بمبارانی از خبرهای دروغ و در پی آن تکذیب پشت تکذیب؛
به گزارش جماران روزنامه ایران در گزارشی نوشت:
سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، اتهام تعهد دولت ایران به تحویل سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس به امریکا را در برابر لغو تحریمهای بانکی «اتهام کذب» خواند. وزیر نفت، برخی ابهامات مالی درباره پرونده صادرات گاز ایران به ترکیه را تشریح و برخی اخبار در مورد صادرات مجانی گاز ایران به ترکیه را تکذیب کرد. روابط عمومی وزارت امور خارجه بار دیگر در بیانیهای خبر خرید خودروهای لوکس و قاچاق، توسط این وزارتخانه را تکذیب کرد. قائم مقام وزیر راه و شهرسازی، خرید هواپیمای مرجوعی بویینگ را تکذیب کرد. سخنگوی وزارت کشور بازرسی حجاب کارمندان زن در ادارات را تکذیب کرد. وزارت بهداشت شیوع وبا در کشور را تکذیب کرد. معاون وزیر نفت افزایش واردات بنزین را تکذیب کرد. وزارت نفت تعطیلی پالایشگاه ستاره خلیج فارس را تکذیب کرد. هیأت مدیره کارخانه تولید آهن «حدید» در گفتوگو با رسانهها تعطیلی این کارخانه را تکذیب کرد. توفیق همامی رئیس هیأت مدیره حدید، انگیزه این گونه خبرسازیها را القای حس یأس و نومیدی از دولت تدبیر و امید دانست. وزیر ورزش و جوانان شایعه ترک وزارتخانه را تکذیب کرد. وزیر اقتصاد و امور دارایی بدهی 700 هزار میلیارد تومانی دولت را تکذیب کرد و آن را نادرست دانست. وزارت جهاد کشاورزی در اطلاعیهای عضویت وزیر در هیأت مدیره شرکتهای خصوصی را تکذیب کرد. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی دستور شناسایی معترضان در مراسم روز کارگر را تکذیب کرد.
بمبارانی از خبرهای دروغ و در پی آن تکذیب پشت تکذیب؛ این استراتژی مخالفان دولت برای ناامید کردن مردم و گرفتن وقت وزارتخانهها برای صدور تکذیبیه است. پروژهای که عملاً در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم به شکست انجامید اما در بر همان پاشنه میچرخد. کافی است عبارت «تکذیب کرد» را در اینترنت سرچ کنید تا با آواری از خبرسازیها و دروغپردازیهای عجیب و غریب مواجه شوید. این اخبار اگرچه شامل هرچیزی میتواند باشد اما عمدتاً در دو زمینه پررنگ است؛ تعطیلی واحدهای تولیدی و تهیسازی شخصیتی:
تعطیلی کارخانه روغن نباتی جهان، تعطیلی کارخانجات تولیدی و صنعتی شادیلون، تعطیلی کارخانه داروگر، تعطیلی کارخانه تراکتورسازی تبریز، تعطیلی کارخانه سیمان تهران، تعطیلی زاگرس خودرو و... که همه اینها بلافاصله تکذیب شده و همچنان تکذیب میشود و نیازی به یادآوری نیست که صدا و سیما در راستای سایتها و رسانههایی که دست به چنین خبرسازیهایی میزنند اخبار مربوط به تعطیلی را بخوبی پوشش میدهد اما تکذیب خبر را به هیچ وجه.
آیا دولت نیز ناچار است در زمین خبرپردازان بازی کند و مدام تکذیبیه صادر کند؟ قاعدتاً دولت و وزارتخانههای مربوطه از نظر حقوقی و نیز ابهام زدایی از افکار عمومی مجبور به صدور اطلاعیه و تکذیب هستند اما حجم این اخبار به حدی است که لازم است دولت دوازدهم یک وزارتخانه جدید تأسیس کند تا به شکلی حرفهای به موضوع تکذیب بپردازد. گفتوگویی سازنده بین رسانههای نه منتقد بلکه متنفر از دولت و دولت؛ دروغ از من، تکذیب از تو...
صادق زیباکلام استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی این دروغ پردازیها را «پسلرزههای انتخاب 24 میلیونی روحانی» میداند و به «ایران» میگوید: «آنها نسبت به آقای روحانی و رأی مردم بغض و کینه دارند و این کینه را میشود در بیاحترامی به رئیس جمهوری در روز قدس هم دید.» او از روند دروغ پردازیها در روزهای انتخابات میگوید و از سندهای دروغینی که رقبا برای فریب افکار عمومی رو کردند. زیبا کلام در رابطه با برخورد صحیح دولت با این دروغها معتقد است: «تندروها هیچ کار و کاسبی در زندگی ندارند وشغلشان دروغ پردازی است. بنابراین دولت نباید نسبت به همه این شایعهها واکنش نشان دهد. چون دولت مثل تندروها بیکار نیست و زمان را نباید هدر داد. هرچند بد نیست هر از گاهی جواب بعضی از آنها را بدهد اما به عنوان یک قاعده کلی بهتر است جواب ندهد.» زیبا کلام انتخابات اخیر ریاست جمهوری را مانند «شوکی بزرگ به اصولگرایان» میداند و معتقد است این شایعه پراکنیها و دروغهایی که در رسانههای تندرو منعکس میشود، نشاندهنده کینه آنها به رأی 24 میلیونی است: «آنها میخواهند بخشی از دولت را درگیر این تکذیب کردنهای پیاپی کنند تا دولت از انجام کارهای مهم باز بماند.»
دوباره سری بزنیم به آوارهای بهجا مانده از بمباران خبرهای دروغ؛ خبر تعطیلی شرکت نورد و لوله صفای ساوه تکذیب شد، ادعای اینکه معاونت زنان ریاست جمهوری اطلاعات مربوط به زنان ایرانی را در اختیار سازمان ملل قرار داده تا از آنها در آنتالیا بهرهبرداری شود، تکذیب شد. موضوع ارسال آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران به گالریهای خارج از کشور صحت ندارد... راستی اگر 10 درصد این خبرها هم درست باشد باید اعتراف کنیم در ویرانهترین کشور دنیا زندگی میکنیم و مسبب همه اینها دولت است و جالب اینکه مردم دقیقاً همین دولت را میخواهند.
جهانبخش خانجانی فعال سیاسی معتقد است دولت باید برای جلوگیری از این شایعات «نهاد اطلاعرسانی خود را تقویت کند» تا از طریق آگاهی بخشی مستمر، مردم از این اخبار دور شوند. خانجانی در رابطه با جریانهایی که او آنها را «جریانهای خطرناک» مینامد، به «ایران» میگوید: «در گذشته ما با اصولگرایانی طرف بودیم که به لحاظ فکری دیدگاه داشتند و رقابت و نقد منصفانه میکردند اما حالا بخشی از این جریان، کارهای خطرناکی انجام میدهد و از هیچ راهی برای دستیابی به قدرت دریغ نمیکند. یکی از این راهها ایجاد شایعه و دروغ است تا از این طریق خودشان را مطرح کنند و بتوانند افکار عمومی را با خود همراه کنند. آنها میخواهند دولت را ناکارآمد نشان دهند.»
خانجانی توضیح میدهد که مردم این جریانهای خطرناک را که در چند انتخابات اخیر شکست خوردهاند، حافظ اندیشهها و تفکرات خود نمیدانند و به همین خاطر به آنها پشت کردهاند. او معتقد است اگر آنها سر کار بیایند 99 درصد مردم را قبول نخواهند داشت. او یکی از دلایل دروغ پردازی رسانههای تندرو را روش کجدار و مریز بیش از حد دستگاه قضایی با آنان میداند و میگوید: «شما در روز قدس دیدید که چطور به رئیس جمهوری منتخب مردم بیاحترامی کردند و هنوز افراد تأثیرگذار طیف تندروها عکسالعملی نشان ندادهاند. این به ما نشان میدهد که دولت باید نهاد اطلاعرسانی خود را تقویت کند.» او از سند 2030 مثال میآورد و میگوید: «اگر از همان ابتدا دولت در رابطه با این سند از طریق رسانهها با مردم حرف میزد دیگر این حجم از اطلاعات غلط در اختیار مردم قرار نمیگرفت.»
کمبود داروی بیماران قلبی تکذیب شد. هرگونه واردات خرما از رژیم اشغالگر قدس تکذیب شد. سازمان حفاظت محیط زیست ساخت ورزشگاه در تالاب انزلی را تکذیب کرد. ورشکستگی بانک ملی، صادرات، ملت، تجارت و... تکذیب شد... تندروها حاضرند در بازی قدرت، پای همه منافع ملی را وسط بکشند. راستی از خبر ورشکستگی بانکها و به هم ریختن وضعیت اقتصادی کشور، چه کسی سود میبرد؟ آیا تندروها واقعاً ایرانی هستند؟
آذر منصوری عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در گفتوگو با «ایران» از دستور کار تندروها برای ایجاد فشار بر شخص روحانی میگوید. او با اشاره به توهینکنندگان روز قدس میگوید: «آنها با تمام ظرفیت مشغول دروغ بافی و شایعهسازی و فشار آوردن به دولت هستند تا رئیس جمهوری نتواند کابینه جدید را آنطور که مد نظر خودش است شکل دهد. به نظر من دولت روحانی نباید انرژی زیادی صرف پاسخگویی به این اتهامات بیاساس کند تا وقت برای انسجام داخلی و همراه کردن همه جریانها و مجموعهها داشته باشد.» آذر منصوری از طیف حداقلی میگوید که ظرفیت پذیرش شکست را ندارد و با تمام قوا آمده تا همان سناریو 4 سال پیش را برای ناامید کردن مردم پیاده کند.
از منصوری میپرسیم دولت چطور میتواند جلوی این دروغپردازیها را بگیرد؟ منصوری هم مانند خانجانی از ایده قوی شدن نهاد اطلاعرسانی دولت دفاع میکند و اینکه با قویتر شدن نهاد اطلاع رسانی، دولت میتواند به جای درگیر شدن هر روزه با حجم اخبار نادرست، پیشگیری کند و زودتر مسائل را مستقیم و بدون سانسور در اختیار مردم قرار دهد: «وقتی اتهامی مطرح میشود، دولت باید تیم رسانهای قوی و آمادهای برای تکذیب این اتهامات داشته باشد و خطی را که این طیف شکست خورده دنبال میکند، به مردم نشان دهد.» همه نشانهها حاکی از آن است که 4 سالی سخت در انتظار دولت و مردم است؛ تولید شایعه، خبربافی، خبرسازی و درنهایت تلاش برای ناامید کردن. منتظر شلیک توپخانه بنگاههای خبرسازی باشید. یک ساعت دیگر کارخانه ایرانخودرو تعطیل میشود، وزارت خارجه قراردادی برای خروج 100 تن طلا به آلمان امضا میکند و یا ماهیهای خزر به خاطر اهمال سازمان محیط زیست میمیرند.