نشست «جامعه‌شناسی سیاسی انتخابات» در پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی برگزار شد و دو تن از اعضای این پژوهشکده به ارائه دیدگاه‌های خود در خصوص «مشارکت سیاسی» پرداختند.

نشست «جامعه‌شناسی سیاسی انتخابات» در پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار جماران، منصور انصاری مدیر گروه اندیشه سیاسی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی طی سخنانی در این نشست گفت: در خصوص بحث انتخابات من یک سؤال ساده دارم؛ که چرا مردم مشارکت نکردند؟ به هر حال با تلاش‌هایی که صورت گرفت حدود 50 درصد مردم در انتخابات رئیس جهموری شرکت کردند و این امر جدیدی است که در فضای سیاسی ایران رخ داده است؛ یعنی 96 بالاترین نرخ مشارکت را داشتیم که حدود 76 درصد بود.

وی افزود: به نظر من ایده میدان سیاسی جمهوری اسلامی حول همان مفهوم «جمهوری اسلامی» می‌چرخد؛ و این اساس یک نظام سیاسی را شکل می‌دهد. چون مردم آزاد و برابر هستند و می‌توانند سرنوشت خودشان را تعیین کنند، به یک نتیجه واحد نمی‌رسند و ما شاهد تکثر و تنوع دیدگاه هستیم. در نتیجه گروه‌های سیاسی به شکل احزاب و نهادهای سیاسی شکل می‌گیرند که سخنگوی خاص مردم باشند. در عین حال یک سری نهادهای حاکمیتی هم هستند که شکل می‌گیرند برای اینکه قاعده بازی یا عادت‌واره‌های سیاسی درست عمل کنند.

انصاری تأکید کرد: از طریق انتخابات مردم هم آزادی، برابری، عقلانیت و تعیین سرنوشت خودشان را نشان می‌دهند و هم مطالبات خودشان را در شکل احزاب و نهادهای مختلف جاری می‌کنند. با بررسی‌هایی که من انجام داده‌ام، این مفهوم ظاهرا در ایران خوب کار نمی‌کند و چون خوب کار نکرده، پیامدش قهر عمومی با صندوق رأی است.

وی ادامه داد: اولین دلیلی که برای خوب کار نکردن جمهوری می‌توانم ذکر کنم همان رابطه بین عدل، برابری، آزادی و حق تعیین سرنوشت است. متأسفانه هنوز این رابطه با چالش‌های نظری و فقهی مواجه است. یعنی ما عده‌ای را داریم که هنوز شهروند را صاحب خرد کامل نمی‌دانند، هنوز عده‌ای را داریم که شهروند را برابر نمی‌دانند و هنوز هستند کسانی که از آزادی به مثابه کلمه قبیح صحبت می‌کنند. در نتیجه به لحاظ نظری هنوز آن بنیادها آن طور که باید مستحکم نشده است.

جامعه‌شناسی سیاسی انتخابات

مدیر گروه اندیشه سیاسی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی اظهار داشت: دومین دلیل این است که انقلاب اسلامی رخ داد و جمهوری اسلامی در نهاد شکل گرفت، اما متأسفانه همچنان ذهنیت پیشاجمهوری حاکم است که سیاست را رسیدن به تک صدایی می‌داند. چون واقعیت است که سیاست به مثابه تکثر بسیار سخت است. یعنی بسیار دشوار است که شما با احزاب و نهادهای مدنی کار کنید. در نتیجه طیفی از زمامداران ایران به سمت تعریفی از سیاست رفتند که تکثر را کنار بگذارند.

وی افزود: این مسأله در پروژه خالص‌سازی خودش را نشان می‌دهد. هدف خالص‌سازی این است که اگر ما تک صدا شویم و همه حرف واحد بزنند، سیاست بهتر می‌چرخد. حداقل در انتخابات 1400 این کار را کردیم و قرار بود کارآمدی را افزایش بدهیم ولی کارآمدی هم رخ نداد. این تک صدایی منجر شد به اینکه اساسا نظام‌های حزبی که مبتنی بر تکثر هستند، اصلا در ایران شکل نگیرد؛ نهادهای سیاسی و نهادهای مدنی اساسا امکان وجود پیدا نکنند.

انصاری یادآور شد: اساس سیاست بر رقابت است و ما در صندوق رأی با هم رقابت می‌کنیم و قاعده‌اش را نظام سیاسی می‌گوید. نظام سیاسی می‌گوید دیدگاه‌های مختلف وجود دارد و قرار نیست که احزاب صرفا دنبال منافع خودشان باشند. احزاب نماینده دیدگاه‌های موجود در جامعه هستند و تلاش می‌کنند که به قدرت برسند. در همه جای دنیا سیاست به همین شکل عمل می‌کند و در واقع سیاست به شکل دیگری عمل نمی‌کند.

وی تأکید کرد: پروژه آقای پزشکیان تحت عنوان «وفاق» هم با سیاستی که من می‌گویم همخوانی ندارد. ما در سیاست اساسا چیزی به نام «وفاق» نداریم؛ ائتلاف داریم. اتفاقی که در یکی دو دهه اخیر افتاده این است که بخش‌های میانه‌رو دو جناح اصلاح‌طلب و اصولگرا در مبارزه با نیروهای تندرو داخلی و در مواجهه با نیروهای تحول‌خواه یا برانداز بیرونی، به این نتیجه رسیدند که زورشان نمی‌رسد و برای نجات سیاست ایران، بخش‌هایی ائتلاف کردند تا اجازه ندهند میدان سیاست رادیکالیزه شود.

مدیر گروه اندیشه سیاسی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی با بیان اینکه ما هرگز در سیاست به وحدت نخواهیم رسید، گفت: وحدت به معنای تک صدایی است و هیچ میدان سیاسی در هیچ جای دنیا هم نمی‌تواند به وحدت برسد و فقط از طریق مکانیزم خشونت است که می‌توانند به وحدت برسند.

وی افزود: برای اینکه نهاد جمهوریت کار کند یک سری نهادهای حاکمیتی شکل می‌گیرند که وظیفه دارند کنترل کنند که جریان رقابت درست انجام شود. اما متأسفانه نهادهای حاکمیتی در ایران نتوانسته‌اند نقش داوری منصفانه را انجام بدهند و خودشان به یک بازیگر سیاسی تبدیل شدند. در نتیجه به جای اینکه فضا را به شکلی ایجاد کنند که رقابت منصفانه انجام شود، متأسفانه داوران خودشان گلزن شده‌اند.

انصاری یادآور شد: اتفاقی که افتاده این است که نخبگان، احزاب و نهادهای سیاسی با سرمایه سیاسی، سرمایه اجتماعی و سرمایه نمادین بالا به مرور زمان تحت فشار حذف شدند. ما آقای خاتمی را از صحنه سیاست حذف کردیم؛ یعنی خاتمی که سرمایه نمادین بالایی دارد و این سرمایه می‌توانست ابعاد بین‌المللی داشته باشد و همین طور بقیه نخبگان را حذف کردیم؛ برای اینکه گروه رقیب توانایی رقابت نداشته است.

وی افزود: اتفاق دیگری که می‌افتد، با حذف اینها نیروهایی با سرمایه اجتماعی، سرمایه سیاسی و سرمایه نمادین پایین قدرت می‌گیرند. نوانقلابیون کسانی هستند که مثلا یک فحش به خاتمی بدهند و یک بد و بیراه به روحانی بدهند و پله‌های ترقی را سریع طی کنند.

مدیر گروه اندیشه سیاسی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی تأکید کرد: در چنین شرایطی سؤال من این است که چرا مردم باید مشارکت کنند؟! چون مردم منافع خودشان را در گزینه‌های موجود نمی‌بینند. یعنی اگر ما یک روز جنبشی تحت عنوان «دوم خرداد» را داریم که جمعیت کثیری را پای صندوق رأی می‌آورد، در 1400 این را نمی‌بینیم.

وی اظهار داشت: مردم قهر سیاسی کرده‌اند؛ مردم با انتخابات قهر کرده‌اند. مردمی که 30 سال گذشته با همه توان علی‌رغم فشارهای براندازانه‌ای که وجود داشته سعی کرده‌اند رابطه‌شان با صندوق را قطع نکنند و تحول را از طریق صندوق دنبال کرده‌اند، به مرحله‌ای رسیده که قهر کرده‌اند.

انصاری افزود: متأسفانه میدان سیاسی تصمیم گرفته که با همه قوا در همه میدان‌ها حضور پیدا کند. یعنی حتی بر میدان دین، علم و فرهنگ هم می‌خواهد سلطه پیدا کند. در هیچ جای دنیا چنین چیزی وجود ندارد؛ علم را قاعده علمی در درون میدان شکل می‌دهد. میدان اجتماعی هم زبان و قواعد خاص خودش را دارد که نتیجه یک تاریخ شاید دو هزار ساله است و از سنت و ارزش‌های تاریخی بیرون آمده است. اگر هم میدان سیاسی وارد میدان اجتماعی می‌شود، باید تابع زبان اجتماعی جاری باشد. شما نمی‌توانید با زبان سیاسی و به ویژه امنیتی وارد منازعات اجتماعی بشوید.

وی تأکید کرد: وقتی شما نا به هنگام وارد می‌شوید، قواعد و زبان اجتماعی را نمی‌دانید و می‌خواهید همه چیز دستوری شود، هر میدانی سعی می‌کند استقلال خودش را حفظ کند. وقتی با زبان سیاسی وارد میدان اجتماعی می‌شوید، نمی‌دانید که مثلا مفهوم حجاب برآمده از یک سنت تاریخی عرفی است و در تبادل با دین، تاریخ و نیازهای امروزه ما به این پوشش رسیده‌ایم. وقتی وارد می‌شوید، جامعه مقاومت می‌کند و نکته جالب‌تر این است که آن وقت از نظر جامعه هر چیزی تبدیل به مبارزه سیاسی می‌شود.

جامعه‌شناسی سیاسی انتخابات

به گزارش خبرنگار جماران، امیر عظیمی مدیر گروه جامعه‌شناسی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی نیز در این نشست با تأکید بر اینکه داده نیاز هست تا ما تحلیل دقیق ارائه بدهیم، گفت: مشارکت سیاسی در ایران کاهش پیدا کرده است. رأی‌دهی فقط یک سطح از مشارکت سیاسی است و مشارکت سیاسی سطوح دیگری هم دارد ولی ما الآن در مورد مشارکت انتخاباتی صحبت می‌کنیم که سطح نازلی از مشارکت سیاسی است.

وی تأکید کرد: مشارکت سیاسی الزاماتی از جمله «تحمل کنش‌های جمعی» دارد. نظام‌های سیاسی باید بتوانند کنش‌های جمعی اعتراضی و جنبش‌های اجتماعی را تحمل کنند. یعنی اگر مشارکت سیاسی را به «رأی» محدود کنید، در حوزه نظام‌های سیاسی مدرن اشکال دیگر مشارکت سیاسی را می‌پذیرند. به نظر من این نگاه در جمهوری اسلامی و نظام سیاسی ما وجود ندارد و باید به این سمت حرکت کنیم.

عظیمی با اشاره به انتخابات اخیر رئیس جمهوری، اظهار داشت: تحلیل آقای پزشکیان و طرفدارانشان این است که تدبیر مقام معظم رهبری باعث این نتایج انتخابات شد. یعنی معتقدند ساختار سیاسی گشایشی را ایجاد کرد که افراد برای رأی آمدند و اگر چنین فرصتی وجود نداشت، قطعا نتایج انتخابات به این شکل وجود نداشت. بحث دیگر در مورد قومیت است و می‌گویند آقای پزشکیان بیشترین رأی را از استان‌های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل به دست آورد.

وی ادامه داد: بررسی نشان می‌دهد که استان‌های مرزی ما گرایش‌های اصلاح‌طلبانه داشته‌اند و این نشان می‌دهد که فقط قومیت نیست؛ و بین قومیت و مشارکت سیاسی فاکتورهای دیگری دخیل است. یعنی ساختارهای اجتماعی و سیاسی چگونه عمل می‌کنند؟ انگیزه افراد چیست؟ اقتصادانان معتقدند که بنیاد دموکراسی «اقتصاد خرد» است. انسان‌های عاقل و بالغ که عقلانی عمل می‌کنند، طبیعی است که خیلی وعده‌ها برای آنها مهم نیست؛ اینها نگاه می‌کنند که عملکرد اقتصادی شما چیست؛ اگر عملکرد اقتصادی شما مطلوب بود، به شما رأی می‌دهد و اگر مطلوب نبود  به شما رأی نمی‌دهد.

مدیر گروه جامعه‌شناسی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی تأکید کرد: این تحلیل می‌گوید آقای پزشکیان رئیس جمهور شد، نه به دلیل اینکه شعارهای خوبی داد و اهداف خوبی ارائه می‌کرد، بلکه به این دلیل که اصولگرایان خوب کار نکردند و مردم آنها را تنبیه کردند؛ به جای اینکه آقای پزشکیان را تشویق کنند. آقای پزشکیان رأی آورد چون آدم صادق و ساده‌ای بود و ویژگی روانشناختی ما به گونه‌ای است که آدم‌های صاف و ساده را دوست داریم.

وی افزود: پایگاه اقتصادی و اجتماعی در رأی‌دهی ما مهم است. آدم‌هایی که وقت آزاد، ثروت و تعهد مدنی دارند و عضو انجمن‌ها، احزاب و گروه‌های سیاسی هستند، معمولا وابسته به پایگاه اقتصادی و اجتماعی هستند. در واقع جامعه‌ای که از نظر اقتصادی توسعه نیافته است، باید انتظار داشته باشد که مشارکت پایین باشد. این تحلیل‌ها نشان می‌دهد که جامعه ایران به سمت فقیرتر شدن حرکت کرده و فقر می‌تواند عامل مهمی در کاهش مشارکت سیاسی باشد.

عظیمی با تأکید بر اینکه آدم‌هایی که منابع خوبی دارند امکان مشارکت‌شان در انتخابات بیشتر است، گفت: البته فقط منابع کافی نیست و باید انگیزه‌های افراد را هم ببینیم. آیا افرادی که انگیزه دارند، علاقه‌ای به سیاست دارند؟ آیا فکر می‌کنند که مشارکت‌شان می‌تواند تغییر ایجاد کند؟ اگر فکر کنند با مشارکت آنها تغییری در افراد و سیاست‌ها رخ نخواهد داد، قطعا مشارکت آنها پایین خواهد بود.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.