رهبر طوماری در یادداشتی در روزنامه صدای زنجان نوشت: توسعه موهبت گران بهایی است. توسعه بیش از آنکه در صنعت و ماشین اتفاق بیفتد، در اذهان مردم یک جامعه اتفاق می افتد. توسعه نه رهاورد مدرنیته است نه سوغات غرب یا شرق. توسعه یک بعدی نیست. تک مقوله ای نیست. یک بخشی هم نیست. توسعه امری فراگیر در جامعه است و نمی‌تواند تنها در یک بخش از آن اتفاق بیفتد. توسعه، حد و مرز و سقف مشخصی ندارد بلکه به دلیل وابستگی آن به انسان، پدیده‌ای کیفی است (برخلاف رشد اقتصادی که کاملا کمی است) و هیچ محدودیتی ندارد.
”توسعه“ در لغت به معنای رشد تدریجی در جهت پیشرفته‌ترشدن، قدرتمندترشدن و حتی بزرگ‌ترشدن است (فرهنگ لغات آکسفورد, 2001).
توسعه زمانی پدیدار می شود که یک ملت، تغییر را از خود آغاز کنند و بالاتر از همه متغیرها، نسبت به این تغییرات، نگاه متعهدانه داشته باشند. (تعهد و ایمان راسخ به تغییر برای رشد و پیشرفت کمی و کیفی)
توسعه ارمغان هیچ دولتی نیست. متاع قابل فروش هیچ حزب و گروهی نیست. با انتخابات و رای به یک دولت(چپ یا راست) و انفعال در برابر تمامی مسائل اجتماعی و فرهنگی، به توسعه نخواهیم رسید.
به طور کلی توسعه جریانی است که در خود، تجدید سازمان و سمت‌گیری متفاوت کل نظام اقتصادی-اجتماعی را به همراه دارد. توسعه شامل دگرگونی‌های اساسی در ساخت‌های نهادی، اجتماعی، اداری و همچنین ایستارها و دیدگاه‌های عمومی مردم است. توسعه در بسیاری از موارد، حتی عادات و رسوم و عقاید مردم را نیز در برمی‌گیرد.
توسعه از «تغییر» در باورها آغاز می شود. باور به قانون و تعهد در برابر آن توسعه از تغییر در کنش های متقابل بین فردی شروع و به ساختار می انجامد. توسعه از رفتارها و باورها و تعهدات فرهنگی یک ملت آغاز می شود.
باور به تغییر و تعهد نسبت به آن، اساس گام نهادن در مسیر توسعه است. تغییر در الگوی مصرف، تغییر در الگوی سفر، تغییر در الگوی رانندگی، تغییر در استفاده از طبیعت، تغییر در نگرش نسبت به خانواده و تربیت، تغییر در الگوی استفاده و حضور در فضای مجازی و در یک کلام تغییر در «خود». تغییری که کپی برداری از کشورها و فرهنگ های دیگر آنهم بصورتی ظاهری و فریبکارانه و متظاهرانه نباشد. (تظاهر به تغییر و متمدن شدن)
هنوز در بدیهی ترین کنش های فرهنگی و اجتماعی مثل رانندگی، ترافیک، پارک دوبل و... دچار مشکلیم. یک بوق ممتد در خیابان به درگیری و نزاع تا نزدیکی قتل می انجامد. فضای مجازی و ظرفیت های آن به کشمکش های تعصب آلود خانوادگی می رسد. سن پرخاش به سنین پایین تر منتقل می شود. حساسیت ها نسبت به اعتیاد، بزهکاری، سرقت، اختلاس، طلاق و ... پایین تر می آید. و همه اینها در بازار شلوغ و پر تعدد ابزار و تکنیک پدید می آید. ابزارها و تکنیک ها و فناوری هایی که ظاهرا برای رفاه و آرامش ما هستند و ما در برابر «سرعت» ویرانگر این تغییرات، به «باور تغییر» نرسیده ایم اما شدیدا اسیر «ابزارهای تغییر» شده ایم.
فضای مجازی، فضای دانستن را فراهم آورده اما همه جا به «دانایی» نینجامیده . پیرامون ما آکنده از داده ها و اطلاعات گوناگون است. اخبار وقایع و اتفاقات، از سراسر دنیا در دسترس ماست و در برابر آن، آفتی که اغلب دامنگیر ماست، عدم تحلیل، ریشه یابی و علت شناسی و در عوض معلول نگری و تمجیدهای نابجاست. تمجید از آداب و رسوم و رفتارهایی که خود یا فاقد آنیم یا ناتوان از انجام آن .
ما دانشگاه داریم. باسواد مدرک دار هم بسیار داریم. از ابزارهای مدرن زندگی بهره می بریم. در اکثر پیام رسانهای خارجی حضور داریم و در کمپین های حقوق بشری هم عضویم. قفسه های کتابخانه مان هم پر است. اما هنوز قدمی به سمت توسعه بر نداشته ایم چون به این باور و تعهد نرسیده ایم که توسعه از همین رفتارهای فردی و احترام به حقوق هم (حقوق شهروندی) آغاز می شود. از همین تحمل و مدارا و صبر در برابر یکدیگر، در برابر راننده متخلف، در برابر خانواده، در برابر سرعت بیش از حد فضای اطلاعاتی غیرواقعی، از درک واقعیت ها، تحمل سختی ها، تعهد کاری، اخلاق مداری، تحمل منتقد و مخالف سیاسی، اهمیت به طبیعت، بهداشت روان، آداب مسافرت، ورزش و ... آغاز می شودآن هم با باور قلبی و ایمان.
3088/6085
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.