اینکه فکر کنیم راهپیمایی 22 بهمن به معنی ‌‌‌‌اعتماد اکثریت مردم ‌به حکمرانان است و نظام با هیچ تهدیدی مواجه نیست اشتباه ‌‌بزرگی است. همچنان که آمار ها نشان می دهند امروز کشور به بحران های مهمی‌ ‌گرفتار است که هر یک به تنهایی برای تهدید نظام کافی است.

به گزارش جماران؛ عبدالله نوری با جمعی از دبیران و نمایندگان انجمن اسلامی آزاداندیش دانشگاه علامه طباطبایی، انجمن اسلامی آرمان دانشگاه علم و صنعت، انجمن اسلامی دانشگاه هنر، انجمن اسلامی ترقی خواه دانشگاه پلی تکنیک و انجمن اسلامی دانشگاه الزهرا دیدار کرد.

در آغاز این دیدار، برخی از دانشجویان با بیان دغدغه ها و ‌نقدهای خود درباره ‌‌عملکرد ‌دولت و اصلاح طلبان ‌در زمینه هایی مانند لیست امید ‌مجلس و شوراها، شورای ‌‌عالی ‌سیاستگذاری اصلاح طلبان، وعده ‌های انتخاباتی ‌رئیس جمهور و عدم توجه به ‌‌مطالبات ‌دانشجویان حتی در انتخاب وزیر علوم، ‌گزارشی از ‌فعالیتهای انجمنهای ‌‌دانشجویی پس از ‌احیا و موانعی که بر سر راه ‌فعالیت انجمنهای مستقل و منتقد ‌وجود ‌‌دارد بیان کردند.‌ عدم توجه اصلاح طلبان به مقوله عدالت اجتماعی و شکاف عدالتی که مورد تأکید ‌‌‌مهندس ‌میرحسین ‌موسوی بود، عدم شفافیت در تهیه لیستهای انتخاباتی و سایر ‌‌‌تصمیم گیری های ‌سیاسی اصلاح ‌طلبان که منجر به حذف برخی چهره ها می ‌شود و ‌‌اینکه اصلاح طلبان هدف ‌و اولویتهای خود را تغییر ‌داده اند و به جای اصلاح ‌ساختار و نقد و ‌‌هزینه دادن به دنبال گرفتن ‌مناصب سیاسی هستند برخی از ‌‌مهمترین نقدهای مطرح ‌‌شده بود که دانشجویان به تفصیل ‌درباره آنها سخن گفتند.‌ همچنین در بخش دیگری از سخنان دانشجویان، موضوع «اتحادیه دانشجویان ‌متحد» مورد ‌‌‌تأکید قرار ‌گرفت و تعدادی از دانشجویان حاضر در جلسه به بیان موانع ‌ایجاد شده از ‌‌سوی ‌دولت و عدم همراهی ‌چهره های مختلف اصلاح طلب برای ‌تشکیل این اتحادیه ‌‌پرداختند و ‌تأکید کردند این مانع تراشی ها و ‌عدم همراهی ها ‌در شرایطی صورت می ‌‌گیرد که بخش ‌دیگری از تشکلهای دانشجویی که دارای ‌‌مواضعی نزدیک تر به دولت و ‌‌اعتدالیون هستند، به ‌راحتی توانسته اند مجوز ‌تأسیس اتحادیه خود را ‌دریافت کنند و این ‌‌رفتارها شائبه عدم تمایل ‌دولت و اصلاح ‌طلبان به وجود یک جریان دانشجویی ‌مستقل و ‌‌منتقد را تقویت کرده است.

عبدالله نوری در ابتدای سخنان خود و در پاسخ به سئوال برخی دانشجویان که معتقد بودند اصلاح ‌طلبان ‌به ‌جای ‌قرار ‌گرفتن در جایگاه منتقد وضع موجود، تبدیل به بخشی از وضع ‌موجود شده‌اند ‌و به ‌‌همین دلیل اثرگذاری ‌خود را در جامعه از دست داده‌اند ‌و آمارهای رسمی موید این ‌است ‌‌که ‌درصد قابل ‌توجهی از مردم از اصلاحات ناامید شده اند و‌ بسیاری از جوانان و ‌حامیان ‌اصلاح ‌طلبان از نمایندگان ‌منتخب در این دو انتخابات ناراضی هستند و به ‌سازو‌کار تصمیم ‌گیری ‌در ‌جریان اصلاحات که به تهیه لیست امید در مجلس و ‌شوراهای شهر ‌منتهی شد ‌اعتراض دارند، ‌گفت: "با وجود ‌نقدهایی که وجود دارد، ‌از تصمیماتی که ‌شورای عالی ‌با محوریت جناب آقای خاتمی تا کنون گرفته است حمایت می‌کنم. البته ‌ممکن است ‌نقدهایی ‌‌داشته ‌باشم و معتقد هم نیستم که اصلاح طلبان، هیچ اشتباهی ندارند. توجه داشته ‌باشید که در ارتباط با انتخابات مجلس دهم، اصلاح ‌طلبان از بین محدود ‌‌افرادی ‌که توسط شورای نگهبان رد صلاحیت ‌نشدند و از غربال ‌نظارت ‌‌استصوابی رد شدند، به لیست امید ‌رسیدند. فضای مجلس ششم که تحت ‌تأثیر شرایط ‌‌دوم خرداد 1376 شکل گرفت با مجلسی ‌که اصلاح طلبان، تن به ‌حداقل ها دادند ‌متفاوت ‌است و ‌طبیعتا با دارایی حداقلی هم نمی توان ‌انتظار ‌حداکثری داشت. امروز تمامی تلاش جریان اصلاحات جلوگیری از اتفاقات ‌خطرناکی است که ‌می تواند برای کشور و مردم بحران آفرین باشد. از همین رو ‌خواستار انجام اصلاحات ‌اساسی در کشور است، اما بخش هایی از حاکمیت با اقداماتی که انجام ‌می دهد یأس جدی در ‌‌جامعه ایجاد ‌می کند و ممکن ‌است باعث نفی خودش شود. امروز ‌آنچه بیش از همه ‌‌اهمیت دارد، نجات کشور از بحران های قابل ‌پیش بینی و ‌غیرقابل پیش بینی است.‌ ‌نگرانی جریان اصلاحات این است که نه تنها برای کاهش تهدیدها کوششی نمی شود ‌بلکه بسیاری از اقدام ها یا اظهار نظر ها، تهدیدها را تشدید می کند. ‎به عنوان نمونه همان گونه که از طرف آمریکا و اسرائیل و دیگر دشمنان منطقه ای برای ‌آسیب زدن به منافع ایران تلاش می شود، از ‌سوی جریانات تند و افراطی داخلی هم دانسته و ‌یا ندانسته اقدامات ضد منافع ملی انجام می شود و گاه دیده می شود توسط اقدامات افراد غیر مسئول، روابط ‌دیپلماتیک حتی با کشورهای دوست به مخاطره می افتد. بسیاری از تصمیم هائی که با منافع کشور در ارتباط مستقیم است به ویژه در سیاست خارجی و روابط بین المللی و منطقه ای برای بسیاری از مردم قابل توجیه نیست و هیچ توضیح اقناعی هم ارائه نمی شود. تمامی این ها می تواند برای ‌امنیت کشور خطر آفرین باشد، به ویژه چنانچه پشتوانه اقدامات حکمرانان، انگ زدن و مزدور ‌و جاسوس خواندن و تحقیر کردن مخالفانِ سیاست هایش باشد. به هر حال در شرایط فعلی عمدتا قدرت، تریبون و ‌امکانات در ‌اختیار افرادی است که بدون ‌‌احساس پاسخگویی به ملت، بر منتقدان می تازند و با عباراتی توهین آمیز آن ها را مورد ‌خطاب و ‌عتاب قرار می دهند. ‌شما به عنوان جوانان دانشجویی که دغدغه دارید، به ‌عنوان ‌نظر ‌مشورتی بگویید که در این ‌شرایط ‌پیچیده ی کشور و منطقه، جریان اصلاحات ‌برای ‌نجات ایران چه اقدامی انجام دهد؟ آیا عاقلانه است که در مقابل چنگ و دندان ‌نشان دادن ‌ترامپ و ‌دوستانش که به احتمال ‌زیاد درصدد تجزیه ایران ‌هستند یا براندازان ‌خارج نشین که ‌کسی نمی داند ‌چه در سر ‌دارند، ساکت بود؟ آیا باید منتظر ماند تا اقلیت ‌تندرو و اقتدارگرای داخلی ‌با ‌خودرویی که فرمان آن را ‌در آورده اند، ایران و ایرانیان را به ‌دره ی نابودی پرتاب کنند؟ و آیا در ‌این ‌شرایط بحرانی، عقلانی است که اصلاح طلبان هیچ ‌اقدام اصلاح گرایانه و بهبود خواهانه ای انجام ندهند و نابودی ایران و منافع ملی را ‌‌نظاره گر باشند؟"

عبدالله نوری با ستایش روحیه انتقادگر دانشجویان گفت: "خوشبختانه رئیس جمهور محترم در ‌بیاناتش ‌‌از نقد استقبال کرده و به همین دلیل همه نقدها ‌به ‌سمت دولت متوجه شده ‌است. البته گاهی اوقات آقای روحانی منتقدین خود و دولت ‌را با کلمات و عبارات نا‌‌‌مناسب توصیف می کند که بیانی غیرمدنی و ناپسند است. ‌امروز مسائل و چالش ‌‌های اقتصادی و ‌معیشتی مردم از اهمیت ویژه برخوردار است اما ‌اینکه همه ‌نقدهای ‌‌اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، ‌به انتقاد از وضعیت اقتصادی و ‌‌معیشتی محدود ‌شود، ‌برای کمرنگ کردن سایر نقدها و به ‌حاشیه بردن نقد و نظارت بر ‌عملکرد سایر دستگاه ‌ها ‌و ‌نهادهایی است که عمدتا نزد مردم، غیر پاسخگو هستند".

عبدالله نوری در بخش دیگری از سخنان خود گفت: "اینکه فکر کنیم راهپیمایی 22 بهمن به معنی ‌‌‌‌اعتماد اکثریت مردم ‌به حکمرانان است و نظام با هیچ تهدیدی مواجه نیست اشتباه ‌‌بزرگی است. همچنان که آمار ها نشان می دهند امروز کشور به بحران های مهمی‌ ‌گرفتار است که هر یک به تنهایی برای تهدید نظام کافی است. به عنوان مثال چنانچه ‌در کوتاه زمان برای ‌بحران آب ‌فکری اساسی نشود،‌ معضل کمبود منابع آبی در کشور و عدم ‌مدیریت درست آن به تنهایی می تواند تهدیدی جدی برای نظام و حکومت باشد. بحران ‌‌محیط ‌زیست که ایران را به سمت بیابان شدن ‌پیش می‌برد کمتر از معضل آب ‌نیست، ‌بلکه ‌هر دو ‌با یکدیگر در ارتباط اند. با بودجه های دولتی که در مقام اجرا و عمل 95 درصد ‌آن جاری ‌است و کمترین امکان ‌برای بودجه ‌عمرانی وجود دارد و شرکت های دولتی ‌که با کمبود نقدینگی تا نیروی انسانی مازاد و ده ها مشکل گوناگون مواجه اند و بخش خصوصی ‌که در ارتباط با سرمایه گذاری خود احساس امنیت نمی کند چگونه می توان در جهت ‌توسعه گام برداشت؟ بیکاری ‌نسل جوان و تحصیل کرده و دیگر ‌اقشار می تواند به تنهایی ‌‌‌پایه های هر حکومتی را ‌بلرزاند. عدم تعامل مناسب از جایگاه واقعی ایران با جهان و ‌منطقه ‌می تواند تهدید جدی ‌برای ایران باشد. از طرفی اعتماد مردم به حکمرانان هر روز ‌‌در حال ‌‌کمتر شدن است. ‌نوسانات و التهابات و تنش های گوناگون داخلی نیز هر ‌روز ‌تهدیدات را جدی ‌تر ‌می کند.‌ اگر همه جناح های سیاسی کشور بر سر حل بحران های ‌گوناگون امروز ایران به گفتگو بنشینند و بر سر حل آن به توافق برسند، سالیان طولانی لازم است تا بتوان از ‌وضعیت بحرانی خارج شد."

عبدالله نوری در ادامه گفت: "برای مردمی که نان شب ندارند، دغدغه هایی حتی مانند رفع ‌حصر ‌‌‌کمتر مطرح ‌است، هیچ کس انتظار ندارد کسی که چند جوان بیکار در ‌خانه دارد، اولویت ‌‌اولش ‌رفع حصر باشد، اما ‌جای سوال است که وقتی ‌مسئولان کشور می دانند ‌‌مشکلات جدی ‌و پیچیده و بزرگی در کشور وجود دارد، ‌ایجاد محدودیت ‌برای آقای خاتمی و تداوم ‌‌حصر عزیزان ملت "آقایان مهدی کروبی، میرحسین موسوی و سرکار خانم رهنورد"، ایجاد بحران های کوچک و بزرگ در ‌زمینه های گوناگون، ایجاد ‌‌جنجال های بی اساس و ‌یا سرگرم کردن بخشی از جامعه به اکاذیب و دروغ ‌های نخ نما چه ‌‌کمکی به رفع ‌مشکلات و بحران های اساسی کشور می کند؟ و راستی این نوع ‌‌‌تصمیمات و ‌اقدامات با چه ‌هدفی صورت می گیرد و پشت پرده آن ها چیست؟"

عبدالله نوری در پاسخ به سوال دانشجویی مبنی بر وجود فسادهای گسترده در ‌ارکان ‌‌مختلف ‌نظام و علت عدم برخورد جدی و ریشه ای با آن و موضع اصلاح طلبان در برابر ‌‌‌مفاسد اقتصادی و ‌سیاسی، بیان داشت‌‎:‎‌ "بی تردید فساد، تبعیض و بی عدالتی به ‌‌ویژه در ‌اشکال اقتصادی و سیاسی آن، از بحران های ‌‌مهمی است ‌که کشور را تهدید ‌‌می کند و بی ‌‌‌اعتمادی عمومی را در پی ‌داشته ‌است. این بحران ها بیش از هر چیز ‌‌می تواند از ‌‌‌‌نهادهایی سرچشمه بگیرد که بدون نظارت ‌و پاسخ گویی ‌‌قانونمند، قدرتی ‌‌فراقانونی ‌دارند و ‌از انواع امتیازات و رانت ها برخوردارند. مهار این بحران ها در گرو رسانه های ‌آزاد و دستگاه قضائی است که در مرتبه اول خود سالم باشد و ‌‌هیچگونه فسادی در آن رخنه ‌نکرده باشد و در درجه دوم نگرانی از برخورد با نهادهای ‌‌قدرتمند نداشته باشد. ‎‌‌‌بخش عمده ‌ی بحران هایی که کشور ما در آن گرفتار است، زاییده ‌‌تفکر و عملکرد جریانی ‌است ‌که ‌در نقاب ایدئولوژی، ‌ارزش های ملی و ‌‌دینی ‌را دستاویز اهداف خود ساخته و منافع ‌ملی را در ‌‌پیشگاه مقاصد ‌‌خویش ‌قربانی کرده ‌است. جریانی که دستاورد او جز بازماندن ‌از قافله ‌‌پیشرفت و ‌‌توسعه ‌و غوطه ور ساختن ‌کشور در فساد، تباهی و به تاراج رفتن ‌اخلاقیات ‌نبوده است. ‌‎مع ‌الأسف اتاق ‌فکر این جریان، ‌به جای بازنگری در ‌‌اندیشه و ‌عملکرد ‌خویش و تلاش برای ‌اصلاح آن و همراهی با ‌خواست ‌‌اکثریت جامعه، همگام ‌با ‌براندازان ‌خارجی، به طراحی ‌سناریوهایی اقدام ‌می کند که ‌‌هدفی جز ‌بی اعتماد کردن ‌جامعه ‌نسبت به اصلاحات و ‌‌دلسرد کردن و ناامید سازی ‌مردم از ‌مشارکت ‌در عرصه ‌سیاسی ندارد. این ‌جریان که با سیاست های نادرست ‌خود، ‌سرمایه های ‌‌ارزشمند ایران و درآمدهای ‌صدها میلیارد ‌دلاری را بر باد داد ‌و همراه و هم نظر ‌با ‌‌"معجزه ی هزاره ی ‌سوم"، در ‌گسترش فقر و فساد ‌‌سهم ‌اصلی را داشتند، برای گریز از ‌‌پاسخگویی در برابر ملت و ‌‌سرپوش نهادن بر ‌گذشته ‌خویش، به ‌دروغ ‌‌سازی و اتهام زنی روی آورده اند.‌‎ ‎در حال ‌حاضر چون مردم در پرتو آگاهی از منبع ‌فساد، ‌خواهان پاسخ گویی این ‌‌نهادها و محدود ‌‌کردن ‌دامنه ی قدرت و دخالت آن ها ‌هستند، این ‌جریان اقتدارگرا برای گل آلود ‌‌کردن آب و ‌گریز از دادگاه افکار ‌‌عمومی و لوث ‌کردن اتهاماتی که ‌متوجه ‌خودشان است و به قیمت ‌فدا کردن و نابودی همه ‌چیز و همه ‌‌کس، می خواهند به ‌دروغ نشان دهند که اگر در ‌کشور دزد و فاسد و غارتگر بیت ‌المال ‌هست، در ‌میان همه این ‌موضوع ‌هست و همه رانت ‌خوار و فاسد و دزد هستند. پیشنهاد می کنم که موضوع رسیدگی ‌‌به دارایی تمامی مسئولین دستگاه های ‌اجرایی، قضایی، قانونگذاری، نهادها و دستگاه ‌‌های دیگر اعم از لشکری و کشوری و همه ‌ارگان هایی که به نوعی در ارتباط با حاکمیت ‌‌بوده اند و از امکانات عمومی و بیت المال بهره برده اند و ‌تمامی وابستگان آن ها از آغاز ‌‌انقلاب تا کنون برای یکبار و بگونه ای شفاف، علنی و البته غیرجناحی و باندی رسیدگی و در ‌اختیار مردم قرار گیرد. در ‌این ‌راستا حتی می توان از مردم نیز برای جمع آوری اطلاعاتی که ‌احیانا از طرق عادی غیر‌قابل ‌دسترسی باشد، کمک خواست."

عبدالله نوری در ادامه افزود: "چرا وقتی اسم رفراندوم و مراجعه به رأی مردم در موضوعات اختلافی به میان می آید، با واکنش تند روبرو می ‌شود و به راهپیمائی ‌‌22 ‌بهمن و یا ‌‌9 دی استناد می ‌شود؟ چنانچه حکومت از راهپیمایی ها ‌‌احساس اقتدار می ‌کند و ‌می اندیشد اکثریت قریب ‌به اتفاق مردم با حکومت هستند چرا ‌از ‌اسم رفراندم ‌اینهمه ‌‌احساس نگرانی و آشفتگی دیده می شود؟ آیا این خود تناقض نیست؟ چه بسا حکومت در طول ‌این 40 ‌سال، ‌درباره مسائلی مانند سیاست خارجی ‌و به ویژه سیاست منطقه ای ‌و یا ‌سرمایه گذاری ‌‌خارجی و یا مسایل فرهنگی، اجتماعی ‌و یا سیاست داخلی، از نظرات ‌اکثریت مردم ‌ ‌فاصله گرفته باشد. مرحوم امام خمینی در سخنان معروف سال 1357 در بهشت زهرا، که این سال ها کمتر از رسانه های رسمی پخش می شود به وضوح فرمودند که "هر کسی سرنوشتش با خودش است. مگر پدرهای ما ولی ما هستند؟ مگر آن اشخاصی که در صد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، می توانند سرنوشت ملتی را که بعدها وجود پیدا می کنند، آنها تعیین بکنند؟" - صحیفه امام/جلد شش/ صفحه 11- الان هم ممکن است بسیاری از مردم به خصوص نسل جوان تا میانسال کشور، با سیاست هایی که اساس شکل گیری آنها شرایط انقلابی دهه ی اول انقلاب بود، موافق نباشند و نظرات دیگری داشته باشند و آن نیز از حقوق مسلم مردم است. اینکه ‌‌تا اسم رفراندوم ‌می آید، ‌برخی ‌عصبانی می شوند، می ‌تواند ‌نشانه فاصله گرفتن از رأی اکثریت ‌ملت و نگرانی بابت از دست رفتن جاه و مقام ‌باشد. تداوم حکومت در گرو این ‌است که نظر ‌افراد بیشتری را به خود جلب ‌کند، در غیر این صورت حاکمیت نباید دنبال برانداز ‌‌بگردد، چرا که حکومت، ‌با در پیش گرفتن گفتار و اعمالی که با خواست اکثریت جامعه زاویه دارد، رهبری اعتراض ‌علیه خودش را ‌بدست ‌گرفته است. وقتی زخمی به وجود آمد باید ‌برای درمان زخم چاره ‌‌اندیشی کرد ‌وگرنه با ‌نسبت دادن هر زخمی به خارجی‌ها، زخم التیام نمی یابد. ‌‌‌درختی که زیر بار ‌برف است، با اولین دانه های برف ‌نمی‌شکند، اما وقتی حد طاقت و ‌تحمل ‌‌شاخه‌های ‌درخت تمام شد، با اضافه شدن تنها یک دانه ‌ی دیگر، درخت ‌می‌شکند. کشور ما ‌هم امروز از ‌نظر ‌مشکلاتی که دارد در معرض خطر جدی ‌است."

در پایان عبدالله نوری از دانشجویان خواست که با تشکیل کمیته ای، بر اساس همه دغدغه ها و ‌‌‌‌مطالبات خود، ‌راهکارهای عملی با در نظر گرفتن شرایط و واقعیات ارائه دهند و اظهار امیدواری کرد ‌که این ‌راهکارها ‌نه ‌تنها به عنوان پیشنهاد به ‌اصلاح طلبان، بلکه به عنوان کمک به نجات ‌‌کشور از وضعیت ‌کنونی، مورد توجه قرار گیرد‎.‎

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.