ماشینش را فروخت برای ثبت نام حج، اما هنگام رفتن ما را راهی کرد و خودش راهی عملیات؛ انگار باید باز هم برای زیارت خانه خدا صبوری می کرد تا موعد منتظر.
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: چالوس که بودیم سپاه از میان کارکنانش برای حج ثبت نام می کرد که حبیب الله[1] تماس گرفت و گفت که به پسرعمویش سفارش کرده تا ماشینش را بفروشد و پولش را به من[2] بدهد تا برای ثبت نام اقدام کنم.
اسممان در آمد اما عملیات در پیش بود و او خودش نمی توانست در مراسم شرکت کند به من می گفت که خدا شما را دعوت کرده و باید بروید حتماً در شما شایستگی ای می دیده که خواسته به زیارت خانه اش بروید. اصرار من که برایم با داشتن بچه کوچک و فرزندی در راه سخت است،[3] در او اثر نکرد و می خواست که من حتماً به این زیارت بروم و دست آخر هم همین شد، ما رفتیم و او نیز راهی عملیات شد.[4]
- شهید حبیب الله افتخاریان، فرمانده سپاه مریوان که در نوزدهم اسفند سال 63 به شهادت رسید.
- رقیه سراجیان، همسر شهید.
- عمار فرزند اول کوچک بود و بانو فرزند دوم را شش ماهه باردار بود.
- برگرفته از گفت و گوی همسر شهید.