در این مطلب به قلم نجمه جمشیدی آمده؛دماوند، نماد استقامت و آزادگی ایرانیان از تاریخ پرفراز و نشیب این سرزمین به سلامت عبور کرده است و به نسلی که در تخریب محیطزیست و میراث خود شهرهاند، به امانت سپرده شده است. بیقانونی، پیکر دماوند را زخمی و رنجور کرده است. اما هماکنون این زخم به غده سرطانی تبدیل شده که برای درمان آن نیاز به یک جراحی و ریشهیابی اساسی است و دیگر طرحهای مقطعی و کوتاهمدت دوای درد دماوند نیست. یک روز دلالان ویلا بهجان دشتهای دماوند میافتند و ویلاها در آنجا سربرمیآورد و روز دیگر روستاییان هوس ساختن جادهای جدید برای روستای خود میکنند. پروژههای غیرکارشناسی و مخربی که دولت بهنام خدماترسانی در این منطقه اجرا میکند نیز به سریال تلخ اما تکراری تبدیل شده است که گویا پایانی برای آن وجود ندارد.
اما بهتازگی علاوه بر مشکلات دماوند، مساله دیگری که درباره این کوه مورد توجه قرار گرفته، بحث وقوع آتشفشان و بهدنبال آن وقوع زلزله در تهران است. حال این پرسش مطرح است که آیا دماوند بهزودی فوران میکند و از آنانی که پیکرش را زخمی کردهاند؛ انتقام خواهد گرفت؟ برخی کارشناسان از تغییر شکل دهانه آتشفشان دماوند خبر میدهند. برخی نیز اعلام نظر درباره آن را به بررسی و سنجش دقیق آن موکول میکنند. دماوند فوران بکند یا نه، مهم این است که نفسهای آن به شماره افتاده است و اما مسئولان همچنان در خواب هستند. در این میان تنها سازمان محیط زیست با اعمال ممنوعیت کوهنوردی در ارتفاع بیش از چهار هزار و پانصد متر قصد نجات آن را دارد؛ غافل از آنکه این مساله بهتنهایی نمیتواند مرهمی بر زخمهای دماوند باشد.
جامعه کوهنوردی بیتوجه به دماوند
عباس محمدی، مدیر گروه دیدهبان کوه در گفتوگو با «قانون» درباره وضعیت دماوند میگوید:«در مورد مشکلات کوهها بهطور کلی و بهویژه دماوند باید تمامی مسائل را ببینیم تا بتوانیم از یک نقطه خاص شروع کنیم. دماوند مشکلات فراوانی همانند چرای بیرویه دام، جادهسازی، ساختوسازهای اطراف روستاها، معادن و ... دارد.جامعه کوهنوردی که یک جامعه دوستدار طبیعت است، به اعتقاد من سالهاست وظیفه خود را در قبال دماوند فراموش کرده است. چندی پیش اداره محیط زیست استان مازندران صعود بیش از چهار هزار و پانصد متر را ممنوع اعلام کرد، درحال حاضر نمیتوان درباره درست یا غلط بودن این مساله اظهارنظر کرد. اما باتوجه به شرح وظایف سازمان، این کار قانونی است.
این اداره میتواند بهدلیل کوهنوری غیرمسئولانه و رفتار نامناسب صعود از ارتفاع خاصی به بالا را ممنوع اعلام کند. این موضوع را درخصوص جواب نامه فدراسیون کوهنوری اعلام میکند که پس از این اعمال ممنوعیت فدراسیون کوهنوردی بیانیه داد و این عنوان کرد که این مساله را قبول ندارد. دماوند از ارتفاع چهار هزار و 300 متر به بالا بهعنوان اثر طبیعی ملی ثبت شده است و در مورد آثار ثبت و حفاظت شده نیز سازمان حفاظت محیط زیست میتواند، اعمال مدیریت انجام دهد. ممنوعیت، محدودیت یا شرایط خاص برای ورود به دماوند را تعیین کند. شوربختانه کوهنوردها نسبت به دماوند مسئولیتی رابرعهده داشتهاند که از آن غافل شدهاند و حالا باید فکری برای این مساله بشود. از 12 سال گذشته با نهادهای مختلف دولتی و غیردولتی جلسات مختلفی داشتهایم تا برای حل این معضل به راهحلی برسیم».
معادن بلای جان دماوند
معادن در این سالها بلای جان دماوند شدهاند؛ هر ازگاهی فعالان محیط زیست به فعالیت معادن اعتراضهایی میکنند اما گوش شنوایی برای این اعتراضها وجود ندارد. محمدی بهعنوان کوهنوردی که سالهاست بهصورت مدام به دماوند سفر کرده و از نزدیک شاهد مشکلات این منطقه بوده، معتقد است معادن یکی از مهمترین تهدیدات دماوند محسوب میشود. او در اینباره میگوید:« دماوند را معدن کاوی نیز تهدید میکند. انجمنهای کوهنوردی و انجمن دوستداران دماوند در طی سالهای گذشته پیگیری بسیاری را انجام دادهاند؛ در این سالها از چهار معدن اصلی و بزرگ دماوند، سه معدن تعطیل شده است. اما آسیبی که این معادن به دماوند وارد کردهاند برای همیشه باقی خواهد ماند. اگر از نزدیک از معادن بازدید کنید؛ متوجه این مساله خواهید شد که چه بلایی بر سر دماوند آمده است. این معدنها محدودههای چند صد هکتاری را تبدیل به مکانی کردهاند که بمباران اتمی شده باشد. هیچگونه پوشش گیاهی در آن نیست و خاک نرم است؛ چراکه تمام خاک زنده و گیاه برداشته شده و شکل وحشتناکی پیدا کرده است. سه معدن با حکم قضایی تعطیل شده و تنها معدن ملکآباد باقیمانده است که درحال رایزنی با دولت برای حل این مساله هستیم».
پیکرتراشی معادن در دماوند
یکی از بحثهایی که جنجالهای بسیاری نیز بهدنبال داشت مساله قاچاق خاک دماوند بود؛ محمدی با تاکید بر اینکه قاچاق خاک در دماوند رخ نداده است، به «قانون» میگوید:«موضوع به بحث پوکههای معدنی باز میگردد که به اشتباه با قاچاق خاک اشتباه گرفته شد. معدنکاوی اثر مخربی دارد که قابل احیا نیست و ماندگار است. بهدلیل نوع بهرهبرداری از معادن این جنجالها بهوجود آمده است؛ چراکه بهرهبرداری از معادن شبیه به کوه تراشی است و صدها سال زمان می برد که این مناطق احیا شوند. البته درحدود 70 درصد فعالیتهای معدنی متوقف شده و اما تخریبها کار خود را کردهاند و محیط زیست این منطقه را با مشکل مواجه کردهاند».
جادهسازی روستایی؛ چالش دماوند
جادهسازی نیز چالش دیگر دماوند است. جادههایی که اغلب آنها بدون اطلاع و مجوز ارزیابی سازمان حفاظت محیط زیست احداث میشوند. جادههایی که بهدلیل فرعی بودن، در هیچ نقشهای به ثبت نرسیده است. مدیر گروه دیدهبان کوه با اشاره به اینکه تعداد بیشماری جادههای محلی و روستایی وجود دارد که بدون ضابطه و هماهنگی با اداره راهسازی احداث شدهاند؛ بیان میکند:«شوربختانه اهالی روستاها بدون استعلام از اداره راه و محیط زیست تصمیم میگیرند که یک راه جدید احداث کنند و نکته قابل توجه اینجاست که بهراحتی این تصمیم خود را عملی میکنند. بهعنوان نمونه گوسفندسرای یک روستا بالای کوه است؛ آنها ادوات و ماشینهای راهسازی اجاره میکنند و یک راه جدید به آن منطقه میسازند. بهدلیل اینکه راه غیراصولی و بدون هیچ ضابطه مهندسی احداث میشود خسارتهای بسیاری را به محیط زیست وارد میکند. یکی از مهمترین دلایل فرسایش خاک و رانش زمین همین مساله است».
ویلاهایی که در دماوند میرویند
پای دلالان ویلاسازی که به هر منطقه باز شد باید فاتحه محیط زیست آنجا را خواند، دماوند در این سالها به جولانگاه دلالان تبدیل شده است، ویلاهای غیرمجازی که یکی پس از دیگری سبز میشوند و نفسهای دماوند را به شماره انداختهاند.
محمدی درباره موج ویلاسازی در دماوند میگوید:« در روستای ناندل دماوند دشتی بهنام آلویون وجود دارد که دو دهه گذشته در آن هیچ بنایی وجود نداشت و پروانه بهرهبرداری از مرتع در آنجا صادر میشد. اما در طی 15 سال گذشته، برخی آمدند و مذاکراتی با اداره برق انجام دادند که به این منطقه خدمترسانی کند؛ تیرهای برق یکی پس از دیگری در این منطقه سبز شد درحالیکه اجازه انجام چنین کاری را نداشتند. پس از این اتفاق بود که ویلاها در دشت رویدند و هر روز شاهد افزایش آنها بودیم. البته یکبار اداره جنگلها و مراتع؛ تعدادی از ویلاها را طبق قانون تخریب کرد اما شوربختانه دوباره ویلاسازی رونق گرفت».
اما و اگرهای آتشفشان
یکی از بحثهایی که به تازگی در شبکههای اجتماعی داغ شده، فعال شدن آتشفشان دماوند و وقوع زلزله در تهران است. محمدی با استناد به سخنان دکتر مهدی زارع یکی از کارشناسان برجسته زلزله در ایران میگوید:« درحال حاضر نشانی از فعالیت غیرعادی در دماوند وجود ندارد اما در هر صورت احتمال وقوع آتشفشان و زلزله وجود دارد. هر روز در منطقه دره هراز چندین زمین لرزه دو تا سه ریشتری رخ میدهد که روی گسلها تاثیرگذار بوده است. باید این خطر را درنظر بگیریم. در منطقه دماوند و جاده هراز بارها زلزلههای مهیبی رخ داده و برخی مناطق را با خاک یکسان کرده است. حدود یک دهه قبل، زلزلهای رخ داد که تعدادی از روستاها تخریب شد و تا منطقه جاده چالوس نیز درگیر شد.ساخت و ساز و پروژههایی که در منطقه که تحت عنوان عمران و توسعه اجرا میشود و برخی نمایندگان مجلس نیز پیگیر اجرای آنها هستند، بر این مساله تاثیر گذار است. پروژه گازرسانی به تمامی روستاهای دره هراز باوجود مخالفتهایی که فعالان محیط زیست داشتند، شوربختانه اجرا شد. با گازرسانی در درهای که هر روز دارد تکان میخورد و هر لحظه ممکن است زلزله وآتشفشان رخ دهد یعنی انتظار وقوع یک فاجعه. این درحالی است که میتوان از آب گرم زیرزمینی؛ برق استخراج کرد. در سه هزار کیلومتری زیرزمین، آب سه هزار درجه حرارت دارد، تکنولوژی که امکان تبدیل این حرارت به برق وجود دارد. طبق برآورد کارشناسان، میتوان برق تمامی منطقه دره هراز را به این شیوه تامین کرد».
زلزله تهران و دماوند
امسال تهران چندین بار لرزید، این زمینلرزهها بازار شایعهها را بسیار داغ کرده است. وقوع سیلابهای دماوند، باراز این شایعهها را دوباره داغ کرد. در اینباره به سراغ دکتر دکتر مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزله رفتهایم و احتمال وقوع زلزله در تهران یا فوران آتشفشان دماوند را جویا شدهایم. زارع متعقد است که بحث وقوع سیلاب، فوران آتشفشان و زلزله تهران موضوعات جدا از یکدیگر هستند و باید این مسایل تفکیک شوند. او میگوید:«موضوع نخست؛ آتشفشان دماوند است؛ آتشفشان دماوند به عنوان یک سیستم آتشفشانی فعال است اما از نوع فعال خاموش است. بدان معناست که خروج گاز و بخار را دارد ولی در مرحله انفجار و فوران نیست. به خاطر همین زمینشناسان میگویند در حالت خاموش اما فعال است.نشانه فعال بودن آن فعالیتهایی همانند گرمی آب، تکانها و خروج بخار و گاز است. اما نوع تکانهای دماوند؛ لرزه آتشفشانی نیست. لرزه آتشفشانی، لرزهای است که به دلیل حرکتهایی در قله و در مخروط براثر اتفاقات داخل سیستم آتش فشان، اتفاق میافتد و زلزلههایی در گسلها رخ میدهد اما گسلهایی که اطراف همین اتشفشان است. یکسری زلزله نیز وجود دارد که این زلزله بهدلیل آنکه یک مجموعه فعال همانند کورهای داغ وسط گسل قرار دارد و تکان میخورد. در واقع نقش تعیین کننده گسلها نیز دارد. دو دسته زلزله در منطقه دماوند وجود دارد، لرزههای آتشفشانی و زلزلههای گسلی یا زمینساختی. البته این دو دسته قابل تفکیک هستند.لرزه آتش فشانی و لرزه زمینساختی را کاملا می توانیم از یکدیگر جدا کنیم. اما نکته قابل توجه اینجاست که آیا این اتفاقاتی که اطراف دماوند رخ میدهد، میتواند موجب تحریک گسلهای پیرامون خود شود؟ براساس تحقیقات انجام شده در مناطق مختلف دنیا میتوان اظهار نظر کرد. چراکه روی دماوند ایستگاه تحقیقاتی پایداری وجود ندارد که تمام ویژگیهای مخروط آتشفشانی یا مسائل دیگر را سنجش کنید اما پایگاه تحقیقاتی در سایر نقاط دنیا نشان میدهد، هنگامیکه میزان تغییرات و استرس از حدود 5 تا 7 درصد حدمعمول در آن مخروط فراتر برود؛ احتمال رخداد زلزله بزرگ در گسل های اطراف آن وجود دارد.
حال پرسش مهم این است که آن 5 تا 7 درصد کی و کجاست؟ پاسخ این است که باید اندازهگیری شود. علم اینطور نیست که ما از راه دور دماوند را نگاه کنیم و بگوییم به نظر میرسد از شواهد موجود استرس دماوند 5 درصد افزایش داشته است. این باید با اندازهگیریهای مختلف از ژئودزیک گرفته تا سنجشهای مربوط به لرزهخیزی انجام شود. این کار هفت نشانگر مختلف دارد. آن 7 نشانگر باید سنجش شود که بفهمیم آیا تغییر استرس یا افزایش 5 تا 7 درصدی رخ داده است یا خیر. تنها نشانهای که درحال حاضر در دسترس است، همین زلزلههاست اما نمیتوان بر اساس آنها اظهارنظر کرد چون نشانههای دیگری نیز باید رصد و اندازهگیری و سنجش شود. این سنجشها بهدلیل اینکه توسط دولت باید انجام شود، تاکنون اجرا نشده است. این اقدامات در تمامی کشورها توسط دولت انجام میشود. باوجود تمامی این صحبتها درحال حاضر میتوان گفت دماوند یک مجموعه فعالی است زلزله نیز رخ میدهد، به هر حال گاهی نشان دهنده بالارفتن سطح استرس در منطقه پیرامون دماوند به ویژه سمت یال شرقی، جنوبی، است که باید بررسی دقیق شود».
زلزله؛ شاید
این استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزله درباره مشاهده تغییرات در گسلهای تهران به «قانون» میگوید:«ممکن است، گسلها فعال شده باشند. اما برای اینکه بهصورت دقیق بدانیم گسلهایی که در اطراف تهران یا گسل شمال تهران، بهویژه گسل مشاع که آن هم جزو گسل اطراف تهران حساب میشود، نیاز است که سنجشگری دقیق روی دماوند و مناطق به ویژه در گسلهای تهران و اطراف آن داشته باشیم.
هر بار هم زلزله اتفاق میافتد یا بخاری از دماوند خارج میشود تا اندازهای این بحثها داغ میشود، اما پس از آن دوباره فراموش میشود. دفعه قبل زلزلهای که درملارد اتفاق افتاد؛ وزیر کشور اعلام کرد هر کدام از سازمانها در بحث زلزله چه دستگاهها و تجهیزاتی نیاز دارد اماتاکنون خبری از بودجه و اعتباری که وزیر قول داده بود، نشده است.»
نبض حیات دماوند کند میزند، امروز شاید فرصت نجات آن باشد اگر در تمامی دستگاهها عزم و ارادهای برای نجات آن باشد. چرا که یک ارگان بهتنهایی نمیتواند کلید حل مشکلات دماوند باشد.
روزنامه قانون
تهرام/7245/
اما بهتازگی علاوه بر مشکلات دماوند، مساله دیگری که درباره این کوه مورد توجه قرار گرفته، بحث وقوع آتشفشان و بهدنبال آن وقوع زلزله در تهران است. حال این پرسش مطرح است که آیا دماوند بهزودی فوران میکند و از آنانی که پیکرش را زخمی کردهاند؛ انتقام خواهد گرفت؟ برخی کارشناسان از تغییر شکل دهانه آتشفشان دماوند خبر میدهند. برخی نیز اعلام نظر درباره آن را به بررسی و سنجش دقیق آن موکول میکنند. دماوند فوران بکند یا نه، مهم این است که نفسهای آن به شماره افتاده است و اما مسئولان همچنان در خواب هستند. در این میان تنها سازمان محیط زیست با اعمال ممنوعیت کوهنوردی در ارتفاع بیش از چهار هزار و پانصد متر قصد نجات آن را دارد؛ غافل از آنکه این مساله بهتنهایی نمیتواند مرهمی بر زخمهای دماوند باشد.
جامعه کوهنوردی بیتوجه به دماوند
عباس محمدی، مدیر گروه دیدهبان کوه در گفتوگو با «قانون» درباره وضعیت دماوند میگوید:«در مورد مشکلات کوهها بهطور کلی و بهویژه دماوند باید تمامی مسائل را ببینیم تا بتوانیم از یک نقطه خاص شروع کنیم. دماوند مشکلات فراوانی همانند چرای بیرویه دام، جادهسازی، ساختوسازهای اطراف روستاها، معادن و ... دارد.جامعه کوهنوردی که یک جامعه دوستدار طبیعت است، به اعتقاد من سالهاست وظیفه خود را در قبال دماوند فراموش کرده است. چندی پیش اداره محیط زیست استان مازندران صعود بیش از چهار هزار و پانصد متر را ممنوع اعلام کرد، درحال حاضر نمیتوان درباره درست یا غلط بودن این مساله اظهارنظر کرد. اما باتوجه به شرح وظایف سازمان، این کار قانونی است.
این اداره میتواند بهدلیل کوهنوری غیرمسئولانه و رفتار نامناسب صعود از ارتفاع خاصی به بالا را ممنوع اعلام کند. این موضوع را درخصوص جواب نامه فدراسیون کوهنوری اعلام میکند که پس از این اعمال ممنوعیت فدراسیون کوهنوردی بیانیه داد و این عنوان کرد که این مساله را قبول ندارد. دماوند از ارتفاع چهار هزار و 300 متر به بالا بهعنوان اثر طبیعی ملی ثبت شده است و در مورد آثار ثبت و حفاظت شده نیز سازمان حفاظت محیط زیست میتواند، اعمال مدیریت انجام دهد. ممنوعیت، محدودیت یا شرایط خاص برای ورود به دماوند را تعیین کند. شوربختانه کوهنوردها نسبت به دماوند مسئولیتی رابرعهده داشتهاند که از آن غافل شدهاند و حالا باید فکری برای این مساله بشود. از 12 سال گذشته با نهادهای مختلف دولتی و غیردولتی جلسات مختلفی داشتهایم تا برای حل این معضل به راهحلی برسیم».
معادن بلای جان دماوند
معادن در این سالها بلای جان دماوند شدهاند؛ هر ازگاهی فعالان محیط زیست به فعالیت معادن اعتراضهایی میکنند اما گوش شنوایی برای این اعتراضها وجود ندارد. محمدی بهعنوان کوهنوردی که سالهاست بهصورت مدام به دماوند سفر کرده و از نزدیک شاهد مشکلات این منطقه بوده، معتقد است معادن یکی از مهمترین تهدیدات دماوند محسوب میشود. او در اینباره میگوید:« دماوند را معدن کاوی نیز تهدید میکند. انجمنهای کوهنوردی و انجمن دوستداران دماوند در طی سالهای گذشته پیگیری بسیاری را انجام دادهاند؛ در این سالها از چهار معدن اصلی و بزرگ دماوند، سه معدن تعطیل شده است. اما آسیبی که این معادن به دماوند وارد کردهاند برای همیشه باقی خواهد ماند. اگر از نزدیک از معادن بازدید کنید؛ متوجه این مساله خواهید شد که چه بلایی بر سر دماوند آمده است. این معدنها محدودههای چند صد هکتاری را تبدیل به مکانی کردهاند که بمباران اتمی شده باشد. هیچگونه پوشش گیاهی در آن نیست و خاک نرم است؛ چراکه تمام خاک زنده و گیاه برداشته شده و شکل وحشتناکی پیدا کرده است. سه معدن با حکم قضایی تعطیل شده و تنها معدن ملکآباد باقیمانده است که درحال رایزنی با دولت برای حل این مساله هستیم».
پیکرتراشی معادن در دماوند
یکی از بحثهایی که جنجالهای بسیاری نیز بهدنبال داشت مساله قاچاق خاک دماوند بود؛ محمدی با تاکید بر اینکه قاچاق خاک در دماوند رخ نداده است، به «قانون» میگوید:«موضوع به بحث پوکههای معدنی باز میگردد که به اشتباه با قاچاق خاک اشتباه گرفته شد. معدنکاوی اثر مخربی دارد که قابل احیا نیست و ماندگار است. بهدلیل نوع بهرهبرداری از معادن این جنجالها بهوجود آمده است؛ چراکه بهرهبرداری از معادن شبیه به کوه تراشی است و صدها سال زمان می برد که این مناطق احیا شوند. البته درحدود 70 درصد فعالیتهای معدنی متوقف شده و اما تخریبها کار خود را کردهاند و محیط زیست این منطقه را با مشکل مواجه کردهاند».
جادهسازی روستایی؛ چالش دماوند
جادهسازی نیز چالش دیگر دماوند است. جادههایی که اغلب آنها بدون اطلاع و مجوز ارزیابی سازمان حفاظت محیط زیست احداث میشوند. جادههایی که بهدلیل فرعی بودن، در هیچ نقشهای به ثبت نرسیده است. مدیر گروه دیدهبان کوه با اشاره به اینکه تعداد بیشماری جادههای محلی و روستایی وجود دارد که بدون ضابطه و هماهنگی با اداره راهسازی احداث شدهاند؛ بیان میکند:«شوربختانه اهالی روستاها بدون استعلام از اداره راه و محیط زیست تصمیم میگیرند که یک راه جدید احداث کنند و نکته قابل توجه اینجاست که بهراحتی این تصمیم خود را عملی میکنند. بهعنوان نمونه گوسفندسرای یک روستا بالای کوه است؛ آنها ادوات و ماشینهای راهسازی اجاره میکنند و یک راه جدید به آن منطقه میسازند. بهدلیل اینکه راه غیراصولی و بدون هیچ ضابطه مهندسی احداث میشود خسارتهای بسیاری را به محیط زیست وارد میکند. یکی از مهمترین دلایل فرسایش خاک و رانش زمین همین مساله است».
ویلاهایی که در دماوند میرویند
پای دلالان ویلاسازی که به هر منطقه باز شد باید فاتحه محیط زیست آنجا را خواند، دماوند در این سالها به جولانگاه دلالان تبدیل شده است، ویلاهای غیرمجازی که یکی پس از دیگری سبز میشوند و نفسهای دماوند را به شماره انداختهاند.
محمدی درباره موج ویلاسازی در دماوند میگوید:« در روستای ناندل دماوند دشتی بهنام آلویون وجود دارد که دو دهه گذشته در آن هیچ بنایی وجود نداشت و پروانه بهرهبرداری از مرتع در آنجا صادر میشد. اما در طی 15 سال گذشته، برخی آمدند و مذاکراتی با اداره برق انجام دادند که به این منطقه خدمترسانی کند؛ تیرهای برق یکی پس از دیگری در این منطقه سبز شد درحالیکه اجازه انجام چنین کاری را نداشتند. پس از این اتفاق بود که ویلاها در دشت رویدند و هر روز شاهد افزایش آنها بودیم. البته یکبار اداره جنگلها و مراتع؛ تعدادی از ویلاها را طبق قانون تخریب کرد اما شوربختانه دوباره ویلاسازی رونق گرفت».
اما و اگرهای آتشفشان
یکی از بحثهایی که به تازگی در شبکههای اجتماعی داغ شده، فعال شدن آتشفشان دماوند و وقوع زلزله در تهران است. محمدی با استناد به سخنان دکتر مهدی زارع یکی از کارشناسان برجسته زلزله در ایران میگوید:« درحال حاضر نشانی از فعالیت غیرعادی در دماوند وجود ندارد اما در هر صورت احتمال وقوع آتشفشان و زلزله وجود دارد. هر روز در منطقه دره هراز چندین زمین لرزه دو تا سه ریشتری رخ میدهد که روی گسلها تاثیرگذار بوده است. باید این خطر را درنظر بگیریم. در منطقه دماوند و جاده هراز بارها زلزلههای مهیبی رخ داده و برخی مناطق را با خاک یکسان کرده است. حدود یک دهه قبل، زلزلهای رخ داد که تعدادی از روستاها تخریب شد و تا منطقه جاده چالوس نیز درگیر شد.ساخت و ساز و پروژههایی که در منطقه که تحت عنوان عمران و توسعه اجرا میشود و برخی نمایندگان مجلس نیز پیگیر اجرای آنها هستند، بر این مساله تاثیر گذار است. پروژه گازرسانی به تمامی روستاهای دره هراز باوجود مخالفتهایی که فعالان محیط زیست داشتند، شوربختانه اجرا شد. با گازرسانی در درهای که هر روز دارد تکان میخورد و هر لحظه ممکن است زلزله وآتشفشان رخ دهد یعنی انتظار وقوع یک فاجعه. این درحالی است که میتوان از آب گرم زیرزمینی؛ برق استخراج کرد. در سه هزار کیلومتری زیرزمین، آب سه هزار درجه حرارت دارد، تکنولوژی که امکان تبدیل این حرارت به برق وجود دارد. طبق برآورد کارشناسان، میتوان برق تمامی منطقه دره هراز را به این شیوه تامین کرد».
زلزله تهران و دماوند
امسال تهران چندین بار لرزید، این زمینلرزهها بازار شایعهها را بسیار داغ کرده است. وقوع سیلابهای دماوند، باراز این شایعهها را دوباره داغ کرد. در اینباره به سراغ دکتر دکتر مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزله رفتهایم و احتمال وقوع زلزله در تهران یا فوران آتشفشان دماوند را جویا شدهایم. زارع متعقد است که بحث وقوع سیلاب، فوران آتشفشان و زلزله تهران موضوعات جدا از یکدیگر هستند و باید این مسایل تفکیک شوند. او میگوید:«موضوع نخست؛ آتشفشان دماوند است؛ آتشفشان دماوند به عنوان یک سیستم آتشفشانی فعال است اما از نوع فعال خاموش است. بدان معناست که خروج گاز و بخار را دارد ولی در مرحله انفجار و فوران نیست. به خاطر همین زمینشناسان میگویند در حالت خاموش اما فعال است.نشانه فعال بودن آن فعالیتهایی همانند گرمی آب، تکانها و خروج بخار و گاز است. اما نوع تکانهای دماوند؛ لرزه آتشفشانی نیست. لرزه آتشفشانی، لرزهای است که به دلیل حرکتهایی در قله و در مخروط براثر اتفاقات داخل سیستم آتش فشان، اتفاق میافتد و زلزلههایی در گسلها رخ میدهد اما گسلهایی که اطراف همین اتشفشان است. یکسری زلزله نیز وجود دارد که این زلزله بهدلیل آنکه یک مجموعه فعال همانند کورهای داغ وسط گسل قرار دارد و تکان میخورد. در واقع نقش تعیین کننده گسلها نیز دارد. دو دسته زلزله در منطقه دماوند وجود دارد، لرزههای آتشفشانی و زلزلههای گسلی یا زمینساختی. البته این دو دسته قابل تفکیک هستند.لرزه آتش فشانی و لرزه زمینساختی را کاملا می توانیم از یکدیگر جدا کنیم. اما نکته قابل توجه اینجاست که آیا این اتفاقاتی که اطراف دماوند رخ میدهد، میتواند موجب تحریک گسلهای پیرامون خود شود؟ براساس تحقیقات انجام شده در مناطق مختلف دنیا میتوان اظهار نظر کرد. چراکه روی دماوند ایستگاه تحقیقاتی پایداری وجود ندارد که تمام ویژگیهای مخروط آتشفشانی یا مسائل دیگر را سنجش کنید اما پایگاه تحقیقاتی در سایر نقاط دنیا نشان میدهد، هنگامیکه میزان تغییرات و استرس از حدود 5 تا 7 درصد حدمعمول در آن مخروط فراتر برود؛ احتمال رخداد زلزله بزرگ در گسل های اطراف آن وجود دارد.
حال پرسش مهم این است که آن 5 تا 7 درصد کی و کجاست؟ پاسخ این است که باید اندازهگیری شود. علم اینطور نیست که ما از راه دور دماوند را نگاه کنیم و بگوییم به نظر میرسد از شواهد موجود استرس دماوند 5 درصد افزایش داشته است. این باید با اندازهگیریهای مختلف از ژئودزیک گرفته تا سنجشهای مربوط به لرزهخیزی انجام شود. این کار هفت نشانگر مختلف دارد. آن 7 نشانگر باید سنجش شود که بفهمیم آیا تغییر استرس یا افزایش 5 تا 7 درصدی رخ داده است یا خیر. تنها نشانهای که درحال حاضر در دسترس است، همین زلزلههاست اما نمیتوان بر اساس آنها اظهارنظر کرد چون نشانههای دیگری نیز باید رصد و اندازهگیری و سنجش شود. این سنجشها بهدلیل اینکه توسط دولت باید انجام شود، تاکنون اجرا نشده است. این اقدامات در تمامی کشورها توسط دولت انجام میشود. باوجود تمامی این صحبتها درحال حاضر میتوان گفت دماوند یک مجموعه فعالی است زلزله نیز رخ میدهد، به هر حال گاهی نشان دهنده بالارفتن سطح استرس در منطقه پیرامون دماوند به ویژه سمت یال شرقی، جنوبی، است که باید بررسی دقیق شود».
زلزله؛ شاید
این استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزله درباره مشاهده تغییرات در گسلهای تهران به «قانون» میگوید:«ممکن است، گسلها فعال شده باشند. اما برای اینکه بهصورت دقیق بدانیم گسلهایی که در اطراف تهران یا گسل شمال تهران، بهویژه گسل مشاع که آن هم جزو گسل اطراف تهران حساب میشود، نیاز است که سنجشگری دقیق روی دماوند و مناطق به ویژه در گسلهای تهران و اطراف آن داشته باشیم.
هر بار هم زلزله اتفاق میافتد یا بخاری از دماوند خارج میشود تا اندازهای این بحثها داغ میشود، اما پس از آن دوباره فراموش میشود. دفعه قبل زلزلهای که درملارد اتفاق افتاد؛ وزیر کشور اعلام کرد هر کدام از سازمانها در بحث زلزله چه دستگاهها و تجهیزاتی نیاز دارد اماتاکنون خبری از بودجه و اعتباری که وزیر قول داده بود، نشده است.»
نبض حیات دماوند کند میزند، امروز شاید فرصت نجات آن باشد اگر در تمامی دستگاهها عزم و ارادهای برای نجات آن باشد. چرا که یک ارگان بهتنهایی نمیتواند کلید حل مشکلات دماوند باشد.
روزنامه قانون
تهرام/7245/
کپی شد