آرزویی که صدام به گور برد
صدام برای سرش جایزه گذاشته بود، اما جنگ به پایان رسید و صدام آرزویش را به گور برد.
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: سی و یکم شهریور ماه ۵۹ بود که پایگاه های شکاری کشور زیر بمباران بعثی ها قرار گرفت و پایگاه شکاری تبریز هم؛ اما مصطفی[۱] که برای به دنیا آمدن اولین فرزندش به ورامین رفته بود، غایب این ماجرا بود. خبر که به گوشش رسید، قرارش به بیقراری و شادی اش به تلخکامی تغییر چهره داد. به هر سختی بود خود را به تبریز رساند تا آماده دفاع شود.
دوم مهر ماه بود که مصطفی پروازهای جنگی اش را گاهی انفرادی و گاهی هم گروهی آغاز کرد. آنقدر غیرممکن های پرواز را ممکن کرد که فرماندهی پایگاه پنجم شکاری امیدیه اهواز را به او سپردند. با همه وجود به استقبال خطر می رفت و این جمله ورد زبانش شده بود که «دوستان! هر کس در حسرت حضور در کربلاست، بداند که اینجا کربلاست. بدانید فرزند زهرا(س) و آقا امام زمان (عج) نظاره گر ماست.». در قرارگاه رعد گردان راهیان کربلا را با عباس[۲] به راه انداختند و جمعی از خلبانان را که آماده حضور داوطلبانه داشتند دور هم جمع کردند و عملیات های دشواری را به انجام رساندند.
روزهایی بود که مصطفی تا ۱۳ پرواز عملیاتی نیز داشت که برای خود رکوردی در نیروهای هوایی بود تا جایی که به او شیر نهاجا لقب داده بودند. ۴۰۰ پرواز برون مرزی و ۱۷۲۴ ساعت پرواز، مصطفی را به یکی از قهرمانان جنگ تبدیل کرده بود تا جایی که صدام برای سرش چه زنده و چه مرده جایزه گذاشته بود اما انگار تقدیر چیز دیگری بود و قرار بود صدام آرزویش را به گور ببرد.[۳]
- شهید مصطفی اردستانی که در تاریخ پانزدهم دی ماه سال ۷۳ با جمعی از فرماندهان نیروی هوایی به ریاست شهید منصور ستاری در مأموریتی دچار سانحه شده و به شهادت رسیدند.
- شهید عباس بابایی.
- او سال ها پس از جنگ به شهادت رسید و صدام ناکام ماند.
دیدگاه تان را بنویسید