دل هر کدامشان کتابخانه ای از رمان های کریستیان آندرسن دانمارکی است و کارشان همگون با دخترکی است که در سرمای زمستان برای زنده ماندن از آخرین کبریتش هم نگذشت و از سرمای زمستان جان سپرد.
این کودکان بخشی از این سرزمین هستند و حقی برای بهتر زیستن و زندگی کردن دارند اما تقدیر آنها تولد در خانواده ای بوده که یا توان حمایت ندارند و یا پول گدایی بر زبانشان چربیده است.
بهرهکشی از کودک، ریشه در عوامل مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارد به نحوی که فقر اقتصادی، بیکاری والدین، اعتیاد و طلاق و شکاف طبقاتی از مهمترین عوامل افزایش کودکان کار و خیابانی در جامعه به شمار میرود.
کودکی که به جای تحصیل و تفریح، موظف به تامین معیشت خود و خانواده است از بسیاری حقوق اولیه انسانی، حق آموزش و تحصیل باز مانده است و سلامت جسمی و روانی اش به شدت در معرض انواع آسیبها و خشونتهای جسمی و حتی جنسی قرار میگیرد.
این واقعیت ها را به راحتی می توان زیر پوست شهر یافت، از کودکان بازمانده از تحصیل و معتاد گرفته تا کودکانی که دائما مورد سوءاستفاده مالی و جنسی افزاد مزدور و گرگ صفت قرار می گیرند.
کودکی افغان که می گفت درآمد من از پدرم بیشتر است، پدرم برای یک روز کار کردن 40 هزار تومان می گیرد آن هم اگر کار گیرش بیاید اما من به راحتی برای سه ساعت درآمد 40 تا 100 هزار تومانی دارم.
چشم طمع برخی والدین درگیر اعتیاد به این درآمد و کودکانی که روزی گریبان جامعه را خواهند درید رو به افزایش است، کودکانی که جز هزینه برای جامعه سودی نخواهند داشت.
بازماندگان از تحصیل، بزهکاران، معتادان، میهمانان آینده زندان، خرابکاران، فرزندان نامشروع و بسیاری از آسیب های دیگر محصول این پدیده اجتماعی است که باید دستگاه های ذیربط با روحیه جهادی و اقدام کارشناسانه از گسترش این معضل و چالش اجتماعی جلوگیری کنند.
جلوگیری از این پدیده و چالش اجتماعی نیازمند تدبیر و همت جمعی است و مطمئنا اقدام های تک سو نتیجه ای جز موازی کاری و هدررفت بیت المال نخواهد داشت.
تشکیل اتاق فکر با حضور کارشناسان دستگاه های اجرایی، روانشناسان، جامعه شناسان و اهالی رسانه یکی از نیازمندی های اصلی عبور از این چالش است؛ اتاق فکری که اعتبارات را در مسیر کاهش و ریشه کنی این معضل اجتماعی راهبری کند و تصمیمات اجرایی آن برگرفته از خرد جمعی باشد.
امروز در کشورهای پیشرفته و حتی برخی استان های کشور با ایجاد بنگاه های اقتصادی و به کارگیری خانواده کودکان کار و ساماندهی آنها توانسته اند تا حد زیادی بر این مشکل فایق آیند که با بهره گیری از تجربیات و بررسی نقاط ضعف و قوت خواهیم توانست پدیده کودک کار خراسان جنوبی که طبق آخرین آمار 62 نفر هستند را ریشه کن کرد.
*خبرنگار ایرنا
این کودکان بخشی از این سرزمین هستند و حقی برای بهتر زیستن و زندگی کردن دارند اما تقدیر آنها تولد در خانواده ای بوده که یا توان حمایت ندارند و یا پول گدایی بر زبانشان چربیده است.
بهرهکشی از کودک، ریشه در عوامل مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارد به نحوی که فقر اقتصادی، بیکاری والدین، اعتیاد و طلاق و شکاف طبقاتی از مهمترین عوامل افزایش کودکان کار و خیابانی در جامعه به شمار میرود.
کودکی که به جای تحصیل و تفریح، موظف به تامین معیشت خود و خانواده است از بسیاری حقوق اولیه انسانی، حق آموزش و تحصیل باز مانده است و سلامت جسمی و روانی اش به شدت در معرض انواع آسیبها و خشونتهای جسمی و حتی جنسی قرار میگیرد.
این واقعیت ها را به راحتی می توان زیر پوست شهر یافت، از کودکان بازمانده از تحصیل و معتاد گرفته تا کودکانی که دائما مورد سوءاستفاده مالی و جنسی افزاد مزدور و گرگ صفت قرار می گیرند.
کودکی افغان که می گفت درآمد من از پدرم بیشتر است، پدرم برای یک روز کار کردن 40 هزار تومان می گیرد آن هم اگر کار گیرش بیاید اما من به راحتی برای سه ساعت درآمد 40 تا 100 هزار تومانی دارم.
چشم طمع برخی والدین درگیر اعتیاد به این درآمد و کودکانی که روزی گریبان جامعه را خواهند درید رو به افزایش است، کودکانی که جز هزینه برای جامعه سودی نخواهند داشت.
بازماندگان از تحصیل، بزهکاران، معتادان، میهمانان آینده زندان، خرابکاران، فرزندان نامشروع و بسیاری از آسیب های دیگر محصول این پدیده اجتماعی است که باید دستگاه های ذیربط با روحیه جهادی و اقدام کارشناسانه از گسترش این معضل و چالش اجتماعی جلوگیری کنند.
جلوگیری از این پدیده و چالش اجتماعی نیازمند تدبیر و همت جمعی است و مطمئنا اقدام های تک سو نتیجه ای جز موازی کاری و هدررفت بیت المال نخواهد داشت.
تشکیل اتاق فکر با حضور کارشناسان دستگاه های اجرایی، روانشناسان، جامعه شناسان و اهالی رسانه یکی از نیازمندی های اصلی عبور از این چالش است؛ اتاق فکری که اعتبارات را در مسیر کاهش و ریشه کنی این معضل اجتماعی راهبری کند و تصمیمات اجرایی آن برگرفته از خرد جمعی باشد.
امروز در کشورهای پیشرفته و حتی برخی استان های کشور با ایجاد بنگاه های اقتصادی و به کارگیری خانواده کودکان کار و ساماندهی آنها توانسته اند تا حد زیادی بر این مشکل فایق آیند که با بهره گیری از تجربیات و بررسی نقاط ضعف و قوت خواهیم توانست پدیده کودک کار خراسان جنوبی که طبق آخرین آمار 62 نفر هستند را ریشه کن کرد.
*خبرنگار ایرنا
کپی شد