گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

رحمان قهرمان پور در گفتگو با جماران:

شاید اینستکس بتواند برای تحریم های نفتی ایران معافیت بگیرد/ اینستکس آمریکا را منزوی نمی‌کند

این که بگوییم اینستکس آمریکا را منزوی می‌کند خیلی خوشبینانه و به دور از واقعیت است. شما در نظر بگیرید که آمریکا بانک اچ‌اس‌بی‌سی را به خاطر دور زدن تحریم های ایران 1.9 میلیارد دلار جریمه می کند و این بانک مجبور به پرداخت این رقم جریمه است. بانک سوسیته ژنرال فرانسه هم نزدیک به 620 میلیون دلار جریمه می شود و برای جلوگیری از 620 میلیون دلار جریمه دیگر چانه زنی می کنند. بنابراین شواهد و قرائن نشان می دهد که این ساز و کار اساسا باعث همکاری بانک های بزرگ اروپایی مثل اچ‌اس‌بی‌سی، دویچه بانک و سوسیته ژنرال با ایران نمی شود.

پایگاه خبری جماران: اینستکس ساز و کار مالی اتحادیه اروپاست که اروپایی ها آن را برای حفظ مراودات تجاری با ایران ثبت کرده اند. اولین واکنش برخی جریان ها در ایران، انتقاد از تاخیر در راه اندازی این ساز و کار بوده است.

رحمان قهرمان پور، تحلیل گر مسائل بین الملل در گفتگو با جماران راه اندازی نقش اینستکس و نقش آن در مقابله با تحریم های ایران را بررسی می‌‌کند.

این کارشناس سیاست خارجی همچنین به نام گذاری های اروپایی ها اشاره می پردازد و می گوید متخصص سازمان های داخلی اتحادیه اروپا هم از این واژه ها سر در نمی آورند.

قهرمان پور با اشاره به کتاب «نظم و زوال سیاسی فوکویاما» که خود آن را ترجمه کرده است می گوید، آمریکا پر از آژانس هایی با نام های OIUC و EIOU است. او در پاسخ به اینکه چرا به جای SPV از کلمه اینستکس برای این ساز و کار مالی استفاده شده است می گوید، هنوز ندیده ام جایی علت این موضوع را توضیح داده باشد.

 

قرار بود ساز و کاری به نام SPV در اروپا به راه بیفتد که همه اروپایی ها در آن حضور داشته باشند. اما در اینجا در اینستکس شاهد فعالیت سه کشور آلمان فرانسه و بریتانیا هستیم. آیا این ساز کار دقیقا همان است؟  

بر اساس قوانین داخلی اتحادیه اروپا، تصمیم‌گیری‌ها باید جمعی باشد. اما اتحادیه اروپا را بعضا با نظریه های مختلف بررسی می کنند که یکی از نظریه ها، نظریه «کارفرمای نهایی» است. بنابر این نظریه، برای پیشرفت هر سازمان یا شبکه در رأس آن مجموعه باید یک یا دو سه کشور وجود داشته باشد. کشورهای اتحادیه اروپا به صورت عرفی پذیرفته اند که سه کشور اصلی بریتانیا، فرانسه و آلمان هدایت اتحادیه اروپا را در اختیار بگیرند. این به معنای بی تفاوتی یا در نظر نگرفتن سایر کشورهای اروپا نیست.

در بعضی از نهادهای اتحادیه اروپا سهم رأی بر اساس جمعیت است. سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس بیشترین جمعیت در اتحادیه اروپا را دارند و به خاطر اجماعی که وجود دارد این سه کشور عملا به نیابت از سایر اعضای اتحادیه اروپا بسیاری از کارها را انجام می دهند. بنابراین برداشت من این نیست که فعالیت ایران در اینستکس به این سه کشور محدود خواهد بود. در واقع کارهای اجرایی و حاکمیتی و مسائل سیاسی با این سه کشور پیش می رود اما بر اساس اتحادیه گمرکی اگر قرار باشد ایران با کشوری مثل ایتالیا مراوده تجاری داشته باشد، اگر بخشی از این تجارت شامل قوانین اتحادیه اروپا شود باید حتما باید رضایت اتحادیه اروپا جلب شود.

 

پس ایران می تواند با همه کشورهای اروپایی مراوده داشته باشد.

هر نوع مراوده ای نمی توانیم داشته باشیم. اصلی ترین محل اختلاف هم همین است. اروپایی ها می گویند ساز کار اینستکس شامل تجارت در مواردی است که تحریم های آمریکا را دور نمی زند. به عبارت دیگر شامل مواردی است که مورد تحریم آمریکا قرار نمی گیرد؛ این یعنی موارد بشردوستانه و مواردی مثل غذا، دارو و کشاورزی. این ساز کار فعلا معنای انجام تجارت در زمینه هایی که شامل تحریم های آمریکاست نمی شود. یعنی در موارد تکنولوژی های حساس، قطعات دارای کاربرد دوگانه مشمول این ساز و کار نمی شود. حتی نفت هم به خاطر آنکه آمریکا انجام معاملات دلاری و ریالی آن را با ایران تحریم کرده است مشمول معاملات در اینستکس نیست؛ مگر اینکه اروپایی ها بتوانند در ادامه مسیر مثل داستان گرفتن معافیت تحریم نفتی آمریکا را قانع کنند که معافیت های بیششتری بدهد. این معافیت ها می تواند دست ساز و کار را برای انجام تجارت در حوزه های بیشتر باز کند.

 

بعضا گفته می شد انجام معاملات از دارو قابل ارتقا است. به این ترتیب کسانی که می گویند ممکن است ایران بتواند صادرات نفت هم داشته باشد به معافیت های احتمالی نفتی نظر دارند؟

چون اینگونه ساز کارها، ساز کارها حقوقی نیست سفت و سخت هم نیستند و نمی توانیم بگوییم حدود و ثغور کاملا مشخصی دارند. این ساز و کارها سیاسی هستند و شامل رویه هایی مثل گفتگو، مذاکره و چانه زنی می شوند یعنی با مذاکره می توان این ساز و کارها را تغییر داد. به همین خاطر است که این ساز و کار جدید مقدماتی است و در ادامه هم می تواند تقویت و هم می تواند تضعیف شود. هر دو احتمال وجود دارد. آنچه فرضیه تغییر و گسترش ساز کار را تقویت می کند گزارش 16 نهاد اطلاعاتی آمریکا درباره پایبندی ایران به برجام است. بعضی معتقدند در آمریکا همزمان با خط تحریم ها و اعمال فشار خط دیگری وجود دارد که نمی خواهد مسیر مذاکره با ایران را مسدود کند. آنها می گویند این خط طرفدار این است که ساز کار SPV یا اینستکس گسترش پیدا کند و شامل موارد دیگری هم شود. اینها به توافقات کلی، مذاکرات پشت پرده و چانه زنی ها بستگی دارد. در این مورد مساله موشکی حتما مساله بسیار مهم است و بر آینده روابط ایران و اروپا و از جمله نحوه کارکرد ساز و کار اینستکس اثر خواهد گذاشت.

 

اینطور که شما هم گفتید موارد تجارت در ساز کار اینستکس شامل تحریم ها نیستند. بنابراین خیلی هم از آن نمی توان انتظار مقابله با تحریم های آمریکا را داشته باشیم. این در حالی است که بعضا گفته می شود این ساز کار موجب انزوای آمریکا می شود.

این که بگوییم اینستکس آمریکا را منزوی می‌کند خیلی خوشبینانه و به دور از واقعیت است. شما در نظر بگیرید که آمریکا بانک اچ‌اس‌بی‌سی را به خاطر دور زدن تحریم های ایران 1.9 میلیارد دلار جریمه می کند و این بانک مجبور به پرداخت این رقم جریمه است. بانک سوسیته ژنرال فرانسه هم نزدیک به 620 میلیون دلار جریمه می شود و برای جلوگیری از 620 میلیون دلار جریمه دیگر چانه زنی می کنند. بنابراین شواهد و قرائن نشان می دهد که این ساز کار اساسا باعث همکاری بانک های بزرگ اروپایی مثل اچ‌اس‌بی‌سی، دویچه بانک و سوسیته ژنرال با ایران نمی شود. اروپایی ها هم این موضوع را اذعان کرده اند. شرکت های متوسط و کوچکتر با ایران وارد فعالیت می شوند که البته برآورد شخصی من این است که حتی شرکت های متوسطی که به نوعی با آمریکا مراوده تجاری دارند، ولو آنکه در آمریکا شعبه نداشته باشند احتمالا حاضر به تجارت  با ایران نخواهند بود.

 

به گفته شما بعد از برجام سایه تحریم ها از ایران دور نشد و الان هم این ساز و کار اینستکس نمی تواند تحریم ها را دور بزند. در این شرایط می توان این سوال را پرسید که چرا ایران باید در برجام بماند؟

سوال بسیار مهمی است. اینکه کسی بتواند در این شرایط پاسخ دهد که اگر برجام نه، باید چه آلترناتیوی را دنبال کنیم هم آدم بسیار مهمی است و هم جسارت بیشتری دارد. یکی از مزیت های برجام این بود که آلترناتیوی نداشت. من همیشه در مطالبی که نوشته ام گفته ام راز بقای برجام این بود که آلترناتیوی نداشت. ترامپ می گوید من یک آلترناتیو دارم و آن هم یک توافق جامع بهتر است. او درباره پیمان موشک های میان برد هم همین حرف را زد. اما به نظر می رسد آلترناتیوی که آقای ترامپ الان مطرح می کند هم قابلیت کاربرد ندارد.

بنابراین به سوال شما برمی گردم که ماندن در برجام چه خاصیتی دارد؟ فعلا نه برای اروپا و نه برای ایران آلترناتیوی که بتواند از برجام بهتر باشد و در عین حال هزینه کمتری داشته باشد وجود ندارد. بنابراین دو طرف مجبورند تا شفاف تر شدن شرایط و کاهش هزینه های احتمالی در برجام بمانند. اما قاعدتا اگر روزی ایران بر اساس فرمول هزینه و فایده  به این جمع بندی برسد که تعادلی بین هزینه ماندن در برجام و فایده آن نیست ممکن است راههای دیگری را آزمایش کند. اظهارات اخیر آقای صالحی هم نشان می دهد که ایران ممکن است در محاسبات خود در آینده تغییر ایجاد کند و اگر اروپایی ها فواید ماندن در برجام را افزایش ندهند ممکن است ایران تصمیمات دیگری بگیرد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.