سابقه دموکراسی در دنیا حدود 700 سال است. اروپا پس از سالهای تاریک خفقان کلیسا و با ایجاد رنسانس، عملاً پایه دموکراسی را گذاشت. در اسلام و تمدن دوره آزادیها به قرن 4 و 5 هجری بر میگردد که قرنهای 10 و 11 میلادی محسوب میشود.
دموکراسی اصولی دارد که مهمترین آن به رسمیت شناختن رقیب است. رقیب حق دارد با شما مخالف باشد. کشورهای آزاد بر اساس آراء مردم و ذوق و سلیقه آنان اداره میگردند. رأی مردم تعیین کننده است. درباره مسائل ملی رفراندوم و رأی اکثریت هر کشور تعیین کننده است و در مسائل دیگر نظیر اداره شهرها رأی مردم منطقه ملاک عمل میباشد.
تجربه بشری به ما میگوید اگر مردم با زبان رأی با یکدیگر سخن بگویند از خشونت دوری خواهند کرد. جمهوری اسلامی با فرمان امام خمینی براساس رأی مردم بنا نهاده شد و تا امروز مردم مستقیم با رأی خود نمایندگان مجلس و دولت را تعیین نمودهاند. البته در نحوه انتخاب و رأی مردم و تبلیغات و تأیید صلاحیتها نکات قابل توجهی وجود دارد که بابررسی مجدد قانون نظام اجرایی، میتوان آنها را اصلاح کرد.
در عرف جهانی؛ انتخابات و نتایج آن و میزان آراء معانی خاصی دارد. میزان مشارکت شاخصی است برای مقبولیت نظام و حکایت از اقتدار ملی دارد. اعداد و ارقام در انتخابات تا سالها مورد توجه رسانهها و تحلیلگران قرار میگیرد. جمعیتها و تجمعها، تظاهرات و طرفداریها هیچکدام برای قضاوت کافی نیستند. اما میزان مشارکت مردم و درصد آراء برای سیاستمداران بسیار پر معناست. رأی مردم یک امر تشریفاتی نیست. رأی مردم از نوع سلیقه آنها نیز خبر میدهد. این خواستهها را در قالب کاندیدای خود مطرح و آنرا مطالبه می نماید.
دو قطبی کردن جامعه
بعضی ها دوست دارند جامعه را چند قطبی کنند. منافع این افراد اقتضا میکند که با دوقطبی کردن جامعه، خود را در بین جمعیت برتر نشان دهند تا از منافع آن بهرهمند گردند. در انتخابات اخیر این دستهبندیها انجام شد، 96% و 4% و شخص کاندید، خود را منسوب به 96% مستضعف میداند که حقوقش توسط 4% تضییع شده است. او با طرح این شعار میخواست جنبش مردمی راه بیندازد تا در حقیقت به حکومت برسد. فرد دیگری جامعه را به مؤمن و غیر مؤمن تقسیم کرد. دیگری جامعه را به متعهد و افراد لاابالی و احتمالاً خود را در صف مؤمنین و متعهدین میدانست که بخواهد از طیف مقابل حقوقش را استیفا کند.
در حالی که نظام جمهوری اسلامی برای هر فرد یک رأی اختصاص داده و این یک رأی تعلق میگیرد به کاندیدایی که مورد نظر اوست.
حال دو قطبی کردن جامعه چه ضرری دارد ؟!
اولاً؛ فضای نفاق و تظاهر و ریا را زیاد میکند. مردم سعی میکنند با رفتار ظاهری خود را مؤمن، متعهد و 96% قرار بدهند که ادامه این روند به سقوط جامعه تبدیل میگردد.
ثانیاً؛ تحلیل غلط و کاملاً اشتباهی است که شما صرفاً برای رأی آوردن مردم را دستهبندی کنید.
ثالثاً؛ اگر طیف شما رأی کمی آورد عملاً جمعیت کم متعهد و مؤمن میخواهد در قبال اکثریت چه کند.
رابعاً؛ دشمنی و کینه بین اقشار مردم را زیاد میکنند که سرمایه اجتماعی صدمه خواهد دید.
پس از انتخابات میبایست کسانی که پیروز شدهاند اولاً از تحقیر شکست خوردگان پرهیز کنند و حقوق آنها را به رسمیت بشناسند. براساس درصد آراء طیف مقابل حقی برای مخالفین قائل باشند و حتی آنها را در کارهای اجرایی و پروژهها شریک نمایند. از چهرههای برتر مخالفین دعوت کنند تا با نقادی عالمانه به دولت کمک کنند تا راه را اشتباه نروند.
دولت دوازدهم باید با شرح صدر اقدامات اساسی انجام دهد و روز اول شروع کار خود به گونهای عمل کند تا در سال 1400 حتی مخالفین به کارآمدی این فکر و این شیوه و سیاست مجدداً رأی دهند. دولت دوازدهم به ریاست آقای دکتر روحانی یک بار دیگر توفیق دارد که سکان اجرایی کشور را به عهده بگیرد. این دولت باید بداند که حمایت همه جانبه اقشار مختلف بویژه اقشار فرهیخته او را مجدداً روانه پاستور نموده است.
ائتلاف کم سابقهای از هنرمندان، دانشگاهیان، پژوهشگران، نخبگان، کشاورزان، صنعتگران و حتی نظامیان دست به دست هم داد تا مجدداً روحانی رئیس جمهور شود. از نزدیک شبهای زیادی را در بین مردم بویژه جوانان گذراندم. عشق و شور و ابتکار و خلاقیت به همراه نوعی نگرانی در چهره همه پیدا بود. بعضیها به زبان آوردند که به روحانی بگو ما را فراموش نکند.
انتظار نام و نشان و پست نداشتند. فقط انتظار داشتند روحانی و دولت دوازدهم آنها را فراموش نکند. آنها میگویند میدانیم دولت دستش بسته است اما برای تکریم که بهانهای ندارد.
مهربان بودند، امیدوار بودند، گاهی اشک میریختند، گاهی بلند بلند میخندیدند. تا نیمههای شب در خیابانها مردم را دعوت به رأی دادن میکردند، سرود میخواندند، دست میزدند، میایستادند، میدویدند. هنگامهای بود در ایران.
دستاورد انتخابات امید و اعتدال
آنچه را رقیب تبلیغ میکرد ریشه در افراط و تفریط داشت. تحت عنوان دین و اسلام، آرزوی محدودیت و محصوریت میکنند. ما با سرکشیدن در زندگی مردم مخالفیم، ما با اتهام زدن مخالفیم، ما با محدودیتهای آزار دهنده مخالفیم، رقیب از نمادهای مذهبی و تعصب مردم سوء استفاده میکند. ناچار میشود برای رسیدن به هدف دروغ بگوید، تهمت بزند، سند جعل کند. مردم صداقت را دوست دارند، اعتدال را دوست دارند، از تحقیر متنفرند، از کهریزک تنفر دارند، از جنگ دوری میکنند، تحریم را دوست ندارند. رأی اکثریت مردم به این است که در کشور اعتدال حاکم شود.
دولت دوازدهم با تلاش و کوشش امید را در بین مردم بویژه جوانها جاری سازد. ما کار میکنیم و تلاش میکنیم با مردم خوب و مهربان صحبت کنیم و آنها را در جریان امور قرار میدهیم. ما خوبیهای مردم را فراموش نمیکنیم. ما اشکها و لبخندها، سرودها و ترانهها، حضور در صحنه را فراموش نمیکنیم. همین موج توفنده، با راهبری نخبگان و فرهیختگان برای ساختن ایران کافی است.