در ملاقات امام و آیت الله سید علی قاضی چه گذشت؟
آیت الله سید علی قاضی دو نوع ملاقات داشتند یک ملاقات خصوصی که قبل از غروب بود و به نماز مغرب ختم می شد و یک ملاقات عمومی که پیش از ظهر برگزار می شد.
جی پلاس: علمای نجف، بر طبق معمول آن ایام، هر پنج-شش سال یک بار سفری به ایران می کردند.تصور می کنم سال ۱۳۴۱ یا ۱۳۴۲ شمسی بود که به همراه پدرم به ایران آمدیم و به زیارت مشهد و نیز دیدار اقارب پدرم در قوچان رفتیم، سپس به قم مشرف شدیم.آن ایام هم زمان با دوره ای بود که حضرت امام (س) از زندان آزاد شده بودند و در قم تشریف داشتند.(1) با اقامت ما در قم، چند تن از علمای قم به دیدن ابوی آمدند، حضرت امام (س) نیز برای ملاقات با پدرم به منزل ما تشریف آوردند.
به خاطر دارم که آن روز آقایان آیات (حسن) صانعی، (هاشم) رسولی و شاید (محمدرضا) توسلی هم هنگام عصر در خدمت ایشان بودند.پس از دیدار و ملاقات اولیه، پدرم خاطره ای را از امام (س) سوال کرد و پرسید که آیا شما به خاطر دارید زمانی که به نجف اشرف مشرف شدید و ملاقاتی با آیت الله سید علی قاضی (از علمای بزرگ اخلاق و استاد اخلاق مرحوم ابوی) داشتید؟ حضرت امام (س) در پاسخ گفتند: بله، یادم هست که روزی خدمت ایشان رسیدیم. پدرم دوباره درباره مطالبی که آقای قاضی ذکر فرموده بود، سوال کرد و امام (س) با تاملی فرمودند: «چیزی به خاطر ندارم.»
ولیکن آنچه من شخصا به یاد دارم این است که من و مرحوم ابوی طبق معمول هر روز خدمت آقای قاضی شرفیاب می شدیم. ایشان دو جلسه داشتند؛ یک جلسه برای افراد خاص که یک ساعت قبل از غروب تشکیل می شد و به نماز مغرب و عشا ختم می شد، جلسه ای هم در ساعت های قبل از ظهر داشتند که در آن جلسات افراد متفرق هم می توانستند شرکت کنند.
آن روز خدمت آقای قاضی بودیم که سید بزرگواری (حضرت امام) تشریف آوردند و مرحوم آقای قاضی خیلی از ایشان تجلیل و تکریم کردند و به ایشان احترام فراوانی گذاشتند. ما آن آقا را نمی شناختیم، علی رغم اینکه مرحوم قاضی اغلب از نظر اخلاق و عرف با همه برخورد یکسانی داشت، با آن سید صحبت هایی می کرد که برای ما اصلا مفهوم نبود.از سلطان و پادشاه و پسر پادشاه و برخورد با مسائل و...صحبت می کرد که خیلی مبهم بود و ما متحیر بودیم که این چه حرف هایی است که آقای قاضی به این آقا می زند. ایام نهضت و پس از سال ۱۳۴۲ شمسی بود. ابوی گفتند که من الان می فهمم آن مطالبی را که آن روز مرحوم قاضی به ایشان (حضرت امام خمینی .س.) متذکر می شدند، اشاره به چنین مسائل امروزی بوده که برای امام (س) پیش آمده است.
در هرصورت، آن روزهایی که ما در قم بودیم، خدا بیامرز حاج آقا مصطفی خیلی با پدرم مانوس شده بود و هرشب به دیدن ایشان می آمد.یعنی آن ده شبی را که در قم اقامت داشتیم، مرحوم حاج آقا مصطفی دو-سه شبی پیش ما بودند. شبی بعد از نماز مغرب و عشاء هم ما خدمت امام (س) شرفیاب شدیم و زیارت من از امام (س) در قم در همان دو جلسه بود و لاغیر.
1.حضرت امام خمینی (س) در تاریخ43/1/21 از حصر آزاد و به قم آمدند. بنابراین ذکر سال های ۴۱ و ۴۲ اشتباه است.
برشی از کتاب خاطرات سال های نجف، ج اول.بخش چهارم، ص 127-128؛ خاطره به نقل از آیت الله محمود قوچانی.
دیدگاه تان را بنویسید