قتل احتمالی «جمال خاشقجی» ماهیت واقعی دیکتاتوری مرتجع محمد بن سلمان را نشان می دهد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، آبزرور در سرمقاله خود نوشت: ناپدید شدن و قتل احتمالی جمال خاشقجی یکی از منتقدان برجسته رژیم سعودی، «محمد بن سلمان» و «رجب طیب اردوغان» را به عنوان دو رهبر بی رحم در خاورمیانه در رویاروی مستقیم قرار داده است. محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، و رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، بسیار شبیه به هم هستند؛ البته درست است که هر کدام راه خود را می روند.
بن سلمان و اردوغان که هر دو دشمنان آزادی بیان و مطبوعات آزاد هستند، همچنین از افراد شجاعی مانند خاشقجی که به افشاگری می پردازند، متنفرند. این در حالی است که سرنوشت این روزنامه نگار لیبرال باعث ایجاد بحران بین این دو شخصیت غیر لیبرال شده است.
اردوغان که کشورش در پرونده هایی مانند سوریه و جنگ سرد عربستان با قطر و همکاری آنکارا با ایران اختلافاتی با رژیم آل سعود دارد، در روزهای گذشته از ناپدید شدن خاشقچی انتقاد کرده و از ریاض خواسته زنده بودن او را اثبات کند.
اردوغان تلاش دارد خود را قهرمان جهان اسلام معرفی کند. او از موج بهار عربی حمایت کرد و پس از برکناری «حسنی مبارک» در سال 2011 جزو نخستین رهبرانی بود که به مصر سفر کرد. ترکیه کودتا علیه دولت به رهبری اخوان المسلمین را محکوم کرد و ترکیه را از رژیم تحت حمایت عبدالفتاح السیسی دور کرد.
او سپس از تل آویو به دلیل خشونت علیه فلسطینیان انتقاد کرد. اخیرا هم اردوغان به دلیل حمایت های آمریکا از نیروهای کرد در سوریه، با این کشور وارد مناقشاتی شده که این مناقشات با کودتای نظامی سال 2016 و به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی توسط ترامپ پیچیده تر شدند.
از سوی دیگر بن سلمان هم خود را پادشاه آینده کشوری می بیند که شهرهای مقدس مکه و مدینه در آن واقع هستند. اما او تمایل دارد هر گونه اقدام برای ایجاد دموکراسی واقعی را چه در عربستان و چه در جهان عرب سرکوب کند. مصداق این موضوع را میتوان در دخالت نظامی سعودی در بحرین مشاهده کرد.
او به ترامپ متوسل شده است، به اسرائیل نزدیک شده است و در اقدامات ضد ایرانی به آنها پیوسته است. برای این منظور، او مداخلۀ فاجعه آمیز در یمن را راه اندازی کرد و بن سلیمان، که باید روزی از آن خواسته شود که برای جرایم جنگی در آنجا پاسخ دهد.
هر گونه توهمی که ممکن است دموکراسی های غربی درباره ماهیت واقعی رهبری اردوغان - عدم بردباری، سرکوبگری - داشته باشند، عمدتا از بین رفته است، زیرا او تقریبا دو دهه است که بر اریکه قدرت در ترکیه تکیه زده است. بن سلمان، هنوز هم از سوی برخی به عنوان فردی اصلاح طلب در نظر گرفته می شود. این سوء تفاهم ناشی از اصلاحات اجتماعی و اقتصادی بسیار محدودی است که با هزینه های هنگفت توسط وی اجرایی شده است.
آنچه که معمای خاشقجی به شکل بی رحمانه ای نشان می دهد این است که کنترل سیاسی غیرقابل قبول و سرکوبگر رژیم سعودی در حوزه عمومی عملا تقویت شده است. نام بن سلمان در همه جا به عنوان دیکتاتور ثبت شده است. او به طرز شگفت انگیزی احساس می کند که می تواند هر کاری را که دوست دارد، انجام دهد بدون اینکه مجازات شود و جهان غربی که توسط آمریکا گمراه شده است، در درجه اول منافع اقتصادی و استراتژیک اش را در نظر بگیرد و نه موضوع دیگری را. این چیزی است که دهه ها اتفاق افتاده است.
این سیاست پذیرفتن و تسهیل رژیم هایی که اقدامات آنها در منافات با ارزش های اساسی غربی است، همیشه اشتباه بوده، همانطور که ما چندین بار آن را مورد بحث قرار داده ایم. تحریم کنفرانس های سرمایه گذاری و احضار سفیر سعودی هیچگاه کافی نبوده است. فروش سلاح های مورد استفاده برای کشتن کودکان یمنی و نادیده گرفتن بازداشت فعالان حقوق زنان سعودی از نظر اخلاقی غیر قابل تحمل است. از این رو، قتل فجیع یک مرد بیگناه که تنها گناه او این است که باورهایش را بر زبان آورده نیز اقدامی غیرقابل قبول است.
اردوغان علیرغم اختلافات خود با بن سلمان در نهایت به توافق خواهد رسید. این کاری است که دیکتاتورهای بی شرم انجام می دهند. اما برای غرب، معمای ناپدید شدن خاشقجی یک نقطه عطف است - و دولت انگلیس و متحدانش باید آن را به رسمیت بشناسند.