پایگاه خبری جماران، بهاءالدین شیخ الاسلامی در سال 1352 وارد دانشگاه حقوق دانشگاه تهران شد و در همین رشته پس از انقلاب فارغ التحصیل گردید. بعد از انقلاب در سال 1358 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در دفتر سیاسی آن مشغول به کار شد. همچنین (حدود یک سال) در مقطع دبیرستان تدریس کرد. چند سال بعد در روزنامه اطلاعات به عنوان دبیر سرویس مقالات مشغول به کار شد اما مجدداً به سپاه بازگشت و در بخش دفتر تحقیقات جنگ مشغول به کار شد.
پس از پایان جنگ (پذیرش قعطنامه) به وزارت کشور منتقل شد و در وزارت کشور به عنوان مدیرکل دفتر مطالعات سیاسی، سپس دفتر امور اجتماعی و به عنوان رئیس مرکز آموزش سیاسی اشتغال به کار داشت. در کنار شغل رسمی، فعالیت های فرهنگی از جمله کارهای مطبوعاتی نیز انجام می داد. در دولت هشتم و نهم به مدت 6سال به سمت های دبیر کمیسیون اجتماعی و فرهنگی هیات دولت مشغول به کار بود تا این که در اوایل 1387 بازنشسته شد.
به بهانه سالروز آغاز عملیات کربلای5، خبرنگار جماران روایت او را از دستاوردهای این عملیات جویا شده که در ادامه میآید؛
صدام میخواست در گام اول خوزستان را بگیرد
بهاءالدین شیخ الاسلامی در گفتو گو با خبرنگار جماران، درباره انگیزههای عملیات کربلای 5 و دستاوردهای آن گفت: ما سه استراتژی در جنگ اتخاذ کردیم. یعنی دقیقاً بعد از اینکه رژیم صدام در اوایل انقلاب اسلامی با کودتا روی کار آمد و با همین انگیزه به دنبال قهرمانی جهان عرب بود. به همین منظور نیز تجاوزی غافلگیرانه را علیه ما و با پشتیبانی قدرت های جهانی آغاز کرد. صدام میخواست در گام اول خوزستان را بگیرد و به وسیله آن حمله، نظام نوپای جمهوری اسلامی را ساقط کند.
وی افزود: استراتژی اول ما با تدبیر امام خمینی(ره) بر این مبنا قرار گرفت که ماشین جنگی دشمن متوقف شود و این استراتژی با رفع حصر آبادان موفق شد. استراتژی دوم ما نیز بر این مبنا بود که دشمن را به طور کامل از خاک ایران بیرون کنیم. اوایل کار به دلیل فرماندهی بنی صدر دچار مشکلاتی بودیم، اما پس از عزل او با اتحادی که میان ارتش و سپاه به وجود آمد، این استراتژی ادامه پیدا کرد و نهایتاً به فتح خرمشهر و بیرون راندن ارتش متجاوز از جنوب کشور و تاحدودی مناطق غربی منجر شد.
بعد از تصرف بندر فاو، انتظار این بود که دنیا حقوق ما را به رسمیت بشناسد
شیخ الاسلامی ادامه داد: در آن مقطع ما در سازمان ملل از دنیا تقاضا کرده بودیم که تجاوز عراق و صدام را به خاک ایران محکوم کنند، ولی قدرتهای جهانی اجازه این کار را ندادند. بنابراین چارهای به غیر از اتخاذ استراتژی سوم برای مسئولان جمهوری اسلامی نماند که نهایتاً بعد از بحثهای فراوان، تصمیم گرفته شد که نیروهای ایرانی وارد خاک عراق شده و جایی را برای پایان دادن به این تجاوز به عنوان امتیاز بگیرند. این استراتژی در اوایل با مشکلاتی مواجه شد و موفق نبود تا اینکه بندر فاو به دست ایرانیها تصرف شد.
وی بیان کرد: بعد از تصرف بندر فاو، انتظار این بود که دنیا حقوق ما را به رسمیت بشناسد، اما باز به جایی نرسیدیم. تا اینکه بعد از این عملیات موفق، مسئولین جنگ عملیات بزرگی را به نام کربلای 4 با هدف نهایی تصرف بصره طراحی کردند، البته میدانستند که کار به این آسانی نیست، ولی هدف نهایی این بود. اما متاسفانه ما در آن عملیات با حادثه غافلگیری خود و هوشیاری ارتش عراق مواجه شدیم و بعداً معلوم شد اطلاعاتی که آمریکایی ها به آنها داده اند باعث لو رفتن آن عملیات شده است. اما یک اتفاق خوب هم افتاد و آن این بود که ارتش عراق این ترس را داشت که اگر رزمندگان ما را به داخل خاک خود بکشاند، دیگر به سادگی نمیتواند آن را عقب براند. بنابراین در همان آغاز عملیات به ما اعلام کرد که به عملیات پی برده و این امر باعث شد که ما البته با تلفاتی سنگین به اینکه عملیات لو رفته پی برده و از آن عقب نشینی کنیم.
کربلای 5 عملیات بسیار موفقی بود
شیخ الاسلامی در ادامه گفت: ما در این عملیات بالای 2 هزار تن شهید دادیم و فرماندهان سریعاً تصمیم گرفتند آن را متوقف کنند. اما علت طراحی کربلای 5 در فاصله بسیار کوتاه نسبت به آن عملیات، این بود که ما توانسته بودیم ظرف یکسال لشگرها و گردانهای بسیاری فراهم کنیم. تکیه جنگ روی نیروهای داوطلب بود، بنابراین اگر این تعداد نیرو مرخص میشد، شاید جمع آوری مجدد آنها نزدیک به یکسال طول میکشید. بنابراین فرماندهان تصمیم گرفتند که عملیاتی جدید را با استفاده از نیروهایی که در منطقه حضور دارند، ترتیب دهند. در نتیجه ظرف 10 روز این کار صورت گرفت و رزمندگان پی برده بودند که میتوانند در نقطهای به نام شلمچه، نیروهای دشمن را غافلگیر کنند.
وی بیان کرد: تقریباً حدود 14 روز بعد از کربلای 4، رزمندگان توانستند دشمن را غافلگیر کنند. آمریکاییها و دستگاههای اطلاعاتی آنها نیز در این فاصله فرصت نکردند اطلاعات لازم را در اختیار رژیم صدام قرار دهند. به همین جهت، کربلای 5 عملیات بسیار موفقی بود و بزرگترین عملیات ما در طول استراتژی سوم از لحاظ دستاوردها و پیروزیها محسوب میشد. ما در آن عملیات توانستیم خطوط بسیاری از دشمن را در هم بشکنیم و ارتش عراق تلفات بسیار سنگینی متحمل شد. به نحوی که آمارهای ارائه شده توسط خود عراقیها نشان میدهند که ارتش عراق نزدیک به 30 هزار کشته و حدود 70 هزار مجروح برجای گذاشته و بیش از 50 درصد تیپ های دشمن منهدم شدند.
بعد از عملیات کربلای 5، ما به سمت تلاشهای دیپلماتیک برای پایان دادن جنگ رفتیم
شیخ الاسلامی در ادامه با اشاره به خاطرهای از ملک حسین«پادشاه اردن» گفت: پادشاه اردن میگفت که صدام بسیار ترسیده و از پیروزیهای ما ابراز نگرانی میکند. بازتاب های این پیروزی نیز در رسانههای جهان باعث شد تا قدرتهای بزرگ احساس خطر کنند. به نحوی که یکی از مستشاران عالی رتبه روسی ارتش عراق در پیامی این پیروزی را به ما تبریک گفته بود. ما با این قدرت بالا برای اولین بار توانستیم که عملیات موفقی را اجرایی کنیم و بعد از آن بود که قدرتهای جهانی حامی عراق، از سرنگونی رژیم صدام ترسیدند. به همین خاطر بود که تلاش کردند برخلاف گذشته که حقوق ما را اصلاً به رسمیت نمیشناختند، وعده شناسایی متجاوز را به ما دهند و ما را وادار به پایان دادن جنگ کنند.
وی در پایان گفت: جنگ 8 ساله در حال این بود که رژیم صدام را از پا در آورد و برخلاف انتظار دشمنان، جمهوری اسلامی را به دلیل موفقیتهایی که داشت، قویتر کرده بود. در مجموع این قطعنامه باعث شد تا ما برای اولینبار آن را به طور مشروط بپذیریم و این هم برای دنیا و هم برای ما از جهاتی مطلوب بود. بنابراین، بعد از عملیات کربلای 5، ما به سمت تلاشهای دیپلماتیک برای پایان دادن جنگ رفتیم و نهایتاً موفق شدیم که جنگ را به سود خود پایان دهیم. البته قدرت های بزرگ در نهایت اجازه شناسایی متجاوز را در سازمان ملل ندادند، زیرا خود آنها نقش پشتیبان داشتند و باید خسارت میدادند. بنابراین حاضر نشدند به طور رسمی اعلام کنند که رژیم صدام متجاوز است.