ممکن است کسی ظاهرا پایبند به قانون باشد اما اخلاقی نباشد. فقه یک نظم حداقلی به جامعه می دهد اما محدوده رفتار ما را تعیین نمی کند. ما باید یک گام فراتر از آن برداریم. قانون نیز همین طور است. قانون هم محدوده ای را تعیین می کند. ولی دایره مستحبات، ارشادات عقلی و آداب اجتماعی وجود دارد.
یادگار امام با تأکید بر اینکه مسأله اخلاق درد عمیقی بر جان و روح جامعه ما است، گفت: اگر به دنبال جامعه اخلاقی هستیم، باید به سراغ زدودن فقر برویم.
به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در آیین نخستین سالگرد افتتاح خانه موزه آیت الله هاشمی رفسنجانی و گرامیداشت شهدای هفتم تیر و هشتم شهریور در حسینیه جماران، طی سخنانی گفت: به نظر من تا سالیان سال هر کسی در حوزه علوم اسلامی تحصیل می کند به نوعی خوشه چین معارفی است که آیت الله مطهری بسترش را فراهم کردند.
یادگار امام با اشاره به حدیثی از پیامبر(ص) که می فرمایند «إنی بعثت لأتمم مکارم الأخلاق»، اظهار کرد: موضوع اخلاق درد عمیقی بر جان و روح جامعه ما است و البته از اموری است که هرچه بیشتر از آن بگوییم به نقطه اوج آن نمی رسیم و صد البته هر جایی که برسیم یک گام جلوتر از آن وجود دارد.
وی در ادامه با بیان اینکه فقه حداقلی و اخلاق حداکثری است، تصریح کرد: بسیاری از دستورات اخلاقی یا دایره مستحبات را در می نوردد و یا وارد احکام ارشادی به آداب اجتماعی می شود. ممکن است کسی ظاهرا پایبند به قانون باشد اما اخلاقی نباشد. فقه یک نظم حداقلی به جامعه می دهد اما محدوده رفتار ما را تعیین نمی کند. ما باید یک گام فراتر از آن برداریم. قانون نیز همین طور است. قانون هم محدوده ای را تعیین می کند. ولی دایره مستحبات، ارشادات عقلی و آداب اجتماعی وجود دارد.
سید حسن خمینی با تأکید بر اینکه بسنده کردن رفتار مؤمنانه به کردار و اعمال قانونی تنزل دادن سطح جامعه است، افزود: انسان باید دائما خودش را در ترازوی اخلاق بسنجد. بسیاری گفته اند که تمام اخلاق به دو قاعده بر می گردد. قانون طلایی اخلاق می گوید، «آنچه برای خودت می پسندی برای دیگران بپسند.» از این مهتر بُعد دوم است که «آنچه برای خودت نمی پسندی برای دیگران نپسند.» وقتی می خواهیم کاری انجام دهیم خودمان را جای طرف مقابل بگذاریم. البته اینکه شما بتوانید خودتان را جای طرف مقابل بگذارید کار بسیار سختی است و اساسا یکی از مشکلات جوامع این است، ولی باید تجرید کنید.
وی با طرح این سؤال که «چه کار کنیم که جامعه ما اخلاقی شود؟» گفت: باید سعی کنیم هنجارهای اخلاقی در جامعه تبدیل به ارزش شود. اگر جامعه چیزی را ارزش بداند شما احتیاج به مراقبت آن ندارید، اما اگر جامعه چیزی را ناهنجاری نداند مبارزه با آن بسیار سخت است و در واقع، جامعه مبارزه منفی با او می کند.
یادگار امام ادامه داد: بعضی ها در امر به معروف و نهی از منکر معنای معروف را به «چیزی که جامعه قبول دارد» برده اند. البته من این را قبول ندارم. بحث من در سختی و درستی مسأله و امکان آن است. اگر با چیزی که جامعه به هر علتی قبول ندارد بخواهید مبارزه کنید، نمی توانید، اما چیزی که قبول دارد اصلا نیاز به کنترل ندارد و خود جامعه خودش را کنترل می کند. پس یکی از مهمترین عوامل اخلاقی کردن جامعه این است که ما سعی کنیم نظام ارزشی ما نظام هنجاری پذیرفته جامعه باشد.
وی تصریح کرد: علت این امر آن است که وقتی یک مسأله تبدیل به هنجار شد وجدان درونی، شرم، حیاء و اینکه انسان می خواهد محبوب جامعه باشد، مانع هنجارشکنی می شود. پس برای اینکه یک مسأله در جامعه اخلاقی شود باید سعی کنیم آن هنجارها را به ارزش اجتماعی تبدیل کنیم.
سید حسن خمینی گفت: دومین مسأله این است که باید ریشه فقر را از جامعه کَند. کسی که گام در جهت فقرزدایی بر می دارد گام بلندی بر می دارد که جامعه را اخلاقی کند. این تعبیر را شنیده اید که «کاد الفقر أن یکون کفرا». البته ما دو نوع فقز داریم؛ یک فقر خواسته و یک فقر ناخواسته. فقر خواسته یعنی اینکه شما دستت می رسد و کنار می زنی. این گونه ی فقر، عزّت می دهد. کسی که دستش می رسید و نگرفت، در چشم مردم عزیز می شود. لباس پاره هم بپوشد، به عنوان متبرک به آن دست می زنند. «الفقر فخری» پیامبر(ص) این فقر خود خواسته است. اما یک فقر ناخواسته داریم. امیرالمؤمنین(ع) می فرماید مواظب باشید این گونه نباشید.
وی با تأکید بر اینکه باید فقر ناخواسته را ریشه کن کرد، افزود: اگر به دنبال جامعه اخلاقی هستیم، باید به سراغ زدودن فقر برویم. لذا من بسیار از آقای هاشمی شنیده ام که دائما می گفت راه حل مشکلات و ناهنجاری های اجتماعی این است که مردم باید کار پیدا کنند. اگر می خواهید اعتیاد از بین برود باید شغل بیاید. اشتغال سرمایه گذاری، و سرمایه گذاری امنیت می خواهد.
یادگار امام تأکید کرد: گام برداشتن در مسیر جامعه اخلاقی وابسته به دو امر است؛ یکی اینکه سعی کنیم در حوزه فرهنگی، نظام ارزشی را حاکم کنیم.لذا می بینیم که در اول انقلاب همه ناخودآگاه با حجاب می شوند و نظام ارزشی عوض می شود. اولیاء خدا مغناطیس وجودی دارند و همه را آرام می کنند. بزرگان ما این خصلت را داشتند که می توانستند نظام ارزشی را با اشراق و حوزه مغناطیس القاء کنند.
وی اظهار داشت: دین داران وقتی تصدی دنیای مردم می کنند، اگر نتوانند دنیای مردم را اداره کنند به دین لطمه زده اند. به این بیان، آقای هاشمی معلم اخلاق جامعه هم هست؛ هم در حوزه خطبه هایی که خواند و هم در حوزه درکی که از علت العلل بی اخلاقی پیدا کرده بود.
سید حسن خمینی افزود: یک گام برداریم و فقر را از جامعه بزداییم، چرا که ریشه همه مشکلات به این نقطه ختم می شود. راه بزرگی پشت سر ما است و کار بسیار بزرگی صورت گرفته است. ما حتما به گذشته خود افتخار می کنیم، حتما هم نسبت به وضع موجود انتقاد داریم، اما حتما هم به آینده امید داریم. البته دیکته نوشته حتما غلط دارد؛ آن هم در عرصه مسائل اجتماعی. اما عزم و همتی که گذشتگان ما داشته اند و کار بزرگی که انجام داده اند، نفس انقلاب و پیروزی انقلاب، پیروزی در دفاع مقدس و تلاش های وافری که در دوره سازندگی صورت گرفت را هم بدانیم، هم بیان کنیم و هم ارج و قرب آن بشناسیم؛ و البته برای گام های بعدی همت کنیم.
وی با بیان اینکه مأیوس و دلگیر نباید شد، اظهار داشت: امام به آیت الله شیخ حسن صانعی گفته بودند «تا فحش نخوریم کار نهضت پیش نمی رود و کسی که منشأ اثر است فحش می خورد». لذا سیاستمداری که از فحش بترسد، همان بهتر که دور سیاست نگردد. آقای هاشمی از این جهت هم واکسینه شده بود. او درک درستی از زندگی سیاسی پیدا کرده بود.
یادگار امام در پایان گفت: در کوران حوادث صبوری انسان های بزرگ و میزان حرف های نزده آنها ارزششان را معلوم می کند. عزم، نیت، تلاش و نگاه آنها به آینده، برتری دادن مصلحت کلان مردم، دین، جامعه و کشور بر مصالح شخصی، در آقای هاشمی به خوبی وجود داشت.