه عربستان سعودی تلاش گسترده ای را برای نفوذ بر مردم به ویژه علمای دینی آن خطه به عمل آورند و تکاپویی برای جذب حداکثری آنان در مدارس مذهبی خود به کاربندند. از این رو برخی اعضای گروه های معاند و تروریستی را باید دست پروردگان مکتب تکفیری دولت های بیگانه به شمار آورد.
4- یکی از دلایل سهولت جذب نیرو و فعالیت گروه های معاند و تروریستی در سیستان و بلوچستان سطح پایین توسعه در این استان است تا جایی که فقر گسترده به مصائبی چون بی آبی و خشکسالی اضافه شده و معیشت بسیاری از مردم را زیر تیغ قرار داده است. طی یک دهه گذشته بی توجهی به توسعه اقتصادی و انسانی در سیستان و بلوچستان منجر به تعمیق چالش های پرشمار مردم این استان شد.
در مقایسه با بی توجهی و نگاه امنیتی مسوولان دولت پیشین به مسائل و مصالح سیستان و بلوچستان، دولت یازدهم توجهی ویژه را به این استان معطوف داشت. رسیدگی به زیرساخت های ترابری، گازرسانی به استان و رونق سیستان و بلوچستان از طریق پروژه هایی چون توسعه منطقه آزاد چابهار از اقداماتی بود که در چهار سال گذشته برای محرومیت زدایی از این خطه انجام شد؛ اقداماتی که تنها ادامه و گسترش آن می تواند منشا تحول در وضعیت توسعه سیستان و بلوچستان شود.
5- سیستان و بلوچستان به دلیل قرابت قومی، زبانی و مذهبی با ناحیه بلوچستان پاکستان از اهداف ناسیونالیسم قومی بلوچی بوده و ایده هایی چون تشکیل بلوچستان آزاد یا بزرگ در این استان در سال های گذشته مطرح بوده است. به همین خاطر یکی از مهمترین زمینه های شکل گیری گروه های تروریستی، از درهم آمیختگی تفرقه افکنی های مذهبی و تمایلات گریز از مرکز بر بستر محرومیت به وجود آمده است.
6- در کنار تحریکات برون مرزی گروه های افراطی و قوم گرایانه در پاکستان و افغانستان، نقش برخی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای در حمایت از گروه های تروریستی در سال های گذشته آشکار شده است تا جایی که در پشتیبانی از گروه تروریستی جندالله شاهد شکل گیری مثلث سعودی، صهیونیستی- آمریکایی بودیم.
7- با وجود همه مسائلی که به آن اشاره شد، استان سیستان و بلوچستان یکی از بالاترین سطوح مشارکت در انتخابات جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشته است. بنابر اعلام مقام های استانی بیش از 75 درصد مردم این استان در انتخابات 29 اردیبهشت مشارکت داشتند که این نشان دهنده علایق مردم سیستان و بلوچستان اعم از شیعه و سنی به نظام اسلامی است.
8- آنچه در ترسیم وضعیت امنیتی، اقتصادی و سیاسی استان سیستان و بلوچستان بیان شد، در کنار بایسته های امنیتی و برخورد جدی با تروریست ها چند ضرورت اساسی را نمایان می سازد. نخستین ضرورت محرومیت زدایی و توسعه انسانی و اقتصادی این استان است تا عرصه فعالیت گروه های تکفیری را مضیق سازد. ضرورت دوم رفع نگاه امنیتی به این استان است که باید در کنار قدرشناسی مشارکت گسترده مردم سیستان و بلوچستان و تلاش برای رفع هرگونه بی عدالتی مذهبی و قومی مورد توجه قرار گیرد. از سوی دیگر همکاری گسترده مقام های جمهوری اسلامی ایران با کشورهای همسایه برای مقابله جدی و ریشه ای با تروریسم تکفیری اهمیتی گریزناپذیر می یابد.
پژوهشم**9279**1601**خبرنگار: سیدمحمد موسی کاظمی** انتشاردهنده: شهناز حسنی
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearchهمراه شوید.
در این ارتباط، رسانه ها شنبه 29 خردادماه اخبار، جزییات و تصاویری از سرکرده و اعضای معدوم انصار الفرقان منتشر ساختند. انهدام این گروه تروریستی پس گرفتاری در کمین نیروهای سپاه پاسداران و شروع درگیری ها در اواخر هفته گذشته صورت گرفت.
انصار الفرقان شاخه گروه تروریستی «جبهه النصره» یکی از بزرگترین تشکل های تروریستی منطقه بود که در کنار گروهک هایی چون «جیش العدل» در سال های گذشته برای ایجاد ناامنی در سیستان و بلوچستان تلاش هایی گسترده داشته است.
این تلاش ها پس از دستگیری و اعدام «عبدالمالک ریگی» سرکرده گروهک تروریستی «جندالله» در خردادماه 1389 وسعت یافت تا به زعم تروریست ها و حامیان آنان نمود پابرجایی چالش های امنیتی جمهوری اسلامی ایران از جانب مرزهای شرقی باشد. نقطه آغاز فعالیت های جیش العدل سال 91 بود و پس از یک سال این فعالیت ها اوج گرفت.
شهادت 14 مرزبان ایرانی در آبان ماه 92 و اسارت پنج مرزبان دیگر در بهمن ماه همان سال نقطه عطف شرارت جیش العدل بود. این گروه در فروردین ماه 94 و نیز ششم اردیبهشت امسال به ترتیب هشت و ده مرزبان را به شهادت رساند. آخرین عملیات تروریستی جیش العدل در مرزهای میرجاوه رخ داد و عملیات انهدام انصار الفرقان نیز در محدوده «قصرقند» نزدیک به چابهار به وقوع پیوست.
رخدادهای اخیر نشان می دهد که این استان پهناور جنوب شرقی کشور با تهدیدهای بسیار و پردامنه ای از سوی گروه های مختلف تروریستی روبرو است؛ استانی که سال ها عنوان «انبار غله» ایران را یدک کشیده و ثروتمند و حاصلخیز بوده است.
واقعیت های کنونی سیستان و بلوچستان گویای لزوم توجهی ویژه و چندبُعدی به اوضاع این استان است تا در وهله نخست امنیتی پایدار را در آن به وجود آورد و همچنین مانع از ورود تهدیدات تروریستی به قلمرو جمهوری اسلامی شود. در این زمینه چند نکته لازم به یادآوری است؛
1- جنس تهدیدات تروریستی که از مرزهای شرقی در استانی چون سیستان و بلوچستان رسوخ می یابد به رغم شباهت با سایر تهدیدات پیرامونی، دارای ویژگی هایی بومی است و از این رو راهکارهایی خاص نواحی شرقی را می طلبد. از این رو بوم شناسی تهدیدات شرقی و مطالعه جامع و واقعگرایانه شرایط استان های شرقی به ویژه سیستان و بلوچستان اولین گام برای مقابله با آسیب های امنیتی است.
2- سیستان و بلوچستان از لحاظ جغرافیایی دارای نوعی گسست با نواحی مرکزی است. حتی بین استان های مجاور نیز به دلیل وضعیت کویری نواحی جنوب شرقی رفت و آمد چندانی با کانون های جمعیتی سیستان صورت نمی گیرد و همین وضعیت باعث شده بخش مهمی از آمد وشدهای استانی به سمت بیرون مرزها انجام شود. این رفت وآمدها خود زاینده بخشی از چالش های امنیتی و آسان کننده عبور و مرور قاچاقچیان مواد مخدر، افراد تحت تعقیب و نیز تروریست ها است. سیستان و بلوچستان از نگاه بسیاری خطه ای گرمازده، خشک، فقر، ناامن و گذرگاه اعتیاد و مواد مخدر به شمار می آید و همین نگاه گسست جغرافیایی یادشده را با گسستی ذهنی پیوند می زند.
3- برخی کشورهای منطقه به ویژه عربستان سعودی تلاش گسترده ای را برای نفوذ بر مردم به ویژه علمای دینی آن خطه به عمل آورند و تکاپویی برای جذب حداکثری آنان در مدارس مذهبی خود به کاربندند. از این رو برخی اعضای گروه های معاند و تروریستی را باید دست پروردگان مکتب تکفیری دولت های بیگانه به شمار آورد.
4- یکی از دلایل سهولت جذب نیرو و فعالیت گروه های معاند و تروریستی در سیستان و بلوچستان سطح پایین توسعه در این استان است تا جایی که فقر گسترده به مصائبی چون بی آبی و خشکسالی اضافه شده و معیشت بسیاری از مردم را زیر تیغ قرار داده است. طی یک دهه گذشته بی توجهی به توسعه اقتصادی و انسانی در سیستان و بلوچستان منجر به تعمیق چالش های پرشمار مردم این استان شد.
در مقایسه با بی توجهی و نگاه امنیتی مسوولان دولت پیشین به مسائل و مصالح سیستان و بلوچستان، دولت یازدهم توجهی ویژه را به این استان معطوف داشت. رسیدگی به زیرساخت های ترابری، گازرسانی به استان و رونق سیستان و بلوچستان از طریق پروژه هایی چون توسعه منطقه آزاد چابهار از اقداماتی بود که در چهار سال گذشته برای محرومیت زدایی از این خطه انجام شد؛ اقداماتی که تنها ادامه و گسترش آن می تواند منشا تحول در وضعیت توسعه سیستان و بلوچستان شود.
5- سیستان و بلوچستان به دلیل قرابت قومی، زبانی و مذهبی با ناحیه بلوچستان پاکستان از اهداف ناسیونالیسم قومی بلوچی بوده و ایده هایی چون تشکیل بلوچستان آزاد یا بزرگ در این استان در سال های گذشته مطرح بوده است. به همین خاطر یکی از مهمترین زمینه های شکل گیری گروه های تروریستی، از درهم آمیختگی تفرقه افکنی های مذهبی و تمایلات گریز از مرکز بر بستر محرومیت به وجود آمده است.
6- در کنار تحریکات برون مرزی گروه های افراطی و قوم گرایانه در پاکستان و افغانستان، نقش برخی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای در حمایت از گروه های تروریستی در سال های گذشته آشکار شده است تا جایی که در پشتیبانی از گروه تروریستی جندالله شاهد شکل گیری مثلث سعودی، صهیونیستی- آمریکایی بودیم.
7- با وجود همه مسائلی که به آن اشاره شد، استان سیستان و بلوچستان یکی از بالاترین سطوح مشارکت در انتخابات جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشته است. بنابر اعلام مقام های استانی بیش از 75 درصد مردم این استان در انتخابات 29 اردیبهشت مشارکت داشتند که این نشان دهنده علایق مردم سیستان و بلوچستان اعم از شیعه و سنی به نظام اسلامی است.
8- آنچه در ترسیم وضعیت امنیتی، اقتصادی و سیاسی استان سیستان و بلوچستان بیان شد، در کنار بایسته های امنیتی و برخورد جدی با تروریست ها چند ضرورت اساسی را نمایان می سازد. نخستین ضرورت محرومیت زدایی و توسعه انسانی و اقتصادی این استان است تا عرصه فعالیت گروه های تکفیری را مضیق سازد. ضرورت دوم رفع نگاه امنیتی به این استان است که باید در کنار قدرشناسی مشارکت گسترده مردم سیستان و بلوچستان و تلاش برای رفع هرگونه بی عدالتی مذهبی و قومی مورد توجه قرار گیرد. از سوی دیگر همکاری گسترده مقام های جمهوری اسلامی ایران با کشورهای همسایه برای مقابله جدی و ریشه ای با تروریسم تکفیری اهمیتی گریزناپذیر می یابد.
پژوهشم**9279**1601**خبرنگار: سیدمحمد موسی کاظمی** انتشاردهنده: شهناز حسنی
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearchهمراه شوید.
کپی شد