پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

نگاهی به رابطه ایران و آلمان در دوران هلموت کهل و آیت الله هاشمی‌رفسنجانی

مرگ میانجی ایران و آمریکا

به گزارش جماران، روزنامه شرق نوشت:

عصر جمعه خبر مرگ هلموت کهل، صدراعظم اسبق آلمان، منتشر شد. مردی که در ١٦ سال صدراعظمی خود، دیوار ضخیم دو آلمان را شکافت و معمار اتحاد دو آلمان شد. اگرچه او در فضای سیاست بین‌الملل به دنبال بهبود رابطه با اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده آمریکا با تأکید بر حفظ استقلال کشورش بود اما در رابطه با ایران نیز تلاش‌هایی کرده‌ بود. تلاش او برای میانجیگری بین ایران و آمریکا از مهم‌ترین فعالیت‌های او بود. 
هلموت کهل از ١٦سالگی به بزرگ‌ترین حزب محافظه‌کار آلمان یعنی اتحادیه دموکرات مسیحی پیوست و در ۳۹سالگی جوان‌ترین رئیس دولت منطقه‌ای شد. در سال ۱۹۷۳ میلادی، زمانی که ۴۳ سال داشت، به ریاست این حزب انتخاب شد. در سال ۱۹۸۲، در رأس یک ائتلاف با حزب دموکرات آزاد آلمان برای نخستین‌بار صدراعظم این کشور شد. هلموت کهل را به‌عنوان معمار اتحاد دو آلمان شرقی و غربی معرفی می‌کنند. پس از فروریختن دیوار برلین، در سوم اکتبر سال ۱۹۹۰ اتحاد دو آلمان روی داد. او به همراه فرانسوا میتران، رئیس‌جمهوری فرانسه به‌عنوان دو پایه‌گذار اتحادیه اروپای نوین شناخته می‌شوند و همکاری این دو رهبر مثال‌زدنی بود. وی که در نوجوانی شاهد جنگ بود، برای صلح پایدار در اروپا از طریق تحکیم اتحادیه اروپایی تلاش کرد. صدراعظمی هلموت کهل در سپتامبر ۱۹۹۸ پس از چهار دوره به پایان رسید. او جای خود را به گرهارد شرودر، از اعضای حزب سوسیال‌دموکرات آلمان داد. پرونده جنجالی فروش اسلحه و فساد مالی حزب اتحادیه دموکرات مسیحی در سال ۲۰۰۱ اعتبار هلموت کهل را خدشه‌دار کرد. او که ۲۵ سال رهبری حزب را در اختیار داشت، درنهایت مجبور شد به خطایش اعتراف کند. در بیستمین سالگرد فروریختن دیوار برلین یعنی در ۳۱ اکتبر سال ۲۰۰۹ میلادی هلموت کهل به همراه میخاییل گورباچف و جورج دبلیو بوش این رویداد تاریخی را جشن گرفتند. 
هم‌زمان با هاشمی 
صدراعظمی هلموت کهل هم‌زمان با ریاست‌جمهوری اکبر هاشمی‌رفسنجانی در ایران بود. البته در یک‌ سال پایانی صدراعظمی او، سیدمحمد خاتمی بر صندلی ریاست‌جمهوری در ایران نشست. سال‌های ریاست‌جمهوری هاشمی به‌عنوان سال‌های سازندگی همراه با تلاش تهران برای ارتباط بیشتر با جهان به‌ویژه اروپا بود. آلمان نیز در این بین جایگاه ویژه‌ای داشت. ایران با پایان جنگ هشت‌ساله با عراق و به‌قدرت‌رسیدن اکبر هاشمی‌رفسنجانی، سیاست «نزدیکی با غرب منهای آمریکا» را در پیش گرفت. 
آلمان در آغاز جنگ ایران و عراق اعلام بی‌طرفی کرد. در طول جنگ هشت‌ساله آلمان جزء معدود کشورهای غربی بود که سعی به میانجیگری برای پایان جنگ داشت. بعد از پایان جنگ و در سال ۱۳۶۹ روابط دیپلماتیک دو کشور به طور تقریبا منظم برقرار شد. در سال ۱۳۷۳ که وضعیت اقتصادی ایران در پی افزایش بدهی‌های خارجی دچار بحران شده بود، آلمان اقدام به عقب‌انداختن بازپرداخت ‌میلیاردها مارک بدهی ایران کرد که کمک بزرگی به ایران بود. اما در سال‌های ۱۳۷۵ و ۱۳۷۶ چالش‌های بزرگی در روابط دو کشور به وجود آمد که به تیرگی روابط انجامید. از جمله ماجرای میکونوس، کنفرانس برلین، دستگیری فرج سرکوهی به اتهام جاسوسی برای آلمان و... . ایران و آلمان در دوران صدراعظمی هلموت کهل و ریاست‌جمهوری هاشمی‌رفسنجانی بحران بزرگ رستوران میکونوس را پشت ‌سر گذاشتند. 
میکونوس و تخریب رابطه 
در ۱۷ سپتامبر ۱۹۹۲ ساعت ١١ شب دو مرد مسلح که ماسک بر چهره داشتند، وارد یک رستوران یونانی به نام میکونوس در منطقه «ویلمرسدورف» برلین شدند و حاضران در اتاق پشتی رستوران را با اسلحه اتوماتیک یوزی و لاما – اسپشیال رولور به رگبار بستند و چهار مرد از جمله دبیر کل حزب دموکرات کردستان را به قتل رساندند. سیدحسین موسویان سفیر وقت ایران در آلمان در کتابی با عنوان بررسی روابط ایران و آلمان با عنوان «از وحدت دو آلمان تا تجربه میکونوس» بخشی از کتاب را به حادثه رستوران میکونوس اختصاص داده است. 
«اتاق جلویی رستوران مملو از مشتریان عادی بود. اگرچه رستوران میکونوس اسمی یونانی داشت، در حقیقت یک رستوران تماما ایرانی بود و تبدیل به پاتوق همیشگی چهره‌های ایرانی مخالف که به‌عنوان سازمان‌های چپ شناخته می‌شدند، گردیده بود». محاکمه متهمان از سوی مقام‌های قضائی آلمانی در سال ۱۹۹۳ آغاز شد. یک سال پس از آن «این دادگاه به جایی رسید که مستقیما بر روابط ایران و آلمان اثر سوء نهاد. روز جمعه ۱۶ مارس قاضی رئیس دادگاه در برلین احضاریه‌ای برای آقای علی فلاحیان که از سال ۱۹۸۹ وزیر اطلاعات ایران بود صادر کرده بود و وی را به‌عنوان مظنون به قتل‌ها به دادگاه فراخواند». به نوشته موسویان سیاست گفت‌وگوهای انتقادی بن با تهران به دنبال صدور این احضاریه دچار ضربه سختی شد: «این موضوعی بود که فضای سیاسی را ابری و تاریک ساخت». اعلام رأی دادگاه برلین جدی‌ترین ضربه را به روابط ایران و آلمان و به دنبال آن روابط ایران و اتحادیه اروپا از آغاز تاکنون وارد کرد. آلمان سفیرش را از تهران فراخواند. به دنبال این اتفاق دیگر سفرای اروپایی هم تهران را ترک کردند و رابطه ایران و کشورهای اروپایی وارد دورانی بحرانی شد. سفرای ایران در کشورهای اروپایی هم به کشور بازگشتند. 
موسویان در کتابش پس از شرح مفصلی از جزئیات دادگاه، شاهدان و حکم دادگاه و فضای سیاسی پیرامون آن و تبادل نامه میان «هلموت کهل» صدراعظم وقت آلمان و اکبر هاشمی‌رفسنجانی رئیس‌جمهور اسبق ایران، برای جلوگیری از شدت بحران به‌وجودآمده، به ذکر دلایل وقوع این حادثه پرداخت. اما سیاست تهران در گرایش به غرب بدون آمریکا، در آلمان هم‌زمان شده بود با گرایش به توسعه روابط در جهان. این حوادث تلاش هاشمی برای بهبود رابطه ایران و اروپا را دچار خدشه کرد. 
تلاش برای میانجیگری
یکی از مهم‌ترین اقدامات هلموت کهل در رابطه با ایران تلاش او برای میانجیگری برای آشتی بین ایران و آمریکا بود. سیدحسین موسویان، سفیر ایران در بن در ۱۱ مرداد ۱۳۷۱ علاقه‌مندی هلموت کهل، صدراعظم آلمان برای میانجیگری بین ایران و آمریکا را به اطلاع اکبر هاشمی‌رفسنجانی، رئیس‌جمهور وقت رساند. ۲۰ روز بعد هاشمی نظر مقام معظم رهبری را اعلام کرد که با وجود بدبینی نسبت به حسن‌نیت آمریکا اما با این درخواست موافقت کرده‌اند. موسویان پنج روز بعد – پنج شهریور ۱۳۷۱ - از طریق برنارد اشمیت باوئر، وزیر صدراعظم آلمان از تلاش‌های رئیس‌جمهور آمریکا - جورج بوش پدر - برای بهبود روابط با ایران آگاه شد. دو ماه بعد بوش انتخابات را باخت و دو ماه بعد از استقرار کلینتون در کاخ سفید، موسویان از اشمیت باوئر شنید که واشنگتن آمادگی ورود به ابتکارات صلح‌جویانه ایران را ندارد و رئیس‌جمهور جدید آمریکا از کهل درخواست قطع رابطه با ایران را کرده است. حتی رئیس‌جمهور ایران از طریق برادرش محمد هاشمی نامه‌ای در ۱۹ شهریور ۱۳۷۲ به صدراعظم آلمان نوشت و مجددا پیشنهاد پایان‌دادن به دو دهه دشمنی بین ایران و آمریکا را داد و هلموت کهل هم قول داد: «من بار دیگر با علاقه زیاد با رئیس‌جمهور کلینتون صحبت خواهم کرد. من نماینده یا وکیل شما یا ایالات‌ متحده نیستم، اما پیام را به واشنگتن و به سران دولت‌های اروپایی منتقل خواهم کرد. من بسیار واضح و روشن به واشنگتن گفتم که تنش بین ایران و ایالات‌ متحده باید کاهش یابد. درحالی‌که ایران آمادگی دارد، چرا آمریکا نباید آماده باشد؟». سیدحسین موسویان در کتاب « ایران و آمریکا؛ گذشته شکست‌خورده و مسیر آشتی» می‌نویسد «سه ماه بعد در ۱۵ آذر ۱۳۷۲ رودلف دولتزر، مدیرکل دفتر صدراعظم آلمان از عدم تمایل آمریکا به همکاری با آلمان برای رفع تنش بین ایران و ایالات‌ متحده اطلاع داد و به‌رسمیت‌نشناختن اسرائیل را مانع اصلی بر سر راه ایالات‌ متحده برای آشتی با ایران برشمرد». ‌به‌این‌ترتیب رابطه ایران و آمریکا هنوز در همان روزهای قهر به سر می‌برد. 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.