فریندخت زاهدی معتقد است هنرمندان دیگر کشورها به خوبی از تعزیه ما وام میگیرند ولی ما خود، در این زمینه ضعف داریم. با این حال نباید هنرمندانمان را سرزنش کنیم.
جی پلاس، این پژوهشگر و استاد دانشگاه که مطالعات زیادی درباره تئاتر ژاپن دارد، مدتها پیش هم به مدت دو ماه در این کشور به سر برد و شاهد اجرای نمایشهای آیینی و دیگر آثار تئاتر ژاپن بود.
او به مرور تجربه این سفر پرداخت و نکاتی را درباره بروزرسانی شیوههای نمایش ایرانی از جمله تعزیه بیان کرد.
زاهدی گفت: در این سفر این شانس را داشتم که هم پرفورمنسهای بسیار آوانگارد ژاپنی را ببینم و هم آیینهای بسیار قدیمیشان که قدمت ۲ هزار سالهای دارد و هنوز در معابد اجرا میشود.
این مدرس تئاتر افزود: حاصل این سفر، کتابی است چند ماه پیش از سوی انتشارات دانشگاه تهران منتشر شد و در آن تاریخ تحولات تئاتر ژاپن را از دوران آیینها تا امروز بررسی کردهام که نشان میدهد تئاتر این کشور چگونه تحت تاثیر تحولات اجتماعی قرار گرفته است.
زاهدی در پاسخ به این پرسش که چرا هنرمندان ما مانند هنرمندان ژاپنی نتوانستهاند سنتهای نمایشی مانند تعزیه را بروز کنند، توضیح داد: آقای بیضایی گاهی این کار را انجام میدهد ولی همین که موضوع بروز کردن سنتهای نمایشی را مطرح میکنیم، فورا یک نفر را میآورند که روی صحنه سیاه بازی کند در حالیکه تئاتر ژاپن بیشتر با بهرهگیری از حرکت، ارایه مفهوم میکند. آنان بعد از ۲، ۳ هزار سال میتوانند اِلِمان بگیرند و مفاهیم جدیدی را مطرح کنند ولی گونههای نمایشی سنتی ما بسیار کلام محور هستند و شاید بهره بردن از آنها و بروز کردنشان چندان ساده نباشد. به همین دلیل شاید نباید خیلی هنرمندان خود را از این بابت سرزنش کنیم که چرا نتوانستهاند تعزیه را بروز کنند.
او اضافه کرد: در ایران حرکتخوانی و حرکتشناسی به طور سنتی متداول نبوده است. یک تماشاگر ژاپنی وقتی حرکت پای بازیگر را میبیند که از یک سو به سویی دیگر برداشته میشود، درکی می کند که این حرکت ساده به معنای سفری از این سوی جهان به سوی دیگر است ولی تماشاگر تئاتر ما در این زمینه کمتجربه است. بنابراین کارگردان این نگرانی را دارد که مفاهیم تنها به وسیله حرکت به تماشاگرش منتقل نشود.
این پژوهشگر تئاتر خاطرنشان کرد: اگر پای این نوع کارها بایستیم، به کمک رنگ، حرکت و نشانههای میتوانیم با مخاطب ارتباط برقرار کنیم و معنا و مفهومسازی کنیم و تعزیه به خوبی این قابلیت را دارد.
زاهدی از مشکلی دیگر هم سخن گفت و افزود: هنرمندان جوان تئاتر ما فکر میکنند صرف حرکت داشتن کافی است در حالیکه استفاده از حرکت باید در خدمت انتقال معنا و در بستر تفکر باشد نه اینکه فقط یکسری حرکات زیبا را کنار هم بگذاریم بدون اینکه هیچ معنا و مفهومی داشته باشد.
او در عین حال افزود: البته در سالهای اخیر دیدهام یکی دو تا هنرمندان جوان ما توانستهاند از موسیقی و صوت برای انتقال مفاهیم استفاده کنند و این کاری است که گروتفسکی هنرمند مشهور تئاتر لهستان پنجاه شصت سال پیش انجام میداد. او با به کارگیری بدن، نمایشی مانند «دکتر فاستوس» را تنها با سه چهار دیالوگ اجرا و کل روایت رنجآور این متن را با حرکت، به تماشاگر منتقل کرد.
فریندخت زاهدی در پایان گفت: ما هم باید به این سمت حرکت کنیم تا در پی آن بتوانیم شیوههای سنتی نمایش ایرانی را بروز کنیم.