به ظاهر حلب های 17 کیلویی روغن بود اما به طرز ماهرانه ای در زیر آنها اسلحه و نارنجک جاسازی کرده بود.

جی پلاس: ‌‌یک بار (شهید اندرزگو) گفت می ‌خواهم بروم از همدان مقداری روغن هست و چیزهای دیگر بیاورم.‌‎‌ یک ماشین تهیه کنید. ما ماشین دامادمان را گرفتیم و رفتیم آنجا و دیدیم که ده پانزده تا‌‎ ‎‌از این حلب‌ های 17 کیلویی روغن کرمانشاهی پر شده بود. گفتند: از کرمانشاه آمده ‌اند‎ ‎‌ایشان گذاشت در ماشین و ما آوردیم تهران. به ایشان گفتیم: خوب مرد حسابی اگر ‌‌روغن می‌ خواستی می ‌گفتی برایت حواله کنند بیاورند. بعد فهمیدم که با یک مهارتی‎ ‎‌این حلب ‌ها را یک وجب زیرش خالی گذاشته، اسلحه و نارنجک و مهمات گذاشته و‎ ‎‌از نصف به بالایش را روغن ریخته و لحیم کرده که اگر هم کسی درش را باز کرد،‎ ‎‌نفهمد زیرش چه خبرهایی است!‌

‌‌

برشی از کتاب امام و هیات های دینی مبارز؛ ص 144 (خاطره به نقل از حسینی صالحی)

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.