آقای حریری و سرنوشت اش تبدیل به مساله بین المللی شده است و چه بسا به زودی در شورای امنیت مطرح شود و بعید نمی دانیم که آزادی اش را به شکل بزرگتری برای تحرک و جا به جایی به دست آورد و به لبنان به عنوان قهرمان که روی شانه ها حمل می شود برگردد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران،«عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه رأی الیوم در تحلیلی در این روزنامه نوشت: زمانی که «رکس تیلرسون»وزیر خارجه آمریکا بر استقلال لبنان و احترام کشورش به آقای«سعد حریری»نخست وزیر «بازداشت شده»به عنوان شریک قوی برای آمریکا تأکید کند و از تبدیل شدن این کشور یعنی لبنان به میدان جنگ نیابتی هشدار دهد وی این حرفها به دو طرف اساسی می زند: اول رهبران عربستان و دومی همتاهای اسرائیلی شان است و کشورش را از هر گونه طرحی برای دخالت نظامی در لبنان مبرا می کند.
این هشدار با موضع«دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا که به شکل بی حد و حصری از شاهزاده«محمد بن سلمان» حمایت می کند در تناقض است؛ شاهزاده ای که تبدیل به مرد قوی عربستان شده است که همه مراکز اساسی قدرت را در این کشور در اختیار گرفته است.ترامپ همچنین از اقدامات تنش زای بن سلمان علیه ایران و تلاش اش برای انتقال رویارویی ها به پایگاه اصلی اش در شرق دریای مدیترانه یعنی لبنان حمایت می کند؛ همان جایی که همپیمان قدرتمند و تأثیرگذار ایران یعنی حزب الله وجود دارد.
تیلرسون نماینده«موسسه» حاکم بر آمریکاست که تصمیم های مهم در امور استراتژیک آمریکا را اتخاذ می کند و ما بر این باور نیستیم که وی این گونه سخنان را از داخل هواپیمایش در مسیر ویتنام با عجله و بدون آن که صبر کند در خشکی فرود آید، بزند مگر آن که خطر خاصی را در آینده بسیار نزدیک در لبنان احساس کرده باشد و توفان هایش با فراخواندن آقای حریری و اجبارش به استعفا در اقدامی عجولانه و بررسی نشده به لحاظ تبعات و پیامدها چه بر لبنان و چه بر خود عربستان، در حال وقوع هستند.
عربستان سعودی پس از آن که قدرت ائتلاف«حوثی ها و صالحی ها» در ایستادگی به مدت بیش از دو سال و نیم در رویارویی با «توفان قاطعیت» و پس از رسیدن موشک های بالستیک این ائتلاف به ریاض پایتخت اش شگفت زده شد و نیز پس از آن که بحران قطر نیز به مرحله ای از جمود رسید و احتمال تعیین سرنوشت آن نیز کم شد البته حداقل تا کنون و بشار اسد» رئیس جمهور سوریه نیز در صدر قدرت در کاخ«المهاجرین» در دمشق باقی ماند، تصمیم گرفت که نبرد را به لبنان منتقل کند و به این باور رسید که اجبار آقای حریری به استعفا منجر به ایجاد نتایج فاجعه بار در دو عرصه سیاسی و اقتصادی و چه بسا امنیتی نیز می شود که باعث می شود به انقلاب لبنانی ها علیه حزب الله و مسئول دانستن این حزب درباره این پیامدها و با این ضرب المثل انگلیسی مخالفت کرد که می گوید« اگر در چاله ای افتادی اولین کاری که باید بکنی این است که از کندن چاله دست برداری».
آن چه رخ داد کاملا برعکس بود و مساله«بازداشت»حریری در ریاض به مساله اجماع ملی لبنانی ها شد و آنها نیزه نقد را به سمت عربستان نشانه رفتند و خطرناک تر از آن این است که رسانه های خارجی با تمام گرایش ها و رویکردهای شان به حمله ای پیوستند که خواستار آزادی فوری حریری و بازگشت اش به لبنان شدند. حریری به شکل ناخواسته تبدیل به «قهرمان» شد و اگر همین فردا وارد انتخابات پارلمانی شود همه کرسی ها را، شیعیان را قبل از سنی ها، از آن خود می کند البته اگر این انتخابات بر اساس نسبی و نه طایفه ای برگزار شود.
«دوف زکهایم» که پست های بلندپایه ای را در وزارت دفاع آمریکا(پنتاگون) در زمان «دونالد ریگان»و «جورج بوش» پدر دو رئیس جمهور اسبق آمریکا از آن خود کرده بود در مقاله ای در مجله آمریکایی«فارین پالیسی» که چند روز پیش نوشت درباره «ائتلاف سه گانه» میان بنیامین نتانیاهو و کوشنر(داماد ترامپ) و شاهزاده محمد بن سلمان سخن به میان آورد که روز به روز قدرتمندتر می شود و طرح افزایش تنش علیه ایران را این ائتلاف در پیش گرفته است و تأکید کرد که جارد کوشنر سه بار از ابتدای سال کنون به ریاض سفر کرد که آخرین سفرش که سری بود دو هفته پیش بود و همه احتمال ها از جمله جنگ مطرح است. لیکن «دان شاپیرو» مشاور سابق «باراک اوباما» رئیس جمهور سابق آمریکا در امور خاورمیانه در تل آویو مقاله ای در نسخه انگلیسی روزنامه «هاآرتس» چند روز پیش نوشت در این مقاله گفت که عربستان طرحی آماده کرده است برای آن که رویارویی را به لبنان منتقل کند و ریاض از اسرائیل خواسته است که در این اقدام نظامی کمکش کند.وی نسبت به پذیرش این درخواست به شدت هشدار داد.
اسرائیل نمی تواند جنگ نیابتی با تحریک طرف دیگری در زمانی که برایش مناسب نیست، انجام دهد مگر آن که نتایج این جنگ تضمین شده باشد و در خدمت منافع استراتژیکش باشد. این همان چیزی است که خالی کردن پشت «مسعود بارزانی» در اقلیم کردستان عراق را تفسیر می کند آن زمان که از اسرائیل برای رویارویی با نیروهای عراقی و «الحشد الشعبی» که همه پرسی را خنثی کرده و اقلیم را به طور کامل به کنترل خود در آوردند، کمک خواست.
هرگز در این مساله بحثی نداریم که اسرائیل نگران رشد قدرت روز افزون حزب الله است و با عربستان در ترس از گسترش نفوذ ایران در چندین کشور در خاورمیانه از لبنان و عراق و سوریه گرفته تا یمن و فلسطین(نوار غزه) درد مشترک دارد ولی فرماندهان نظامی اسرائیلی که دو بار با شکست مواجه شدند اولی در سال 2000 زمانی که به شکل یک طرفه از«کمربند امنیتی» عقب نشینی کردند و دومی جنگ سال 2006 بود، به خوبی می دانند که جنگ سوم در لبنان بسیار پرهزینه خواهد بود و نتایج اش نیز هرگز تصمین شده نیست زیرا بیش از 150 هزار موشک در زرادخانه حزب الله وجود دارد. دلیل دیگر ترس فرماندهان نظامی اسرائیلی از جنگ با حزب الله این است که ارتش لبنان به لطف «میشل عون» رئیس جمهور لبنان که معادلات سیاسی و نظامی را با ائتلافش با «سید حسن نصرالله» تغییر داد، در اردوگاه حزب الله می ایستد . دلیل سوم ترس فرماندهان اسرائیلی از جنگ با حزب الله ایستادن بیشتر افراد طایفه های سنی و مسیحی پشت رئیس جمهور لبنان و حزب الله در رویارویی با هر گونه تلاشی برای بی ثبات کردن کشور یا غرق کردن آن در جنگ ها است.
آقای حریری و سرنوشت اش تبدیل به مساله بین المللی شده است و چه بسا به زودی در شورای امنیت مطرح شود و بعید نمی دانیم که آزادی اش را به شکل بزرگتری برای تحرک و جا به جایی به دست آورد و به لبنان به عنوان قهرمان که روی شانه ها حمل می شود، برگردد و نیز به عنوان نخست وزیر بیشتر لبنانی ها اگر نگوییم همه آنها به لبنان برگردد؛امری که ائتلاف اش با حزب الله و میشل عون و جریان ملی آزادش را تقویت می کند.