دو نکته اصلی وجود دارد که مفسران هندی بر آن تمرکز دارند. از یک سو، آنها این ایده را برجسته میکنند که مبارزات داخلی در پاکستان نگاه نیروهای سیاسی، نظامی و شبه نظامی پاکستان را به درون پاکستان متمرکز میکند؛ اما از سوی دیگر، هرج و مرج در پاکستان ممکن است برای هند نیز خطراتی ایجاد کند.
به گزارش جماران؛ کریستوف ایوانک؛ رییس مرکز تحقیقات آسیا در دانشگاه مطالعات جنگ لهستان، در یک یادداشت در اندیشکده دیپلمات معتقد است: بحران سیاسی فعلی در پاکستان وارد مرحله جدیدی شده است. عمران خان؛ نخست وزیر سابق، برای بسیاری از پروندههایی که علیه او است، به جای امتناع در دادگاهها حاضر میشود. در طرف دیگر، او دیگر توسط نیروهای نظامی پنهان نمیشود و او اکنون در یک مهمانخانه نگهداری میشود و آزاد است در آنجا جلساتی برگزار نماید و با رسیدن به این آتش بس شکننده، حامیان عمران خان دیگر اعتراض خشونت آمیز ندارند، اگرچه ارتش هنوز در خیابانها حضور دارد. با این حال، تردیدی وجود ندارد که این بحران در سال جاری بیشتر آشکار شود.
محبوبیت خان و حزبش دوباره در حال افزایش است، دولت شهباز شریف ظاهرا در تلاش است تا از ورود عمران خان به مبارزات انتخاباتی جلوگیری کند. دولت ائتلافی جنبش دموکراتیک پاکستان PDM و ارتشی که از آن حمایت میکنند، به نظر میرسد در تلاشهای خود برای رد صلاحیت کردن عمران خان از شرکت در انتخابات آینده با محکوم کردن وی حداقل در برخی از پروندههای دادگاه فعلی، سرسخت هستند.
اگر اعتراضات حامیان او ادامه یابد، دولت حتی ممکن است حزب او؛ تحریک انصاف پاکستان PTI را یک نهاد تروریستی معرفی کند و در نتیجه از شرکت در انتخابات منع نماید. به هر حال، این امر پیروزی احزاب ائتلاف حاکم را تضمین میکند اما حزب عمران خان حتی در صورت محکومیت و رد صلاحیت شخصی او همچنان میتواند در انتخابات شرکت کند.
بنابراین، اگر و زمانی که عمران خان محکوم و رد صلاحیت شود، حزب تحریک انصاف از انتخابات منع شود، و یا دولت ائتلافی فعلی در انتخابات پیروز شود، میتوان انتظار اعتراضات بیشتری داشت و تمام شرایط لازم برای انجام این رخداد فراهم است.
چنین اعتراضاتی ممکن است منجر به درگیری نه تنها با پلیس یا نیروهای شبه نظامی، بلکه حتی با ارتش شود. این ژنرالهای پاکستانی بودند که خلع ید دستیار سابق خود، عمران خان را سازماندهی کردهاند. این شرایط به این معنی است که در طول سال 2024، نه تنها نظام سیاسی و اقتصاد پاکستان، بلکه حتی بخشی از نیروهای مسلح ممکن است در اثر بحرانهای مکرر و متقاطع ضعیف باقی بمانند.
اما سوال اینجاست که آیا این وضعیت برای هند به عنوان رقیب تاریخی پاکستان مطلوب است؟ و تحلیلگران هندی بحران سیاسی در پاکستان را چگونه ارزیابی مینمایند؟
دو نکته اصلی وجود دارد که مفسران هندی بر آن تمرکز دارند. از یک سو، آنها این ایده را برجسته میکنند که مبارزات داخلی در پاکستان نگاه نیروهای سیاسی، نظامی و شبه نظامی پاکستان را به درون پاکستان متمرکز میکند؛ اما از سوی دیگر، هرج و مرج در پاکستان ممکن است برای هند نیز خطراتی ایجاد کند.
نقطه ضعف دشمن نقطه قوت است اما همیشه نه!
خِرَد متعارف نشان میدهد که بحران در پاکستان خبر خوبی برای هند است. به هر حال، ارتش پاکستان اکنون ممکن است مشغول سرکوب اعتراضات باشد، یا دست کم نظارهگر حرکت آنها با نگرانی باشد. بعدا به طور خلاصه به «تامین امنیت» انتخابات (یعنی اطمینان از برنده شدن متحد خود) مشغول خواهد شد. هر چه عمران خان و حامیان وی کار را برای ژنرالها دشوارتر کردهاند و اگر این وضعیت طولانی شود، ارتش پاکستان تمرکز کمتری را به سمت جبهه هند معطوف خواهد کرد.
راجش راجاگوپالان تحلیلگر هندی معتقد است که: «بحرانهای کنونی در پاکستان از چند جهت کوتاه مدت به نفع هند است. به عنوان مثال، این امر به طور بالقوه در آینده نزدیک به هند اجازه تنفس از تهدید تروریستی و جنگ متعارف میدهد و امیدواریم چالشهای سیاسی و اقتصادی داخلی پاکستان رهبران نظامی یا سیاسی این کشور را از درگیر شدن در ماجراجویی خارجی خطرناک باز دارد.»
وی ادامه میدهد: «هند میتواند امیدوار باشد که بحرانهای مختلف کنونی، پاکستان را به سمت انتخابهای بهتر سوق دهد، زیرا تلاش برای تقابل به جای همگام شدن با هند، گزینه مناسبی برای پاکستان نیست اما مشکل هند این است که برای تغییر محاسبات پاکستان، کاری از دستش بر نمیآید.»
با این حال، تنها تردیدی که در مورد نکات فوق وجود دارد، تهدیدات تروریستی است. چراکه تحریک تروریستی ممکن است دقیقا برای منحرف کردن توجه عمومی از بحران داخلی انجام شود.
همچنین آویناش پالیوال؛ استاد متخصص سیاست خارجی هند در نشریه Indian Express، استدلال میکند: «این یک وضعیت خطرناک نه تنها برای پاکستان، بلکه برای همسایگان، به ویژه هند است. ممکن است پاکستان سوختی برای شلیک تانکهای خود نداشته باشد، اما آشوب مداوم میتواند باقی ماندههای عقلانیت را تضعیف کند.»
با توجه به عدم اطمینان سیاسی در داخل پاکستان، چشم انداز هرگونه حرکت رو به جلو برای عادی سازی اوضاع بین دو دشمن نسبتا تیره است. به نظر میرسد که ژنرال عاصم منیر؛ رئیس جدید ستاد ارتش پاکستان در تلاش است تا در ارتش تقسیم شده پاکستان نقش خود را تثبیت نماید. این نگرانی وجود دارد که منیر برای متحد کردن کشور و ارتش، ممکن است سعی کند در برخی از ماجراجوییها علیه هند افراط کند. اما با توجه به خطرات موجود، این به راحتی میتواند برای او و پاکستان نتیجه معکوس داشته باشد. از طرف دیگر، او می تواند به الگوی سلف خود پایبند باشد و صلح را با هند حفظ نماید.
ترس از بحران
نیروهای مسلح پاکستان نقش بسیار مهمی بر سیاست داخلی و خارجی این کشور دارند و مدام ادعا میکنند که تنها نیرویی هستند که تهدید هند را برای پاکستان دور نگه داشتهاند. بنابراین، در حالی که ژنرالها آشکارا نمیگویند که آزادند در دموکراسی ضعیف پاکستان دخالت کنند، اما جریانهای طرفدار ارتش در اسلام آباد و راولپندی میگویند که مخالفت عمران خان و حامیانش با ارتش کشور را تضعیف نموده و آن را در معرض تهدیدات هند، قرار داده است.
البته این یک روایت نادرست است؛ وظیفه اصلی نیروهای مسلح هر کشوری است که از خاک خود دفاع کنند و این هرگز یک رژیم نظامی را توجیه نمیکند برقراری و حکومت نظامی به هر حال هرگز برای یک کشور خوب نیست. اگر ارتش پاکستان در وهله اول از سیاست دوری میکرد، اکنون با نگرانیهای سیاسی داخلی مانند حمایت از ائتلاف حاکم یا مقاومت در برابر مخالفان، روبرو نمیشد. اما کنارهگیری از سیاست به معنای از دست دادن بسیاری از امتیازاتی است که افسران ارتش پاکستان به آن عادت دارند.
در گذشته، تلاشهای دولتهای هند و پاکستان برای دستیابی به صلح یا حداقل کاهش تنشها توسط سازمانهای تروریستی پاکستان از میان رفته است. به احتمال زیاد اینها به دستور گردانندگان خود از استخبارات نظامی پاکستان عمل میکردند. جنگ با هند مسلما آن چیزی نیست که ژنرالهای پاکستانی می خواهند، اما صلح پایدار با دهلی نو نیز به نفع آنها نیست. در نهایت اگر مرز آرام است، چرا دولت باید این همه بودجه و امتیاز به نیروهای مسلح بدهد؟
بنابراین ارتش پاکستان میتواند از این ارتباط بین رویارویی با هند و سیاست داخلی برای مقابله با مشکل فعلی عمران خان استفاده کند.
در یک سناریو: حمله تروریستی توسط یک سازمان تروریستی پاکستانی در هند انجام میشود. دهلی نو با اشاره به اینکه این حمله از خاک پاکستان سرچشمه گرفته است، مانند سال 2019 که اردوگاههای تروریستی در پاکستان توسط جتهای جنگنده هندی بمباران شد، واکنش نشان میدهد. سپس ارتش پاکستان مجبور به پاسخگویی میشود. ژنرال ها بلافاصله خاطرنشان میکنند که تقصیر هند است، که پاکستان هیچ ارتباطی با حمله تروریستی نداشته است و اکنون این یک وضعیت امنیت ملی است که طی آن مسائل دیگر، مانند فرآیندهای دموکراتیک، باید به صندلی عقب کشیده شود. چنین وضعیت اضطراری به ژنرالها این امکان را میدهد که برای مثال، عمران خان و رهبران حزبش را حتی بدون پروندههای دادگاه و با وجود مخالفت دیوان عالی، زندانی کنند. یا حداقل به طور موقت حزب عمران خان را ممنوع کنند، و احتمالا انتخابات را تا پایان یک سال آینده به تعویق بیاندازند.
به همان اندازه، ایجاد چنین درگیری با هند میتواند به طور بالقوه به نیروهای مسلح پاکستان کمک کند تا وجهه داخلی خود را که اکنون به دلیل دخالت در سیاست داخلی پاکستان در حال شکست است، ترمیم نماید. اما چنین تحریکی بدون شک باعث افزایش تنش با هند میشود که پیش بینی نتیجه آن برای هر دو طرف دشوار است. بنابراین، بحران کنونی در پاکستان ممکن است به یک چالش برای دهلی نو تبدیل شود.