رسول رئیس جعفری در نشست «کودتا، کودتاست»، گفت: در داستان مصدق و ملی شدن صنعت نفت درسهایی هست که میتواند این روزنه امید به آینده را برای ایرانیان باز کند و تمام کوبیدنهایی که از مصدق میشود و نقدهای بعضا غیرمنصفانه مثل اینکه مصدق به زمان خودش آگاه نبود و یا اینکه رفتار مصدق آرمانهای مشروطه را لگدکوب کرده بود، برای بستن این روزنههای امید است. یعنی نباید امیدی وجود داشته باشد که میتوانیم از کانالهای داخلی، تکیه بر توان داخلی و تلاش برای احقاق حق به نتیجه برسیم.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با تأکید بر اینکه هنوز داستان 28 مرداد و نهضت ملی زنده است، گفت: در داستان مصدق و ملی شدن صنعت نفت درسهایی هست که میتواند این روزنه امید به آینده را برای ایرانیان باز کند و تمام کوبیدنهایی که از مصدق میشود و نقدهای بعضا غیرمنصفانه مثل اینکه مصدق به زمان خودش آگاه نبود و یا اینکه رفتار مصدق آرمانهای مشروطه را لگدکوب کرده بود، برای بستن این روزنههای امید است. یعنی نباید امیدی وجود داشته باشد که میتوانیم از کانالهای داخلی، تکیه بر توان داخلی و تلاش برای احقاق حق به نتیجه برسیم.
به گزارش خبرنگار جماران، رسول رئیس جعفری طی سخنانی در نشست «کودتا، کودتاست»، گفت: واقعیت این است که شاید هیچ حادثهای در تاریخ معاصر ما به اندازه نهضت ملی شدن صنعت نفت و کودتای 28 مرداد بحثبرانگیز نبوده است. یعنی شما اگر انبوه رسانههای تصویری، مجازی و روزنامهها را مرور کنید، هیچ جا نزاع و بحث اینقدر جدی نیست و فکر میکنم حتی راجع به انقلاب اسلامی سال 57 هم این مجادله را نداریم و راجع به تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی هم اینقدر چالش جدی نمیبینید.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: دعوای مصدق و کاشانی، دوگانه مصدق و شاه و دوگانه مشروطه و استبداد هر بار به یک بهانهای بازتولید میشود و محل بحث قرار میگیرد و شاید راجع به هیچ شخصیت معاصری به اندازه مصدق نظرات متضاد وجود ندارد. آقای محمدعلی موحد در کتاب «خواب آشفته نفت» این را توضیح داده و میگوید «این ماجرا برای مردم ما یک سرود آزادی است و سرود آزادی سر از قید زمان بر میکشد».
وی ادامه داد: اگر از این دید نگاه کنیم همه دنبال آن چیز عزیزی هستند که برای آینده آرزویش را دارند؛ وگرنه این دعوا که آن روز دنبال چه چیزی بودیم؟ چه شد؟ چه کسی مقصر بود؟ همه فرع قرار میگیرد. اینکه اینقدر داستان 28 مرداد و نهضت ملی زنده است به خاطر این است که هنوز روزنههای امیدی در آن وجود دارد. یعنی مردم هنوز فکر میکنند با آن روش میتوانند به آینده درخشانی برسند. ممکن است خیلیها تاریخی بررسی کنند و بگویند جامعه ما اصلا امکان دموکراسی نداشت ولی وقتی در تاریخ با اسطورهها طرف هستید، اسطورهها شما را سوق میدهند به اینکه چطور زندگی کنید.
رئیس جعفری افزود: من فکر میکنم در داستان مصدق و ملی شدن صنعت نفت هم میشود نکات بسیار درخشان و آموزههای اخلاقی پیدا کرد که با آنها میشود جامعه را پیش برد. برای من قابل درک نیست که کسی دنبال مشروطه و آزادیهای مدنی باشد و از رضا شاه مثبت یاد کند. از آن مسیر نباید توقع داشته باشید که به دموکراسی و آزادی مدنی برسید. ممکن است شما بگویید با یک دیکتاتور مصلح و یک نظام تک حزبی میشود به توسعه رسید، ولی اگر آرمانهای مشروطه را ملاک قرار بدهید، داستان دیگری میشود.
وی در خصوص دلیل برجسته شدن مصدق، اظهار داشت: وقتی انقلاب مشروطه پیروز میشود، مصدق حدود 25 سال سن دارد و از سمت مادری نواده عباس میرزا است و از سمت پدری به خاندان بزرگ مستوفیان تفرش و گرکان میرسد. بنابراین، به این معنی نیست که یک جوانی داشته در کوچه تفریح میکرده و به مشروطه رسیده است. در 25 سالگی از اصفهان به نمایندگی مجلس انتخاب میشود و شاید جوانترین عضو مجلس اول است. همه ماجرای مصدق از این به بعد ایستادگی بر سر آرمان مشروطیت است و تا پایان عمر پای این اصول ایستاد.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به برخی اصول قانون اساسی مشروطه، گفت: از نظر شما مصدق یک آدم معمولی نیست؛ مصدق روح مشروطه و تبلور همه آرمانهای مشروطه است؛ تقریبا آخرین بازمانده مستقل مشروطه است چون همه بزرگانی که کنار بودند مثل مستوفی، مشیرالدوله، مدرس، علا و تقیزاده هر کدام به شیوههایی جدا شدند؛ یا مرگ آنها را جدا کرد و یا مثل علا و تقیزاده جذب دستگاه رضا شاهی شدند. تنها کسی که از این نسل در ملی شدن مانده بود، مصدق بود.
وی یادآور شد: مصدق بارها در برابر امتیازات غیرقانونی ایستاد و راجع به کاپیتولاسیون کتاب تألیف کرده بود. مصدق لغو کننده امتیازات انحصاری روسیه در ایران مثل امتیاز شیلات بود و در قرارداد 1919 جلوی انگلیسیها ایستاد و آشکار بود که چنین فردی در موضوع ملی شدن هم میایستد؛ نه از باب اینکه نفت مهم بود، که واقعا هم مهم بود، از باب اینکه این مسأله با روح مشروطه در تعارض بود و روحیه «استقلال ملی» را لگدمال کرده بود. یعنی میشود گفت مصدق آخرین بازماندههای مشروطهایهای اصیل بود.
رئیس جعفری با اشاره به اینکه ابعاد زیادی از کودتای 28 مرداد آشکار شده است، گفت: از روز اول انگلستان زیر بار تغییر در قرارداد نفت نمیرفت و از تمام ابزارهای حقوقی رسمی مثل شکایت در مجامع بینالمللی و تحریم اقتصادی استفاده کردند و اگر مسأله درگیری با بلوک شرق نبود، حتما نیروی نظامی پیاده میکردند. همه کارهایشان را کرده بودند و حتی دولت قوام را جای دولت مصدق آورده بودند و داستان 30 تیر اتفاق افتاد و در نهایت به عنوان آخرین راه، دست به کودتا زدند.
وی تأکید کرد: کسانی که میگوید این قضیه کودتا نبوده، بیشتر جنبههای دموکراتیک داستان برای آنها مهم است، دوست دارند که یک چهره قانونمدار از محمدرضا شاه بروز بدهند و عموما خیلی از آنها کسانی هستند که خودشان به ارزشهای دموکراتیک اعتقاد دارند و از منظر قانونی میگویند که این کودتا نبوده، اما وقتی در یک گستره طولانیتر از تاریخ نگاه کنید، 1299 که رسما کودتا بود و رضاشاه کودتا کرد؛ شما نمیتوانید با استاندارد دوگانه تاریخ دوره پهلوی را بررسی کنید. اگر کودتا بد است، رضاشاه با کودتا سر کار آمده و اگر کودتا خوب است پس چرا اینقدر از آن فرار میکنید؟
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی افزود: نکته بعدی دستکاری دادهها یا ارائه دادههای ناقص راجع به کودتا است. انگلستان بعد از 71 سال هنوز اسناد کودتا را منتشر نمیکند و این کودتا آنقدر ننگین است که هنوز نمیخواهد بپذیرد کودتا کرده است. یک نکته مهم تر این است که شاید خیلی از کسانی که در این کودتا نقش داشتند، همچنان در این اتمسفر سیاسی فعال هستند. آمریکا به صورت بسیار قطرهچکانی این اسناد را منتشر میکند و یک نکته خیلی جالبش این است که یک بار در سال 1960 بدون دستور رئیس جمهور و کنگره بخش زیادی از این اسناد را پاکسازی کردند.
وی ادامه داد: در اسنادی که قطرهچکانی منتشر میکنند هم خیلی از اسامی را حذف کردهاند. مثلا در سندی که سال 2000 افشا کردند بخشی از نامهها که مربوط به مکاتبات با دولت انگلیس بوده، عنوان و تیتر دارد ولی نامه حذف شده است. بنابراین، جنس افشا و برخورد با این حادثه نشان میدهد این قضیه ساده قیام ملی نبوده که مثلا شاه از اختیارات قانونی خودش استفاده کرده است.
رئیس جعفری اظهار داشت: یک مسأله دیگر کسانی که این مسأله را به قیام ملی تقلیل میدهند این است که همواره انگلیسیها در تاریخ 200 ساله ما نقش داشتهاند و در مهمترین آن اقدامات که ملی شدن صنعت نفت است و مستقیم ذی نفع هستند. اگر میخواهید بدانید که اندازه صنعت نفت چقدر است، یادتان باشد که بزرگترین سرمایهگذاری دولت انگلیس در خارج از مرزهای خودش است. چرچیل بر مبنای احاطه بر این منابع نفتی، کشتیرانی انگلیس را از سوخت زغال سنگ به نفت تبدیل میکند.
وی افزود: بیل کلینتون میگوید وقتی خاتمی به ریاست جمهوری ایران انتخاب شد، عذرخواهی و آشکارا اعتراف کردم که ایالات متحده فعالانه مصدق را سرنگون کرد. اگر به ایرانیان بنگرید، قضیه ایران کاملا موضوع متفاوتی است اما داستان غمانگیزی است که در دوران سال 1950 شروع شد. وقتی که آمریکا دولت دموکراتیک منتخب مجلس آقای مصدق را برکنار کرد و از طریق سیا شاه را دوباره روی کار آورد و بعد او هم به وسیله آیتالله(امام) خمینی سرنگون شد.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی اظهار داشت: برنی سندرز میگوید مصدق در سال 1332 نخست وزیر ایران که به طور دموکراتیک انتخاب شده بود به خاطر منافع بریتانیا و ایالات متحده آمریکا سرنگون شد؛ زیرا او منافع نفتی بریتانیا را تهدید میکرد. در پی آن شاه ایران یک دیکتاتور وحشتناک به قدرت رسید که سرانجامش انقلاب ایرانیان بود و این پیامدهای ناخواسته وضعیتی است که در آن به سر میبریم.
وی تأکید کرد: آنقدر داستان واضح و شفاف است که منازعه راجع به اینکه شاه از اختیارات قانونی خودش استفاده و دولت را برکنار کرده، جزء طنزهای تاریخ است و کسانی که مطالعه تاریخی نداشته باشند میتوانند این را عنوان کنند؛ یعنی شما میخواهید با ذهن امروزی قرن بیست و یکمی آن حوادث را تحلیل کنید. شاید الآن به دلیل اینکه طرفداران پهلوی فکر میکنند آلترناتیو هستند و دلشان میخواهد از ننگ کودتا رها شوند، کاملا دلالت عقلی وجود دارد مبنی بر اینکه دخالت خارجی در عزل مصدق بوده است.
رئیس جعفری افزود: تمام قراردادهایی که آمریکا در کویت، عراق و عربستان بسته بود، بر اساس قرارداد 50 – 50 بود که بعدا هم جزء مبناهای قرارداد کنسرسیوم شد. ولی اینها نمیخواستند به دولت مصدق این را بدهند، چون نباید روزنههای امید در این مردم باقی میماند که میتوانند بر اساس تکیه بر قوانین مشروطه و وطنپرستی و ناسیونالیسم کارشان را پیش ببرند. وگرنه مطلوبترین گزینه برای آمریکا بر اساس نگاه خودش به منازعه شرق و غرب، یک دولت ملی و دموکراتیک در مقابل سد شوروی بود اما این انگیزه آنقدر قوی بود که آمریکا را هم متقاعد کرد.
وی تأکید کرد: به هر حال من فکر میکنم هنوز در داستان مصدق و ملی شدن صنعت نفت درسهایی هست که میتواند این روزنه امید به آینده را برای ایرانیان باز کند و تمام کوبیدنهایی که از مصدق میشود و نقدهای بعضا غیرمنصفانه مثل اینکه مصدق به زمان خودش آگاه نبود و یا اینکه رفتار مصدق آرمانهای مشروطه را لگدکوب کرده بود، برای بستن این روزنههای امید است. یعنی نباید امیدی وجود داشته باشد که میتوانیم از کانالهای داخلی، تکیه بر توان داخلی و تلاش برای احقاق حق به نتیجه برسیم.