خودش میگوید اصلاحطلب هستم، بدون هیچ پیشوند و پسوند اضافهای. در چهار سال حضورش در سمت معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده بارها مورد حمله و انتقاد مخالفانی واقع شد و گاهی اتهاماتی را متوجه او کردند که تأسف و تعجب بسیاری از فعالان سیاسی و رسانههای جناحهای مختلف را هم به دنبال داشت
بااینهمه در بدنه حامیان دولت و جریان اصلاحطلبان از او با عنوان یکی از موفقترین و خوشنامترین اعضای کابینه روحانی یاد میشود، هرچند پرونده انتصاب وزیر زن در دولت جدید روحانی از اساس منتفی شد، اما در روزهایی که بحث چیدمان کابینه دولت دوازدهم نقل محافل خبری و سیاسی و شبکههای اجتماعی بود، از او با عنوان اصلیترین زنی که شانس رسیدن به سمت وزارت را دارد یاد میشد.
به گزارش جماران، «شرق» در ابتدای گفت و گو با شهیندخت مولاوردی نوشت:
عملکرد او در معاونت بسیار کوچک و کمبودجه و کمنیروی تحتامرش چندان بود که هم مخالفان بسیار جدی و فعالی را برایش بتراشد و هم موافقان و حامیان پرشمار و دغدغهمند فراوانی. چندروز پیش بود که در شبکههای اجتماعی و بهویژه توییتر هشتگی در حمایت از ماندن او در دولت جدید راه افتاد و دهها هزار توییت با این منظور از سوی کاربران مختلف منتشر شد. صحبت از شهیندخت مولاوردی است، حقوقدان و فعال شناختهشده حوزه زنان که پیش از رسیدن به سمت معاونت رئیسجمهور، به غیر از فعالیتهای اجتماعی و سیاسیاش وبلاگنویس بود و سردفتر اسناد رسمی و از همانجا دغدغههایش در حوزه زنان را پیگیری میکرد. در گفتوگوی شرق با او، هم درباره آنچه در این چهار سال گذشت و هم این روزهای چینش کابینه و گمانهزنیها درباره اعضای دولت و هم چشمانداز آینده سخن گفته شده است.
به گزارش جماران، مشروح این گفت و گو در پی می آید:
در چهار سال حضور شما در سمت معاونت زنان دولت یازدهم، هم موافقان و حامیان زیادی داشتید و هم منتقدان و مخالفان خیلی فعالی. بخشی از حملات و انتقادات آنها حتی در پارهای مواقع، شامل فحش و ادبیات رکیک هم بود، برخی هم شما را متهم به چیزهایی میکردند که به نوعی جرم محسوب میشد. تحلیل خودتان از این مخالفتها چیست؟ چرا این حجم از مخالفت را با شما داشتند؟
بگذارید ابتدا درباره منتقدان توضیح بدهم، بخشی از اینها برداشتی که از مأموریتهای ما داشتند، برداشت غلطی بود. یعنی تصوری که داشتند از این که این معاونت چه کارهایی را باید انجام میداده، تصور درستی نبود. وقتی عملکرد ما را مقایسه یا بررسی میکردند، به این نتیجه میرسیدند که ما کار خاصی انجام ندادهایم یا آن انتظاراتی که داشتند، برآورده نشده است. بههمیندلیل به منتقد ما تبدیل میشدند که بعضا هم خیلی تند میرفتند و تا همین اواخر هم ادامه دادند. هیچوقت نگاهشان و ذهنیتشان اصلاح نشد. هر چقدر هم ما سعی کردیم این را تبیین کنیم و چارچوب کاری خودمان را مشخص کنیم، اساسا آنها یا قرار نبود مجاب شوند، یا اینکه برای آنها پاسخهای ما قانعکننده نبود. طیفی داشتیم از منتقدان که در این مسیر بودند و هنوز هم هستند. بعضا منتقدانی داشتیم که تبدیل شدند به مخالف، یا بگوییم از همان اول هم مخالف صرف بودند، بهتر است، هدفشان هم کلا تخریب بود و قرار نبود آنچه ما بهعنوان جوابیه، توضیح ، دلیل، مدرک و سند ارائه میدهیم، آنها را قانع کند. بنابراین بیشتر سعی میکردند با تکرار همان اتهامات و ادعاهای واهی و بیاساس و واقعا بدون سند و مدرک، خود به این تخریبها دامن بزنند، بهطورکلی به نظر میرسد هدفشان متزلزلکردن جایگاه معاونت و شخص خود من بود. اسم اینها را هم منتقد نگذارید. اینها مخالف بودند.
به نظرتان بیشتر مخالف شخص شما بودند یا با دولت مخالف بودند؟
مخالفتی را که با رویکرد و با دیدگاه سیاسی من داشتند، از همان اول بروز میدادند. کلا مخالف قرارگرفتن من در این مسند بودند و پیشبینیهایشان هم این بود که در چهار سال آینده با شدت بیشتری به تخریبهای خودشان ادامه خواهند داد و نخواهند گذاشت ما بدون حاشیه به فعالیتهای خودمان ادامه دهیم. کمااینکه در این چهار سال نیز همین کار را کردند. نه اینکه نگذارند ما کارمان را انجام دهیم، ما فعالیتهای خودمان را داشتیم ولی با درگیرکردن ما با حاشیهها، خیلی فرصتها را از ما گرفتند. انرژی را از ما گرفتند و ما را مستهلک کردند. مجبور میشدیم جواب بدهیم، مجبور میشدیم برای توجیه برخی افراد، برای جمعکردن مستندات و... وقت بگذاریم.
هیچوقت تلاش کردید آنهایی که منتقد هستند را دعوت کنید و رودررو با آنها صحبت کنید که اگر سوءتفاهمی هست حل شود؟
بعضا این اتفاق افتاد ولی نه درباره همهشان. حتی خودم از شبکههای اجتماعی برای این کار استفاده کردم. مواردی بوده که خودم به صورت خصوصی در شبکههای اجتماعی با آنها صحبت میکردم. حتی اگر موردی بوده که با یک توضیح حل میشده، جواب هم دادهام. یعنی مواردی بوده که من توضیح دادم و طرف قانع شد.
این منتقدانی که شخصا سراغشان میرفتید، کاربر معمولی بودند یا آدمهای سیاسی و سرشناس؟
هم فرد عادی هم آدم سرشناس. مواردی بود که خودم شخصا ورود کردم. هیچوقت هم هیچجا مطرح نشده؛ چون خصوصی بوده. احساس میکردم با یک توضیح میشود آنها را قانع کرد.
اینکه میگویید در شبکههای اجتماعی بهصورت خصوصی به سراغشان میرفتید و صحبت میکردید، در چه شبکههایی بوده؟
هر کجا لازم بوده؛ مثل تلگرام، در فیسبوک و اینستاگرام و همهجا. حتی پیامک
واکنش آنها چه بود؟
بعضا خیلی خوب جواب داده و منتقد را به همراه تبدیل کردم. بعضا هم نه، مواضع آنها سر جایش بوده. بستگی به این دارد که با چه هدف و نیتی این کار را انجام میدادند.
به نظرتان استراتژی و هدف اصلیشان از این حجم از حملات چه بود؟
اصولا روال کارشان این بوده که کاری کنند ما را شکستخورده، یعنی از قبل محکومبهشکست جلوه دهند. از همان اول این کار را کردند که رویکرد ما را زیر سؤال ببرند و جهتگیریهای ما را به ضرر خانواده، به ضرر زنان جامعه جلوه دهند. کل اولویتبندیهای ما را مخدوش جلوه دهند. این که در جهت منافع زنان نیست. کلا در حال شبههافکنی و نیتخوانی بودند. یعنی من هر صحبتی که داشتم، نیتخوانی میکردند و میگفتند منظورش این است و به ظاهر صحبتش توجه نکنید، او هدف دیگری دارد.
به نظرتان دلیلش چه بوده؟ پروژه سیاسی برای تخریب شما بوده یا نه؟ چه دلیلی داشته به نظر خودتان؟
اسمش را پروژه نمیگذارم. شاید هم از نظر سیاستورزی بگوییم طبیعی است.
یعنی مخالفانی هستند که بهصورت طبیعی در حال زدن رقیب هستند؟
بله خب، رقیب را میزنند و مأموریت خود را انجام میدهند. منتها ما اینطور نبودیم. دورهای که ما بیرون بودیم و خارج از قدرت بودیم. اولا یکی، دو سال واقعا فقط نظارهگر بودیم. سعی کردیم ببینیم چه اتفاقی میافتد. بعد که بالاخره برنامهها به سمت عملیاتیشدن پیش رفت، مثل لایحه حمایت از خانواده که به مجلس رسید و دیدیم چه اتفاقاتی میافتد، تازه آنموقع بود که ما بهصورت عملی شروع کردیم به بیانیه صادرکردن، مصاحبهکردن، مقالهنوشتن. نه تخریب، نه تهمت و ادعاهای بیدلیل و مدرک که الان منجر به تشکیل چندین پرونده شده.
بعضی از حملاتی که به شما شد، خیلی ادعاهای عجیب و ترسناکی بود. از هفتهنامه یالثارات که علنا به شما فحش رکیک داد، تا اینکه گفتند شما آمار زنان مطلقه ایران را برای کار در آنتالیا به سازمان ملل دادید. با کسانی که این اتهامات و ادعاها را علیهتان طرح کردند، مشخصا چه کار کردید؟ به کجا کشید این داستان؟ آیا شکایت کردید و پروندهای تشکیل شده؟
بله ما از طریق قضائی پیگیری کردیم.
کدام مورد را؟
همه را. برای یالثارات که حکم بدوی صادر شده و منتظر حکم قطعی هستیم. ظاهرا آنها درخواست تجدیدنظر کردهاند.
میتوانید بگویید چه بوده؟
گذاشتیم حکم قطعی شود، بعد بگوییم.
شما راضی بودید؟
ما راضی بودیم. اصلا فکر نمیکردم چنین حکمی صادر شود.
یعنی مجله محکوم شد یا فرد نویسنده؟
هر دو و واقعا حکم منصفانهای بود. هم در این مورد، هم درباره پرونده آن روستا در سیستانوبلوچستان.
آنجا حکم به نفع شما صادر شد؟
به نفع من نه ولی حکمی که صادر شد، با توجه به دفاعیاتی که ما کردیم، به دادگاه و قاضی ثابت شد که اولا اگر هم جرمی بوده، فاقد عنصر معنوی است، یعنی سوءنیتی در کار نبوده. چون یکی از عناصر جرم این است. جرم سه عنصر دارد؛ عنصر قانونی، مادی و معنوی. عنصر معنوی را اینجا اصلا نداشتیم. بحث ما نه خدشهدارکردن سیستم قضائی بود، نه زیرسؤالبردن این سیستم و خدشهواردکردن به اعتبار نظام قضائی. بحثی که داشتیم، اشاره به این بود که دفاع کنیم از اقدامی که معاونت داشت در احیای مادهای که در برنامه چهارم توسعه و درباره ضرورت حمایت از خانوادههای زندانیان و معدومین و اعدامیها، در برنامه ششم توسعه که در برنامه پنجم این ماده حذف شده بود. ما خواستیم این ماده را احیا کنیم. سؤال شده بود چه دلایلی داشته که آنجا توضیح دادم و اینکه چرا ما باید این نگاه را داشته باشیم که خانواده، همسر و فرزندان یک مجرم، مجازات شوند به خاطر جرمی که پدر خانواده انجام داده. اینها را رها کنیم و حمایت نکنیم و سایر موارد که به آنجاها کشیده شد.
در آن ماجرای سازمان ملل و زنان مطلقه، اصل داستان واقعا چه بود؟
برای خود ما هم عجیب بود. دقیقا در بحبوحه تبلیغات انتخاباتی بود. ایام تبلیغات بود که دیدیم کلیپی منتشر شد، خانم آلیا آمد، پشتسرش هم عنوان ستاد دولت کار و کرامت نوشته شده بود و چند دقیقه صحبت کرد که در معاونت امور زنان و خانواده، آمار زنان مطلقه برای کار در آنتالیا به سازمان ملل داده شد. من واقعا اول تعجب کردم و گفتم شاید صدا روی آن گذاشتهاند. یک بار دیگر نگاه کردم که نکند دابسمش بوده. دوباره دیدم که صدای خودش است. بعد هم ما اعلام کردیم که شکایت میکنیم و شکایت هم کردیم از این خانم. جوانی آمد، اسناد ما را روی توییتر برد. اسناد دولتی را افشا کرد و روی توییتر گذاشت. فکر کنم هفت، هشت، ١٠ مورد از اسناد ما که نمیدانیم دست این فرد چه میکرده. حدس ما این است زمانی که ما گزارش برنامه کاری مشترکمان با صندوق جمعیت ملل متحد را به کمیسیون اصل نود مجلس بردیم، در زمان مجلس نهم، خانم رهبر که آنجا نایبرئیس بود، پروندهای برای ما آنجا تشکیل داد، راجع به برنامه کاری مشترک. کمیسیون اصل نود از ما گزارش خواست و ما گزارش دادیم. برای اینکه میگویند آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است، کپی مجموعه قراردادهایی را که بسته بودیم، دادیم به کمیسیون اصل نود که بررسی کنند. نمیدانم این جوان این سندها چطور به دستش رسیده بود و آنها را منتشر کرد. احتمالا خانم رهبر داده که به قول خودشان افشا کند. یکییکی اسناد ما را گفته بود که اگر مولاوردی جرئت کند از آلیا شکایت کند، من اینها را افشا میکنم. یکی از بندهای آن برنامه کار مشترک، ایجاد بانک اطلاعاتی زنان سرپرست خانوار است که البته هیچوقت هم این بانک اطلاعاتی ایجاد نشد. ما ذیل این، برنامهای تعریف کردیم برای تحلیل زیرگروههای سرپرستی خانوار که الان الگوهای نوظهور داریم، غیر از زنان بیوه، زنان مطلقه، دختران خودسرپرست؛ این برنامه را ما انجام دادیم. اما هیچوقت بانک اطلاعات زنان سرپرست خانوار را نتوانستیم ایجاد کنیم؛ اگر هم ایجاد شود برای داخل است و اساسا ربطی به خارج از کشور ندارد. اینها براساس این گفته بودند چون این قرارداد با صندوق جمعیت ملل متحد بوده، معاونت، بانک اطلاعات زنان سرپرست خانوار را درست کرده و اطلاعات زنان مطلقه برای کار در آنتالیا را نمیدانم از کجا درآوردند به سازمان ملل دادند. این هم ماجرا شد و ما شکایت کردیم.
از شخص خانم آلیا؟
بله از شخص خانم آلیا.
از آن کسی که اسناد را گذاشته بود، چطور؟
او را نه، البته از طریق کمیسیون اصل نود ماجرا را پیگیری میکنیم چون در اصل آنجا مقصر است که چرا این کمیسیون این اطلاعات دولتی را به کسی بیرون از مجموعه داده است. معاونت حقوقی ریاستجمهوری همه این پروندهها را پیگیری میکند.
در صحبتهایتان گفتید در این چهار سال خیلی به شما و ساختار معاونت به ریاست شما حمله شده. گفتید پیشبینی میشد یا میشود در چهار سال آینده هم شدیدتر ادامه پیدا کند. آیا به نظر خودتان، اینکه ماندن شما در معاونت ادامه پیدا نکرد، این حملات در آن نقشی داشت یا نه، در تصمیم شما یا رئیسجمهور. مثلا رئیسجمهور بگوید اینجا خیلی داریم هزینه میدهیم، بیخیال آن میشویم؟
نه، اینکه مطرح نشده به این شکل. ولی تصمیم بر این بود که در یک بستر آرام، آنچه تا به حال مقدماتش فراهم شده، بتواند جنبه عملیاتی به خودش بگیرد. برای من که این حملات تأثیری نداشت. یعنی ذرهای در عقبنشینیکردن من تأثیری نداشت.
درباره ادامه حضور شما در دولت دوازدهم، معاونت حقوق شهروندی چقدر جدی است و اینکه به همین شکل است یا قرار است ساختارش عوض شود؟
در حال بررسی است. من یک پیشنهادی داشتم، بررسی میشود.
در این چهار سال، به شما حملات مختلف و زیادی شد و اتهامات فراوانی هم نثارتان کردند، کدام یک از حملات بیشتر از همه غمگینتان کرد و برایش تأسف خوردید؟
چند عکس و نوشته در ایام تبلیغات به دروغ به نقل از من آماده کرده بودند و منتشر کردند که در گرماگرم موضوع مربوط به ٢٠٣٠ هم بود. جملاتی را به نقل از من آورده بودند که بسیار تأسفبرانگیز بود. واقعا بیاخلاقی محض بود.
در رسانههای رسمی منتشر شده بود؟
نه، در فضای مجازی به صورت گسترده که ما کشف هم کردیم کار چه کسی بود. از مشهد هم بود. یکی از بستگان یکی از نمایندگان مجلس بود، کسی که در شهرداری مشهد هم کار میکند و بسیار گسترده این کار را انجام داد. اسم و اینها را داریم.
شکایت هم کردید؟
نه در سطحی نبود که برویم شکایت کنیم. نسبتهای بسیار سطح پایین و سخیف داده بودند که خیلی حالم را بد کرد و واقعا تأسف خوردم به حال کسانی که به هر وسیلهای متوسل میشوند که رقیب را از میدان به در کنند. حتی اگر برخلاف دین باشد، برخلاف اخلاق باشد. بارها برای آنها نوشتم اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید.
در چهار سالی که گذشت و شما معاونت را اداره کردید، از نظر خودتان بهترین بخش عملکردتان چه بود؟
اینکه بگویم خروجی ملموسی مثل وزارتخانهها داشتیم، اینجا به این شکل نبوده، ولی آنچه من را به آینده امیدوار میکند، آنچه در برنامه ششم توسعه اتفاق افتاد، مسیر حرکت و نقشه راه حوزه زنان و خانواده را امروز دقیقا مشخص کردیم و تغییر ادبیات و گفتمانی که در حوزه زنان و خانواده در این دوره که همه به آن اذعان دارند.
در گفتمان رسمی منظورتان است؟
رسمی هم تا حدودی چرا. آن هم بوده. همان حرفهایی که من روزهای اول میزدم و به سیاهنمایی متهم میشدم، متهم به اینکه به قول خودشان کمک میکنم به پروندههای حقوقبشری علیه ایران، الان میبینم همه حرفهای من را میزنند.
منظورتان در حوزه آسیبهای اجتماعی است؟
مثلا آسیبهای اجتماعی و مسائلی که در کل جامعه و بهویژه در حوزه زنان و خانواده وجود دارد. عدالت جنسیتی که همان بحثی است که در برنامه ششم توسعه مطرح شده است.
درباره عدالت جنسیتی، اول خیلی به شما حمله و بعد در ادامه به گفتمان جدی تبدیل شد. اکنون، با این شرایط نظر خودتان درباره آینده این معاونت چیست؟ آیا ریلگذاری شده که کسی که بعدها میآید، امیدوار بود که میوه این عملکرد، بعدها چیده شود؟
با توجه به وضعیتی که در آن قرار داریم و مقدماتی که چیده شده، اگر متعهد به برنامه باشند، هم برنامهای که رئیسجمهور برای دولت دوازدهم ارائه داده، بخش زنان و خانواده آن، بخش مفصلی است، هم برنامه ششم توسعه. من مطمئن هستم آنچه در دولت یازدهم، وقتمان به آن گذشت که بتوانیم این مقدمات را فراهم کنیم، در دولت دوازدهم انشاءالله در چهار سال و پنج سال برنامه ششم، حتما ثمرهاش را خواهیم دید. آن هم تعادل جنسیتی که پیشیبینی کردیم در حوزههای مختلف، با اقدامات اساسی، برنامههایی که باید تدارک دیده شود در مدیریتها و بازار کار، در خانواده، در کار و زندگی، برای همه اینها برنامه داریم. خیلی از آنها الان به مرحله نهایی رسیده. حتی فکر میکنم شاید سال اول دولت دوازدهم، به ثمر بنشیند. مثلا لایحه تأمین امنیت زنان در برابر خشونت، سند مربوط به توازن، سند حمایتی زنان شاغل، سند سیاست اشتغال پایدار زنان که شامل دو گروه از زنان است، همه اینها نهایی شده و نیاز به تصویب و ابلاغ دارد. مقدماتش فراهم شده که امیدواریم در ابتدای دولت دوازدهم، ثمراتش را زنان ببینند.
رفتن شما از معاونت قطعی شده است، برای کسی که بعد از شما به اینجا میآید اگر بخواهید توصیهای کنید؛ توصیه راهنمایی که فلان کار انجام بشود، بهمان کار نشود، چه توصیهای میکنید؟
توصیههای من تقریبا آماده است، چون من پوشهای را مدتهاست برای دوره بعد؛ یعنی کارهایی که باید برای دوره بعد انجام شود و در اصل برای خودم نوشته بودم و همینطور کارهایی را که در ماههای پایانی باید انجام شود، آماده کرده بودم و روی میزم است. پاکنویس میخواهد. یکی، دو روز میخواهم وقت بگذارم و همه اینها را آماده کنم، کسانی که در معاونت و مسئولیت دارند، کارشناسانی که هستند، همه را مشخص میکنم و شستهرفته تحویل میدهم.
به دو مورد مهم آن اشاره میکنید؟
ما الان در مرحله تدوین آییننامه ماده ١٠١ قانون برنامه ششم توسعه هستیم که از وقتی ابلاغ شده، بسیار مهم است. این یکی از برنامههاست که باید سریعا اقداماتش شروع شود. همینطور آییننامه مربوط به بند ت ماده ٨٠ قانون برنامه ششم توسعه، برنامه جامع توانمندسازی زنان سرپرست خانوار است که باید سریعا کار این شروع شود. یکسری کارهای فوری داریم؛ یکی بحث تشکیل ستاد ملی زن و خانواده که در دوره دولت یازدهم تشکیل نشد و این یکی از اولویتهاست و توصیه من این است که حتما پیگیری شود که با حضور رئیسجمهور هم تشکیل شود و پیگیری همین لایحه تأمین امنیت زنان که به قوه قضائیه ارائه دادیم، چون جنبه قضائی دارد.
اسم دقیق لایحه چیست؟
لایحه تأمین امنیت زنان در برابر خشونت که سریعا با پیگیریهایی که انجام میشود، بررسیهای لازم در قوه قضائیه صورت گیرد، به کمیسیون لوایح برگردد و تصویب شود و به مجلس برود. این یکی از اولویتهاست. چند سند است که در کمیسیون اجتماعی دولت است؛ سند حمایت اجتماعی زنان و سند توانمندسازی زنان که با مشارکت وزارت رفاه و شورایعالی رفاه در حال تدوین است. چند لایحه است که یکی در همین هفته جلسه داریم. حذف تبصره ٢٦ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست است که مربوط به ازدواج فرزندخوانده با سرپرست است که این را نهایی کردیم. موضوع بعدی بحث تعیینتکلیف فرزندان ناشی از ازدواج زنان با اتباع خارجی است که لایحه آن تقریبا تمام شده، لایحه آن هم تقریبا در دولت تمام شده و قرار بود وزارت دادگستری... .
در این لایحه قرار است چه اتفاقی بیفتد؟
ما به سمت اصلاح قانون مدنی رفتیم؛ تابعیت را به مادر تعمیم دادیم؛ یعنی از مادر ایرانی، چه فرزندانی که در ایران و چه فرزندانی که در خارج از ایران متولد میشوند، منتقل شود. سیستم خاک به سیستم خون تغییر کند. چون قانون ما قبلا اینطور بود، تغییر میکند که الان در وزارت دادگستری است تا متنش را آماده کنند. اینها مواردی است که مهمترین بخشهاست، تمام شده و زیاد نباید طول بکشد. غیر از دو آییننامه که تدوین آن تازه شروع شده، بقیه به یک پیگیری نیاز دارند که زودتر به نتیجه برسد.
قبل از اینکه تکلیف مشخص شود، درباره حضور شما، گمانهزنیهای زیادی منتشر میشد که خانم مولاوردی قرار است وزیر آموزشوپرورش شود. در این مدت صحبتی با شما درباره وزارت آموزشوپرورش یا هر سمت دیگری مطرح شد که شما قبول نکنید؟
اینکه مستقیم پیشنهاد شود نه، ولی میدانم مطرح شده بودم در فهرست کاندیداهای وزرای آموزشوپرورش و برای معاونت حقوقی رئیسجمهور.
از شما برنامهای خواسته شد؟
نه، به آنجا نکشید.
سؤال دیگر اینکه شما در این چهار سال در مسئله آسیبهای اجتماعی زنان، احتمالا نزدیکتر از هر کسی در جریان ماجرا بودید و هستید. به نظر شما الان مهمترین مسئله در زمینه آسیبهای اجتماعی چه مسئلهای است و دربارهاش چه باید کرد؟
الان که توجه خوبی را شاهد هستیم؛ یعنی به آسیبهای اجتماعی توجه شده و در شورای اجتماعی کشور، کارگروههایی که تشکیل شده، چند کارگروه اختصاصا به آسیبهای اجتماعی حوزه زنان و خانواده اختصاص دارد. هماهنگیها و پیگیریهایی صورت میگیرد و در دست انجام است و اینکه اقدامات فوقالعادهای که تعریف میشود برای کاهش و کنترل آسیبهای اجتماعی. اینکه ادعا میکنیم ما ریشهکن میکنیم و رفع میکنیم، واقعا شدنی نیست. هیچکجای دنیا هم این اتفاق نیفتاده؛ بهویژه در جامعه ما که در حال توسعه است، قطعا نمیتوانیم این انتظار را داشته باشیم که شاهد این باشیم که هیچ آسیب اجتماعیای در کشور وجود نداشته باشد، ولی برای کنترل و کاهش آن از نزدیک در جریان هستم که برنامههایی در دست اقدام است و ما هم در خیلی از این کارگروهها حضور داریم. بخشی از مباحث و اولویتها اعتیاد است و طلاق. البته بعضیها طلاق را آسیب نمیبینند. منتها آنجا تعریف شده بهعنوان آسیب، کنترل و کاهش طلاق و بحث کنترل و کاهش اعتیاد که بالاخره بخشی از این آسیب هم به زنان برمیگردد. اینها به نظر من مهمترینهاست. اینکه چه باید کرد، باز برمیگردد به برنامههایی که ما تحت عنوان توانمندی زنان و تابآوری آنها در برابر این آسیبها کار میکنیم. طرح مهمی که به اجرا درآوردیم و خیلی مورد استقبال واقع شد، طرح ملی تابآوری اجتماعی است که امیدواریم در دولت بعدی هم ادامه داشته باشد. فاز اولش را در سراسر کشور اجرا کردیم.
من به آن میگویم ورژن اجتماعی اقتصاد مقاومتی؛ یعنی همانطورکه اقتصاد باید مقاوم باشد، از نظر آسیبها هم ما باید انسانهایی تابآور که در برابر این آسیبها و بحرانها بتوانند تاب بیاورند و بتوانند خودشان را با شرایط تطبیق و شرایط را تغییر دهند، داشته باشیم، نه اینکه تسلیم شوند و بهاصطلاح کم بیاورند و مبتلا به انواع آسیبهای دیگر شوند. میخواستیم چنین وضعیتی داشته باشیم.
معاونت زنان پیش از حضور شما در دولت یازدهم، خیلی شناختهشده به آن معنا نبود، ولی بعد از حضور شما، توجهات زیادی به آن جلب شد، چه از نظر موافقان و چه مخالفان. این معاونت چند نیرو دارد، بودجه آن چقدر است؟ اساسا جایگاهش بهلحاظ فنی و سازمانی چقدر اهمیت دارد؟
اینکه چرا اینجا شناخته شد و چرا برجسته شد، فکر میکنم برمیگردد به انقلابی که ما در مقایسه با دولت قبل در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات داشتیم. آنموقع به این گستردگی نبود؛ یعنی اطلاعرسانی و استفاده از این ابزار. فکر میکنم ابتدای دولت یازدهم، فقط یک پیامک بود. بهویژه بعد از اینکه تلگرام آمد، البته من قبلش هم در فیسبوک فعال بودم. قبلتر هم وبلاگ داشتم، اما آن تأثیرگذاری لازم را نداشت.
شما وبلاگ داشتید؟ از چه سالی؟
بله. یادم نیست ولی زمانی که سردفتر اسناد رسمی بودم، وبلاگ داشتم.
اسم وبلاگتان چه بود؟ هنوز هم هست؟
با آن خداحافظی کردم. وبلاگم در بلاگفا بود و اسمش «دفتر» بود.
بعد از معاونت هم در وبلاگتان مینوشتید؟
نه، بعد از معاونت ننوشتم. فکر کنم آخرین مطلبم درباره خانم مرضیه وحیددستجردی بود، وقتی در دولت قبل او آنطور برکنار شد، مطلبی را نوشتم در انتقاد از اینکه چرا به آن شکل برکنارش کردند. اینکه چرا احمدینژاد گفته بود او تنها مرد کابینهاش است و از این حرفها. در وبلاگم میرفتم سراغ این مسائل. از آن موقع سرم درد میکرد برای این چیزها.
یعنی فقط فراگیری شبکههای اجتماعی باعث شد این معاونت دیده و مهم شود؟
منظور این است که ما از این طریق عملکردمان را اطلاعرسانی میکردیم، وگرنه من چه داشتم که اطلاعرسانی کنم. حملاتی که میشد به عملکرد ما بود، جوابهایی که داده میشد، دفاعیاتی که میشد همه برمیگشت به عملکرد ما. همینطور اینکه ساختار ما، ساختاری چابک، البته خیلیخیلی چابک است (میخندد) و بسیار محدود و جمعوجور. قرار ما هم با رئیسجمهور بر این بود که با واسپاری امور به بیرون و تعریف پروژه، کارها انجام شود. ولی به نظر میرسد در دوره جدید با تأکیدی که در برنامه ششم داشتیم درباره تقویت ساختار و همینطور برنامهای که به رئیسجمهور برای دولت دوازدهم ارائه دادیم و در برنامهشان گنجانده شد درباره بازطراحی ساختار حوزه زنان و خانواده، شاهد ساختاری که رابطه اثربخش با سازمان داشته باشد با وزارتخانهها و با ادارات کل امور زنان و خانواده در استانها و خیز هم برداشتیم برای سازمانشدن. مقدماتش را هم فراهم کردیم. البته با مخالفت سازمان امور اداری استخدامی مواجه شدیم. نظر کارشناسیشان این بوده ولی از پا ننشستهایم، هنوز ادامه میدهیم. دوباره مکاتبهای را آماده میکنیم در دفاع از اینکه نیاز داریم به اینکه سازمانی برای امور زنان و خانواده زیر نظر رئیسجمهور داشته باشیم.
آمار ندادید که بودجه اینجا و تعداد نیروهای شما چقدر است.
طبق چارتی که اول دوره تعریف شده ما ٤١ پست سازمانی داریم، ولی قرار بود این را برسانیم به نصف که اصلا عملیاتی نشده. این را هم بگویم هنوز تمام پستهای ما پر نشده و خالی است. بودجهمان هم کم نشد، در این دوره نیز افزایش آنچنانی نداشت، کمااینکه بودجه خیلی از وزارتخانهها هم افزایش پیدا نکرد. برای ما کم نشد. بین ١٥ تا ١٧ میلیارد در نوسان بود. تعداد نیروهای ثابت ما هم در کل ٢٢ نفر هستند.
پیش از شروع این مصاحبه از کاربران در توییتر خواستم اگر سؤالی دارند از شما بپرسند، برخی از کابران از شما تشکر کردند. تعدادی از سؤالهای آنها را برای شما میخوانم، یکی از سؤالهایی که پرسیدند این است، آیا ماده ١٠ لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان که مربوط به مجازات والدین است، ضمانت اجرائی خواهد یافت؟
این باید از مجلس پرسیده شود. من امروز دیدم که یکی از خانمهای فراکسیون زنان، به این اشاره کرده بود که این لایحه به بازبینی اساسی نیاز دارد. میدانید که مدتهاست در دستور کار مجلس و الان در کمیسیون امور قضائی است و با این فجایعی که در جامعه اتفاق میافتد، قطعا به نظر من این یکی از موضوعاتی است که باید به آن توجه شود. حتما خانمهای مجلس به این موضوع توجه کنند. خودم هم پیگیری میکنم.
یک نفر پرسیده حرفی از تشکیل سازمان حقوق شهروندی است و ایشان قرار است رئیسش شود. بپرسید کودکان و نوجوانان، کجای این سازمان قرار میگیرند؟ البته نوشته لطفا از بدیهیات نگویید.
بگذارید ببینیم نتیجه چه میشود، هنوز که چیزی مشخص نیست.
ولی چون حقوقدان هستید میتوانید نظر بدهید.
قطعا در حقوق شهروندی، کودکان، نوجوانان و سالمندان، همه باید جایگاه خودشان را داشته باشند، اقوام...
درباره وزیر زن میتوانید حرف بزنید. اینکه به نظر خودتان چرا دولت وزیر زن نگذاشت؟
الان وقتش نیست. بگذارید کابینه معرفی شود و تمام شود. الان هرچه بگوییم ممکن است برداشتهای دیگری شود.
وزیر زن دیگر کاملا منتفی است؟
بله منتفی است... .