«شناخت قرآن پژوهشی در پرتو مکتب عرفانی» به تازگی از سوی چاپ و نشر عروج وابسته به موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی منتشر شده است. این اثر ترجمه ای است از کتاب «فهم القرآن، دراسه علی ضوء المدرسه السلوکیه» که توسط جواد علی کسار تالیف شده و کار ترجمه آن را آقای محمدعلی سلطانی انجام داده است. کتاب «شناخت قرآن پژوهشی در پرتو مکتب عرفانی» در 668 صفحه و به شمارگان 2000 نسخه با قیمت12000 تومان به طبع رسیده است.
کتاب شناخت قرآن پژوهشی در پرتو مکتب عرفانی نخستین کتاب از مجموعه «امام خمینی(س) انقلاب و روش» است که در دوازده جلد توسط موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) منتشر خواهد شد و به میراث قرآنی امام خمینی می پردازد و چارچوبی عالمانه برای قرائت ژرف و روزآمد او از قرآن ایجاد می کند. امام خمینی از سویی به عنوان فقیه مسلمان، به قرآن به عنوان منبع اصلی برای استنباط وظایف مسلمانان از آن و بیان احکام دین و تنظیم پیوندهای دینی و خانوادگی و اجتماعی بر پایه های داده های این کتاب می نگرد و از سوی دیگر به عنوان رهبری انقلابی، قرآن را راهبر انسان به زندگی توام با عدالت و آزادی می بیند. ایشان در بسیاری از جاها برای برخی از آیات قرآنی تفسیرهایی ارائه کرده و ابعادی از قرآن و آموزه های زنده آن را که بر ما پوشیده بود، شناسانده است. کتاب بر پایه چهارمحور اساسی علوم قرآنی و اصول تفسیر، طرخ بزرگ امام برای هماهنگی بین رویکردهای سه گانه عرفانی و فلسفی و فقهی، امام و قرآن کریم و نقل و نمونه های تفسیری امام خمینی قرار گرفته است.
جواد علی کسار در مقدمه این کتاب، میراث قرآنی امام خمینی(ره) را به چهار بخش تقسیم می‌کند که تألیفات امام راحل(ره) در زمینه علوم حوزوی، خطبه‌ها و سخنرانی امام(ره) در سطح علمی و اجتماعی با محوریت مبانی و آموزه‌های ارزشمند قرآنی، اندیشه‌ها و آراء امام(ره) در تفسیر سوره «الفاتحه» و نامه‌های امام خمینی(ره) به نزدیکان و فرزندان خود که سرشار از مفاهیم قرآنی است را از جمله میراث قرآنی امام خمینی(ره) می‌داند و بر این نکته تأکید می‌کند که بررسی نامه‌های امام راحل، محققان را در شناخت شیوه امام خمینی(ره) در فهم قرآن کریم و تعامل با کلام وحی یاری می‌کند. کسار در ادامه افزوده است: آنچه به اهمیت موضوع و غنای رهاوردهای پربار قرآنی که از همه این منابع به دست می آید و در این مجموعه گردآوری شده افزوده عبارتند از اینکه نخست در این مجموعه مطالبی است که برای تعیین دیدگاه و موضع امام در مورد اصول مطالب روش شناسی مرتبط با علوم قرآن و مبانی تفسیری بسنده است. دوم نمونه های تفسیری به مقدار کافی وجود دارد که روش تفسیری و یا طریق خاصی را که امام برای تعامل با قرآن برگزیده بود، نشان می دهد و سوم در کنار چارچوب روش شناسی و نمونه های تفسیری، در این مجموعه صدها اشاره قرآنی وجود دارد که روشنی بسیاری بر روش تعامل امام با قرآن می افکند.بخش اول این کتاب، که مفصل ترین بخش آن نیز محسوب می شود، با نام «علوم قرآن و مبانی تفسیر» در ده فصل «امکان شناخت»، «نیاز به تفسیر»، «تفسیر و مقاصد قرآن»، «تفسیر به رأی»، «نظریه مراتب فهم»، «موانع فهم قرآن»، «جدلیت یا جدال ظاهر و باطن»، «تفسیر قرآن بر اساس مقتضیات عصر»، «حروف مقطعة» و «سلامت قرآن از تحریف» تدوین یافته است. نویسنده در این بخش، مقدماتی درباره ضرورت تفسیر را بیان می کند و معنای تفسیر به طور کلی و مقصود از آن از منظر امام خمینی را مطرح می کند و شرایط و ویژگی های مفسر از دیدگاه ایشان را بیان می کند. سپس دیدگاه امام درباره تفسیر، ارتباط آن با اهداف قرآن، آثاری که برآن مترتب می شود و نیز نقد شماری از رویکردهای تفسیری که دانش تفسیر ارائه کرده است می پردازد. آنگاه یک به یک موضوع فصل های نامبرده را تشریح می کند و آنها را با نوشته ها وگفته های امام پیوند می زند تا هم محتوای سخن ملموس تر شود و هم درک اندیشه امام و آموزه هایشان برای خواننده تسهیل یابد.
بخش دوم کتاب به نام «طرح آشتی میان عارف، فیلسوف و فقیه» شامل سه مبحث اصلی است. نخست بیان گذرا از مهمترین رویکردهای معرفتی در درون سازمان فکر اسلامی و مکتب های اصلی که این اندیشه در این زمینه به وجود آورده است. دوم درنگ در برجسته ترین طرح ها و رویکردهای آشتی که به مرحله های مهم تبدیل شده اند و کسی که به بررسی تاریخ اندیشه اسلامی می پردازد، نمی تواند از این مرحله ها بگذرد و بر آنها چشم ببندد و سوم طرح امام خمینی برای این آشتی و عملکرد او برای ایجاد آن در میان روش ها و رویکردهای بزرگ معرفتی که فیلسوف، عارف و فقیه، شخصیت های آن معرفت هستند. نویسنده در این بخش بیان می دارد که طرح آشتی ای که امام ارائه کرد، از شناخت قرآنی آغاز می گشت که ریشه اصلی و استوار شناخت دینی، به طور کلی به شمار می آید و از مهمترین و بزرگترین عنصرهای مشترک در اندیشه اسلامی با همه تنوع ها، مشرب ها و روش هاست.
مولف بخش سوم کتاب را با عنوان «نمونه‌های تفسیری و اشارات قرآنی» در دو حوزه ارائه کرده است: نخست حوزه کاربردهای تفسیری که در آن نمونه هایی از تفسیر قرآن که از امام بر جا مانده بیان شده است و دوم حوزه اشارات و بریده های بحث قرآنی است که در عنوان تفسیر به مفهوم متداول آن جا نمی گیرد.
بخش چهارم کتاب نیز شامل برگ هایی از لابلای گزارش روزانه و خاطراتی از علاقه شخصی امام خمینی به قرآن است که ما را از اندیشه های ویژه قرآنی امام آگاه می سازد و با عنوان «روزنوشت‌ها و خاطرات قرآنی» نامگذاری شده است. در قسمتی از این بخش می خوانیم: «سرکار فاطمه طباطبایی نقل می کند: نجف که بودیم، آقا چشمشان ناراحت شده بود. دکتر آمد و چشم ایشان را دید و گفت: شما چند روز قرآن نخوانید و استراحت کنید؛ امام یک دفعه خندیدند و گفتند: دکتر من چشمم را برای قرآن خواندن می خواهم، چه فایده ای دارد اگر چشم داشته باشم و قرآن نخوانم. شما یک کاری بکنید که من بتوانم قرآن را بخوانم.»

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.