گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت وگو با جماران؛

حسین قریبی، دیپلمات: امروز وقت کارهای نمایشی پرهزینه و کم محتوا نیست/ تحریم، هزینه تجارت را بالا می برد/ سیاست خارجی دولت چهاردهم مشارکت جویانه است/ قرار داشتن ایران در لیست به اصطلاح سیاه FATF به نفع آمریکا است

سفیر پیشین ایران در برزیل به جماران گفت: روشن است که دشمنان نمی خواهند تحریم ها به عنوان یکی از اهرم های مؤثر رفع یا حتی کاهش یابند، ولی آنها هم ضعف ها و مشکلات بزرگی دارند که لاجرم باید نظر جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت تأثیرگذار را جلب کنند. می توان برای همین مسأله مذاکره کرد و به یک معامله دو سر سود برای طرفین رسید. البته که هیچ توافقی دائمی نخواهد بود و احتمال نقض عهد هم وجود دارد. ولی به هر حال ما نمی توانیم منفعل باشیم و باید بدنبال منافع حداکثری خودمان و دریافت تضمین ها در حد مقدورات باشیم. در عین حال دچار کمال گرایی منفی هم نشویم یعنی طوری نشود که کمال خواهی ما باعث عدم انتفاع عمل گرایانه ما در زمان مقتضی شود. اگر عدم النفع هم در محاسبات گنجانده شود، تصویر بهتری از موازنه هزینه فایده خواهیم داشت.

پایگاه خبری جماران، سارا معصومی: «افزایش ثروت ملی و تامین منافع اقتصادی کشور» یکی از اصلی ترین اولویت های سیاست خارجی دولت چهاردهم اعلام شده و برهمین اساس عباس عراقچی، وزیر خارجه معتقد است که رفع تحریم یکی از تکالیف این دولت در چهارسال پیش رو است. با وجود شکل گیری این اراده سیاسی در دولت تازه نفس مسعود پزشکیان، شرایط تحمیل شده بر سیاست خارجی ایران در دو ماه گذشته چندان قدرت مانوری برای وزارتخارجه در این حوزه باقی نگذاشته است. در نتیجه این شرایط، بیشترین تلاش وزارتخارجه ممانعت از تاثیرپذیری نقشه راه برای آغاز گفت و گوهای احیا برجام از وضعیت پیش آمده در میدان در منطقه غرب آسیا است.

با حسین قریبی، دیپلمات و سفیر پیشین ایران در برزیل درباره اولویت های اقتصادی وزارتخارجه دولت چهاردهم و چالش های پیش روی آن گفت و گو کردیم. او در این گفت و گو تاکید دارد که «کشور را نمی توان متوقف کرد. اگر در جایی توانستیم تحریم را کم اثر کنیم که جای تقدیر فراوان از دست اندرکاران آن دارد اما اولویت مذاکره برای رفع تحریم ها و برداشته شدن آنها را از یاد نبریم.»

 

 

امروز مهم‌ترین اولویت سیاست خارجی ایران را چه می دانید؟

این را تا حدودی می شود از برنامه وزیر محترم امور خارجه متوجه شد که اولین محور برنامه خود را افزایش ثروت ملی و تامین منافع اقتصادی کشور می دانند. در این زمینه خیلی جای کار داریم. برخی تدابیر هستند که جنبه موقتی و مقابله ای دارند تا بتوان امور کشور را در مدار معمول آن پیش برد، ولی از یک جایی به بعد دیگر این تدابیر موقتی نه تنها کفایت نمی کند بلکه لازم هست تا تغییرات محتوایی حاصل شده تا بطور کلی شرایط را متحول کند. امروز در این وضعیت قرار داریم. بعنوان مثال تحت فشار شروع تحریم های یکجانبه و گسترده دونالد ترامپ، رئیس جمهور پیشین ایالات متحده لازم بود راههایی برای تامین منافع اقتصادی کشور در آن شرایط پیدا کنیم، ولی مسأله امروز ما فراتر از آن است. صنعت نفت و گاز و پتروشیمی ما نیاز دارد تا عقب ماندگی خود در تولید کیفی و بهره برداری از ظرفیتهای موجود را جبران کند.

در بقیه بخش ها هم دچار مسائلی هستیم که دیگر تدابیر موقتی جواب نمی دهد و باید گامهای بزرگ کیفی برداریم. در دوره هایی اغلب دست اندرکاران سیاست خارجی، اقتصاد را یک موضوع در کنار سایر موضوعات می دیدند که شاید هم اهمیت آن در رده های پائین تر بود ولی امروز اجماع حاصل است که بستر اصلی حرکت ما اقتصادی باشد. اگر از رفع تحریم ها هم صحبت می کنیم در همین قالب است.

تقویت روابط ملموس اقتصادی با کشورهای همسایه و شکستن یخ روابط با اروپا در کنار روابط با اعضای بریکس برای کشور تولید منفعت می کند و نهایتا نتیجه خودش را در افزایش درآمد سرانه ایرانیان نشان می دهد. جمهوری اسلامی ایران به قدر کافی، در بیشتر زمینه ها توان نقش آفرینی دارد و خیلی نیاز به کارهای نمایشی پرهزینه و کم محتوا نیست و حال لازم است که ذیل تاکیدات مهم مقام معظم رهبری و وفاقی که در ماههای اخیر حول ریاست جمهوری جناب آقای پزشکیان در حال تقویت است، ایران را به جایگاه واقعی خود در تجارت و اقتصاد برسانیم.

 

بزرگ ترین تهدید پیش روی سیاست خارجی ایران را چه می دانید؟

من فکر می کنم برخی از تنش های ژئوپلتیکی و سیاسی که از سوی دشمنان ملت ایران دامن زده می شود و بعضا از سوی سایرین هم همراهی هایی با آن می شود، ناشی از ترس از قدرت گرفتن ایران در حوزه اقتصاد است. یک ایران ضعیف و نیازمند، منافع بسیاری را تامین می کند. شک نکنیم که با این همه استعداد و ظرفیت، اقتصاد ایران یک فنر جمع شده تحت فشار است که اگر آزاد شود چهره منطقه را دگرگون خواهد کرد. در منطقه ما همه مشغول فعالیت و افزایش ثروت خود هستند و ما که صاحب بهترین شرایط و امکانات هستیم، قطعا خیلی بهتر می توانیم در این خصوص کار کنیم. دشمن می خواهد ما را به موضوعات دیگر مشغول کند که این آزادسازی فنر پتانسیل ها انجام نگیرد یا به تاخیر بیافتد.

بنابراین، عبارت «مدیریت تنش» که توسط دکتر عراقچی به کار برده شد، را خیلی هوشمندانه می دانم. رقبا و دشمنان در حال تنش زایی برای مشغول کردن انرژی و توان ما هستند و در مقابل ما به وفاق و اجماع میان نخبگان و مردم و مدیریت هوشمند تنش ها نیاز داریم که در دام آنها نیافتیم و توجه خود را مصروف توسعه نتیجه محور کنیم. تهدید واقعی در واقع اجرای نمایش های تکراری از انواع تنش ها توسط دشمن، درگیر کردن ذهن نیروهای خودی و صرف منابع کشور برای ضعیف نگهداشتن ماست.

 

حفظ و افزایش ثروت ملی، یکی از سه مأموریت اصلی است که وزیر خارجه دولت چهاردهم برای حوزه سیاست خارجی در چهار سال پیش رو تعیین کرده و در بخش هایی از سخنان خود در مراسم رأی اعتماد در مجلس شورای اسلامی گفت: «برای تولید ثروت، سیاست خارجی باید در مدار پیشرفت اقتصادی کشور قرار گیرد و همسو با اهداف برنامه هفتم توسعه حرکت کند.» لازمه های تحقق چنین اولویت و شاید بتوان گفت ایده الی را در حوزه سیاست خارجی چه می دانید؟

یکی از الزامات مهم رفع تحریم هاست و اگر نگوئیم رفع کامل آنها ولی حداقل کاهش آنهاست. تحریم های مربوط به حوزه نفت، بانک و سایر موارد اساسی تر می توانند در وهله اول مورد توجه قرار گیرند. تحریم ها تا حد ممکن باید رفع شوند و با وجود تحریم ها کار اساسی و فراگیر در سطح کلان مطابق اسناد بالادستی پیش نمی رود. تصاویری که بعضا ساخته می شوند ناقص هستند. تحریم اصولا سد نفوذناپذیر نیست. هر تحریمی را می شود کم اثر کرد منتهی تحریم، هزینه تجارت را بالا می برد و همین خودش بزرگترین مصیبت برای اقتصاد است. امروزه در دنیا کشورها برای کاهش هزینه ها و افزایش سود حتی به میزان یک درصد تلاش می کنند و این همه سازمان جهانی و منطقه ای تجاری ایجاد شده اند که تجارت را ارزان تر و به اقتصادها رونق بیشتری بدهند. در این شرایط تجار و شرکتهای ما برای هر فعالیت اقتصادی باید حجم بالایی از منابع خود را در مسیر غیرضروری صرف کنند و محصول را با قیمت تمام شده بسیار گران بدست مصرف کننده داخلی برسانند.

از این طرف هم محصولات ما وقتی به مقصد می رسند خیلی گران تر از مشابه خارجی خود در می آیند و صرفه اقتصادی ندارند. برای مثال، ما این تعداد بالا کارخانه فرش ماشینی در کشور داریم ولی بارها امتحان شده که فرش ماشینی ما وقتی فرضا به برزیل می رسد یک سوم از قیمت فرش تولیدی کشور همسایه و حتی از فرش تولیدی بلژیک گران تر می شود. این مسئله روی صادرات این کارخانجات و رونق فعالیتشان اثر می گذارد. اگر شمول همین مثال را به حوزه های دیگر هم تسری دهید نتیجه اش می شود وضعیت کنونی ما. اینکه گفته شود با وجود تحریم ها، کالاهای اساسی و برخی موارد مورد نیاز عموم را وارد کردیم و مشکلی نبود، این همه اقتصاد نیست. این تصویر ناقص و و بعضا فریبنده است. باید سالها در کنار تجار بخش خصوصی، لابی بانکها، صرافی ها، گمرکات، بنادر، جلسات مذاکره و غیره وقت صرف کرده باشید، تا متوجه شوید تحریم چه اثرات مخربی داشته و دارد. رفع تحریم ها و اعتماد سازی با بانکها و صاحبان سرمایه خارجی بسیار مهم هستند و کار بنیادین می برند.

یکی دیگر از مواردی که نیاز به بازنگری دارد اینکه در صرف توان و انرژی خود در حوزه روابط خارجی به سایز اقتصادی و منافعی که طرف مقابل ما می تواند تامین کند، کمتر توجه می کنیم. کشورهایی هستند که در آن سوی دنیا که اقتصاد آنها از کوچکترین استان کشورمان هم کمتر است ولی حجم بالایی از توجه و وقت روابط خارجی ما را گرفته است. همه کشورها شایسته توجه هستند ولی درجه انتفاع ملت، شاخص مهم تری برای انتخاب شرکای تجاری است.

 

یکی از پرسش هایی که در افکار عمومی مطرح می شود این است که آیا جمهوری اسلامی ایران سیاست خارجی ماجراجویانه ای دارد؟

به نظر من این یک طرفه دیدن قضایاست. دشمن مرتب در حال فعالیت مخرب است، دهها هزار نفر مظلومانه قتل عام می شوند و این همه فعالیت های مخرب در منطقه در حال ارتکاب است ولی وقتی ایران واکنشی نشان می دهد آن را به ماجراجویی تعبیر می کنند که درست نیست. واکنش های ما در بستر خود، طبیعی هستند. در لایه های واقع گرایی و عمل گرایی دولت و نظام، تامین منافع مردم در اولویت بالایی قرار دارد. ولی همانطور که پیشتر عرض کردم بدلایلی که در ظرفیت بحث امروز ما نیست، تنش زایی سایرین از یک سو و عدم انسجام و هماهنگی لازم در سوی دیگر بویژه در اعلام مواضع عمومی، باعث شده که سیاستهای منطقی و ثبات ساز ایران کمتر دیده شوند.

به نظر می رسد که این روند در دوره جدید در حال تحول مثبت است و نخبگان مجرب در سکانداری روابط خارجی به این مسائل توجه کافی خواهند داشت. گامهای خوبی که از بهبود روابط با عربستان و منطقه آغاز شده می توانند تکمیل و به مرحله نتیجه دهی بویژه در حوزه همکاریهای اقتصادی منطقه ای برسند.

 

آیا در حالی که کشور در حوزه سیاست خارجی با مشکلات عدیده دست و پنجه نرم می کند می  توان از حفظ و افزایش ثروت ملی در این حوزه سخن گفت؟

بله این ممکن است. در همه کشورها از همان ابتدا به شعارها و مواضع نامزدهای انتخابات توجه می کنند و اینکه چه کسی انتخاب شود سریع روی نگرش ها و تحلیل ها اثر می گذارد. نتیجه انتخابات سال 2016 آمریکا بلافاصله اثر خود را گذاشت و خیلی پیش بینی حوادث بعدی سخت نبود. در رابطه با ایران هم از ساعات پایانی شب پانزدهم تیرماه تصویر کلی سیاست خارجی چهار سال بعد روشن شد و اثرات مثبت خود را در فراسوی مرزها گذاشت. جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده که می خواهد سیاست خارجی مشارکت جویانه و استفاده از فرصتهای تجاری برد - برد در فضای غیرتحریمی را با شرکای اقتصادی خود در دنیا به پیش ببرد. این سیاست در برخی حوزه ها می تواند خیلی زودبازده باشد و خیلی زمان و انرژی نمی برد.

برای مثال، علیرغم برخورداری از این همه جذابیت های گردشگری، سهم ما از این بازار بسیار پرسود و اشتغال آفرین، خیلی پایین است. در بازار گردشگری، همه می دانند که چه کشورهایی مستعد اعزام گردشگر، سودآفرین و رونق آفرین برای این بخش هستند. مشکل زیرساخت هم هست ولی در حد همین ظرفیت های موجود هم «گردشگر خارجی ارزش افزوده آفرین» خیلی کم داریم که در کوتاه مدت قابل جبران است.

همین که برداشت های ذهنی به سمت احساس ثبات و امنیت بهبود پیدا کنند و البته اینترنت استاندارد هم در اختیار گردشگر گذاشته شود، می تواند در همان سال اول نتایج خود را نشان دهد. 

    

تحریم تا چه اندازه مانعی برای تحقق این شعار است؟

این که ایران قصد دارد با رویکرد جدیدی در حوزه تعامل اقتصادی با دنیا کار کند، یک طرف قضیه است. طرف دیگر قضایا رفع موانع تحریمی و غیرتحریمی، مدیریت تنش ها، میدان دادن به بخش خصوصی کشور، کاهش تصدی گری دولت در اقتصاد و کاهش موانع بروکراتیک و ناهماهنگی های بسیار مخرب داخلی است. موارد دیگر که عرض کردم بصورت مستقیم و غیرمستقیم با تحریم ها هم مرتبط هستند. تحریم ها باعث می شوند که برای کم اثر کردن آنها تدابیر موقتی دولتی اندیشیده شوند و چنین تدابیری با قوانین بالادستی و تکالیف برخی دستگاهها اصطکاک پیدا می کند و وضعیت شکننده و ناهماهنگی را ایجاد می کند که البته ذیل این شرایط فساد هم ریشه می دواند. اگر همه تدابیر غیرتحریمی را هم به کار بگیریم ولی خود تحریم و محدودیت های بین المللی در طولانی مدت برقرار باشند، باز شانس کمی وجود دارد که تحول به معنایی که مدنظر داریم، محقق شود. لذا باید در این خصوص گام های جدی برداشت و از همه توان و ظرفیت برای رفع تحریم ها یا کاهش موارد جدی تر و آسیب پذیر بصورت عاجل اقدام نمود. 

 

ما می دانیم که یکی از سیاست های اصولی کشور خنثی سازی تحریم همزمان با تلاش برای رفع آن است. اما چالشی ترین پرسش این است که سقف دستاوردهای ما از خنثی سازی تحریم تا کجاست؟ محدودیت های این سیاست چه خواهد بود؟

ابتدا عرض کنم که باید نسبت به بکارگیری کلمات حساسیت داشته باشیم. خنثی سازی ممکن است برای برخی مخاطبین، عبارت گمراه کننده باشد. تحریم ها آسیب رسان هستند و این امکان وجود دارد که تحت شرایطی بتوانیم آن ها را کم اثر کنیم ولی همانگونه که گفتم کارکرد اصلی تحریم، گران کردن تجارت برای "کشور تحریم شده" است و این اثر کماکان پابرجاست. ممکن است استثنائاتی داشته باشد ولی بطور کلی تجارت ذیل تحریم ها گران و خسارت بار است. اگر واقعا راهی وجود داشت و قبلا در دنیا آزمایش شده بود که بشود تحریم ها را از اساس خنثی کرد، طبیعی بود که دنبال آن راه حل باشیم ولی در میدان عمل و نه تفکر انتزاعی شبه علمی، چنین راهی در چشم انداز دیده نمی شود. بله ما می توانیم در جهت کم کردن اثرات تحریم بکوشیم و همزمان برای رفع آنها هم اقدام کنیم و امیدوار باشیم به روزی که با تعامل صحیح و سازنده با اقتصادهای نوظهور و برخورداری از زیرساختهای قوی، آسیب پذیری کمتری در مقابل تحریم های آمریکا داشته باشیم. این ایده آل ما خواهد بود، ولی فعلا در میدان عمل باید بتوانیم همان رونق سالهای 95 و 96 را در سطح بالاتری احیاء کنیم و خیلی بهتر و هوشمندانه تر از قبل و با انسجام بیشتر ذیل سیاست های کلان نظام از فرصتهای رفع تحریم ها اگر اتفاق بیافتد، بدرستی و حساب شده استفاده کنیم.

 

برخی کارشناسان وابسته به یک طیف سیاسی خاص، معتقد هستند که غرب بخصوص ایالات متحده به دلیل خصومت و مخالفت با موجودیت جمهوری اسلامی ایران هیچ  گاه حاضر به برداشتن تمام تحریم ها و باز کردن دائمی این غل و زنجیر از اقتصاد ایران نیست و در بهترین شرایط با رفع تحریم های موقتی به منظور جلوگیری از بحرانی شدن تنش همیشگی در رابطه با  تهران موافقت می کند. برهمین اساس تلاش برای رفع تحریم را از اولویت کاری خارج می دانند. تا چه اندازه  با این تعابیر موافق هستید؟

این گزاره منتقدین همیشه می تواند در کلیت درست باشد چون اصولا در هیچ مذاکره ای انتفاع حداکثری مدنظر هر طرف اتفاق نمی افتد. در طرف دیگر هم همین انتقادات از سوی جمهوری خواهان و حتی دموکراتها از دولت اوباما می شد. این نگاه همیشه می تواند طرفداران خودش را داشته باشد و در نتیجه بر همان اساس هیچ کس سراغ دیپلماسی نرود. هیچ توافق و مذاکره ای در تاریخ نیست که منتقدین خودش را نداشته باشد. منتهی باید در ظرف و موقعیت زمانی تصمیم گیران قرار گرفت و گزینه های قابل دسترسی را ارزیابی کرد. در مذاکره یک عبارتی داریم تحت عنوان باتنا (BATNA-Best Alternative To a Negotiated Agreement) به معنای بهترین آلترناتیو یک توافق مورد مذاکره است. شما قبل از اینکه توافق کنید باید بررسی جامعی انجام دهید که در صورتی که توافق نکنید، چه گزینه های دیگری دارید. واقعا اگر می توانید از طرق کم هزینه و با تضمین بیشتری منافع خود را تامین کنید چرا باید تن به توافق بدهید.

برخی منتقدین معتقد بودند که روشهای جایگزین دیگری برای مذاکره برای رفع تحریم ها وجود دارد. خوب الان مدت زیادی گذشته و تبادل نظرهای زیادی هم در مورد دستاوردهای روشهای جایگزین انجام شده است. می شود از بانک مرکزی، بخش تجاری دولتی، خصوصی و بانکی، نفتی و غیره استعلام کنیم که چقدر واقعا این آلترناتیوهای رفع تحریم که در طول چند سال اخیر بکار گرفته شدند، در سطح کلان اقتصاد کشور مؤثر بوده اند و درآمد سرانه ما را به فرض از فلان مقدار، افزایش چند صد دلاری داده اند. اگر بهبود اقتصادی قابل توجه حاصل شده و در مسیر تسریع رفع معضلات قرار داریم که چندان نیازی به مذاکره برای رفع تحریم نداریم. در غیر این صورت باید اقدامات لازم برای گشایش های مورد نیاز را دنبال کنیم. این مسئله خیلی جای مجادله ندارد.

روشن است که دشمنان نمی خواهند تحریم ها به عنوان یکی از اهرم های مؤثر رفع یا حتی کاهش یابند، ولی آنها هم ضعف ها و مشکلات بزرگی دارند که لاجرم باید نظر جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت تأثیرگذار را جلب کنند. می توان برای همین مسأله مذاکره کرد و به یک معامله دو سر سود برای طرفین رسید. البته که هیچ توافقی دائمی نخواهد بود و احتمال نقض عهد هم وجود دارد. ولی به هر حال ما نمی توانیم منفعل باشیم و باید بدنبال منافع حداکثری خودمان و دریافت تضمین ها در حد مقدورات باشیم. در عین حال دچار کمال گرایی منفی هم نشویم یعنی طوری نشود که کمال خواهی ما باعث عدم انتفاع عمل گرایانه ما در زمان مقتضی شود. اگر عدم النفع هم در محاسبات گنجانده شود، تصویر بهتری از موازنه هزینه فایده خواهیم داشت.

    

ما هنوز و همچنان درگیر مسئله پذیرش رسمی لوایح باقی مانده اف  ای تی اف هستیم. فکر می کنید گره کار کجاست؟ این عدم پذیرش چه آسیب هایی به بهبود تجارت جهانی و روند توسعه اقتصادی ایران وارد کرده است؟

پنج سالی هست که جزئیات موضوع را بصورت مستمر دنبال نکرده ام و نمی دانم که دقیقا کجا هستیم. آن زمان منتقدین تلقی داشتند که تا تحریم ها رفع نشده اند ما گامی برای تکمیل اقدامات خودمان در فاتف بر نداریم. خوب اینها دو موضوع متفاوت بودند و بهتر بود نگاه جامع تری نسبت به آن داشته باشیم. دوستان روسی و چینی ما بیشترین اصرار را بر تکمیل اقدامات ما داشتند و اتفاقا آمریکا و متحدینش خیلی دوست داشتند که ما در این مرحله عدم تکمیل اقدامات خود متوقف شویم و منتهی آرزوی آنها نگهداشتن ما در وضعیت فعلی بود. با وجود قرار داشتن ایران در لیست به اصطلاح سیاه، آنها راحت تر به دیگر کشورها می گویند که مشکل ایران با آمریکا و تحریم های یکجانبه آمریکا نیست بلکه به زعم آنها، مشکل ایران با استانداردهای شناخته شده یک نهاد فنی و فراگیر بین المللی است. این وضعیت برای ما خوب نیست.

فاتف بدنبال آن بوده که کشورها مجموعه ای از ابزارهای قانونی برای نظارت بر مقابله با پولشویی و تامین مالی تروریسم داشته باشند و این نظارتها توسط دستگاههای نظارتی خود کشورها اجرا شوند. اجرا، نظارت و همه امور بر عهده نهادهای ملی کشورها و مجازاتها هم بر اساس قوانین ملی و احکام دادگاههای کشورها تعیین می شوند. اگر کشوری این ظرفیت را نداشته باشد، نمی تواند تعامل عادی بانکی با سایرین داشته باشد. این یک موضوع تخصصی در حیطه وزارت اقتصاد و دارایی و بانک مرکزی کشورهاست.

برخی منتقدین معتقد بودند که در صورت اجرای استانداردهای این نهاد، ممکن است اطلاعاتی به بیرون درز کند و این در حالی است که موضوع در عمل به شکل دیگری است. اگر در میدان عملیات حضور داشته باشید متوجه می شوید که مشتریان ایرانی در مراجعه به بانک ها در خارج باید طیف بسیار وسیعی از اطلاعات خود را برای یک عملیات ساده بانکی ارائه دهند و این در حالی است که در شرایط عادی اطلاعات استاندارد را مطابق با قانون ایران باید به بانک عامل ایرانی خود ارائه می کردند. آسیب ها را باید از تجار و ایرانیان مقیم خارج از کشور و هر کسی که نیاز به عملیات بانکی دارد، سوال نمود. مشتریان ایرانی حتی در کشورهای دوست مشکلات زیادی دارند.

 

ما در چندسال اخیر شاهد پیوستن ایران به برخی ائتلاف های شرقی نظیر بریکس و شانگهای و همچنین انعقاد قراردادهای جامع همکاری طولانی مدت با کشورهایی چون چین و روسیه بوده ایم. جدا از اینکه منفعت عضویت ایران در چنین ائتلاف هایی محل مناقشه نیست اما می بینیم که باز هم در این حوزه ها آنچه مانع بهره برداری کشور از فوائد واقعی این عضویت می شود، تحریم است. فکر می کنید در چنین شرایطی ایران با چه سیاستی می تواند از حضور در این ائتلاف ها حداکثر بهره برداری را بکند؟

در اینجا به یک موضوع کلیدی اشاره کنم. در ایران اقتصاد ما دولتی است و تعیین سیاست های تجاری هم به عهده دولت است و حتی بخش خصوصی به جهت نیاز به مجوز و ارز دولتی و غیره بسیار با دولت عجین است. پس یک اقتصادی داریم که وزیر مربوطه می تواند به مسائل تجاری و اقتصادی ورود حداکثری داشته باشد. دولت ما خیلی علاقمند است که در مقابل دولت دیگری بنشیند و برای انجام امور تجاری که به نفع دو طرف است توافق کنند ولی در کشورهای دیگر این ساختار وجود ندارد. کشورهای عضو بریکس حتی چین که خیلی دولت در آن نقش پررنگ دارد، تصدی گری در حوزه تجاری و اقتصادی در زمره اختیارات بخش خصوصی و تشکل های تجاری مستقل از دولت است و این نوع حکمرانی اقتصادی، اساس توسعه این کشورهاست.

دولت ها وظایف خودشان را به درستی انجام می دهند و توافق کردند که ما عضو بریکس شویم و این جای تقدیر دارد، ولی اشکال عدم تحول بارز در حوزه تجاری در جای دیگری است. اگر بخواهیم مثلا با هند کار کنیم شرکت های بخش خصوصی ما باید با شرکت های طرف مقابل صحبت و توافق کنند. شرکت خارجی منافع کلان خودش را می بیند و کمتر حاضر می شود برای صرف خوش آمد دولتها، وضعیت خودش را به خطر بیاندازد. شرکت خارجی وضعیت تحریمی و اثر آن بر چشم انداز همکاری مشترک، تحریم بانکی، کار با کشورهای ثالث تحریم کننده و مسائل دیگر را در نظر می گیرد.

در تجارت مهمترین موضوع، «ضمانت» است که این ضمانت ها از طریق همکاری بین بانکهای خودی و خارجی و بعضا بانکهای واسط بدست می آید. اگر تعامل عادی بین بانکی نباشد، ضمانت های تجاری خدشه دار می شود و کمتر کسی ریسک می کند که راههای فرعی و پیچیده دیگر را امتحان کند و اگر هم چنین کنند هزینه های به مراتب بالاتری را از طرف ایرانی طلب می کنند.

اگر اقتصاد خودمان را یک خودرو فرض کنیم این خودرو در بزرگراه بریکس خیلی بهتر می تواند حرکت کند تا جاده های معمولی ولی شرط اول این است که این خودرو سالم باشد و بتواند براحتی حرکت نماید. حضور در تشکل های منطقه ای و بین المللی می تواند شرایط بهتری برای ما فراهم کند ولی ابتدا الزامات اولیه باید فراهم باشند.

 

سقف انتفاع ممکن یک کشور گرفتار تحریم از سیاست همسایگی تا چه اندازه مرتفع است؟ راهکارهایی مانند تجارت با ارز محلی یا تهاتر و ... برای امرار معاش روزانه کافی است یا می تواند به توسعه یک  کشور هم کمک کند؟

فکر کنم در این خصوص خیلی صحبت کردیم. موانع پیش گفته در مورد کشورهای همسایه هم حاکم است ولی در اینجا اجازه می خواهم که یک موضوع را خیلی تاکید کنم و اینکه سیاست خارجی و تدابیر دولت برای تسهیل همکاریهای تجاری و اقتصادی را بصورت خطی نبینیم و یک مرحله را موکول به مرحله دیگری نکنیم. در ابتدای عرایضم گفتم که همه تلاشها باید همزمان و با هم انجام شود. باید کوشش کنیم تا از اثرات مخرب تحریم ها بکاهیم و همزمان در رفع آنها هم بکوشیم، روابط منطقه ای و همسایگی را تقویت کنیم و روابط با اقتصادهای بزرگ آسیایی را سامان بخشیم و مناسبات با سایرین از جمله اروپا را مجددا احیاء کنیم.

هیچ کدام از این اقدامات پیش نیاز دیگری نیستند. کشور را نمی توان متوقف کرد. در عین حال نگاه جامع و روبه جلو با استفاده از داده های صحیح داشته باشیم. اگر در جایی توانستیم تحریم را کم اثر کنیم که جای تقدیر فراوان از دست اندرکاران آن دارد، اولویت مذاکره برای رفع تحریم ها و برداشته شدن آنها را از یاد نبریم. کار با ارز محلی بسیار تدبیر خوبی است و حتما باید تشویق شود، ولی این را هم بدانیم که فعلا و تا مدت زمان قابل پیش بینی، با دلار و یورو هم خیلی کار داریم. کار با ارز محلی بدان معنا نیست که در میان مدت به دلار کاری نداریم. ایران کشور بزرگ با جمعیت بزرگی است و مستحق یک اقتصاد بزرگ و فراگیر است.

باید برای رسیدن به جایگاه حقه ایران بر اساس اسناد بالادستی و سیاست های مقام معظم رهبری بکوشیم و این هدف، تلاش مضاعف در همه حوزه ها را می طلبد. 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.