دهم دی ماه 1357 در تاریخ مردم شهید پرور مشهد یوم الله است؛ دراین روز هویت شاه و سلطنت در مشهد باطل شد تا رژیم پوشالی طاغوت بداند که تا زباله دان تاریخ چند قدمی بیشتر فاصله ندارد.
روزهای زمستان از راه رسیده بود، شعله های انقلاب اسلامی در اقصی نقاط ایران زبانه کشیده بود، هر روز خبر تازه ای از مجاهدت و دلاوری مردان و زنان ایران زمین در گوشه ای از سرزمین مادری منتشر می شد.
مشهد، شهر خوشنام و پر آوازه در عرصه مبارزه نیز پر جنب و جوش تر از همیشه در نهضت امام خمینی (ره) مشارکت و مردم این دیار، هر روز صبح قوی تر از روز قبل، در خیابان ها تجمع و در مسیرهای از قبل تعیین شده دست به راهپیمایی زدند. رژیم مستاصل از روند پر شتاب مبارزه هر روز یک فرمانده نظامی تازه را در مناطق مختلف منصوب می کرد.
در مشهد آنجا که سابقه پر افتخار حادثه مسجد گوهرشاد را در کارنامه داشت و برای دفاع از دیانت و اسلام هزاران شهید هدیه کرده بود، در مشهد آنجا که در سالهای دهه 40 و بعد از دستگیری رهبر نهضت اسلامی، طنین سخنرانی های آتشین گوش ها را نوازش می داد.
ارتش نظاره گر شور حسینی و عشق خمینی
در مشهد آنجا که به حمایت از مرجع عظیم الشان شیعیان، حضرت امام خمینی (ره) در سالهای بعد از 1342، جوانانش در "مسجد فیل" جوانمردانه ایستادند، شهید جوانمرد حجت الاسلام هاشمی نژاد ماهیت پلید عمال ساواک و سرکرده آنها را افشا کرد.
در این شهر، شاهپور میرهادی، معروف به ژنرال یکدست جای خود را به خسروجردی داده بود، تیسماری که به قصد سرکوب وارد مشهد شده بود، اما رسوا و سرخورده در اتاقش سر در گریبان بود و در اوج افسردگی نظاره گر شور حسینی و عشق خمینی در مشهد شد.
دهم دی در مشهد، ادامه داستان پایمردی مرم رشیدی بود که در لبیک ولی امر خود، راهپیمایی های میلیونی را در این شهر تاریخی آغاز و در تجمع های بنیان کن با هدایت حضرات آیات خامنه ای، طبسی و هاشمی نژاد پایه های رژیم را به لرزه در آورده بودند.
تکرار حماسه دی ماه در مشهد
داستان اصلی در نهم دی اتفاق افتاد، مردم بصیر مشهد در تاریخ انقلاب اسلامی در نهم دی دوبار حماسه آفرید، اول در سال 1357 و دوم در سال 1388، در سال 57 جمعیت انبوه راهپیمایان برای استماع سخنرانی حضرت آیت الله سید علی خامنه ای "مقام معظم رهبری" در حد فاصل چهارراه لشگر، استانداری و تقی آباد جمع شدند.
در این روز ارتش با ادوات مختلف از جمله تانک و جیپ هایی که سرنشین های آن مسلح بودند، در خیابان بهار دیده می شدند. مردم از زن و مرد به پیروی از فرامین امام خمینی(ره) شعار ارتش برادر ماست را سر دادند و با شاخه های گل، لوله های تفنگ سربازان را زینت دادند. همراهی سربازان و درجه داران با مردم و احساس، عاطفه و مهر محبتی که در خیابان های بهار دست به دست می شد، صحنه ای بدیع همدلی را رقم زده بودند. اما این اتفاق با ذائقه امیران ارتش ناسازگار بود، به همین دلیل دستور تیر اندازی صادر و انقلابیون آماج گلوله ها قرار گرفتند.
دهم دی ماه یکشنبه سیاه طاغوتیان
لحظه هایی بعد از این واکنش بی رحمانه، سرهنگ کلالی از ارتشی های وابسته با خودرو خود به صف زنان و کودکانی که در نزدیکی چهارراه لشکر ایستاده بودند، زد و چند شهید و مجروح بر جای گذاشت. خیابان رنگ خون گرفت، غیرت انقلابیون جوشید، اتحاد مردم منسجم تر شد و همه تصمیم گرفتند تا فروپاشی دژهای رژیم در مشهد، دست به دست هم برخیزند.
روز دهم دی که به یک شنبه سیاه مشهد معروف شد، هنوز خورشید از خواب بیدار نشده بود که پیروان حسینی که در قامت مریدان خمینی در انقلاب اسلامی، متجلی شده بودند، عزم تصرف مرکز نیروی پایداری را کردند. این مرکز متعلق به رژیم در چهار راه نادری (شهدا) قرار داشت. چهارراه شهدا در نزدیکی تیپ آیت الله سیدعبدالله شیرازی و میعادگاه رهروان روح الله بود. در این منطقه هر لحظه تجمعی بزرگ شکل می گرفت و بحث داغ اخبار انقلاب دهان به دهان می گشت. در این محل آذوقه و نفت و مایحتاج عمومی نیز تدارک و در اختیار مستمندان قرار می گرفت.
دهم دی با غرش گلوله در مشهد سپیده زد
سپیده دهم دی با غرش گلوله در مشهد آغاز شد. عوامل مزدور رژیم پهلوی خشمگین از اتحاد و همبستگی مردم، قلبهای مالامال از عشق جوانان و پیران این قوم را هدف قرار گرفته بودند، در همان ساعات اولیه، سروهای راست قامت زیادی به صف لاله های گلگون کفن ایران پیوستند. اویسی فرماندار نظامی تهران و قصاب 17 شهریور که در شب دهم دی، در تماسی، از انتقام سخن گفته بود، در تماس های خود فرماندار نظامی مشهد را به جنایت بیشتر و بی رحمی افزونتر فرا می خواند و این گونه بود که جوی خون راه افتاد و این جوی به دریای خون جوانان ایرانی پیوست تا سیل شود و عامل آمریکا را برای همیشه از تاریخ محو کند.
دهم دی مشهد به 22بهمن مردم سرافراز ایران پیوست
16 روز پس از این حماسه، مشهد سرافراز به قم و تبریز و تهران و اصفهان پیوست و در ردیف صدرنشینان انقلاب قرار گرفت. از آن روز به بعد، پیروزی مبارزات در شیب باور مردم قرار داشت، رایحه خوش فرو ریختن حاکمیت سلطنتی، صدای شکستن استخوان مزدوران غرب باورو تصویر فرو افتادن مجسمه ها جلوه های ناب آن روزها بود.
دهم دی مشهد به 22بهمن مردم سرافراز ایران پیوست، 22 بهمن به دفاع مقدس و هشت سال جنگ مردانه وغیورانه و بعد نهم دی ماه 1388 و این همه یعنی بالغ شدن بصیرت در مردمی که به نام خود انقلاب کردند و در همه عرصه ها ی خطر به خدا توکل می کنند.
منبع: مهر