هادی سروش استاد حوزه علمیه گفت: ابلاغ تنها مسئولیت انبیاء و اولیاء علیهم السلام است . امام حسین ع در مرحله اول پیام داد که بیایید به “یاری دین” ، گفتند می آییم ولی نیامدند! و امام خودش بنا بر عدم بیعت دارد و بیعت نکرد و آمد بسمت کوفه و وقتی کار به کربلا رسید فرمود : حالا که به پیام من توجه نکردید و دین را یاری نکردید، بیایید؛ “مرد باشید، کونوا احراراً فی دنیاکم”. خیلی از افراد به این پیامِ اخلاقی امام حسین ع توجه نکردند!
به گزارش جماران؛ حجت الاسلام هادی سروش در مراسم هفتمین شب شهادت امام حسین (ع) در هئیت محبان الزهراء در شهر ورامین به شرح و تفسیر زیارت مطلقه اول امام حسین (ع) پرداخت و گفت : امام صادق (ع) در متن زیارتی پر ارزش تعلیم نمود که در محضر اباعبدالله (ع) عرض کنیم ؛ “أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ بَلَّغْتَ وَ نَصَحْتَ وَ وَفَیْتَ وَ أَوْفَیْتَ ، یعنی من شهادت مى دهم که شما پیام تان ابلاغ نمودی و درمقام خیرخواهى جامعه و وفاى کامل به عهد خدا را به حد نهایت رساندى”
امام حسین از ما انصاف خواسته
وی گفت: قبل تبیین مراحل سه گانه ای که امام حسین داشته بجاست بدانیم آن حضرت از ما چه خواسته؟ براساس همین متن زیارت که شیخ صدوق او را “اصح در میان زیارات امام حسین” معرفی کرده میگوییم: “انک اَمرتَ بالقسط” ، یعنی امام حسین (ع) از ما “انصاف و عدالت” خواسته. پاسخ به تمام نیازهای بشر در تمام زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی وسیاسی رعایت انصاف است. در میان این خیل عظیم عزاداران داخلی و خارجی که باید برای تجمع در خیابان به شهرداری شهر و کشور خودشان پول دهند، کسانی به آن حضرت نزدیکترند که رعایت “انصاف” کنند و این تنها خواسته مهم امام حسین از همه ماست. انصاف در قضاوت ها ، قضاوت در برداشتهایمان در یک موضوع خانوادگی و یا اجتماعی.
پیام امروز آزادی خواهان به دنیای غرب ؛ در برابر جنایات اسرائیل مرد باشید
امروز ما نامردی را می بینیم ! از کسانی می بینیم که ادعای حقوق و ابداع فلسفه اخلاق دارند و کانت ها را به رخ عالَم میکشانند ولی در برابر جنایات اسرائیل و قصاب منطقه ؛ نتانیاهو ۵۷ بار کف میزنند! اینجاست که می گوییم اگر دین ندارید ، مرد باشید!
حرکت امام حسین بر مدار سه مرحله منظم
استاد حوزه در ادامه افزود: امام حسین در حرکت بیدار و بیدارکننده خود سه مرحله دارد که از زبان امام صادق در این زیارت معرفی شده و آن عبارت است از ابلاغ ، خیرخواهی و وفای به پیمانهای الهی.
برنامه امام حسین ابلاغ پیام بود و نه تحمیل دینداری
سروش گفت: ابلاغ تنها مسئولیت انبیاء و اولیاء علیهم السلام است . امام حسین ع در مرحله اول پیام داد که بیایید به “یاری دین” ، گفتند می آییم ولی نیامدند! و امام خودش بنا بر عدم بیعت دارد و بیعت نکرد و آمد بسمت کوفه و وقتی کار به کربلا رسید فرمود : حالا که به پیام من توجه نکردید و دین را یاری نکردید، بیایید؛ “مرد باشید، کونوا احراراً فی دنیاکم”. خیلی از افراد به این پیامِ اخلاقی امام حسین ع توجه نکردند!
مسئولیت انبیاء و اولیاء “ابلاغ” است
وی گفت: در قرآن مسئولیت انبیاء و اولیاء ابلاغ پیام است و نه آقابالاسر بودن و تحمیل دین! این مبنای روشن قران در جای جای قرآن امده مانند؛ فَإِنْ أَعْرَضُوا فَما أَرْسَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظاً إِنْ عَلَیْکَ إِلَّا الْبَلاغُ. (شوری / ۴۸) مفاد آیه روشن است که به پیامبر فرمود: اگر از پیام شما مردم اعراض کردند شما سیطره ای بر آنان نداری چون وظیفه شما فقط ابلاغ پیام است. علامه طباطبایی تصریح می کند؛ “اصلا در شرح وظائف پیامبر (ص) نیامده که ایشان مجاز به مجبور کردنِ دینداری باشد؛ لیس شان الرسول اجبارالناس و الجائهن علی الایمان و الطاعه.”
سروش گفت: در ذیل آیه «قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ» . (تحریم/۶) روایتی است که شخصی خدمت امام صادق رسید من در برابر بی دینی خانواده ام چه مسئولیتی دارم؟ امام ششم فرمود اگر پیام دین را به آنان رساندی دیگر مسئولیتی نداری.
وی گفت: پیامبر خدا اهدافش را ابلاغ و رساندن پیام است قرار داده، بله اگر کسی علیه جامعه و مردم و دین شمشیر می کشید، ایستادگی می کرد. آنچه مهم است این است پیام الهی باید ابلاغ شود در شان پیامبر که پیام رسان است نیست کسی را برای دینداری و انجام مناسک و نُسک دینی مانند شرکت در جماعت و جمعه و مسجد کسی را بکشانند و اجبار کنند.
نمونه مهمی در کتاب کافی مرحوم کلینی آمده که فردی زیتون فروش ۱۰ سال مغازه اش چند قدمی مسجد پیامبر بود اما یک بار هم در نماز جماعت رسول الله شرکت نکرد فقط روزانه می آمد و پیامبر را نگاه می کرد میرفت، چند روزی دیده نشد و پیامبر سراغش را گرفت، پیامبر با دوستان به درب مغازه او مراجعه کردند و مغازه بسته بود و خلاصه فهمیدند فوت کرده و پیامبر بعد از اطلاع از مرگ او ، برایش طلب رحمت کرده و محبت او به خودش تایید نمود. خوب ! اگر ما بودیم و مواجه با فوت یک مسلمان بودیم که همسایه مسجد است و یکبار در مسجد نیامده چه قضاوتی می کردیم؟! این سیره پیامبر است که نشان دهنده پیام رسانی و ابلاغ است.
در شرح خیرخواهی امام حسین
وی گفت: در ادامه زیارت آمده که امام حسین (ع) ابلاغ پیام نمود و در مرحله بعد، از خیرخواهی او سخن می گوییم. کلمه “نَصحتَ” یعنی خیرخواهی، و در زیارت می گوییم؛ من شهادت میدهم شما خیر خواه مردم بودید. ببینید؛ امام حسین (ع) در مدینه زندگی میکرد. معاویه بر اساس پیمان صلح با امام حسن (ع)؛ وجهی از بیت المال را به امام حسین می داد تا به فقرا رسیدگی کند و امام اینکار می کرد و در عین حال؛ حکومت بنی امیه را نقد می کرد و اعتراض هم می نمود. اما با آمدن یزید دوران پیمان تمام شد و معاویه بر خلاف عهدنامه یزید را برای خلافت معرفی کرده بود و اینجا بود که امام حسین(ع) از بیعت سربازد و مدینه را رها کرد تا جانش محفوظ باشد و بعد نامه مردم کوفه آمد که آماده و پذیرای شماییم و بنی امیه سخت گرفت و اجازه نداد! اینجا بود که امام حسین (ع) جان هیچ یک از اصحابش را سپر جان خودش قرار نداد و بعد از منزل زباله و خبر شهادت مسلم بارها و بارها اعلام برداشتن بیعت کرد و فرمود: “انتم فی حل” ، و این جمله از نظر فقهی یعنی اصلا حرام نیست شما از من جدا شوید.
امام حسین در رابطه با ابلاغ پیام و خیرخواهی، نهایت وفاداری را نشان داد
استاد حوزه افزود: بعد از ابلاغ و نصحیت، نوبت به وفاداری می رسد. در اینجاست امام صادق بنابر آنچه در زیارت نامه اول سیدالشهداء آمده می فرماید: شهادت میدهم که شما وفادار بودید و بالاترین وفاداری را نشان دادید. وفاداری در اباعبدالله (ع) در زیارت نامه اش چنین آمده: ” أَشْهَدُ أَنَّکَ دَعَوْتَ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى رَسُولِهِ وَ وَفَیْتَ لِلَّهِ بِعَهْدِهِ وَ قُمْتَ لِلَّهِ” این وفاداری، در پیرامون همان پیمانی بود که امام حسین (ع) با خدای خود و مردم داشت. برای دست یافتنِ به آن پیمان می توان از نهج البلاغه کمک گرفت، امیرالمؤمنین در نهج البلاغه خطبه سوم آن پیمان تبین کرده و فرموده اند خداوند از عالمان پیمان گرفته است که در برابر ظلم ظالم و گرسنه گیِ گرسنگان حق سکوت ندارند ؛ و ما أخَذَ اللّه ُ عَلَى العُلَماءِ أن لا یُقارُّوا على کِظَّةِ ظالِمٍ، و لا سَغَبِ مَظلومٍ” هدف اصلی در وفاداریش همین پیمان است در برابر ظلم و گرسنگیِ گرسنگان سکوت نکند، و بخاطر این پیمان زیر بار بیعت یزید نرفت.
امام حسین بدون اشتیاق به جنگ از شرف خود دفاع کرد
سروش گفت: امام حسین بدون اشتیاق به جنگ و بلکه بستن هر راهی که به جنگ منتهی می شود، از شرف خود دفاع کرد. در مرحله اول که نمی خواست بیعت کند و جانش در خطر بود از مدینه خارج شد، بعد دعوت کوفیان رسید و عازم کوفه شد و وقتی دشمن سر راه او را گرفت سه پیشنهاد داد؛ بازگشت به مکه و یا رفتن به یکی شهرهای مرزی و حتی رفتن به شام هم راضی بود تا خونی ریخته نشود. اما دشمن قدار هیچ کدام رد نپذیرفت و خون امام حسین را مباح دانست! و بنی امیه وقاحت به نهایت رساند و نه تنها دست خود را به خون امام حسین آغشته کرد بلکه با خدعه و فریب و شایعه و اتهام دست به قتلِ آبروی امام حسین گرفت! در زیارت نامه اش می خوانیم؛ “قَتَلَ اَللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ بِالْأَیْدِی وَ اَلْأَلْسُنِ .. لعن الله امه قتلتک لعن الله امه خذلتک لعن الله امه خدعتک…” امام حسین فرمود: “همه چیزم را گرفتید اما اکنون که میخواهید شخصیت مرا هم بگیرید اجازه نمی دهم و شما نمیتوانید اینکار بکنید و می ایستم و ایستاد؛ لکنکم لاتقدرون علی هدم مجدی و محو عزی و شرفی فاذا لا ابالی بالقتل.”