یکی از اعضای دفتر امام خمینی(س) با اشاره به اینکه آیتالله شیخ حسن صانعی از یاران اولیه حضرت امام بود، گفت: وقتی به نجف آمد، آنجا نماند و همه ما تعجب کردیم. امام میدانست که وجود ایشان در قم و بیت امام چقدر کمک میکند؛ میفهمید که در کنار دوستانش چطور اداره کند. آیتالله ابطحی کاشانی، ایشان و فضلای بزرگ دیگری بودند. ایشان در تمام تلخیها و شیرینیهای دوران مبارزات اولیه مرتب کنار حاج احمد آقا و مرحوم آیتالله پسندیده بود و این بیت را تا پیروزی انقلاب حفظ کرد.
حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی رحمانی، در حاشیه مراسم تشییع پیکر آیتالله حسن صانعی به خبرنگار جماران گفت: کسانی که گرد شمع وجود امام امت جمع شدند مثل آیتالله شیخ حسن صانعی، آیتالله هاشمی رفسنجانی، آیتالله العظمی یوسف صانعی و دیگر افراد فاضل، دانشمند، و تحصیلکرده به عنوان اطرافی معمولی نبودند. اینها تربیت یافتههای در حوزه فقاهت، مرجعیت و جهاد امام امت بودند و با اطرافیان متعارف دیگری که دور مراجع هستند، فرق میکنند. اینها ذوب در امام بودند.
عضو دفتر امام خمینی(س) یادآور شد: وقتی که من نجف بودم و حضرت امام از تبعید ترکیه به نجف آمدند، از حاج آقا مصطفی خاطرات و تعاریف فداکاریهای ایشان و بقیه بزرگان اطراف امام را شنیدیم. کسانی مثل آیتالله العظمی منتظری، آیتالله شهید مرتضی مطهری و بقیه بزرگان بلافاصله بعد از رحلت آیتالله العظمی بروجردی دور شمع وجود امام بودند؛ و برای کمک به مرجعیت و زعامت جهان اسلام تلاش میکردند. چون بعد از آیتالعظمی بروجردی، زمینه برای زعامت و رهبری امت را تنها در وجود ایشان مشاهده میکردند.
وی با اشاره به اینکه آیتالله شیخ حسن صانعی از یاران اولیه حضرت امام بود، اظهار داشت: مرحوم حاج احمد آقا همیشه به ما میگفت ایشان وقتی کنار امام است طوری گام بعدی حضرت امام را میداند که من که پسر امام هستم، نمیدانم. احمد آقا گفت به محض اینکه امام خواست چیزی بنویسد، ایشان بلافاصله کاغذ و قلم را خدمت امام آورد و یا وقتی امام میخواست حرکت کند، میدیدیم که ایشان عبای امام را آورده تا امام حرکت کند. ایشان یک درسخوانده، فاضل، عالم و عارفی بود که مشی خود را با امام تنظیم کرده بود.
رحمانی افزود: ایشان با همه وجود ایمان به امام و انقلاب داشت. ایشان خیلی تهدید شد ولی هیچ تکان نخورد و تا آخر ثابت قدم ماند. وقتی به نجف آمد، آنجا نماند و همه ما تعجب کردیم. امام میدانست که وجود ایشان در قم و بیت امام چقدر کمک میکند؛ میفهمید که در کنار دوستانش چطور اداره کند. آیتالله ابطحی کاشانی، ایشان و فضلای بزرگ دیگری بودند. ایشان در تمام تلخیها و شیرینیهای دوران مبارزات اولیه مرتب کنار حاج احمد آقا و مرحوم آیتالله پسندیده بود و این بیت را تا پیروزی انقلاب حفظ کرد.
وی با اشاره به اینکه آیتالله شیخ حسن صانعی در همه صحنهها امین امام بود، گفت: تعبیر امام این است که در این چندین ساله ایشان امین من بوده و هرگز یک ذره از خط امام تکان نخورد. بعد از رحلت امام احساس میکردم که در حسرت از دست رفتن امام تکیده میشود. بعضی از ماجراها را که میدید، خیلی هم غصه میخورد و میگفت اگر امام بود این حوادث پیش نمیآمد. متوجه بود این مسیر توسط بعضی افراد فرصتطلبی که بعد از رحلت امام بروز و ظهور کردند، منحرف میشود.
رحمانی در همین زمینه گفت: آیت الله حاج شیخ حسن صانعی، قبل و بعد از نهضت بر مسائل حساس مربوط به ارتباطات علمی امام با بزرگان و مراجع قم اشراف داشت. افرادی در برههای از زمان به شدت دنبال امام بودند اما به دلایلی از ایشان فاصله گرفتند. من از برخی قضیه را پرسیدم اما توجه نداشتند، اما ایشان با ظرافتی که داشت میگفت فلانی از فلان سال و بعد از فلان موضوع، پایش شُل شد یا فلانی از فلان وقت، شدت عمل به خرج داد. البته دلیل و اسرار را به من میگفت چون میدانست حافظ این مسائل هستم.
وی ادامه داد: آیت الله صانعی ذوب در امام بود؛ به گونهای که مرحوم حاج احمد آقا میگفت: «هیچ کس مثل آیت الله صانعی به مسائل، حالات و خصوصیات امام واقف نیست. امام چیزی نمیگفت ولی آیت الله صانعی متوجه میشد که امام میخواهد مطلبی مینویسد، لذا فوری قلم و کاغذ میآورد». حاج احمد آقا میگفت، «من بعضی جاها در حیرت میمانم. آیت الله صانعی میدانست امام میخواهد حرکت کند، لذا بلافاصله عبای امام را میآورد. یا گروهی از علما، بزرگان یا سیاسیون به ملاقات امام میآمدند و ایشان میفهمید که امام چه حالی دارد.» آن مرحوم بر خصوصیات خاص امام آگاه بود و اولین کسی بود که همیشه زودتر از همه به جماران میآمد و بر مسائل وقوف مختلف بیت وقوف داشت.
این عضو دفتر امام خمینی(س)، افزود: در حمایت از امام، ادامه خط امام، پشتیبانی از بیت امام و نگهداری از میراث امام بالاترین نقش را داشت. این اواخر گاهی خدمتشان میرفتم و میگفت، «من علاقه زیادی به ادامه زندگی ندارم؛ آرزو میکنم همان طور که عمرم را در کنار امام گذراندم، و در خدمت انقلاب و نظام بودهام و هستم، خدا من را بپذیرد و باز هم پیش محبوب خودم بروم». خیلی از اسراری که ایشان از نظر معرفتی و منزلتی نسبت به امام میگفت را از غیر ایشان نه شنیدم و نه میتوانستم اعتماد کنم. واقعا معتمد امام بود.
وی در خصوص جایگاه علمی آیت الله صانعی هم گفت: متأسفانه فضل و مقام مرتبه علمی آیت الله شیخ حسن صانعی در نوشتههای دوستان امام مغفول واقع شده است. ایشان بر مبانی اصولی و فقهی امام تسلط داشت. من در دفتر امام کسی را آگاه تر از ایشان نسبت مبانی اصولی و فقهی امام ندیدم؛ حتی بر مبانی فلسفی و کلامی و نکات تفسیری امام آگاه بود. چون آیت الله شیخ حسن صانعی همراه آیت الله هاشمی رفسنجانی و دیگران، علاوه بر تلمذ در درس امام، از دستپروردههای فلسفی و کلامی آیت الله منتظری بودند. در بحثهای علمی، آگاهی و تسلط ایشان بر مبانی امام را شاهد بودیم. لذا یکی از دلایل احترام خاص امام به آیت الله صانعی، جایگاه علمی و آگاهی ایشان به مبانی اصولی، فقهی و حتی عرفانی و فلسفی امام بود.
رحمانی با بین اینکه مرحوم آیت الله صانعی حافظه عجیبی داشت، گفت: او بر مباحث ادبی آن قدر آگاه بود که گاهی درباره یک نکته ادبی از کتابهای سیوطی، جامی و مغنی، شاهد مثال میآورد. همچنین علاوه بر حضور نزد امام با مطالعاتی که داشت بر مباحث عرفانی تسلط داشت. گاهی به دوستان تذکر میداد که «مصباح الهدایه و الولایه» را حتماً مطالعه کنید و ببینید که امام چه دقائقی را آنجا مطرح کرده است. در مسائل اصولی نظر امام را میگفت. در برخی از ابواب مهم فقه میگفت که نظر امام در درس فقهشان فلان بود. با اینکه ایشان گرفتار بود، تبعید میشد و مجالی برای تدریس پیدا نکرد اما بر مباحث علمی اشراف داشت چون حافظهاش قوی بود و آنچه خوانده بود در ذهن مبارک ایشان ضبط بود.
وی در پایان، با بیان خاطره ای از آن مرحوم گفت: خاطرهای که آیت الله صانعی از امام نقل میکرد و گاهی اشک میریخت، این بود که: «امام وقتی از تبعید برگشتند و در فیضیه مستقر شدند، فرمودند که دلم میخواهد سری به خانه سابق بزنیم. در یک زمان خلوت که هوا تاریک بود، ماشین آوردیم و حضرت امام، من و حاج احمد آقا راه افتادیم و از پشت در فیضیه به منزل قدیم رفتیم. در منزل کسی نبود و ملاحظه میکردند که کسی نداند. وقتی وارد خانه شدیم، امام در پله دوم فرمودند آقای حاج شیخ حسن یادت است که اینجا چه چیزی مطرح شد؟ گفتم: بله آقا، شما وقتی پای پله دوم رسیدید من به شما گفتم در جاهای مختلف علیه شما توطئه میکنند. امام فرمودند: من چه گفتم؟ من گفتم: شما فرمودید که خدا با این نهضت است و مردم با ما هستند. امام گفت: ای کاش آنجا کلمه "مردم: را نمیگفتم. گفتم آقا چرا؟ امام فرمود: آیا احتمال نمیدهی تبعید این سالها، تنبّهی بود برای اینکه ما به غیرِ خدا نباید تعلق داشته باشیم؟! ای کاش همانجا میگفتیم: ازمةُ الامور طُراً بیده و الکلُ مستمدة من مدده». اینها تعابیر از مرحوم آیت الله صانعی است که «این جریان من را به یاد جمله حضرت یوسف انداخت وقتی که گفت: «اذْکُرْنِی عِنْدَ رَبِّکَ». حضرت امام فرمود: «خداوند متعال بندگان خود را در مراحل خاصی مورد امتحان قرار میدهد. ای کاش این جمله را نمیگفتیم و لکن هر چه خدا خواست همان شد و امروز الحمدلله میبینیم که با عنایت الهی، توجهات حضرت بقیة الله(عج) و پشتیبانی مردم خداباور و باایمان این انقلاب به پیروزی رسید».