چنانچه یک برنامه و مکانیسم جامعی برای آسیب شناسی و رفع بی اعتمادی بین دو کشور تبیین و تعریف نشود و در عالی ترین سطح در جهت تحقق آن گام برداشته نشود، کما بیش شاهد بروز حوادثی خواهیم بود که باز فرصتی برای مسئولین جهت نشستن و گفتن و برخاستن های تشریفاتی و بی ثمر، صدور بیانیه مشترک و کنفرانس مطبوعاتی، اعلام آمادگی برای همکاریهای امنیتی و احترام به تمامیت ارضی یکدیگر و اینگونه اظهارات کلیشه ای فراهم خواهد کرد .

 محمد حسین بنی اسدی، دیپلمات بازنشسته و کارشناس ارشد سیاست خارجی در یادداشتی برای جماران نوشت:

حسین امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ۹ بهمن ماه به دعوت آقای جلیل عباس جیلانی، وزیر خارجه موقت پاکستان در راس یک هیئت سیاسی امنیتی به منظور  دیدار رسمی یک روزه وارد اسلام آباد شد. او  در این سفر علاوه بر وزیر خارجه موقت با نخست وزیر موقت آقای انوار الحق کاکر و همچنین ژنرال عاصم منیر، فرمانده ارتش پاکستان نیز ملاقات و گفت و گو خواهد کرد. در این سفر تحولات منطقه، همکاری  برای مبارزه با تروریسم، روابط دوجانبه در حوزه های مختلف از جمله اقتصادی و به ویژه انرژی  مورد تبادل نظر قرار گرفت .

در آستانه سفر امیر عبداللهیان  قتل ۹ کارگر پاکستانی در حومه سراوان ایران بازتاب گسترده ای در رسانه های این کشور داشته و مورد توجه و محکومیت وزیر خارجه پاکستان قرار گرفت  که به نوعی بر سفر سایه افکن شد. براساس گزارش خبرگزاری تسنیم،  همزمان با حضور  امیر عبدالهیان در اسلام آباد نیز در منطقه مرزی جکیگور بین دو کشور با یک گروه تروریستی زدو‌خور شد که واقعه ناگواری است. 

در پاکستان تا ۱۹ بهمن دولت موقت  زمام امور را در دست دارد و بعد از انتخابات دولت منتخب بر سر کار می آید.  معمولا  هر سفر عالیرتبه رسمی خارجی بعد از انتخابات  صورت می گیرد، ولی سفر آقای امیر عبداللهیان در این مقطع  بیانگر اهمیت پاکستان صرفنظر از هر دولت و حزبی که در راس کار باشد، است. این سفر بیشتر نوعی ژست دوستانه به منظور آرام کردن تنش ناشی از پرتاب موشک متقابل  بین دو کشور  و امری از روی حسن نیت و قابل تقدیر ارزیابی می شود.

پاکستان یکی از همسایگان مهم ایران محسوب می شود، به ویژه مردم این کشور به طور سنتی و تاریخی نسبت به ایران  حسن نیت و همدلی خاصی دارند و ما باید  این سرمایه مهم  را ارج بنهیم و پیوسته در جهت ترفیع و استمرار آن کوشا باشیم .

در حادثه تقابل  پرتاب موشکی دو کشور، افکار عمومی پاکستان به طور غیر منتظره دچار شوک شد و رسانه های پاکستانی  نیز با پوشش گسترده ، جوی مسموم علیه این اقدام کشورمان ایجاد کردند. خوشبختانه با تلاش دیپلماتیک سرانجام فیتیله تنش پایین کشیده و فرصتی برای دیپلماسی فراهم شد.

 گر چه اهمیت کشور پاکستان برای ایران و متقابلاً ایران برای پاکستان سفرهای متقابل در هر سطحی را قابل توجیه می کند، ولی اکنون آثار سوء تبادل موشک مسئولیت دو کشور را مضاعف می سازد. با این منظور هم باید در جهت ترفیع و توسعه روابط تلاش و هم سایه تنش ناشی از موشک پرانی متقابل را نیز از آسمان روابط دو کشور دور کنند .

به نظر می رسد در این مقطع حساس باید حلقه مفقوده روابط که بی اعتمادی متقابل بین دو کشور است را با جدیت در دستور کار قرار داد و در جهت کاهش و در نهایت رفع آن تلاش مضاعف کرد. ضروری است که هدف اصلی سفر را بر  پیدا کردن راههای اعتماد سازی متقابل   متمرکز کرد.

یکی از حساسیت های پاکستانی‌ها، واهمه از تأثیر پذیری ایران از هند است که باید خیال پاکستانی ها را از این نگرانی راحت کنیم. پاکستانی ها پیوسته به وجود کنسولگری هند در زاهدان و حضور هندی ها در چابهار به دیده بدبینی نگریسته و این نگرانی را بارها به ایران منتقل کرده اند. در سال ۱۳۹۴ همزمان با سفر حسن روحانی به اسلام آباد ناگهان دستگیری یک تبعه هندی فعال در چابهار به نام‌ «کلبوشان یاداو» تحت عنوان جاسوس هندی با سر و صدا توسط دولت و رسانه های پاکستانی به‌عنوان یک حرکت غیر دوستانه توسط ایران عنوان شد. حتی آقای سرتاج عزیز وزیر خارجه وقت پاکستان این موضوع را در ملاقات با آقای ظریف وزیر وقت امور خارجه کشورمان به طور گلایه آمیز مطرح کرد. رسانه های پاکستان نیز با پرداختن به موضوع جاسوس هندی که از ایران وارد پاکستان شده جو بسیار مسمومی علیه ایران به راه انداختند .

 این بار همزمانی سفر وزیر خارجه هند به تهران با پرتاب موشک به خاک پاکستان و اتخاذ موضع وزارت خارجه هند دایر بر اینکه‌ «نگرانی‌های ایران را برای دفاع از نگرانی‌های خود درک می کنیم » پاکستانی‌ها را شدیدا نگران و خشمگین کرد. لذا این  حساسیت، مسئولیت وزارت خارجه را دو چندان می کند که یک سیاست مستقل با در نظر گرفتن حساسیت‌های هند و پاکستان  که موجب رنجش این دو کشور نشود اتخاذ کند.

به نظر می رسد افکار عمومی پاکستان نسبت به ایران دلخور است، لذا حسن همجواری و اهمیت متقابل  ایجاب می کند که هر گونه ابهام و رنجش بر افکار عمومی که بزرگترین سرمایه برای دو کشور است به طور  مستدل از  روابط زدوده شود .

در حوزه رسانه، کشورمان در مقایسه با رسانه‌های با تجربه و حرفه ای پاکستان قابل قیاس نیست. از سوی دیگر هماهنگی بین ارتش، دولت و رسانه در پاکستان نیز نقطه قوتی است که برای بسیج افکار عمومی مهم‌ و آنان را سرگردان و گیج ‌نمی کند. درست برعکس کشورمان که این خلاء ناهماهنگی و پراکنده گویی میان این نهادها در آن کاملا محسوس است.

ارتش در پاکستان در بین مردم از محبوبیت زیادی برخوردار است؛ مردم‌ ارتش را حافظ حدود و ثغور و تمامیت ارضی کشور می دانند و در مواقع بحرانی به ارتش متوسل می شوند. از سوی دیگر ارتش نیز در موارد بحرانی از جمله سوانح طبیعی بلافاصله به یاری ملت می شتابد؛ این در حالی است که در برخی از کشورها مردم نسبت به ارتش اینگونه علاقمند نیستند.

دو کشور بزرگ منطقه با بیش از ۹۰۰کیلومتر  مرز مشترک و داشتن نگرانی های مشترک نیاز به مکانیسم همکاری جامع به منظور تبادل نظر و تحقیق و تبادل تجربه و حتی اقدامات مشترک متناسب با مشکلات مشابه  به خصوص مقابله با گروههای تجزیه طلب متوسل به تروریسم ،قاچاق انسان و کالا ،مواد مخدر و جنایات سازمان یافته دارند.

 روابط دو کشور از زمان انقلاب اسلامی در ایران دچار تردید و چالش تدریجی شده، برخی از این چالشها ریشه در سیاست های دو کشور و اظهارات مسئولین مربوطه، برخی توسط بازیگران غیر دولتی از جمله سازمانهای افراطی مثل سپاه صحابه ‌و ‌لشکر جنگوی، بازیگران منطقه ای تاثیر گذار بر روابط ایران و پاکستان، سیاستهای بازیگران جهانی و شرایط ناشی از بر هم خوردن نظم قبلی دو قطبی در جهان است.

در این میان عوارض اشغال افغانستان توسط شوروی سابق و واکنشهای جهان غرب نسبت به آن تاثیرات عمده ای بر منطقه گذاشته که پای تروریسم جهادی بومی نظیر طالبان و تروریسم عرب محور القاعده  و داعش  را به منطقه  باز کرده است و  آثار مخرب آن همچنان منطقه را تحت تاثیر خود قرار داده است.

در تحلیل نهایی،  یک آسیب شناسی جامع  از روابط دو کشور و تعریف یک مکانیسم جامع  برای بررسی کامل موارد و مشکلات مد نظر دو کشور یکی از موضوعات واجب و ضروری  است که باید  کمیته ای خاص و ویژه  برای آن تشکیل شود و گزارش آن به عالیترین مقام ارایه و رهنمودهای لازم ارایه و به کار بسته شود.

پرداختن به بی اعتمادی ۴۵ ساله مستلزم آن است که ضمن آسیب شناسی و شناسایی عناصر  و عوامل داخلی و خارجی  آن، دو کشور را مصمم به ایجاد یک مکانیسم  جامع کند در غیر این صورت در غیاب برنامه مدون و جامع انجام این سفرها مانند مسکن موقت برای رابطه است و نا آرامی و پدید های تلخ همچنان در نواحی مرزی  باقی و خود را به صورتهای مختلف نشان خواهد داد.

 بیم آن دارم که این سفر نیز مانند سفر های دیگر به یک آمد و شد معمولی  و تشریفاتی محدود شود و نقشی در کاهش یا رفع بی اعتمادی بین دو کشور ایفا نکند و در نتیجه این استخوان لای زخم بی اعتمادی همچنان بر روابط دو کشور سایه افکن باشد . در این صورت بازیگران غیر دولتی با حمایت بازیگران منطقه ای و‌ جهانی، به ویژه داعش و طالبان و نیروهای تجزیه طلب، با توسل به تروریسم به ایجاد ناامنی دامن خواهند زد و مرزهای شرق ایران را به کانون بحران تبدیل می کنند.

 تا زمانی که مرزهای دو کشور روی آرامش به خود نبیند و مردم دو سوی مرز نتیجه محسوس آن را لمس نکنند امیدی به ایجاد آرامش در مرزها نیست. یکی از مشخصه های آرامش در مرزها، شکوفایی مبادلات تجاری و مراودات  مردمی بین دو کشور به ویژه بین بلوچهای ایران و پاکستان است . سالهاست بعد از سفرهای متقابل صحبت از تفاهم برای ارتقای مبادلات تجاری بین دو کشور تا سطح ۵میلیارد دلار است،گر چه این حجم مبادلات تجاری  خیالی به فرض تحقق بین دو کشور با جمعیت بیش از ۳۰۰ میلیون  بسیار ناچیز است ولیکن همین حجم از مبادلات نیز مستلزم برنامه همکاری بین دو کشور و ایجاد تسهیلات لازم  است که ظاهراً به آن نیز نمی توان دل بست.

چنانچه یک برنامه و مکانیسم جامعی برای آسیب  شناسی و رفع بی اعتمادی بین دو کشور تبیین و تعریف  نشود و در عالی ترین سطح در جهت تحقق آن گام برداشته نشود، کما بیش شاهد بروز حوادثی خواهیم بود که باز فرصتی برای مسئولین جهت نشستن و گفتن و برخاستن های  تشریفاتی و بی ثمر، صدور بیانیه مشترک و کنفرانس مطبوعاتی، اعلام آمادگی برای همکاریهای امنیتی و احترام به تمامیت ارضی یکدیگر و اینگونه اظهارات کلیشه ای فراهم خواهد کرد . 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

کلمات کلیدی ایران و پاکستان

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.