دونالد رامسفلد که با راه اندازی جنگ های خونین، خاورمیانه را تبدیل به مکانی ناامن کرد با وجود سخت جانی اش بالاخره در سن 88 سالگی پس از ابتلا به یک بیماری سخت مرد.
به گزارش جماران، «دونالد رامسفلد» از طراحان اصلی اشغال عراق و افغانستان و وزیر دفاعی که در دو دولت جمهوری خواه «جرالد فورد و جورج دبلیو بوش» کار کرده بود، در خانه اش در شهر تائوس در ایالت نیومکزیکوی آمریکا در سن 88 سالگی درگذشت. علت مرگ او به گفته خانواده اش بیماری «مولتیپل میلوما» بوده است که باعث تکثیر بدخیم در برخی سلول ها می شود.
خانواده وی با صدور بیانیهای گفت: «با غم عمیق خبر درگذشت دونالد رامسفلد را با شما در میان می گذاریم: دولتمردی آمریکایی و همسر، پدر، پدربزرگ و جدی متعهد… تاریخ شاید او را به دلیل دستاوردهای فوق العاده اش در طول بیش از شش دهه کار دولتی به خاطر آورد اما برای ماهایی که او را بهتر از همه می شناختیم و زندگی هایمان تا همیشه برای او تغییر یافت چیزی که به یاد ماند عشق استوار او به همسرش، جویس، خانواده و دوستانش خواهد بود و صداقتی که با آن یک عمر به کشورش خدمت کرد.»
جورج بوش بعد از انتشار این خبر، رامسفلد را «مردی خیلی خوب» توصیف کرد.
آسوشتیدپرس می گوید، دونالد رامسفلد تنها فردی است که دو بار در دو دولت سمت وزیر دفاع آمریکا را به عهده داشته است: جوان ترین و مسن ترین وزیر دفاع تاریخ آمریکا.
دونالد رامسفلد ابتدا بین سال های 1977 - 1975 وزیر دفاع بود که از او به عنوان جوان ترین وزیر دفاع آمریکا یاد شده است. او همچنین برای بار دوم بین سال های 2006 - 2001 در کابینهٔ «جرج بوش» پسر عهده دار سمت وزارت دفاع آمریکا شد. اما این بار او پیرترین وزیر دفاع آمریکا بود.
زندگینامه
از شیکاگو تا واشنگتن
رامسفلد متولد 9 ژوئیه 1932 در شیکاگو، ایلینوی بود. پدرش از یک خانواده آلمانی بود که در دهه 1870 از «ویه» در «نیدرزاکسن» مهاجرت کرده بود، اما دونالد جوان گاهی اوقات از نظر ظاهری مانند یک «سوئیسی سرسخت» بود.
رامسفلد در «وینتکا» ایلینوی بزرگ شد، در سال 1949 به یک «عقاب پیشاهنگی» تبدیل، و دریافت کننده جایزه برجسته عقاب از طرف پیشاهنگان پسر و جایزه بوفالو نقره ای آن در سال 2006 شد.
از سال 1943 تا 1945، رامسفلد در «کرونادو» کالیفرنیا زندگی می کرد، در حالی که پدرش در جنگ جهانی دوم در یک ناو هواپیمابر در اقیانوس آرام مستقر بود. او در سال 1949 در فیلمونت اسکات رنچ (Philmont Scout Ranch یک مزرعه در آمریکا که در نیومکزیکو واقع شده است) تکاور بود.
رامسفلد در مدرسه بیکر تحصیل کرد، و بعداً از دبیرستان نیو تریر فارغ التحصیل شد. وی با بورسیه های تحصیلی جزئی و دانشگاه NROTC در دانشگاه پرینستون حضور یافت. وی در سال 1954 پس از اتمام پایان نامه با عنوان «پرونده تصرف فولاد» در سال 1952 و تأثیرات آن بر قدرت های ریاست جمهوری در رشته سیاست فارغ التحصیل شد. در طول مدت حضور در پرینستون، او یک کشتی گیر آماتور ماهر بود، کاپیتان تیم کشتی فرنگی شد و کاپیتان تیم فوتبال «سبک وزنان» در دفاع بازی کرد. وی در حالی که در پرینستون بود با وزیر دفاع آینده، «فرانک کارلوچی» دوست بود.
او در ضمن وارد نیروی دریایی آمریکا شد و سه سال (از 1954تا 1957) خدمت کرد. کارش در ارتش، بیشتر پرواز و آموزش پرواز بود.
او که از جوانی سودای قدرت داشت، به واشنگتن آمد و هم در تالارهای کنگره کار می کرد و هم کار بانکداری سرمایه گذاری.
در سال 1962 و در سن 30 سالگی توسط مردم ایالت زادگاهش، ایلینوی، به عنوان نماینده مجلس نمایندگانِ کنگره انتخاب شد و با اکثریت آرا در سال های 1964، 1966 و 1968 دوباره انتخاب شد.
در حالی که در کنگره بود، در کمیته مشترک اقتصادی، کمیته علوم و هوانوردی و کمیته عملیات دولت و همچنین کمیته های فرعی عملیات نظامی و خارجی کار می کرد. وی علاوه بر اینکه از حامیان قانون آزادی اطلاعات بود، یکی از بنیانگذاران شورای بین پارلمانی ژاپن-آمریکایی بود.
در سال 1965، به دنبال شکست «باری گلدواتر» از «لیندون بی جانسون» در انتخابات ریاست جمهوری 1964، که منجر به از دست دادن بسیاری از کرسی های جمهوری خواهان در مجلس نمایندگان نیز شد، رامسفلد پیشنهاد رهبری جدید جمهوری خواهان در مجلس را به نماینده جرالد فورد از منطقه پنجم کنگره میشیگان داد که به نظر مناسب ترین کاندیدا برای جایگزینی «چارلز هالک» به عنوان رهبر جمهوری خواهان بود.
پس از آن رامسفلد به همراه دیگر اعضای مجلس نمایندگان جمهوری خواه جرالد فورد را به عنوان کاندیداتوری رهبر جمهوری خواهان ترغیب کرد. فورد سرانجام هالک را شکست داد و در سال 1965 رهبر اقلیت مجلس شد. رامسفلد بعداً در زمان ریاست فورد به عنوان رئیس ستاد وی در سال 1974 کار کرد و توسط فورد برای جانشینی «جیمز شلزینگر» به عنوان وزیر دفاع امریکا در سال 1975 انتخاب شد.
در زمان تصدی رامسفلد به عنوان عضو مجلس نمایندگان، وی در مورد توانایی آمریکا در جنگ ویتنام ابراز نگرانی کرد و گفت که رئیس جمهور جانسون و تیم امنیت ملی او بیش از حد نسبت به نحوه جنگ اعتماد به نفس دارند. در یک مورد رامسفلد به سایر اعضای مجلس پیوست و برای انجام یک حقیقت یابی به ویتنام سفر کرد تا ببیند که چگونه جنگ پیش می رود. این سفر منجر به این شد که رامسفلد معتقد باشد که دولت ویتنام جنوبی بیش از حد به آمریکا وابسته است. رامسفلد همچنین وقتی از ژنرال ویلیام وست مورلند فرمانده نیروهای آمریکا در ویتنام، در مورد برنامه ریزی جنگ توجیهی دریافت کرد، ناراضی بود. این سفر رامسفلد را به حمایت از قطعنامه ای دعوت کرد تا جنگ را برای بحث و گفتگو در مورد سوءمدیریت که سرانجام سرنوشت جنگ را رقم زد، به صحن مجلس ببرد. با این وجود تحت فشار مداوم دولت جانسون، دموکرات ها که در آن زمان اکثریت مجلس نمایندگان را در اختیار داشتند، مانع بررسی این قطعنامه شدند.
رامسفلد در سال 1969 استعفا داد تا وارد دولت نیکسون شود.
دولت نیکسون
رامسفلد در سال 1969 - دوره چهارم وی - از کنگره استعفا داد تا در دولت رئیس جمهور ریچارد نیکسون، و در پست های مختلف قوه مجریه در سراسر ریاست جمهوری نیکسون کار کند. در سال 1969 ، نیکسون درصدد اصلاح و سازماندهی مجدد دفتر فرصت های اقتصادی آمریکا برآمد، سازمانی که در زمان دولت کندی ایجاد شد و به عنوان بخشی از برنامه های جامعه بزرگ لیندون جانسون گسترش یافت. وی رامسفلد را به عنوان مدیر سازمان با درجه کابینه منصوب کرد.
به عنوان مدیر، رامسفلد سعی در سازماندهی مجدد دفتر برای کار به عنوان «آزمایشگاهی برای برنامه های آزمایشی» کرد. در این مدت، وی «فرانک کارلوچی و دیک چنی» را استخدام کرد تا زیر نظر وی کار کنند.
او موضوع یکی از ستون های نویسنده «جک اندرسون» بود که گفته بود «تزار ضد فقر» رامسفلد برنامه های کمک به فقرا را قطع کرده و هزاران نفر را برای تزئین دفاتر خود بکار گرفته است. رامسفلد پاسخ چهار صفحه ای را به اندرسون دیکته کرد، اتهامات را دروغین عنوان کرد و از اندرسون دعوت کرد تا در دفترش گشت بزند. علیرغم گشت و گذار، اندرسون ادعاهای خود را پس نگرفت.
هنگامی که رامسفلد در دسامبر 1970 از دفتر فرصت های اقتصادی آمریکا خارج شد، نیکسون او را به عنوان مشاور رئیس جمهور انتخاب کرد.
در سال 1969 به وی دفتری در ضلع غربی داده شد و مرتبا با سلسله مراتب دولت نیکسون تعامل داشت. وی در سال 1970 نیز به عنوان مدیر برنامه تثبیت اقتصادی منصوب شد و بعداً رئیس شورای هزینه زندگی شد. در مارس 1971 پیام صوتی ای از نیکسون منتشر شد که در مورد رامسفلد می گفت «او یک حرامزاده کوچک بی رحم است. از این می توانید مطمئن باشید.»
در فوریه 1973، رامسفلد واشنگتن را ترک کرد و به عنوان نماینده آمریکا در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در بروکسل بلژیک کار کرد. وی به عنوان نماینده دائمی آمریکا در شورای آتلانتیک شمالی و کمیته برنامه ریزی دفاعی و گروه برنامه ریزی هسته ای کار کرد. در این سمت ، وی در امور گسترده نظامی و دیپلماتیک نماینده آمریکا بود و از او خواسته شد تا درگیری بین قبرس و ترکیه را میانجی گری کند.
دولت فورد
در اوت 1974، پس از استعفای نیکسون به عنوان رئیس جمهور پس از رسوایی واترگیت، رامسفلد دوباره به واشنگتن فراخوانده شد تا به عنوان رئیس انتقالی رئیس جمهور جدید، جرالد فورد کار کند. او قبل از اینکه فورد رهبر اقلیت مجلس باشد، از روزهای حضورش در مجلس معتمد فورد بود. با استقرار رئیس جمهور جدید، فورد رامسفلد را به عنوان رئیس ستاد کاخ سفید منصوب کرد، جایی که وی از سال 1974 تا 1975 در آنجا کار می کرد.
وزیر دفاع (1977–1975)
در اکتبر 1975، فورد کابینه خود را در قتل عام هالووین تغییر داد. وی رامسفلد را به عنوان سیزدهمین وزیر دفاع آمریکا معرفی کرد! (جانشین جیمز شلزینگر) و جورج اچ. بوش مدیر اطلاعات مرکزی شد. طبق کتاب «بوش در جنگ» نوشته «باب وودوارد» در سال 2002، رقابتی بین این دو نفر ایجاد شد و «بوش ارشد متقاعد شد که رامسفلد او را به سمت سازمان سیا سوق می دهد تا به کار سیاسی اش پایان دهد.» در پنتاگون، رامسفلد بر روند انتقال نظارت داشت تا یک ارتش کاملاً داوطلب ایجاد کند. وی تلاش کرد کاهش تدریجی بودجه دفاعی را معکوس کند و نیروهای استراتژیک و متعارف را ایجاد کند و وزیر خارجه هنری کیسینجر را در گفت و گوهای «سالت» تضعیف کند.
رئیس جمهور وقت جرالد فورد، به او «مدال آزادی رئیس جمهور» را اعطا کرد که بزرگترین افتخار غیرنظامی کشور است.
بازگشت به بخش خصوصی (1977–2000)
رامسفلد 23 سال را در بخش خصوصی گذراند تا این که بوشِ پسر سر کار آمد.
شغل تجاری
در اوایل سال 1977 رامسفلد برای مدت کوتاهی در مدرسه «وودرو ویلسون پرینستون» و دانشکده مدیریت کلاگ سخنرانی کرد. در عوض دیدگاه های او به تجارت معطوف شد و از سال 1977 تا 1985 رامسفلد به عنوان مدیر ارشد اجرایی، رئیس و سپس رئیس هیئت مدیره شرکت دارویی بین المللی «سرل» مستقر در ایلینوی کار کرد. در سال 1985 ، سرل به شرکت مونسانتو فروخته شد.
رامسفلد از سال 1990 تا 1993 به عنوان رئیس و مدیر اجرایی General Instrument Corporation کار می کرد. این شرکت پیشگام توسعه فناوری اولین تلویزیون با کیفیت بالا (HDTV) کاملاً دیجیتالی است. رامسفلد در اواخر سال 1993 به تجارت خصوصی بازگشت.
از ژانویه 1997 تا زمانی که در ژانویه 2001 به عنوان 21مین وزیر دفاع سوگند یاد کرد، رامسفلد به عنوان رئیس گیلیاد (فعال در زمینه آنفولانزای مرغی) کار کرد. در نتیجه، هنگامی که آنفولانزای مرغی در دوره بعدی کار وی در وزارت دفاع شیوع پیدا کرد، دارایی رامسفلد در این شرکت به طور قابل توجهی رشد کرد.
خدمات عمومی نیمه وقت
رامسفلد در طول فعالیت شغلی خود، خدمات عمومی نیمه وقت را در پست های مختلف ادامه داد. در نوامبر 1983، رامسفلد در زمان آشفته ای از تاریخ مدرن خاورمیانه هنگام جنگ ایران و عراق، توسط رئیس جمهور رونالد ریگان به عنوان نماینده ویژه در خاورمیانه منصوب شد. آمریکا آرزوی پیروزی عراق در این درگیری را داشت و رامسفلد به خاورمیانه فرستاده شد تا از طرف رئیس جمهور به عنوان واسطه عمل کند.
هنگامی که رامسفلد در 20 دسامبر 1983 از بغداد دیدار کرد، در کاخ صدام با صدام حسین ملاقات کرد و یک بحث 90 دقیقه ای با وی انجام داد. آنها تا حد زیادی در مخالفت با اشغال لبنان توسط سوریه، جلوگیری از گسترش سوریه و ایران، و جلوگیری از فروش اسلحه به ایران توافق کردند. رامسفلد اظهار داشت که اگر روابط آمریکا و عراق بتواند بهبود یابد، ایالات متحده ممکن است از یک خط لوله انتقال نفت جدید در سراسر اردن پشتیبانی کند؛ موضوعی که عراق با آن مخالفت کرده بود اما مایل به تجدیدنظر در آن بود.
رامسفلد در کتاب «دانسته ها و نادانسته ها» از حدود نیم قرن فعالیت سیاسی و نظامی خود، جزئیات زیادی را بازگو کرده و به موضوعات مختلفی، از جنگ عراق گرفته تا زندان گوانتانامو، اشاره کرده است. در بخشی از آن، او نوشت: ملاقات وی با حسین بیش از یک ربع قرن موضوع شایعات و نظریه های توطئه خلافکار بوده است ... گویا من هم توسط رئیس جمهور ریگان برای دیدن صدام فرستاده شده بودم. برای مذاکره در مورد یک معامله مخفی نفتی، کمک به تسلیح عراق، یا تبدیل عراق به یک کشور مشتری آمریکایی. واقعیت این است که برخورد ما صریح تر و کمتر چشمگیر بود.»
رامسفلد علاوه بر تصدی پست فرستاده خاورمیانه، به عنوان عضوی از کمیته مشورتی عمومی رئیس جمهور در زمینه کنترل تسلیحات (1982–1986)، نماینده ویژه رئیس جمهور ریگان در مورد قانون پیمان دریا (1982–1983)، مشاور ارشد هیئت مدیره ریگان در سیستم های استراتژیک (1983–1984)، عضو کمیسیون مشاوره مشترک در روابط ایالات متحده / ژاپن (1983–1984)، عضو کمیسیون ملی خدمات عمومی (1987–1990)؛ عضو کمیسیون اقتصاد ملی (1988–1989)؛ عضو هیئت بازدید کنندگان دانشگاه دفاع ملی (1988-1992)؛ عضو کمیته مشورتی تلویزیون FCC با کیفیت عالی (1992–1993)؛ عضو کمیسیون بررسی کسری تجاری آمریکا (2000–2999)؛ عضو شورای روابط خارجی و رئیس کمیسیون ایالات متحده برای ارزیابی مدیریت و مدیریت فضای امنیت ملی (2000) کار کرد. از جمله قابل توجه ترین مواضع وی رئیس کمیسیون 9 نفره ارزیابی خطر موشک های بالستیک برای ایالات متحده از ژانویه تا ژوئیه 1998 بود. در یافته های خود، این کمیسیون به این نتیجه رسید که عراق، ایران و کره شمالی می توانند توانایی موشک های بالستیک قاره پیما را توسعه دهند.
سودای ریاست جمهوری
رامسفلد برای مدت کوتاهی در سال 1988 خواستار کاندیداتوری ریاست جمهوری شد، اما قبل از آغاز انتخابات مقدماتی از رقابت کناره گیری کرد. در فصل انتخابات 1996، او ابتدا کمیته اکتشافات ریاست جمهوری را تشکیل داد، اما از ورود رسمی به این رقابت خودداری کرد. در عوض وی به عنوان رئیس ملی در مبارزات انتخاباتی «باب دال» به عنوان کاندیدای جمهوری خواه انتخاب شد.
وزیر دفاع (2001 تا 2006)
رامسفلد بلافاصله پس از روی کار آمدن رئیس جمهور جورج دبلیو بوش در سال 2001 علی رغم رقابت گذشته رامسفلد با رئیس جمهور قبلی بوش، به عنوان وزیر دفاع منصوب شد. اولین انتخاب بوش، «فرد اسمیت» بنیانگذار FedEx در دسترس نبود و معاون انتخابی چنی، رامسفلد را برای این کار توصیه کرد.
دوران تصدی وی محرز و سنگین بود که ارتش ایالات متحده را به قرن بیست و یکم هدایت کرد. پس از حملات 11 سپتامبر، رامسفلد حمله آمریکا به افغانستان و حمله بعدی 2003 به عراق را رهبری کرد. وی تلاش کرد تا سریعا نیرویی کوچک را به هر دو درگیری بفرستد.
در همان آغاز جنگ عراق که معلوم بود فروپاشی شیرازه اجتماعی در عراق باعث نگرانی است، رامسفلد پیش بینی «چیزهایی فوق العاده» برای عراقی ها کرد. وقتی تصاویر غارت ها در بغداد پخش می شد، رامسفلد گفت در شهرهای آمریکا هم چنین تصاویری پیدا می شوند.
این گفته ها و نشست های خبری معروف رامسفلد اما نمی توانست بد پیش رفتن جنگ را پنهان کند. در پی انتخابات میان دوره ای 2006، بوش او را کنار زد و «رابرت گیتس» را جانشین کرد که دورانی جدید را در پنتاگون آغاز کرد.
کناره گیری از قدرت
حمله به عراق چنان بد پیش رفت که بوش در سال 2006 رامسفلد را اخراج کرد. نه سلاح های کشتار جمعی (که دلیل آمریکا برای حمله به عراق بودند) هرگز پیدا شدند و نه آمریکا موفق به ایجاد ثبات در این کشور شد. در عوض گروه های تروریستی مختلفی در خاک آن رشد کردند .
بدین ترتیب رامسفلد از قدرت کنار رفت و اول از همه سفر به انتشاراتی های نیویورک برای چاپ کتاب خاطراتش را آغاز کرد. او در ضمن وب سایتی به نام «اسناد رامسفلد» را برپا کرد که در آن هزاران مورد از اسناد از آرشیو شخصی اش را منتشر کرده است: از زمان حضورش در کنگره تا دولت های فورد و جورج دبلیو بوش.
او در سال 2011 جایزه «مدافع قانن اساسی» را از سی پک (کنفرانس کنش سیاسی محافظه کاران) در واشنگتن دریافت کرد او اما با بسیاری از جمهوری خواهان نیز رابطه خوبی نداشت. مثلا «کاندولیزا رایس» وزیر خارجه در زمان وزارت دفاع رامسفلد، که رامسفلد در کتابش او را به شدت زیر بار انتقاد برده بود.
در سال 2013 «ارول موریس» مستندساز شهیر آمریکایی فیلمی با نام «دانسته ندانسته» راجع به رامسفلد ساخت که در آن از دوران خود از اوایل دهه 1960 تا زمان جنگ عراق می گوید.
رامسفلد در انتخابات 2016 از دونالد ترامپ پشتیبانی کرد؛ با این که ترامپ و پایگاه رای او عموما مخالف حمله آمریکا به عراق در سال 2003 بودند.
رامسفلد در واشنگتن بیش از هر کس به «دیک چنی» معاون رئیس جمهور در زمان جورج دبلیو بوش نزدیک بود؛ مردی که رامسفلد هم مریدش بود و هم شاگردش و هم دوست نزدیکش. رامسفلد به دعواهای درون دولت آمریکا و تلاش برای افزایش نفوذ خود مشهور بود.
«مک نامارا» و رامسفلد بارها با هم مقایسه می شدند. هر دو آمریکا را وارد جنگی کردند که خرجی عظیم برای این کشور به بار آورد، به نتیجه مطلوب نرسید و باعث اختلافات بسیار شد و نهایتا حرفه سیاسی هر دو را نابود کرد. اما بر خلاف مکنامارا، رامسفلد هرگز حاضر به پذیرش اشتباه بودن حمله عراق نشد. او هنگام سخنرانی خداحافظی اش از پنتاگون گفت آمریکا نباید از عراق خارج شود.
رامسفلد در سال 2011 کتاب خاطراتش را نوشت و در این کتاب اما او همچنان از تصمیم حمله به آمریکا عراق دفاع کرد و گفت تمام هزینه هایی که پرداخته شده به حذف صدام حسین می ارزیده است. او نوشت: «خلاص کردن منطقه از شر حکومت متوحش صدام حسین باعث جهانی باثبات تر و امن تر شده است.»
جالب این جا است که در سال 2001 که او کار در دولت دبلیو بوش را آغاز کرد قرار بر این بود که وظیفه اصلی اش ایجاد تغییرات درونی در پنتاگون باشد. اما چند ماه بعد، حملات 11 سپتامبر همه چیز را عوض کرد. چنان که جورج دبلیو بوش در خاطراتش می گوید او حالا می بایست رئیس جمهور جنگی می بود. حمله به افغانستان و عراق برای همیشه تاریخ خاورمیانه و آمریکا را عوض کرد.
از جمله فجایع دوران حضور او بدرفتاری با زندانیان عراقی در زندان ابوغریب بود. این مورد به همراه مواردی از بدرفتاری با زندانیان در زندان گوانتانامو که در یکی از پایگاه های آمریکا در کوبا برپا شده بود باعث شد بسیاری از دشمنان آمریکا از این تصاویر علیه این کشور استفاده کنند. با گذشت این همه سال زندان گوانتانامو هنوز تعطیل نشده و هنوز برخی ها در آن منتظر محاکمه هستند با این که اوباما در روز اول آغاز به کار وعده داده بود آن را تعطیل کند.
سنگدل جان سخت
رامسفلد به گفتن جملات نامفهوم و جنجالی و یا جملاتی که قساوت قلب او را نشان میداد معروف بود، اما یکی از فراموشنشدنیترین جملات او در روز ۱۱ آوریل ۲۰۰۳ بیان شد.
او در آن تاریخ، در حالی که رسانهها تصاویری از هرج و مرج و آشوب در عراق و غارتگریها در این کشور منتشر میکردند در پاسخ به این سوال که چرا نیروهای آمریکایی کاری برای جلوگیری از این اتفاقات انجام ندادهاند گفت: «[عراقیها] خودشان میدانند دارند چکار میکنند. دارند کار وحشتناکی انجام میدهند. همه چیز به هم ریخته است و در آزادی، به هم ریختگی وجود دارد. ملت آزاد، آزادی دارند مرتکب اشتباه شوند، مرتکب جرم شوند و کارهای بد انجام دهند. البته، آزاد هم هستند که زندگیشان را بکنند و کارهای شگفتآوری انجام دهند.»
«راشا القیدی»، یک شهروند عراقی و تحلیلگر مسائل خاورمیانه در یادداشتی در نیویورکتایمز نوشته که این جملات رامسفلد را هنوز به خاطر دارد. او از وزیر دفاع اسبق آمریکا به عنوان سیاستمداری یاد کرده که کشورش را از هم گسسته و آواره کرده است.
القیدی مینویسد: «آقای رامسفلد که سهشنبه درگذشت هرج و مرج و آشوب را مصداق آزادی توصیف کرد. این جملات او علامتی از مسیر پیش روی عراق بود و برای من، نخستین مواجهه با آن چیزی بود که قرار بود از خط مشی رامسفلد (و ایالات متحده) درباره عراق تجربه کنم: یعنی بیتفاوتیها و توجیهگریهای آشکار در برابر واقعیتهای میدانی که در ناتوانی ارتش اشغالگر برای محافظت از این کشور ناپایدار تازه به اشغال درآمده، خودش را نمایان میکرد.»
رامسفلد در محافل سیاسی واشنگتن یک «به غایت خودی» شناخته می شد که توانایی فوق العاده ای در جان بردن از توفان ها دارد.
یکی از به یادماندنیترین لحظات کاری او در سال ۲۰۰۲ بود، زمانی که در کنفرانسی خبری درباره فقدان شواهدی دال بر ارتباط صدام حسین با سلاح های کشتار جمعی از او سوال شد.
او در جواب توضیحات بغرنجی درباره مفهوم "معلومات شناخته شده" و "ناشناخته های نامعلوم" ارائه کرد که با استهزا مواجه شد.
رامسفلد یکی از طراحان تجاوز نظامی به عراق در سال 2003 میلادی، سال 1394 در گفت و گویی با روزنامه تایمز اعتراف کرد که سیاست جورج بوش پسر در قبال عراق اشتباه بوده است.
وزیر دفاع جنگ طلب پیشین آمریکا، در گفت وگو با روزنامه تایمز تصریح کرد سیاست دولت جورج بوش برای تحمیل دمکراسی به عراق کار درست نبوده است.
وی در این گفت وگو اذعان کرد که تلاش برای جایگزینی حکومت مستبد صدام حسین با یک ساختار دمکراتیک غیرواقعی بوده است.
رامسفلد گفت: من شخصی نبودم که فکر کنم الگوی خاص دمکراسی ما، مناسب برای سایر کشورها در هر لحظه از تاریخ آنها است. این ایده که ما می توانیم یک مدل دمکراسی شبیه آنچه ما داریم در عراق پیاده کنیم، غیرواقعی است. من وقتی برای اولین بار این کلمات را شنیدم، نگران شدم.
تایمز نوشت: اظهارات رامسفلد در این خصوص کاملا متناقض با اظهارات و رفتارش در زمانی که وزیر دفاع در دولت بوش بود، است. وی در آن زمان از ایده استفاده از پسامد جنگ برای پیاده کردن دمکراسی به توسل به زور در سراسر خاورمیانه، حمایت می کرد.
دونالد رامسفلد در این گفت وگو همچنین هشدار داد که غرب به خوبی خودش را برای مقابله با تهدیدات جدید و شیوع افراط گرایی مذهبی تجهیز نکرده است.
این روزنامه نوشت: وی در جریان این مصاحبه که در دفترش واقع در بنیاد رامسفلد که نهادی آموزشی است، صورت گرفت، گفت: ساختار ناتو و سازمان ملل دیگر مناسب برای برخورد با تهدیدات مدرن نیست و بایستی جایگزین اشکال جدیدی ازهمگرایی و اتحاد به منظور مقابله با تهدیدات مدرن همانند گسترش سلاح های هسته ای و شیمیایی، تروریسم ، قاچاق مواد مخدر و برده داری مدرن، شوند.
تایمز افزود: وزیر دفاع پیشین آمریکا گفت: غرب باید حمله ای به شیوه جنگ سرد جدید، علیه گروه های افراطی با یک همکاری مشترک در زمینه عملیات جاسوسی و تلاش مشترک برای جلوگیری از رسیدن کمک های مالی و سایر حمایت ها به افراط گرایان، صورت دهد.
به نوشته این روزنامه، رامسفلد همچنان ابراز نگرانی کرد که دولت های غربی ممکن است به دلیل اشتباه خود در برابر چالش ناشی از افراط گرایان شکست بخورند.
رامسفلد که در سال های میانی 2001 تا 2006 میلادی در دولت جورج بوش خدمت کرده است، گفت: بایستی با استفاده از تجارت گذشته بدنبال یافتن راهی برای گسترش و ترویج میانه روها بود.
روزنامه تایمز اضافه کرد: رامسفلد همچنین برکناری معمر قذافی رییس جمهوری مخلوع لیبی را از قدرت در سال 2011 میلادی و پس از آن، رها کردن منطقه به حال خود را بسیار خطرناک توصیف کرد.