یادداشت پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

یادداشت/

انصاف مصباح (2)

ماجرا درباره مطلبی بود که ابتدا به غلط به آیت الله مصباح منتقل شده بود. ایشان دردمندانه مطلب را به یادگار امام منتقل کرده بودند. سید حسن خمینی واقعیت داستان را توسط یکی از آشنایان مشترکشان برای ایشان توضیح داده بود. آیت الله مصباح هم پس از اطمینان و اطلاع و پس از آنکه واقعیت داستان برایشان معلوم شده بود به نوعی از موسسه تنظیم و نشر آثار امام تقدیر کرده بودند.

پایگاه خبری جماران: دیروز داستان مرحوم آیت الله مصباح یزدی را نقل کردیم. داستان درباره مطلبی بود که ابتدا به غلط به ایشان منتقل شده بود. ایشان دردمندانه مطلب را به یادگار امام منتقل کرده بودند. سید حسن خمینی واقعیت داستان را توسط یکی از آشنایان مشترکشان برای ایشان توضیح داده بود. آیت الله مصباح هم پس از اطمینان و اطلاع و پس از آنکه واقعیت داستان برایشان معلوم شده بود به نوعی از موسسه تنظیم و نشر آثار امام تقدیر کرده بودند. {در اینجا بخوانید}

امروز متن گفتگوی آیت الله مصباح یزدی با جناب آقای بهاء الدینی (که واسطه پیام بوده اند) را مطابق با آنچه در همان زمان دفتر آیت الله مصباح برای بیت امام ارسال کرده بودند از نظر خوانندگان می گذرانیم. 

خواندن این متن از جهات عدیده قابل توصیه است. چراکه هم ویژگی های شخصیتی ایشان را معلوم می کند و هم ارتباط ایشان با امام و بیت ایشان را هویدا می سازد.

گزارش حضور آقای بهاءالدینی از طرف دفتر یادگار گرامی امام راحل به محضر حضرت آیت الله آقای مصباح یزدی و تقدیم مجموعه نوارهای صوتی حضرت امام (س) به معظم له و توضیح پیرامون تبدیل «صحیفه نور» به «صحیفه امام» و ...

 

آیت الله مصباح: بسم الله الرحمن الرحیم ـ اولا عرض سلام و ارادت بنده را خدمت ایشان (جناب حاج حسن آقا خمینی) ابلاغ بفرمایید و من از عمق دلم عرض می کنم که هیچ انگیزه ای برای خلاف گویی ندارم. نه اهل تملق هستم و نه تصمیم دارم که استفاده ای از این ارتباط ببرم. من از ته دلم ایشان را دوست دارم.

آقای بهاءالدینی: خیلی متشکر، لطف دارید.

آیت الله مصباح: هم به خاطر شخص ایشان که فردی شریف، مودب، عرض کنم دارای سجایای اخلاقی بسیار پسندیده ای که نمونه ای از اخلاق بزرگان و خوبان است و آن طور که انتظار می رود از نوه امام(س) که این جور صفاتی را داشته باشد. این مسأله شخصی است.

آقای بهاءالدینی: بزرگواری شماست.

آیت الله مصباح: به شخص ایشان ارادت دارم و وقتی چنین نگاه بکنم که ایشان یادگار بیت امام(س) هست و کسی است که امروز در لباس روحانیت هستند. وقتی بپرسند از بیت امام(س) چه کسی است، او نمونه ای است از این خانواده و باید این آقا را نشان بدهیم.

این بر تکلیف ما می افزاید که هم علاقه داشته باشیم و هم احترام کنیم و هم حرمت ایشان را حفظ کنیم. در این جریان ها که مسائل سیاسی خواه ناخواه، اختلاف نظرهایی بین اشخاص پیش می آید، گاهی هم در حد صد و هشتاد درجه اختلاف است. اما من یادم نمی آید که در مورد ایشان یک کلمه که خلاف ادب باشد جایی گفته باشم. نه خصوصی و عمومی. و عمدتا به خاطر حفظ حریم حضرت امام رضوان الله تعالی علیه بوده است. علاوه بر جهات شخصی خود ایشان که بسیار دوست داشتنی است. این راجع به مسأله  شخصی. خب ما به عنوان یک طلبه، یک وظایف شرعی خاصی بر دوشمان می آید که باید به اینها عمل کنیم. عمده اینها در دو جهت است. یک در جهت بیان حقایق اسلام و حقایق تشیع است که یک امانتی است از بزرگان به دست ما رسیده است و ما هم باید به دیگران برسانیم، چه معاصرین و چه آیندگان. در جهت اثباتی تلاش کنیم هرچه می شود و بهتر در اسلام را در دسترس دیگران قرار بدهیم. در این راه تلاش هایی کردیم. خب آثاری هم منتشر شده است.

آقای بهاءالدینی: الحمدالله.

آیت الله مصباح: یکی هم در جهت سلبی و مبارزه با شبهات و انحرافات است و آنچه خدشه وارد می کند به ساحت مقدس اسلام و روحانیت اسلام و عظمت اسلام و صفای اسلام و موجب انحراف از مسیر صحیح اسلام می شود، باید با آن مبارزه کنیم و افشاگری کنیم و پاسخ شبهات بدهیم.

جلوی توطئه‌ هایی که فکری و نرم ‌افزاری به اصطلاح، تا آنجا که می ‌توانیم برسانیم. خب می دانیم که در این عالم از این جور مسائل که باید با آن مبارزه کرد فراوان است هم در داخل کشور هم در خارج کشور و هم در داخل حوزه و هم در دانشگاه و هم در جاهای دیگر وجود دارد طبعاً کار یک نفر و حتی یک گروه نیست که با همه اینها مبارزه کند. ناچار باید اولویت ‌هایی را قائل شد. که این عمری و اعتباری که ما داریم صرف آن کارهایی بشود که اهم است.

این است که بنده بر حسب تشخیص خودم که تشخیص ناقصی است و اعتراف می ‌کنم به اینکه فهم من فهم کاملی نیست...

آقای بهاءالدینی: خواهش می ‌کنم آقا. 

آیت ‌الله مصباح: و در معرض اشتباه و خطاست.

آقای بهاءالدینی: خواهش می کنم.

آیت الله مصباح: و آنچه را که تشخیص داده ام از زمانی که خودم را شناختم تا به حال سعی کردم به آن چیزهایی که جنبه بنیادی و اساسی دارد و موجب وهن اسلام می ‌شود یا موجب خدشه دار شدن یا تحریف معارف اسلامی می شود با آنها مبارزه کنم و در این راه سختی های زیادی هم کشیده‌ ام، فحش ها و تهمت ها، بدگویی ها فراوان شنیده ام از دشمنان که هیچ از دوستان هم.

سال ها تحمل کردم و خیلی هم به روی خودم نیاوردم. برای اینکه به وظیفه‌ ای دارم که در مقابل خداست و باید قبول بکند، حال چه دیگران خوششان بیاید و چه بدشان بیاید. مهمترین چیزهایی که ما باید ازش دفاع بکنیم، اول قرآن کریم، سنت پیامبر اکرم و منابع اصیل اسلام است. اگر در اینها خدشه ‌ای وارد شود شبهه‌ ای وارد بشود که قرآن از حجیت کانّه بیفتد. دیگر نشود به آن استدلال کرد. مثلاً تحریف، قرائت های مختلفی که ابراز می شود و و معانی قرآن را از مسیر صحیح منحرف می کند. یا درباره روایات، آن روایاتی که منبع شناخت اسلام است و ما اسلام اصیل را باید بشناسیم. اگر در اینها خدشه ای وارد بشود و در درجه اول باید کمرهمت را ببندیم و با اینها مبارزه کنیم.

بعد در این عصری که ما زندگی می کنیم، سمبل اسلام در عالم، امام(س) است. در هر جای عالم امروز صحبت از اسلام می شود، توام با امام(س) است. صرف نظر از جهات عاطفی، وظایفی که ما به عنوان کوچکترین شاگرد نسبت به ایشان داریم، غیر از این اصلا امام به عنوان سمبل اسلام است. ما باید حریم ایشان را حفظ کنیم. اهانت به ایشان یا کوچک ترین عرض کنم، خدشه ای که به فرمایشات ایشان وارد بشود به گونه ای که موجب وهن شود، یا موجب سوء استفاده دشمنان بشود. این معنایش این است که در حد توانمان کمک کرده ایم ما به تضعیف اسلام . مسأله شخصی ایشان نیست. مسائل اخلاقی سر جای خودش. یا مسائل عاطفی و شخصی سر جای خودش.

اینجا مسأله دین است، خدا هست، احکام دین است، عظمت پیغمبر و ائمه اطهار (ع) است چون جانشین پیامبر مطرح است.

امام معصوم(ع) و تبعا بعد آن کسی که جانشین امام معصوم(ع) است. سلسله مراتبی است که برای آن اولویت هایی قائل هستیم که باید اگر عمری داریم و توانی داریم و حرفی می توانیم بزنیم و چیزی می توانیم بنویسیم، باید در این مسیر قرار بگیرد. بعد اگر وقتی ماند و توانی ماند بعد به صحبت از چیزهای دیگر در درجات بعدی می رسیم. اما وقتی صحبت از مسأله اصل شناخت اسلام و مسائل بنیادی است اصلا نوبت به اینگونه مسائل نمی رسد. خب امروز شما ملاحظه می فرمایید که همان طور که بلاتشبیه، تشبیه هم بکنیم ضرری ندارد، همان طور که فرمایشات ائمه اطهار(ع) مبین فرمایشات امام است و فرمایشات پیغمبر اکرم(ص) است، روایات حاکی است از عرض کنم، نظرها و بیانات و آراء ائمه اطهار (س)، وقتی امام(س) از دنیا رفت، آراء و نظریات و مکتوبات ایشان است که نشانگر شخصیت و افکار ایشان و عقاید ایشان است. ما آنچنان که با حفظ مراتب سعی باید بکنیم که آیات تحریف نشود و آیه ای از آن حذف نشود، باید سعی کنیم در روایات ائمه(ع) هم تحریفی واقع نشود. امروز کلمات حضرت امام(س) جانشین روایات است. بسیاری از متدینین در سراسر عالم، که منحصر به ایران نیست، برای اثبات مطلب دینی از نفس امام(س) کد می دهند، می گوید امام(س) فرموده اند. برا بعضی از اهل تسنن باور کنید چنین است برای بعضی از اهل تسنن فرمایشات امام(س) مثل روایات ائمه اطهار(ع)، معتبر است. برای اینکه آنها قائل به عصمت به این صورتی که ما می گوییم نیستند، ائمه(ع) را به عنوان علمای بزرگ می دانند و ایشان را نیز از آنها می دانند و به فرمایشات ایشان استناد می کنند.

من خودم در مالزی، با آقای «نیک عبدالعزیز» که آن وقت نخست وزیر ایالت کلانتان بود، الآن هم به نظر رهبر حزب اسلام گرای مالزی است، معمم و روحانی است، ایشان فرمایشات امام(س) را کد می داد و عبارتش را از حفظ می خواند. شاید او آشنایی با کلمات امام(س) از من بیشتر داشت! نخست وزیر یک ایالت مالزی! در سفارت آمده بود دیدن ما و صحبت می کرد ولی منظورم این است که اینقدر نسبت به اسلام حساس بود گفت من خودم تحصیل کرده قاهره هستم، شافعی هم بود. ولی امروز من معتقدم که اسلام را اگر کسی می خواهد باید بیاید ایران. امام(س) اسلام را احیا کرد. می خواهم عرض بکنم که موقعیت امام(س) در دنیا اینجوری است. تنها مربوط به ایران و قم نیست. مردم اسلام را از فرمایشات امام(س) یاد می گیرند. ما همانگونه که اهتمام داریم که قرآن حفظ شود روایات حفظ شود باید اهتمام داشته باشیم نص کلام امام (ره) حفظ شود. حتی آنجا که تعبیرات خودمانی کردند ایشان، باید همین عبارت ها حفظ شود. برای اینکه اگر اندکی تغییر داده شد، سخنان ایشان از اعتبار می افتد. اگر فرضا در جایی سبق لسان از امام(س) صادر شده باشد، اشتباهی، باید آن را آورد و در پرانتزی صحیح آن را نوشت و در پاورقی هم گفت در اینجا اتفاقا سبق لسان شده است و منظور امام(س) این است. اما نباید کنار گذاشت. این نص است که باید به آن استناد کرد. آن وقت اگر اینجور باشد البته من احصاء نکردم و فرصت مطالعه و توفیق مطالعه صحیفه نور امام(س) را به صورت کامل نداشتم. گاهی اتفاقا متنی ضروری بوده، و کس دیگری نبوده است تا کمکم کند، خودم مثلا مراجعه کرده ام و الا، توفیقی نداشتم استفاده کنم ولی مکرر برای من نقل قول کرده اند که نص فرمایشات امام(س) در برخی جاها تغییر کرده است! نوارش هست که امام(س) صحبت کرده اند که چنین گفته اند و عبارتی که چاپ شده است، چیزی دیگر است. موارد متعددی گفته اند که واژه «اسلام» بوده است ولی برداشته اند و به جای آن گذاشته اند واژه «قانون». کلمه اسلام حذف شده، جایش کلمه قانون گذاشته اند و چیزهایی از این قبیل. خب بنده البته نه وقتم نه حالم نه سنم، اقتضا نمی کند بروم کل صحیفه نور را بررسی کنم ببینم چقدرش را راست می گویند و چقدرش را دروغ می گویند، ولی این برای من خیلی مسئولیت آور است و نگران کننده است.

اگر الآن اینجوری است، پنجاه سال دیگر کسی می گوید اینها همه ساختگی است. از کجا اثبات بکنیم؟! اما وقتی ضبط شده حتی اشتباهات لفظی هم فرضا اگر باشد، عینا ضبط شده باشد و تذکر داده شود که این اشتباها سبق لسانی شده است که چنین گفته اند، بعد تصحیح کرده اند، فرضا، این بر اعتبار کتاب می افزاید. یعنی آنقدر نویسندگان دقیق بوده اند. باز بلاتشبیه عرض می کنم مثل این رسم الخطهایی که در قرآن است که امروزه به کل عوض شده است. یعنی رسم الخط سابق را حفظ کرده اند.

این اصلا دلیل بر اصالت قرآن است. بعضی جاها مثلا تای کوتاه را کشیده نوشته اند. اقتضای رسم الخط این است که تای کوتاه بنویسند اما چون در سابق اینگونه بوده، همانگونه نوشته اند. یا قرائت هایی که خلاف اعراب های عرفی است مثل علیهُ و علیه ُ الله. این را همان گونه ضبط کرده اند و همین جور می خوانند با اینکه هیچ عربی اینگونه نمی خواند، حتی عرب های فصیح امروز.

اما این عبارت در این آیه این گونه خوانده می شود. اینها دلیل برای این است که مسلمانان چقدر دقت داشته اند که نص قرآن محفوظ بماند. اگر ما آمدیم و نوشته های امام(س) را ویرایش کردیم یا قصد خوب و عبارات خوب که زیباتر شود جای آن گذاشتیم، به این حساب که خدمتی کردیم ولی غافل از اینکه اصالت کلام امام(س) از بین رفت، دیگر نمی شود به این استناد کنیم، دیگر این چیزی که تغییر یافته سلیقه شما بوده است و امام(س) چیز دیگری مرادش بوده است. آن وقت آمدند چنین چیزهایی را برای ما نقل کرده اند. واقعا من آتش می گیرم که فرمایش امام(س) این جوری و آن هم از طرف مؤسسه ای که به نام امام(س) هست و مسئولیتش با نوه امام(س) است، یک چنین کاری انجام بگیرد، خیلی کار خطای بزرگی است. خب، من گوشه ای هستم و با جایی ارتباط ندارم و از خانه تا اینجا صد قدم است که با زحمت می آیم و می روم، ارتباطی ندارم با مراکز اجتماعی و اینها، قطعا آن کسانی که مخصوصا ریگی در کفششان است، دنبال می کنند و آنچنان را آنچنان تر می کنند و از سویی پلاسی می بافند، چند برابر می کنند، یک کلاغ چهل کلاغ می کنند و می گویند بعله! این هیچ اعتباری ندارد! تغییرش داده اند و آنچه می خواستند نوشته اند. دیگر فردا چه خاکی بر سر بکنیم؟! این است که یکی دو بار در جلسه خصوصی در جلسه عمومی نگفتم، در بحث خصوصی گفته ام که ممکن است.

نقل شده است، جای دیگر منعکس شده است، نمی دانم. در جلسات خصوصی گاهی من اظهار خلاصه ناراحتی کردم که چرا باید چنین شود یا دوستان نادان این کار را می کنند. می خواهند عبارت زیباتر شود، یا دشمنان دانا این کار را می کنند تا بتوانند اهداف خودشان را دنبال کنند. به هر حال این مسأله جلویش گرفته شود. اما اینکه چه اندازه شده است، چند مورد هست، در چه چاپی هست، آیا بعدش اصلاح شده است، من هیچ خبری ندارم. اما جا دارد که یک کسانی، یک گروه دو سه نفری موظف بشوند و یک بررسی بکنند و آنچه نص کلام امام(س) است تثبیت بشود و به عنوان اینکه اشتباهی در چاپ شده است، این موارد را با غلط نامه ای، برای این کتاب تهیه شود، یک جزوه کوچکی شود که در چند مورد این الفاظ اشتباه شده است، در چاپ. حالا یا عمدا یا سهوا. عمدا را البته نباید گفت، ان شاء الله که عمدا هم نبوده، اما حالا سهوا چنین اتفاقی افتاده است و ما برای تصحیح آن زحمتی کشیده ایم و کسی را موظف کردیم موارد را بررسی کنند و غلط نامه برای آن تهیه شود و این تکثیر شود و مجانی پخش شود مخصوصا در کتابخانه ها گذاشته شود تا کسانی که مراجعه می کنند، به آن استناد کنند. و اگر صلاح دانستند یک جایی هم خود ایشان بفرمایند که اشتباهاتی در بعضی از چاپ ها واقع شده بوده و ما اینها را دادیم تصحیح کردند و آن جاهایی که اشتباه بوده را به صورت جزوه ای چاپ کرده ایم که مردم بدانند که کلام امام(س) محفوظ باشد و از کسانی که این تذکر را دادند، تشکر می کنیم و از روی دلسوزی بوده است و باعث این شد که ما دقت بیشتری بکنیم. اصل مسأله این است والا این نه به هیچ معنایی است که نسبت به شخص ایشان بنده کم ارادت دارم یا اینکه حساسیت خاص سیاسی داشته باشم. مسائل سیاسی داریم. امام(س) سیاست ما عین دیانت ماست از مرحوم مدرس. من انکار نمی کنم که در برخی مسائل سیاسی دخالت می کنم اما در این جور چیزها که مخصوصا به بیت امام(س) مربوط است و حریم بیت امام(س) است، من یادم نمی آید که کلمه ای خلاف ادبی، هیچ جا گفته باشم، نه خصوصی و نه عمومی و بعد از این هم وظیفه خودم می دانم که این حریم را حفظ کنم و هم برای شخص ایشان که واقعا برایشان احترام قائلم و بیشتر به خاطر کسانی که انتسابی به امام دارند و ما وظیفه دینی و شرعی خودمان می دانیم اگر به امام زمان(عج) احترام می گذاریم باید به نایب ایشان هم احترام بگذاریم. اما اینکه جمع کنند، فکر نمی کنم فکر صحیحی باشد. حالا ایشان از نهایت علاقه خود به تصحیح این کار این را فرمودند. به نظرم بهترین کار همین است، که از کسانی بخواهند جاهایی که دیده اند، اشتباهاتی را یادآوری کنند و بعد کل صحیفه را بررسی کنند تا اشتباهاتش را، جاهای دیگر هم یادآوری کنند تا غلطی اگر در چاپ واقع شده تصحیح شود. این جبران این کار را می کند‌. و واقعا باعث این می شود که اعتقاد مردم به شخص ایشان بیشتر شود و علاقه بیشتر شود.

آقای بهاءالدینی: عرض می شود که بیش از ده سال است که ایشان این کار را کرده اند، چنین اشتباهاتی که حضرت عالی اشاره فرمودید در صحیفه نور هست. بیش از ده سال است که ایشان بررسی کرده اند و گروهی را که این صحیفه نور را تصحیح کردند و به اسم صحیفه امام(س) تبدیل شده است‌. یعنی اسم صحیفه نور صحیفه امام(س) شده است. در صحیفه امام(س) آن اشتباهات دیگر نیست. علتش این است که صحیفه نور، اکثرا، یا اقلا از روزنامه ها، فرمایشات را می گرفتند و از جراید می گرفتند چون آن زمان فرصتی هم نبود، بالاخره اینها را جمع آوری کردند ولی صحیفه امام(س) همه را از نوارهای صوت امام(س) گرفتند و صدای خود امام(س) است. مثلا آقای حسن آقا گفتند که خدمت شما نوارهای امام(س) را تقدیم کنیم تا خود حضرت عالی مشاهده کنید با صحیفه امام(س) مقایسه کنید که فرقی با هم نمی کند.

آیت الله مصباح: من خیلی متأسف هستم  که بنده که خیلی به این مسأله حساس بودم، از این مسأله اطلاعی ندارم.

آقای بهاءالدینی: بله.

آیت الله مصباح: اگر من اطلاعی نداشته باشم توده مردم در شهرستان چه اطلاعی دارند؟ باید یک جایی انعکاس پیدا کند.

آقای بهاءالدینی: بله. اتفاقا به واژه های قانون و اسلام که اشاره فرمودید، ایشان هم اشاره کردند و بعد مثلا از صحیفه نور چند جا را گفته اند، اسلام، ببخشید، گفته اند... قانون.

آیت الله مصباح: قانون، در حالی که فرمایش امام(س) اسلام بوده است. 

آقای بهاءالدینی: اسلام بوده است که بعد در صحیفه امام(س) اصلاح شده است. 

آیت الله مصباح: الحمدلله.

آقای بهاءالدینی: عین فرمایشات امام(س) صحیفه امام(س) است.

آیت الله مصباح: حالا از آن کسانی که به من گفته اند، باید سوال کنم که آیا در صحیفه امام(س) هم اشتباه یا چیزی سراغ دارند یا ندارند و به هر حال یک جوری این انعکاس پیدا کند که رفع شبهه بشود که کسان دیگری که به صحیفه نور می خواهند استناد کنند با توجه به اشتباهات استناد کنند.

آقای بهاءالدینی: شاید هم این کار شده باشد.

آیت الله مصباح: شما که خبر ندارید و بنده هم خبر ندارم. پس یک نفر باید...

آقای بهاءالدینی: شاید این کار شده باشد، من اطلاعی ندارم...

آیت الله مصباح: باید جوری باشد که انعکاس پیدا کند.

آقای بهاءالدینی: عرض خواهم کرد. حالا آن نوارها را تقدیم می کنم امیدوارم حضرت عالی ملاحظه فرمائید و مطمئن باشید.

آیت الله مصباح: در صحت سخن شما تردیدی نیست و در اهتمامی که ایشان به حفظ آثار امام(س) دارند، احتمال خلاف هم نمی دهیم. حالا ایشان به هر کاری که نمی رسند نظارت کنند، به کسانی اعتماد می کنند که حسن نیت دارند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
9 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.