صرف نظر از ملاحظات مربوط به از بین بردن منابع آبی در عمل تجدیدناپذیر، مجموعه این هزینهها استفاده از آبهای ژرف را به گزینهای گرانقیمت تبدیل میکند.
به گزارش جماران؛ آبهای زیرزمینی ژرف ایران معمولا در عمق 500 تا هزار متری از سطح زمین قرار گرفتهاند. برای شناسایی آبهای زیرزمینی در عمق بیش از هزار متر باید عملیات ژئوفیزیک گسترده و برنامهریزی شده انجام شود. مطالعات زمینشناسی و ژئوفیزیک در سالهای اخیر نشان میدهد حفاری و استخراج آبهای زیرزمینی به اولویتی برای تامین آب در خراسان جنوبی، کرمان و سیستان و بلوچستان تبدیل شده است. این آبها با فناوری مشابه حفر چاه برای استخراج نفت قابل برداشت است. با این وجود به نظر میرسد عواقب استخراج آبهای زیرزمینی ژرف در درازمدت مشخص میشود و پیش از استفاده از آنها به مطالعات گسترده در زمینههای مختلف نیاز است.
بهدنبال راهحلی پایدار برای بحران کمآبی
حفر چاه زیرزمینی، سدسازی، انتقال آب، استفاده از آبشیرینکنها، تصفیه آب و فاضلاب و تغییر نوع آبیاری ازجمله راهحلهای تکنیکی است که به عقیده بسیاری از کارشناسان برای مقابله با معضل کمآبی میتواند موثر باشد. دکتر علی ناظمی، استاد مدیریت منابع آب دانشگاه کنکوردیای کانادا، درباره اهمیت سرمایهگذاری ایران در زمینه برداشت آبهای زیرزمینی میگوید: برای پاسخ به این موضوع باید دید علت اصلی بحران آب در ایران چیست. ایران کشوری نیمهخشک است، اما ریشه بحران اخیر آب در ایران بیشتر از ماهیت اقلیمی، ماهیت اجتماعی و اقتصادی دارد. باید در نظر داشت اگر برای مثال ایران دارای نصف جمعیت کنونی بود یا اگر بازده کشاورزی دو برابر مقدار کنونی میشد، کشور به هیچ عنوان با بحران آب مواجه نبود. در نتیجه راهحل تکنیکی مقابله با بحران آب باید در درجه اول مبتنی بر کنترل جنبههای اجتماعی و اقتصادی باشد تا جنبه هیدرولوژیکی یا اقلیمی. از این منظر من اعتقاد دارم تغییر الگوی مصرف باید در مرکز توجه مدیریتی قرار گیرد. در کنار آن جمعآوری آب باران، آبخیزداری و بازیافت آب مصرفی میتواند به مقدار قابل ملاحظهای میزان آب قابل استحصال را در مقیاس محلی افزایش دهد و از این لحاظ دیگر نیازی به انتقال آب از خارج حوزه آبریز یا از سفرههای آب زیر زمینی نیست.
دکتر ناظمی، موضوع برداشت از آبهای عمیق را تکنیکی راهگشا برای مواجهه با خشکسالی نمیداند و میافزاید: تجربه بین المللی نشان میدهد تکیه بر آبهای زیرزمینی ژرف به هیچ عنوان راهحل پایداری نیست. در درجه اول استحصال آب بیشتر سبب چرخش تمرکز مدیریتی شده و پاسخی مناسب برای کنترل بحران آب نیست، زیرا با افزایش جمعیت و فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی، مشکل کمبود آب دوباره با شدتی بسیار بیشتر رخ خواهد داد. از طرف دیگر سفرههای آبهای زیرزمینی ژرف در طول میلیونها سال شکل گرفته و استحصال آب از آنها یعنی مصرف آخرین منابع آبهای سرزمینی که خطر انقراض زندگی انسانی و بیولوژیکی را به دنبال دارد.
تغییرات در چرخه آب؛ راهحل گذرا یا دائمی؟
از لحاظ هیدرولوژیکی برداشت آبهای زیرزمینی ژرف یعنی تغییرات بنیادی در چرخه آبی در مقیاس محلی و منطقهای. این تغییرات، معمولا خزنده است و قابل برگشت نیست. دکتر ناظمی، سیاست برداشت از آبهای ژرف را راهحلی گذرا عنوان میکند و ادامه میدهد: احتمال فرونشست و رانش زمین بستگی به مشخصات فیزیکی حوزه آبریز و سفره آب زیرزمینی و همچنین بار گرانشی دارد، اما بسیار جدی است. این راهحل برای مدت کوتاهی سبب فراموشی ریشه اصلی بحران آب میشود و تنها راهحلی گذرا و بشدت ناپایدار است. راهکار پایدار برای بحران آب در ایران تنها از منظر کنترل مصرف، استفاده پایدار از منابع آبی در دسترس و توجه مدیریتی به جنبههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی قابل تصور خواهد بود.
این پژوهشگر مدیریت منابع آب میافزاید: تجربه تاریخی در هند، ایالات متحده، ایران و مناطق دیگر دنیا نشان میدهد معمولا بسیاری از اثرات محیط زیستی این طرحها قبل از اجرا به طور کامل مشخص نیست و معمولا در دراز مدت هویدا میشود. دریاچه ارومیه مثال بسیار روشنی از تغییر شگرف محیط زیستی است که در مرحله مطالعات کارشناسی کاملا شناخته شده نبود.
توجه به مدیریت صحیح برداشت آبهای زیرزمینی
دکتر علی میرچی، استادیار منابع آب دانشگاه تگزاس در الپاسو، مدیریت صحیح و جدی تقاضا را راهحل مقابله با چالشهای آبی عنوان میکند و میگوید: در حال حاضر شاهد نتایج دیدگاه عرضهمحور مدیریت آب در کشور هستیم که به واسطه سدسازیهای گسترده و پروژههای انتقال آب و حفر چاههای عمیق اجرا شد و هنوز هم در جریان است. درسهایی که از این دوره ماموریت ناتمام هیدرولیکی گرفتهایم، اثرگذاری این گزینهها را به عنوان راه حلهای قطعی مشکل کمآبی کشور به چالش میکشد. گرچه واقعیت کمبود آب در برخی مناطق، استفاده از راهحلهای کوتاهمدت فناورانه را ضروری میسازد، اما توجه به پیامدهای ادامه روشهای فناورانه پیشین بسیار مهم است. مطلوبیت استفاده از روشهای فناورانه، به عوامل مختلف اقلیمی، جغرافیایی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مرتبط است؛ به عنوان مثال، نزدیکی به دریاها یا وجود سفرههای آب زیرزمینی شور میتواند گزینه شیرینسازی آب را با وجود اثرات نامطلوب محیطزیستی به گزینهای عملیاتی تبدیل کند که ناگزیر به استفاده از آن هستیم.
در مقیاس کلان در سطح کشور، افزایش بازده آبیاری در بخش کشاورزی با هدف کاهش مصرف خالص آب و استفاده از آب صرفهجویی شده برای بهبود وضعیت منابع آبی گزینه مناسبی است. البته این گزینه نیازمند هماهنگی بین دستگاههای مرتبط برای اجرای مدیریت همزمان و یکپارچه آب و زمین است. در مراکز جمیعت و محیطهای شهری، تصفیه فاضلاب و بازچرخانی آن میتواند به کاهش فشار بر منابع موجود کمک کند. با این حال راهحلهای تکنولوژیکی باید به عنوان سیاست تکمیلی مدیریت تقاضا و کاهش مصرف در همه بخشها استفاده شود.
پروژه اکتشاف آبهای ژرف در ایران
مطالعات عملیاتی زمینشناسی برای شناسایی آبهای ژرف و حفاری در جستوجوی منابع تجدیدپذیر آب، مدتی است در کشور آغاز شده و کرمان یکی از اولویتهای حفاری برای رسیدن به این آبهاست، اما بحث بر سر این است که این راهحل چقدر برای این مناطق پایدار و اجرایی خواهد بود. دکتر میرچی، خبر آغاز اکتشاف و استخراج آبهای ژرف در کرمان را بیشتر خبری نگرانکننده میداند و ادامه میدهد: علت این نگرانی دستاندازی به ذخیره آبهای فسیلی است که طی هزاران سال در آبخوانهای ژرف جای گرفتهاند و اکنون ما با دستیابی به فناوری استخراج آبهای ژرف میتوانیم این منابع را بهسرعت مصرف کنیم. دراین حالت، استفاده ما از منابع آبی بهوضوح از میزان آب تجدیدشونده بیشتر است. چرا که روند تجدیدپذیری آبهای ژرف در مقیاس زمانی زمینشناسی بسیار طولانی انجام میشود. با این کار به جای سیاستهای دشوار و شجاعانه همراستا با توسعه پایدار عملا به دنبال راهحلی موقتی با ضررهای گسترده و بزرگتر برای سرزمینمان میرویم. به همین دلیل از آبهای ژرف به معنای واقعی کلمه باید به عنوان آخرین ترفند در مدیریت کمآبی استفاده کرد. تا زمانی که تمامی گزینههای مدیریت تقاضا و ارزشگذاری اقتصادی آب با هدف کاهش خالص مصرف آب اجرایی شوند، باید از دستاندازی به این منابع جدا پرهیز شود.
استخراج آبهای زیرزمینی، اقتصادی یا هزینهبر؟
یکی از موضوعات چالشبرانگیز در استخراج منابع آبی زیرزمینی میزان آلودگی یا شوری این منابع و مقرون به صرفه بودن بهرهبرداری از این آبهاست. دکتر میرچی میزان عدم قطعیت در مطالعات زمینشناسی و بررسی آبهای زیرزمینی را بسیار بالا میداند و در این باره میگوید: حتی در کشورها و مناطقی مثل ایالت کالیفرنیا در آمریکا که مطالعات خوبی در این زمینه صورت گرفته است، تخمینهای ارائه شده از آبهای زیرزمینی ژرف محل بحث و اختلافنظر است. ارتباط بسیار کم آبخوانهای ژرف با آبهای سطحی و کندی حرکت آب در خاک، سفرههای آب زیرزمینی ژرف را در عمل به منابع آبی تجدیدناپذیر تبدیل میکند. از این رو تخمین این که میزان منابع آب ژرف موجود تا چه زمانی پاسخگوی نیازهاست، به نرخ برداشت آب بستگی دارد. کیفیت آب شور ژرف از نظر میزان املاح و ذرات معلق میتواند بین آب شیرین به اندازهای در حد شوری آب دریاها متغیر باشد. میتوان با پایش کیفیت آب و روند تغییر میزان املاح و ذرات معلق در آب وضعیت پایداری یا تخلیه آبخوان را رصد کرد. بدیهی است در مناطقی که میزان املاح و ذرات معلق بیشتر است، علاوه بر هزینه استخراج آب مرکب از اکتشاف، حفاری و پمپاژ، با هزینه تصفیه و تامین انرژی لازم برای این کار نیز روبهرو هستیم.
صرف نظر از ملاحظات مربوط به از بین بردن منابع آبی در عمل تجدیدناپذیر، مجموعه این هزینهها استفاده از آبهای ژرف را به گزینهای گرانقیمت تبدیل میکند. به همین دلیل تصمیم برای استفاده از آبهای ژرف، نیازمند توجیههای دقیق فنی، اقتصادی و محیط زیستی است.
عواقب وخیم برداشت از آبهای زیرزمینی
در نتیجه استفاده بیرویه از آبهای زیرزمینی عوارضی مانند فرونشست زمین به وفور دیده شده است. این پدیده در جاهایی که استخراج آبهای زیرزمینی زیادتر است، بیشتر به چشم میخورد. استادیار منابع آب دانشگاه تگزاس، در این باره میافزاید: استفاده بیش از ظرفیت از این آبها میتواند مشکلات کیفی مثل افزایش شوری را به دنبال داشته باشد. به این ترتیب، آب بدون تصفیه در بخش کشاورزی قابل استفاده نخواهد بود یا زمینها را به شوره زار تبدیل میکند، اما مهمترین اثر دستاندازی به آبهای ژرف از بین بردن این منابع و تشدید ورشکستگی آبی کشور است. تداوم استفاده بدون دوراندیشی از منابع آبی، کندی روند تغییر الگوی مصرف آب در کشور را به دنبال دارد و تصوری غلط از فراوانی آب ایجاد میکند.
در نتیجه سیاستهای مدیریت تقاضا با مقاومت و چالش بیشتری روبهرو میشود و نتیجه آن کاهش ظرفیت زیستی سرزمین و محروم کردن نسلهای آتی از منابع لازم برای بقا و شکوفایی کشور است. رهایی از آسیب این عوارض دشوار، هزینهبر و در برخی موارد عملا غیرممکن است. دکتر میرچی در پایان میگوید: در مجموع به نظر من اتکا به آبهای ژرف به هیچ عنوان نمیتواند راه حلی جامع و کامل برای معضلات آبی کشور ارائه کند و باید آن را در زمره راهحلهای فناورانه مسکنگونه با تبعات ناخواسته جدی طبقهبندی کرد. به همین علت، استفاده از این روش به صورت فراگیر در سطح کشور توصیه نمیشود.
روش خردمندانه برای رویارویی با مشکلات آبی کشور را باید در تبیین روایت مشترک ریشه مساله یعنی فزونی تقاضا برتوان آبی کشور جستوجو کرد. در همین خصوص آموزش فراگیر مسائل مربوط به کمآبی، گسترش فرهنگ صرفهجویی و دیدگاه پرستارانه در حفظ سرزمین و منابع زیستی، مدیریت جدی تقاضا، افزایش بهرهوری مصرف آب در بخشهای مختلف با هدف کاهش مصرف خالص آب، قیمتگذاری صحیح در کنار پایش منظم کیفیت و کمیت منابع و استفاده از راهحلهای فناورانه مناسب در شرایط اضطرار میتواند به بهبود مدیریت آب در کشورمان کمک کند.