ساعت 12 ظهر چهارشنبه 17 بهمن بود که زنگ طبقه اول ساختمان 5 طبقه در یکی از خیابانهای سعادت آباد به صدا درآمد.
به گزارش جی پلاس، زن میانسال از چشمی در به بیرون نگاه کرد، سرایدار ساختمان را به همراه یک مرد میانسال دید. در را برای آنها باز کرد اما سرایدار به او گفت که مرد همراهش مأمور است. وی کارت شناساییاش را به زن نشان داد و وارد خانه شد. سپس در حالی که خانه را جست و جو میکرد سراغ مرد صاحبخانه را گرفت. زن گفت شوهرش خانه نیست و از آنجا که تصور میکرد وی مأمور است از او پذیرایی کرد اما بعد از چند دقیقه مرد میانسال ناگهان اسلحهاش را بیرون آورد و با تهدید دست و پایشان را بست و داخل اتاق زندانی کرد.
مأمور قلابی با تهدید کلید گاوصندوق را از زن گرفت و پس از خالی کردن محتویات آن که حدود 15 میلیارد پول و طلا و سکه بود فرار کرد. ساعتی بعد نیز با سرو صدای این زن و مرد، همسایهها به کمکشان آمدند و موضوع به پلیس اعلام شد.
سرنخی از مرد ناشناس
با شکایت زن و مرد صاحبخانه بلافاصله موضوع به کلانتری 134 شهرک غرب اعلام شد.در نخستین گام مأموران به بازبینی دوربینهای مداربسته خانه محل سرقت و اطراف پرداختند. در تحقیقات مشخص شد که سارق سوار بر خودرواش از محل متواری شده است. با بررسی شماره پلاک خودروی سارق مسلح کارآگاهان بلافاصله وارد عمل شده و او را دستگیر کردند.
گفتوگو با متهم
مرد میانسال عامل سرقت مسلحانه از خانه مرد برج ساز است. او هیچ سابقه سرقتی ندارد و وضع مالیاش نیز خوب است. وی انگیزه خود را از این سرقت مسلحانه انتقامجویی بر سر اختلاف مالی با شاکی عنوان کرد.
چطور شد که تصمیم به سرقت گرفتی؟اردیبهشت یا خرداد امسال بود که این مرد از من یک خانه ویلایی در یکی از شهرهای مازندران خرید. اما بعد فهمیدم او با بنگاهی محل تبانی کرده و قیمت ملک را خیلی پایینتر گفته بودند.
ویلا را چند فروختید؟
یک میلیارد و 750 میلیون تومان قیمت واقعی ملک بود اما با تبانی بنگاه دار گفتند 700 میلیون تومان میارزد. چون در محل نبودم که قیمت بگیرم و قرار داد هم در تهران نوشته شد شک نکردم.اما بعد از اینکه متوجه ماجرا شدم اعتراض کردم که خریدار هم به من گفت هر کاری میتوانی برو بکن. من هم تصمیم گرفتم تلافی کنم.
نقشه را چه موقع طراحی کردی؟
کل ماجرا دو روز طول کشید.
اسلحه را از کجا آوردی؟
اسلحههای بادی را قبلاً داشتم، اسلحههای جنگی را هم از زمان جنگ دارم. گلولهها و این اسلحههای جنگی در روز حادثه همراهم نبود.
نقشه ات چه بود؟
نقشهای که طراحی کردم این بود که یک میلیارد تومانم را بردارم و بقیه را به او پس بدهم.
فکر میکردی دستگیر شوی؟بله. مطمئنم بودم که خیلی زود دستگیر میشوم. البته زمانی که وسایل سرقتی را برمی گرداندم ماجرا قطعاً لو میرفت.
شغلت چیست؟
مکانیکم.