همه چیز در افغانستان حکایت از رویارویی مستقیم یا غیرمستقیم طالبان با آمریکا در آینده دارد زیرا آمریکایی ها به دنبال هرج و مرج در افغانستان به منظور سرنگونی حکومت طالبان هستند.

به گزارش جماران، عبدالباری عطوان نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه فرامنطقه ای رای الیوم نوشت: ایالات متحده آمریکا شب و روز  ادعا می کند که بزرگترین کشور در جهان در زمینه تقویت ارزش های دموکراتیک،آزادی ها، همزیستی و تسامح میان ادیان و نژادها است اما واقعیت چیز دیگری می گوید زیرا این کشور حامی اصلی کاشتن بذرهای فتنه های طایفه ای و نژادی و بی ثباتی کشورها،جامعه ها و امنیت آنهاست به ویژه اگر رهبران این کشورها حاضر نباشند وابسته و دنباله رو سیاست ها و طرح های نظامی و اقتصادی آمریکا شوند.

افغانستان برای مدت بیش از بیست سال به دور از جنگ و درگیری هایی بود که ویژگی طایفه ای میان شیعیان و اهل تسنن داشت و چنین درگیری هایی به ندرت رخ می داد اما بعد از شکست تحقیر آمیز آمریکا و پیروزی طالبان و خروج همه نیروهای آمریکایی از کابل و فرار «اشرف غنی» رئیس جمهور سابق افغانستان به همراه میلیون ها دلار به کشور امارات، اوضاع تغییر کرد.

حمله انتحاری که روز جمعه یک مسجد شیعیان را در شهر «قندهار» هدف قرارداد و منجر به کشته شدن 42 نمازگزار و زخمی شدن بیش از 74 نفر دیگر شد که حال بسیاری از آنها وخیم است یک هفته پس از حمله انتحاری مشابهی به یک مسجد شیعیان در «قندوز» رخ داد که همین تعداد قربانی در پی داشت و سه هفته پس از انفجار مسجد اهل تسنن در کابل رخ داد.

شهر قندرها که با انفجار انتحاری در مسجد شیعیان در روز جمعه مبارک بیدار شد پایتخت گروه طالبان و زادگاه و پایگاه نخست این گروه به شمار می رود و بیشتر ساکنان آن از طایفه اهل تسنن هستند و پیروان مذهب تشیع اقلیت را در آن دارند و تا پیش از این ما هیچ خبری درباره حمله به مساجد شیعیان نخواندیم بلکه درباره تصاویر زیبا از همزیستی و دو شادوش قرار گرفتن پیروان این دو طایفه مطلب خوانیدم و شنیدیم.

حتی خود گروه القاعده که به لحاظ دینی تندروست و از حمایت گروه طالبان برخوردار بود و این حمایت به قیمت سرنگونی امارت اسلامی افغانستان نخست در تجاوز آمریکا در سال 2001 تمام شد هرگز حمله ای با ویژگی طایفه ای به اهداف و تجمعات شیعیان در کشور انجام نداد و از آن فراتر پیام شدید اللحنی است که دکتر«ایمن الظواهری» به «ابو مصعب الزرقاوی» رئیس شاخه گروه القاعده در عراق فرستاد و او را به خاطر قتل پیروان این طایفه با خودروهای بمب گذاری شده توبیخ کرد و این کار را خروج از ارزش های اسلامی دانست.

همه نشانه ها حکایت از آن دارد که گروه داعش که (مسئولیت این کار را به عهده گرفت )مسئول این کشتار است زیرا با حکومت گروه طالبان مخالف است و آن را به رسمیت نمی شناسد.

مشکل اصلی گروه طالبان این است که بیش از بیست سال در برابر اشغالگری آمریکا مقاومت کرد و صدها هزار کشته داد و در نهایت نیز پیروز شد و مصیبت دوم اش در نظر آمریکایی ها این است که آغوش خود را به روی چین باز کرد، روابط اش با ایران را تعمیق بخشید و دست دوستی به سوی روسیه دراز کرد یعنی این گروه با مثلثی ارتباط برقرر کرد که دشمن سرسخت آمریکایی ها به شمار می رود به همین دلیل آمریکا تصمیم به تضعیف حکومت طالبان و فرسایش آن تا سرنگونی را اتخاذ کرد.

دولت بایدن که شرق آسیا و رویارویی با خطر چین و نفوذ و رهبری این کشور را مهمترین اولویت سیاست خارجی راهبری خود قرار داد می خواهد الگوی هرج و مرج تجزیه گونه خونین سوریه را در افغانستان پیاده کند و با حمایت از گروه های تندرو و تمرکز ویژه بر طایفه اسلامی ایغور (ترکستان شرقی)که در مجاورت افغانستان قرار دارد،آن را به عنوان سکویی برای بی ثبات کردن چین مورد استفاده قرار دهد.

نکته قابل توجه بر اساس تجریه و مشاهدات شخصی مان این است که گروه تندروی داعش اکنون در منطقه کوهستانی سخت و صعب العبور «تورا بورا» در نزدیکی مرزهای افغانستان و چین(سلسله جبال هندوکش که در ادامه هیمالیا بلندترین قله جهان است، به شمار می رود) متمرکز است؛ مساله ای که باعث می شود رسیدن به این گروه سخت شود. جالب این جاست که این منطقه(تورا بورا و همجوارش) مقر مورد علاقه رهبر گروه القاعده و مرکز عملیات اش بوده است و دو سال پیش یک هواپیمای آمریکایی از نوع«ب52» غول پیکر با استفاده از «مادر بمب ها» که بیش از ده تن وزن داشت و می تواند تعدادی از این غارها را بمباران کند،  آن را بمباران کرد.

فتنه مذهبی در سوریه شکست خورد، در عراق نیز شکست خورد و در لبنان نیز شکست می خورد و بزرگترین مهندس آن یعنی «پل برمر» ژنرال آمریکایی، اکنون طرد شده و منزوی است و نفرین ها در آمریکا دست از سرش بر نمی دارد و بر این باوریم که این فتنه در افغانستان در میان مدت و طولانی مدت شکست خواهد خورد.

گروه طالبان هر چند بسیاری مانند ما با ایدئولوژی اسلامگرای تندرویش مخالف هستند، فقط دو ماه است که قدرت را به دست گرفته است و به تازگی پایه ریزی اساس حکومت خود را آغاز کرده است و بار برپایی امارت اش را به دوش می کشد؛ امارتی که خزانه ای خالی و میراث بزرگی از فساد و هرج و مرج به جای مانده از دولت اشرف غنی مزدور فراری آمریکا را به ارث برده است به همین دلیل پرونده امنیتی نقطه ضعفش است.

بسیار دشوار است که درباره آینده طرح فتنه آمریکا در افغانستان و نتایج آن  پیش بینی کرد ولی می توانیم پیش بینی کنیم که در چند ماه یا چند سال آینده موفقیت هایی به دست آورد به ویژه در زمینه هرج و مرج و انفجارهای انتحاری ولی سرنوشت اش شکست است. اوج این شکست نیز زمانی خواهد بود که گروه طالبان نیز به تروریسم انتقامجویانه با حمله به منافع آمریکا چه به شکل مستقیم و چه به شکل غیرمستقیم روی بیاورد. این گروه می تواند با پذیرش گروه های تندرو مانند گروه القاعده دست به انتقام از آمریکا بزند. باید به یاد بیاوریم که امارت اسلامی نخست اش که پنج سال در محاصره خفه کننده آمریکا (1996 تا 2001) به سر برد و فقط سه کشور یعنی امارات،عربستان و پاکستان آن را به رسمیت شناختند اکنون نیز می تواند 50 سال بدون آن که آمریکا آن را به رسمیت بشناسد به سر ببرد، تازه اگر آمریکا کشور بزرگی باقی بماند.. و خدا بهتر می داند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.