اگرچه عدم همراهی حکومت مرکزی در برگزاری این رفراندوم خود چالشی اساسی برای آینده فراگرد حیات سیاسی کردستان است اما مخالفتهای ایران و ترکیه محققا حجم چالشها را گسترش میدهد و بر ابعاد آن خواهد افزود
به گزارش جماران؛ دکتر صلاحالدین هرسنی، مدرس علوم سیاسی و روابط بینالملل، در یادداشتی نوشت:
شمارش معکوس برای برگزاری رفراندوم استقلال کردستان عراق پایان یافته است و این اقلیم بعد از سالها انتظار قرار است با برگ آری مردم گام بزرگی را برای تحقق آرزوها و رویاهای بر زمین مانده خود بردارد. به نظر میرسد موافقت و پشتیبانی حکومت مرکزی عراق و همچنین موافقت و پشتیبانی دو کشور ایران و ترکیه شرط لازم برای برگزاری این رفراندوم است اما آنگونه که پیداست، مقامات کردستان عراق نتوانستهاند همراهی حکومت مرکزی و موافقت کشورهای همسایه خود یعنی ایران و ترکیه را به دست آورند. اگرچه عدم همراهی حکومت مرکزی در برگزاری این رفراندوم خود چالشی اساسی برای آینده فراگرد حیات سیاسی کردستان است اما مخالفتهای ایران و ترکیه محققا حجم چالشها را گسترش میدهد و بر ابعاد آن خواهد افزود. در این میان مخالفت ایران سابقه خود را دارد. همچون گذشته دلیل اول مخالفت ایران با استقلال کردستان عراق در ارتباط با خیزش احتمالی موجهای استقلالخواهی و جداییطلبی مناطق کردزبان داخل ایران است به این معنی که در صورت استقلال کردستان عراق کردهای ایران نیز بخواهند با پیوستن و الحاق به کردستان برای دولت مرکزی و حاکمیت دردسر و چالش ایجاد کنند. به واقع ترس از یک پانکردیسم احتمالی آن هم با حضور کردهای ایران، ترکیه و حتی سوریه، دلیل اول مخالفت ایران از استقلال کردستان است. البته دلیل مخالفت ترکیه نیز بیشتر به جهت فوبیا و ترس از بروز و پیدایی پانکردیسم است به ویژه آنکه حزب پکک با توجه به سابقه منازعه آن با ترکیه میتواند با پیوستن به این پانکردیسم مناسبات حیات سرزمینی ترکیه را در جغرافیای آناتولی به چالش گیرد. به ترتیب همه تلاش ایران آن است که با مخالفت خود از تسری امواج استقلالطلبی و جداییخواهی جلوگیری کند. اما دلیل دوم مخالفت ایران که به نظر میرسد دلیل اصلی باشد، بیشتر ناشی از نگرانی از هرج و مرجی است که قرار است از فردای استقلال در واقعیتهای میدانی و سپهر سیاست عراق به وجود آید. با توجه به وضعیت ناپایدار عراق، محققا جدا شدن مناطق مورد مناقشه و کردها ممکن است موجب تشدید بحران شرایط در این کشور شود. این مساله میتواند شروعی برای بیثباتی و همچنین آغاز دوباره برای نظم آنارشیک در عراق باشد. آنگونه که سابقه نظم آنارشیک در صحنه سیاست عراق نشان داده است، این وضعیت سبب ورود آمریکا خواهد شد و پای آمریکا را بار دیگر به عراق باز میکند. به عبارت دیگر بههمریختگی سیاسی فرصتی برای آمریکاست تا حضور نظامی خود را با استفاده از ضعف بغداد قانونمند سازد. به همین جهت بود که در ماههای گذشته واشنگتن تحرکات نظامیاش را در برخی مناطق عراق گسترش داد و از شدت یافتن عملیات علیه داعش به بهانههای مختلف جلوگیری کرد. ضمن آنکه ایجاد بحران یادشده، آمریکا را نسبت به امکان مدیریت سیاسی تحولات عراق امیدوار میسازد. حال در این شرایط و با توجه به حضور ایران در عراق بدیهی است که با ورود آمریکا به عراق فاز جدیدی از رقابتهای راهبردی میان ایران و آمریکا آغاز شود و از آنجا که ایران دست بالا را در عراق دارد و قصد عقبنشینی در مقابل آمریکا را ندارد، غیرمنتظره نیست که آمریکا برای تلافی و جبران مافات همه توان نظامی خود را در مهار ایران بهکار گیرد. ضمن آنکه بعید نیست که آمریکا بخواهد حضور ایران را بهانهای برای امتیاز گرفتن از ایران و فشار بر آن در قضیه برجام کند. بنابراین تنها راه عقلایی ایران همان مخالفت است با این هدف که علاج واقعه را از قبل کرده باشد.