اگر زلزلهای در تهران رخ دهد، مهمترین چالش فراروی مدیریت بحران پایتخت چه مسالهای میتواند باشد؟ کمبود تجهیزات و امکانات برای امدادرسانی، وجود صدها هزار بافت فرسوده با کوچه و خیابانهای تنگ و باریک یا تعداد عجیب موشهای پایتخت؛ چالش اصلی کدام است؟
به گزارش جماران؛ پلاسکو، اوج بیدفاع بودن، کمبود تجهیزات و امکانات امدادرسانی را در پایتخت بهنمایش گذاشت. آواربرداری یک ساختمان 17 طبقه، آننیز در زمانی که تمامی ارگانها و سازمانهای استانی و کشوری برای کمک به شهرداری بسیج شده بودند، بیش از 9 روز طول کشید؛حال تصور کنید آواربرداری یک کلانشهر 11 میلیون نفری، چند ماه بهطول خواهد انجامید و نکته قابل توجه اینجاست تا پایان آواربرداری، موشهای تهران چه بلایی بر سر اجساد دفن شده زیر آوار یا مصدومین و افرادی که در زیر آوار گرفتار شدهاند، خواهند آورد.
جولان موشهای نروژی در پایتخت
مردم تهران، دیگر به جولان موشهای نروژی در خیابانهای شهر عادت کردهاند. پرسه موشها یا غذا خوردن آنها در گوشه وکنار شهر بدون ترس از انسانها، به یکی از عادیترین تصاویر پایتخت تبدیل شده است. جمعیت 50 میلیونی موشها هر روز افزایش مییابد و در این میان ،تمامی طرحهای مقابله با موشهای پایتخت با شکست جدیدی مواجه میشود. بهگفته کارشناسان، جمعیت بالایی از موشهای پایتخت، مهاجم و از نوع زندهخوار هستند؛ مسالهای که موجب نگرانی شهروندان و برخی از مسئولان مدیریت بحران کشور شده است.
آمارهای ضد و نقیضی از جمعیت موشها
در دهه اخیر، آمارهای ضد و نقیضی از جمعیت موشهای پایتخت ارائه شده است و مسئولان همچنان بر سر این آمار به جمعبندی نهایی نرسیدهاند. یک عضو شورای شهر تهران، جمعیت موشهای پایتخت را 50میلیون اعلام میکند اما مسئولان شهرداری آن را در حدود دو میلیون میدانند و البته برخی از کارشناسان نیز تعداد موشهای پایتخت را 20 میلیون اعلام کردهاند.
تعداد آنها هر چند میلیونی که باشد، یک مساله درباره همه این آمارها صدق میکند و آن ناکارآمدی طرحها و برنامههای مبارزه با افزایش جمعیت موشهای پایتخت است؛ چرا که اگر این طرحها موفق بودند، شاهد جولان این موشهای زندهخوار درتهران نبودیم.
اصرار به اجرای طرحهای منسوخ
شهرداری برای مبارزه با موشها طرحهایی همچون طعمهگذاری، سم ریختن، موشگیری با تفنگ بادی و مسدود کردن کلونی موشها با رزین وارداتی را اجرا کرده است؛ طرحهایی که موجب کنترل یا کاهش جمعیت موشهای پایتخت نشده است.
انستیتو پاستور؛ مرجع علمی موشها
محمد حقانی، بارها درباره معضل موشهای پایتخت به مدیران شهرداری تهران تذکر و هشدار داده است. این عضو شورای شهر تهران به «قانون» درباره معضل موشهای پایتخت میگوید:« آمارهای بسیاری درباره جمعیت موشهای تهران وجود دارد. جمعیت موشها براساس ضوابطی خاص تعیین میشود. مساله مهم این است که از بین بردن تمامی موشهای پایتخت اقدامی معقولانه نیست؛ چرا که قانون تنازع بقا باید رعایت شود اما باید وفور موش را کنترل کنیم. موشها بیشتر در سوراخها و حفرههای تاریک زندگی میکنند و برای تامین غذای روزانه خود از این حفرهها خارج میشوند. آنها معمولا در فضاهای تاریک و مرطوب که دسترسی آسان به موادغذایی دارند، زندگی میکنند. فراهم بودن تمامی این عوامل، موجب افزایش زاد و ولد آنها شده است. موشهای تهران از نوع نروژی هستند و هر جفت موش، سالانه قدرت زایش 700 تا 800 موش را دارند. به همین دلیل کنترل جمعیت آنها مهم است.
جمعیت آنها را از سه میلیون تا 50 میلیون اعلام کردهاند. مرجع اصلی آمار موشهای پایتخت، انستیتو پاستور است. تعدادی کارشناس روی این مساله تحقیق میکنند که وفور و نحوه مقابله با آنها را نیز اعلام کردهاند».
درزهای شهر را بگیریم
حقانی با اشاره به روشهای مقابله با موشهای تهران ادامه میدهد:« زاد و ولد و افزایش جمعیت موشها، عوامل بسیاری دارد. حفرهها، شکافها، رطوبت و غذا، عواملی هستند که باید ابتدا برای مقابله با موشها به سراغ آنها رفت. زباله بهعنوان مهمترین عامل منبع تغذیه موش، باید کنترل شود. همچنین باید حفرههای شهری را که مکان مناسبی برای موشهاست ، از بین ببریم.
بهتازگی در ساخت و سازهای شهری از فوم استفاده میشود. دستگاهی وجود دارد که فوم را داخل روزنهها تزریق میکند. اگر طرحهای عمرانی بهدرستی انجام شود و حفرهگاهها از بین رود، یکی از عوامل وفور موش نیز حذف میشود.عامل دیگری که در کنترل جمعیت موشهای شهر بسیار تاثیرگذار است، لایروبی و پاکیزه نگه داشتن جویهای آب و نهرهاست. در جویهای آب علاوهبر درز و شکاف، رطوبت مورد نیاز موشها و غذای کافی نیز وجود دارد».
به توصیه انستیتوپاستور عمل نمیشود
یکی از راههای مقابله با موشها، ریختن سم در جوی آب است که این مساله آلودگی زیست محیطی و خطرات دیگری نیز دارد؛ روش منسوخی که شهرداری همچنان اصرار به اجرای آن دارد. حقانی در اینباره میگوید:« برای از بین بردن موشها روشهای شیمیایی نیز وجود دارد. انستیتو پاستور، استفاده از برخی سموم مجاز، طعمهگذاری مسموم و عقیمکردن موشها را توصیه کرده است. بهگفته مسئولان انستیتو پاستور داروهایی وجود دارد که موشها را از طریق فضله موش دیگر نیز میتوان عقیم کرد.
اما چرا طرحهای انستیتو پاستور تاکنون در شهرداری تهران بهکار گرفته نشده است؟ پرسشی که معاون خدمات شهری شهرداری تهران باید پاسخگوی آن باشد.
معضل موشهای تهران را بارها در صحن شورا مطرح کردهایم اما نتیجهای حاصل نشده است. البته در برخی زمانها، شهرداری بهصورت مقطعی طرحهایی را برای مقابله با موشها اجرا کرده است ولی دردی از این مشکل درمان نکرده است؛ چرا که آنها ریشهای به این معضل نپرداختهاند. مسئولان شهرداری ابتدا باید مکانهای زندگی موشها را مانند شکافها و حفرهگاهها از بین ببرند، جوی و نهرهای پایتخت را پاکیزه نگهداری ومعضلی مانند زباله را حل کنند و پس از آن از روشهای شیمیایی که انستیتو پاستور توصیه کرده است، استفاده کنند».
موش؛دومین معضل تهران بعد از آلودگی هوا
موشها پس از آلودگی هوا، دومین معضل زیست محیطی پایتخت بهشمار میروند. معضلی که گویا اراده یا دغدغهای برای حل آن در شهرداری تهران وجود ندارد. محمدحسین بازگیر، رییس محیط زیست شهر تهران به «قانون» درباره این معضل زیست محیطی میگوید:«آمار خاصی از تعداد موشهای تهران در اداره محیط زیست وجود ندارد. براساس قانون، متولی ساماندهی وضعیت حیوانات شهری مانند موش و گربه و ... شهرداری است. در تهران چند عامل دست به دست هم دادهاند که اوضاع بر وقف مراد موشها باشد و جمعیت آنها از کنترل خارج شود. نخست، وضعیت نابسمان مدیریت پسماند تهران است. سبک زندگی شهروندان تهرانی اشتباه وکافی است یک بار در خیابانهای این شهر گشتی زده باشید آنگاه متوجه تهمانده غذای رهگذران در گوشه و کنار شهر میشوید. تهمانده غذایی که منبع تغذیه بسیار مناسبی برای موشهای پایتخت است. مساله دیگر تاسیسات زیربنایی در تهران است. در بسیاری از کلانشهرهای دنیا کانالهای اصلی برای تاسیسات شهری وجود دارند. در این کانالها، تاسیساتی همچون آب،گاز، برق و تلفن و ... عبور کرده است. این کانالهای سراسری، ورودی و خروجی مشخصی دارند و نکته مهم، قرارگیری این کانالها در عمق زمین است. بههمین دلیل جانورهای موذی مانند موش در این کانالها زندگی میکنند. این اتفاق چند حسن دارد؛ موشها در شهر پرسه نمیزنند و مساله دیگر کنترل جمعیت آنهاست. هنگامیکه مسئولان آگاه باشند که موشها در چه مکانی زندگی میکنند ، بهراحتی میتوانند جمعیت آنها را کنترل کنند. حال در تهران وضعیت بهگونهای دیگر است؛ آنها در میان دست و پای شهروندان جولان میدهند و مکان زندگی آنها بهراحتی قابل کنترل و دسترسی نیست».
دیگر موشها از مردم نمیترسند
بازگیر با اشاره به اینکه سبک زندگی موشها تغییر کرده است، خاطر نشان میکند:« زندگی موشها در سطح شهر و کنار مردم، موجب تغییر سبک زندگی آنها شده است. موشها بهراحتی درکنار گربهها غذا میخورند و از انسانها نمیترسند. غذا بهاندازه کافی برای آنها وجود داردو مکان امنی برای زندگی دارند. هنگامیکه تمامی فاکتورهای زاد و ولد وجود دارد، آمار جمعیت چند میلیون موشهای پایتخت دیگر شگفتانگیز نیست».
بازگیر درباره مخاطرات موشها برای سلامت شهروندان تهرانی یادآور میشود:« بیماریهای بسیاری از طریق آنها میتواند به انسان منتقل شود. موشها به انبارهای نگهداری مواد غذایی نفوذ و از آنجا تغذیه میکنندکه این مساله موجب آلودگی و بیماری انسانها خواهد شد.
شهرداری باید برای کنترل جمعیت موشهای تهران چارهای بیندیشد. در تمام کلانشهرهای دنیا، مانند لندن و توکیو، موش و انسانها با یکدیگر زندگی میکنند و این مساله تنها مختص به تهران نیست اما در آن کلانشهرها، برنامهریزیهایی برای کنترل جمعیت آنها انجام دادهاند. کنترل جمعیت موشها ، موضوعی نیست که در یک بازه زمانی کوتاه مدت حل شود بلکه نیازمند برنامهریزی و اقدامی مستمر است».
موشهای نروژی را بشناسیم
موشهای نروژی بهنامهای موش قهوهای، موش انبار، موش کشتی، موش فاضلاب و موش بندر نیز نامیده میشوند. موش نروژی، موشی چاقتر از موشهای دیگر است. عادت به زیستن در مناطق گرمسیری داردو گونهای است که تمایل به زندگی جمعی دارد و تحت شرایط مطلوب، کلونیهایی را با جمعیت بیش از صد رأس تشکیل میدهد.
موش نروژی، تمایل شدیدی برای حفر تونل و ایجاد سوراخ در زمین دارد؛ بهخصوص در تودههای خاک، زیر محلهای پوشیده و امن مثل زیر تودههای سنگ و چوب، داخل ساختمانها در فضای بین دیوارها، زیر کف ساختمان، زیر تودههای زباله و کنار محلهایی که آب وجود دارد. اینگونه در مناطق شهری، داخل و اطراف ساختمانها، زیرزمینها، انبارها، کشتارگاهها و مجاری فاضلاب، به فراوانی پیدا میشود. اصولا در شهرها، ایستگاههای راهآهن و انبارهای کالاها ممکن است از مناطق آلوده به موش بهشمار آیند. زبالههای تلنبار شده نیز، محیط بسیار جلبکننده موش نروژی است.
این موش، یک گونه زباله دوست است و با میل زیادی از آن تغذیه میکند. در مناطق روستایی نیز، این گونه به محصولات کشاورزی، سیلوها، دامداریها و مرغداریها حمله میکند و از این جهت خسارات اقتصادی زیادی وارد میکند. موش نروژی از شرق آسیا و احتمالا از چین منشاگرفته و از این ناحیه همراه با گسترش شهرنشینی و حمل و نقل، بهتدریج به سمت غرب انتقال یافته است. این موش در ایران در سواحل دریای خزر و خلیجفارس، بندر گز، گرگان، تنکابن، رامسر، آستارا، بندر انزلی، آبادان، بوشهر، بندرماهشهر، اهواز، بندرعباس، تبریز، بروجرد، شیراز، مشهد و تهران پراکندگی دارد.