در بیست و چهارم مرداد ماه سال 58 معاون نخست وزیر سوریه به همراه هیاتی دیپلماتیک برای دیدار با امام راهی قم شدند.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، امام خمینی (س) در بیست و چهارم مرداد ماه سال 58 در دیدار با هیاتی از مقامات کشور سوریه از جمله عبدالحلیم خَدام (معاون نخست وزیر و وزیر امور خارجه وقت)، احمد اسکندر (وزیر اطلاعات وقت)، محمد العماری (وزیر اقتصاد و تجارت خارجی وقت)، کاردار سفارت سوریه و مقاماتی از ایران از جمله مرحوم ابراهیم یزدی (وزیر وقت امور خارجه) و داوری (معاون سیاسی وقت وزیر خارجه) به بیان ضعف در مسلمین و فساد در کشورهای اسلامی پرداختند. متن سخنان امام به شرح زیر است:
"بسم اللّه الرحمن الرحیم
وحدت مسلمانان، مانع بهرهبرداری دشمنان اسلام
سلام مرا به رئیس جمهور[1] برسانید و از ایشان تشکر کنید نسبت به ما عواطف دارند.
امیدوارم که مسلمین و ملت های اسلامی همان طور که دستور اسلام و قرآن مجید است با هم برادر باشند و نسبت به دشمنان انسانیت[و] کشورهای اسلام، با شدت و قدرت رفتار کنند. و این حاصل نمی شود الاّ به اینکه از اختلافات جزئی، که بین دولتها هست، دست بردارند و مثل برادر هم باشند. این اختلاف موجب بهرهبرداری دشمنهای اسلام و مسلمین است. باید از این بهرهبرداری جلوگیری بشود به وحدت اسلامی و اینکه همه در تحت لوای اسلام و قرآن مجید مجتمع بشوند؛ زیرا آنطور که قرآن دستور داده است: «رُحَماء» بینهم و «اشدّاء» بر کفار[2] باشد. در اسلام اساساً نژاد مطرح نیست، عربی و عجمی و سایر گروه ها ابداً مطرح نیست. اسلام برای تربیت انسان آمده است، مطلب در برنامۀ اسلام، انسان است و تربیت انسانی. آنچه مطرح است تقوا و اخوت بین مسلمین و دوستی و رفع اختلافات است.
اتفاق بر اسلام؛ سیرۀ پیامبر و اصحاب وی
و اگر مسلمین بخواهند این عزت و عظمتی را که در صدر اسلام بین پیغمبر اکرم و اصحاب بود و سایر اقشار مسلمین، آن سیره را متابعت کنند تا اینکه عظمت خودشان را بیابند، آن سیره همان اتفاق بر اسلام[است] که قدرت مافوق طبیعت می آورد، و شجاعت مافوق الطبیعه. آنچه که ملت ما، با اینکه در حال ضعف و تشتت بود دریافت، همین مطلبی بود که در صدر اسلام مسلمین دریافته بودند؛ اتکا به ایمان و اسلام و وحدت کلمه. جوانهای ما در حال انقلاب و حالا هم باز تقاضا می کنند که ما دعا کنیم تا آنها شهید بشوند. این تحول بزرگی که به ارادۀ خدای تبارک و تعالی در این ملت پیدا شد موجب پیروزی آنها بر یک قدرت شیطانی بزرگ که پشتیبان او همۀ ابرقدرتها بودند گردید. و این پیروزی از خدای تبارک و تعالی و عنایات خاصۀ او بود. و من امیدوارم که این اخلاق در ملت ما باقی بماند؛ و همۀ ملتها و مسلمین همین اخلاق را و همین سیره را داشته باشند تا عظمت صدر اسلام را بازیابند.
راه علاج قطعی مشکلات کشورهای اسلامی
برای من یک مطلب به شکل معماست و آن این است که همۀ دوَل اسلامیّه و ملتهای اسلام میدانند که این درد چیست، میدانند که دستهای اجانب در بین است که اینها را متفرق از هم بکند، میبینند که با این تفرقهها ضعف و نابودی نصیب آنها میشود، میبینند که یک دولت پوشالی اسرائیل در مقابل مسلمین ایستاده ـ که اگر مسلمین مجتمع بودند، هرکدام یک سطل آب به اسرائیل میریختند او را سیل میبرد ـ معذلک در مقابل او زبون هستند. معما این است که با اینکه اینها را میدانند ، چرا با علاج قطعی، که آن اتحاد و اتفاق است روی نمیآورند؟ چرا توطئههایی که استعمارگرها برای تضعیف آنها به کار میبرند، آنها توطئهها را خنثی نمیکنند؟ آیا این معما چه وقت باید حل شود؟ و پیش کی باید حل بشود؟ این توطئهها را کی باید خنثی کند غیر از دولتهای اسلام و ملتهای مسلمین؟ این معمایی است که شما اگر جوابی دارید و حل کردید این معما را به ما هم تذکر بدهید.
ضعف مسلمین از حکومتهای آنهاست
میل داشتم که این حقیقت را از شما بشنوم، و این حقیقتی است که ما هم بر او مطلع هستیم که هرچه ضعف در مسلمین و فساد در ممالک اسلامی است، از حکومتهاست. حکومتها به واسطۀ خودخواهی که دارند معالأسف برای اجانب به طور نوکری عمل میکنند و برای ملت خودشان آقایی میکنند، و تمام مفاسد را همین نوکری و آقایی در ممالک مسلمین ایجاد کرده است؛ و راه حل همان است که شما گفتید، راه حل اینها به دست ملت است.
ملتها باید دولتهایی که بر خلاف مصالح اسلامی و مصالح ملتها عمل میکنند با آنها همان معامله کنند که ملت ایران با شاه مخلوع کرد. و اگر این مطلب در آنجاهایی که دولتها بر خلاف مسیر ملتها عمل میکنند عمل بشود، حل مشکلات میشود و دست اجانب از ممالک اسلامی کوتاه میشود. و من از خدای تبارک و تعالی مسئلت میکنم که یا حکومتها را به هوش بیاورد که موافق اسلام و مصالح مسلمین عمل کنند؛ یا ملتها را بر آنها غلبه بدهد که آنها را قلع و قمع کند.
[عبدالحلیم خدام گفت: از حضرت امام نهایت تشکر را دارم که چنین فرصتی را به اینجانب عنایت فرمودند تا بتوانیم فرمایشات معظم له را به حضرت حافظ اسد ـ رئیس جمهوری ـ بازگو کنم. حافظ اسد با علاقۀ فراوان و شوق بسیار، امید به ملاقات حضرت آیتاللّه در دمشق را دارد. برای ملت ایران و شخص آن حضرت آرزوی سلامت و سعادت را مینمایم.]
من از ایشان و شما تشکر میکنم و سعادت همه را از خدا میخواهم؛ و غلبۀ شما را بر اسرائیل و فتح قدس را از خدای تبارک و تعالی آرزو میکنم.
والسلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته"
1 - حافظ اسد، رئیس جمهور سوریه.
2 - اشاره است به آیۀ 29 سورۀ فتح.