درددلی به قلم عباس
آنقدر شجاعت از او دیده بودند که تصمیم گرفتند خیابانی را در شیراز به «عباس دوران» تغییر نام دهند و او نیز پذیرفت.
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: اولین روزهای سال ۶۰ بود که به عباس[۱] خبر دادند، مسئولان شهر می خواهند به خاطر شجاعت هایت خیابانی را به نامت اسم گذاری کنند. عباس پذیرفت و در این مراسم شرکت کرد اما چند صباحی بعد در یادداشتی که به عنوان درد دلی با خود نوشته بود اینگونه آورده بود: «دلم نمی خواهد از سختی ها با همسرم حرفی بزنم. دلم می خواهد وقتی خانه می روم جز شادی و خنده چیزی با خودم نبرم؛ نه کسل باشم، نه بی حوصله و خواب آلود تا دل همسرم هم شاد شود. اما چه کنم؟ نسبت به همه چیز حساسیت پیدا کرده ام. معده ام درد می کند. دکتر می گوید فقط ضعف اعصاب است. چطور می توانم عصبانی نشوم؟ آن روز وقتی بلوار نزدیک پایگاه هوایی شیراز را به نام من کردند، غرور و شادی را در چشم های همسرم دیدم. خانواده خودم هم خوشحال بودند. حواله زمین را که دادند دستم، من فقط به خاطر دل همسرم گرفتم و به خاطر او و مردم که این همه محبت دارند و خوبند پشت تریبون رفتم. ولی همین که پایم به خانه رسید، دیگر طاقت نیاوردم. حواله زمین را پاره کردم، ریختم زمین. یعنی فکر می کنند ما پرواز می کنیم و می جنگیم تا شجاعت های ما را ببینند و به ما حواله خانه و زمین بدهند؟ باید با زبان خوش قانعش کنم که انتقال به تهران، یعنی مرگ من. چون پشت میزنشینی و دستور دادن برای من مثل مردن است.».
- شهید خلبان عباس دوران که در ۳۰ تیر سال ۶۰ به شهادت رسید و تکه ای از پیکر او ۲۰ سال بعد به کشور بازگشت.
دیدگاه تان را بنویسید